وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

زندگینامه و عکس های قدیمی “شهرام ناظری”

زندگینامه و عکس های قدیمی “شهرام ناظری”

زندگینامه شهرام ناظری خواننده و آهنگ ساز موسیقی اصیل معروف به شوالیه ایران به همراه عکسهای “شهرام ناظری” به همراه همسر و پسرش حافظ ناظری را در نمناک مشاهده کنید.

بیوگرافی شهرام ناظری خواننده و موسیقی دان سنتی ایرانی

نام:شهرام ناظری

تاریخ تولد:29 بهمن 1328

محل تولد:کرمانشاه

سبک (ها):موسیقی اصیل ایرانی

ساز: سه تار

سال های فعالیت از 1354 تا کنون

------------------------------------------------------

زندگینامه شهرام ناظری

شهرام ناظری 29 بهمن 1328 در محله برزه دماغ کرمانشاه متولد شد او خواننده، موسیقی دان، آهنگ ساز و موسیقی اصیل معروف به شوالیه ایران میباشد.

 کودکی شهرام ناظری

عکس کودکی شهرام ناظری

وی از دوران خردسالی توسط مادرش با شعر و آواز آشنا شد؛ پدرش نیز صدای لطیفی داشت و ضمن آشنایی با گوشه ها و ردیف های آواز ایرانی، سه تار هم می نواخت.

شهرام ناظری در سن 7سالگی اولین برنامهٔ هنری خود را در رادیوی کرمانشاه همراه با تار درویشی، از نوازندگان معروف آن زمان کرمانشاه، اجرا کرد. پس از آن در سن 11 سالگی نیز توانست در رادیو تلویزیون ایران چند برنامهٔ دیگر آواز ایرانی اجرا کند.
شهرام ناظری در دوران خدمت

شهرام ناظری در دوران خدمت

حافظ ناظری فرزند شهرام ناظری

حافظ ناظری متولد 8 مرداد 1358، فرزند شهرام ناظری آهنگساز و خواننده ایرانی است. یادگیری موسیقی را از نه سالگی در نزد پدرش آغاز کرد. او نوازنده حافظ (ساز) و دف می باشد. وی ساز حافظ را بر اساس ساز سه تار و الهام از نام حافظ شیرازی ابداع کرده است.
حافظ ناظری و پدرش

 کودکی حافظ ناظری در کنار پدرش

شهرام ناظری و همسر و پسرش حافظ

شهرام ناظری و همسر و پسرش حافظ

فعالیت حرفه ای شهرام ناظری

وی در سال 1345 برای بهره گیری از محضر استادانی چون عبدالله دوامی، نورعلی خان برومند، عبدالعلی وزیری، محمود کریمی و محمدرضا شجریان عازم تهران شد و ضمن بهره گیری از محضر این اساتید، سه تار را نیز نزد استادان احمد عبادی، جلال ذوالفنون و محمود هاشمی فرا گرفت.
 
درسال 1354 بنا به پیشنهاد نورعلی خان برومند به استخدام رادیو تلویزیون ایران درآمد و اولین برنامهٔ خود را با گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی با مثنوی مولوی و ترانه ای از شیخ بهایی اجرا کرد، پس از آن با گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان کار خود را ادامه داد.
 
ناظری درسال 1355 در نخستین آزمون موسیقی سنتی ایران با نام باربد شرکت کرد و توانست مقام نخست را در رشتهٔ آواز در این آزمون به دست آورد. در سال 1356 همراه با گروه سماعی به سرپرستی اصغر بهاری و حسن ناهید برای اجرای کنسرت در جشنوارهٔ توس انتخاب شد.
 
ناظری از سال 1357 تا 1360 در آلبوم های چاووش به شاره های 2، 3، 4، 7 و 8 را با همکاری گروه های شیدا و عارف کانون فرهنگی و هنری چاووش به سرپرستی محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان آواز خوانی کرد.
شهرام ناظری و همایون شجریان و مرحوم محمدرضا لطفی

عکس قدیمی شهرام ناظری و همایون شجریان و مرحوم محمدرضا لطفی

تصنیف ای پدر در سال 1358 توسط محمدرضا لطفی و به یاد آیت الله طالقانی ساخته شد، اما برخی به اشتباه این تصنیف را در سوگ آیت الله منتظری می نامند؛ درحالی که او در سال 1388 از دنیا رفت.

همکاری گسترده با کیخسرو پورناظری و جلال ذوالفنون

شهرام ناظری آلبوم مثنوی موسی و شبان را با همکاری جلال ذوالفنون و بهزاد فروهری، بنمای رخ را با همکاری نوازندگان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران و گروه مولانا به سرپرستی محمدجلیل عندلیبی، آلبوم صدای سخن عشق را باهمکاری گروه تنبور شمس و لاله بهار را با همکاری گروه عارف به سرپرستی پرویز مشکاتیان تهیه کرد.

