گپی با بیتا سحرخیز ملکای ماه و پلنگ
بیتا سحرخیز حرفه بازیگری را در سال 1385 با فیلم سینمایی نسکافه داغ داغ به کارگردانی علی قوی تن آغاز کرد. بیتا سحرخیز با بازی در سریال راه بی پایان به کارگردانی همایون اسعدیان ، در سال 1386 به تلویزیون راه یافت. وی با سریال های ترانه مادری به کارگردانی حسین سهیلی زاده و عید امسال به کارگردانی سعید آقاخانی بین مردم شناخته شد. این شبها با پخش سریال ماه و پلنگ بر میزان محبوبیت این هنرپیشه جوان افزوده شد .
اگر بخواهیم پرونده 11 ساله بیتا سحرخیز را در عالم هنر بررسی کنیم، متوجه می شویم تعداد کارهایش محدود بوده، اما با این حال او با چند انتخاب خوب به چهره ای محبوب در میان مخاطبان تبدیل شده است. او سال 1386 نقش مینا را در سریال «راه بی پایان» به کارگردانی همایون اسعدیان بازی کرد و سال 87 با ایفای نقش نغمه ادیب در سریال «ترانه مادری» به مخاطبان تلویزیون معرفی شد.
بیتا سحرخیز در طول این سال ها در فیلم و سریال هایی همچون عید امسال، نون و ریحون، گام های معلق، مهمانان ویژه، بهار قبل و بعد، همخانه نسکافه داغ داغ، انعکاس، خبر خاصی نیست و... بازی کرده است. این روزها سریال «ماه و پلنگ» به کارگردانی احمد امینی و بازی بیتا سحرخیز از شبکه سه پخش می شود. بیتا سحرخیز یکی از سه جوان نقش اصلی قصه است که نقش ملکا را ایفا می کند؛ ملکا وکیل است و یک دختر امروزی. همین بهانه ای شد تا با او به گفت وگو بنشینیم. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که سحرخیز جزو کسانی است که سخت تن به مصاحبه می دهد و مصاحبه با او به سماجت و پیگیری زیادی نیاز دارد.
بیتا سحرخیز در سریال ماه و پلنگ
شما چهار سال بود در تلویزیون بازی نکرده بودید، چطور شد بعد از این سال ها تصمیم گرفتید با سریال ماه و پلنگ به کارگردانی احمد امینی مهمان خانه های مردم شوید؟
بله، من حدود چهار سال در هیچ سریالی بازی نکرده بودم. راستش سعی کردم تامل کنم و با یک نقش خوب به تلویزیون برگردم که خوشبختانه این اتفاق افتاد و بعد از بازی در فیلم سینمایی «خبر خاصی نیست»، تنها فیلمنامه ای که می توانست من را برای بازی ترغیب و حالم را خوب کند، سریال تلویزیونی ماه و پلنگ بود.
دلیل این که من بازی در این اثر را پذیرفتم، در ابتدا وجود آقای امینی در کسوت کارگردان بود. فیلمنامه هم نوشته سعید مطلبی است که بسیار گیرا بود. علاوه بر آن در دفتر آقای زرین کوب همیشه کارهای خوب ساخته می شود، به همین دلیل خیلی دوست داشتم بعد از مدت ها یک نقش خوب بازی کنم که ملکا چنین ویژگی هایی را داشت.
ملکا دختری است که استقلال دارد و امروزی است. از سوی دیگر او وکیل است و بعد از آن که پرونده ای را قبول می کند، وارد یک بازی می شود که خودش هم نمی خواهد و در این باره بی تقصیر است. البته باید تاکید کنم مخاطب به مرور و با پیشرفت قصه خواهد دید ملکا درگیر چه داستان هایی می شود.
یعنی پیشنهاد دندان گیری در این چهار سال نداشتید؟
من سال 93 در فیلم سینمایی خبر خاصی نیست بازی کردم، اما حدود چهار سال بود که در تلویزیون کار نکرده بودم. راستش پیشنهاد خوبی نداشتم که در طول این چهار سال به آن فکر کنم. به همین دلیل ترجیح دادم با یک کار خوب بیایم.
در طول 11 سالی که از فعالیت شما در عرصه هنر می گذرد، بازی هایتان محدود اما متفاوت است. به نظر می رسد در انتخاب نقش ها وسواس دارید؟
به هر حال هر بازیگری دوست دارد نقش های متفاوتی را تجربه کند؛ کارهای دیگری هم به من پیشنهاد شده بود که خودم از بین آنها نقش هایی را انتخاب کردم که واقعا دوست شان داشتم.
پس برایتان فرقی نمی کند در تلویزیون بازی کنید یا سینما؟
راستش من مرزی بین سینما و تلویزیون قائل نیستم. اتفاقا تلویزیون من را بین مردم محبوب کرده تا سینما! سینما را خیلی دوست دارم و همه بازیگران عشق به سینما و تئاتر دارند، اما گارد ندارم. ولی در مجموع باید تاکید کنم پیشنهادهای کاری کم شده و این اتفاق فقط برای من نیفتاده و برای خیلی از بازیگران پیش آمده است. امیدوارم این موضوع حل شود.
هر حرفه و شغل ویژگی ها و خصوصیات خودش را دارد. قبل از ایفای نقش ملکا که وکیل است، آیا درخصوص این شغل تحقیق کرده بودید؟
نه، تحقیق نکردم، ولی صحبت هایی که با آقای امینی داشتم، خیلی به من کمک کرد. راهنمایی او بی نظیر است و با کمک هم نقش ملکا را پرورش دادیم. شخصیت ملکا را دوست دارم، او بلد است چه کاری را کجا انجام بدهد. خودم هم در زندگی شخصی ام این طوری هستم و تا حدودی شخصیت ملکا به خودم شبیه است و سعی کردم با ویژگی های خودم و گفته های خوب آقای امینی نقش را دربیاورم. امیدوارم نقش را خوب درآورده باشم و مردم راضی باشند.
مسلما تا به امروز آثار خارجی و ایرانی با موضوع وکلا دیده اید. از این آثار الهام نگرفتید؟
راستش را بخواهید، نه. البته آثار زیادی درباره وکلا و پرونده هایی را که با آن درگیر بوده اند دیده ام، ولی چیزی مد نظرم نبود که برای نقش ملکا از آن بهره مند شوم.
کار با احمد امینی کارگردان چه تجربه ای برایتان به همراه داشت؟
برای پاسخ به این پرسش حرف های زیادی دارم، اما بناچار خلاصه پاسخ می دهم. من 11 سال است که کار می کنم، ولی کارگردانانی که از کار کردن با آنها لذت بردم، شاید به اندازه انگشتان یک دست باشد و آقای امینی جزو این کارگردان هاست. او در صحنه قدرت دارد و اعتماد به نفسی به شما می دهد تا برای انجام یک کار بسیار عالی، تلاش بیشتری کنید. راستش رفتار او باعث می شود که برای بهبود نقش خیلی سعی کنید. امیدوارم این سریال، بهانه ای شود برای همکاری های بعدی.
بیتا سحرخیز ملکای ماه و پلنگ
ملکا بعد از گرفتن پرونده با داستان های زیادی در قصه روبه رو می شود. آیا صحنه حسی در طول کار داشتید که برای ایفای آن خیلی با خود کلنجار رفته باشید؟
من چند صحنه حسی دارم که برای خودم هم چالش برانگیز بود و خیلی دوست شان داشتم. آقای امینی هم از این سکانس ها خیلی راضی بودند و تاکید داشتند این صحنه ها خیلی خوب در آمده است، اما یک سکانس بسیار سخت در قصه داشتم. این صحنه در دادگاه واقعی ضبط شد و من باید از یک قاتل دفاع می کردم. واقعا صحنه سختی بود. وقتی فیلمنامه را خواندم، خودم این سکانس را تیک زدم که سخت ترین سکانس ملکاست. ضمن این که دیالوگ های زیادی در این صحنه داشتم.
همان طور که تاکید کردم این صحنه را در دادگاه واقعی ضبط کردیم و اتفاقا وقتی این صحنه را تصویربرداری می کردیم، از آن مجتمع هم افرادی نشسته بودند و این صحنه را می دیدند و بعد از تمام شدن سکانس به من گفتند خانم سحرخیز شما وکیل هستید؟ گفتم نه. آنها گفتند به حدی خوب دفاع کردم که مطمئن هستند با چنین دفاعی متهم تبرئه می شد. واقعا سکانس سختی بود و خدا را شکر می کنم از پس این صحنه خوب بر آمدم. البته این صحنه حسی نبود، فقط سخت بود و در طول قصه مخاطبان با تماشای این صحنه حرفم را تائید خواهند کرد.
شما جزو بازیگرانی هستید که با نقش خیلی درگیر می شوید؟
بله، در طول کار خیلی درگیر می شوم، چون به نقش خیلی فکر می کنم. به عنوان مثال وقتی در سریال تلویزیونی ماه و پلنگ بازی می کردم، نوع صحبت کردنم مثل ملکا شده و این شخصیت روی من تاثیر گذاشته بود، حتی در خانه به من می گفتند چرا اینقدر با کلاس حرف می زنی!