او در سال های 1360 تا 1364 به روش های مختلف مشغول تدریس موسیقی و ردیف های آوازی به علاقه مندان گردید. در این دوران آثار زمستان، بشنو از نی و نجوا را منتشر نمود. از سال 1364 به بعد با همکاری گروه های موسیقی ایرانی کارهای زیبایی را به بازار موسیقی عرفانی و اصیل ایرانی عرضه ساخت که از درخشان ترین این آثار می توان شورانگیز با همکاری حسین علیزاده، گل صدبرگ و آتش در نیستان با همکاری جلال ذوالفنون، یادگار دوست و ساقی نامه 1 و ساقی نامه 2 را با همکاری کامبیز روشن روان نام برد.
شهرام ناظری و محدرضا لطفی

اجرای شهرام ناظری و محدرضا لطفی در جوانی

در این سال هاست که ناظری آلبوم بی قرار را با همکاری گروه جلیل عندلیبی و همچنین کنسرت اساتید موسیقی ایران را با همکاری گروه اساتید موسیقی ایران (گروهی به سرپرستی فرامرز پایور) اجرا و منتشر کرده است. لازم است ذکر شود گل صدبرگ معروف ترین اثر شهرام ناظری و بسیاری از مردم ناظری را با تصنیف اندک اندک با شعر مولانا اجرا شده در این آلبوم می شناسند.
 
در سال های دهه هفتاد خورشیدی شهرام ناظری آثار بسیاری را اجرا نمود که از آن جمله می توان به آلبوم های نوروز به همراهی با حسین علیزاده، مهتاب رو را با گروه تنبور شمس (آهنگ سازی کیخسرو پورناظری) و دل شیدا را با آهنگ سازی فرامرز پایور اشاره نمود. همکاری ناظری با کامکارها نیز منجر به آفرینش دو اثر ماندگار به نام های کنسرت کامکارها 76 و کنسرت 77 گشته است. وی با انتشار دو آلبوم ساز نو آواز نو و سفر به دیگر سو مسیر نوینی از موسیقی خویش را نمایان ساخت به طوری که سفر به دیگر سو را دکترین موسیقایی خود می داند.
shahram nazeri

 عکس قدیمی از اجرای شهرام ناظری و محدرضا لطفی 

کنسرت شاهنامه خوانی استاد شهرام ناظری در کشور مراکش

در سال 1390 ناظری یک آلبوم موسیقی به نام امیرکبیر با آهنگ سازی پژمان طاهری منتشر کرد که بیش تر اشعار آن را شعرهای نو تشکیل می دادند. مدتی بعد پس از 6 سال تأخیر کنسرت شهرام ناظری و لوریس چکناوریان منتشر شد.

این اثر مربوط به اجرای ارکستر بزرگ کومیتاس ارمنستان به رهبری مایسترو لوریس چکناوریان در سال 1384 می باشد که بیش تر قطعات آن به زبان کردی (زبان مادری شهرام ناظری) می باشند. البته در این اثر 4 قطعهٔ فارسی نیز به نام های زین دوهزاران من و ما، شیدا شدم، آواز به همراه چنگ و آب حیات عشق اجرا شده است. بیش تر قطعات این آلبوم در سایر آثار ناظری به همراه سازهای ملی نیز اجرا شده اند و در این اثر در قالب موسیقی ارکستری با سازهای غربی آرایه شده اند.
 
از دیگر آثار برجسته ایشان که بر روی شعرهای مولوی اجرا شده می توان به آلبوم مولویه که در خارج از ایران با نام شور رومی شناخته می شود نیز اشاره کرد این اثر نامزد دریافت جایزهٔ گرمی ایالات متحده در سال 2007 میلادی برابر با 1386 خورشیدی نیز شده است. دیپاک چوپرا فیلسوف هندی-آمریکایی الاصل نیز در این آلبوم حضور دارد.جادو در گذشته نهفته است.
این کار در سال بزرگداشت مولانا عرضه شد و به عنوان یکی از بهترین لوح های فشرده سال جهان معرفی شد. روزنامهٔ بوستون گلوب و لس آنجلس تایمز چاپ آمریکا، در گزارشی با عنوان «شعر مولانا در حرکت»، به بررسی تلاش های شهرام و حافظ ناظری برای زنده نگه داشتن اشعار مولانا پرداخته است.

شهرام ناظری و پسرش حافظ

کنسرت شهرام ناظری و پسرش حافظ در شیراز

اجراهای بین المللی

ناظری در سراسر جهان در سالن ها و فستیوال های بزرگ برنامه و کنسرت هایی اجرا نموده است. جشنواره موسیقی اکس-آن-پروانس، جشنواره موسیقی آوینیون، تئاتر دلاویل پاریس، جشنواره سامر توکیو، سالن تئاتر دالبی لس آنجلس، رویال آلبرت هال، جشنواره دل پوپولو در ایتالیا، جشنواره بیت الدین لبنان، ارکستر فیلارمونیک کلن آلمان، مجمع انجمن آسیا، مؤسسه جهانی موسیقی بروکلین، آکادمی موسیقی بام نیویورک، جشنواره اروپا رم، جشنواره موسیقی سائو پائولو و جشنواره موسیقی فاس مراکش و اجرا در شهرهای ونیز، بارسلون، مادرید، ژنو، بروکسل، آمستردام، استکهلم، اسلو و کپنهاگ از جمله بزرگترین اجراهای جهانی ناظری به شمار می رود.

شهرام ناظری و پسرش حافظ

شهرام ناظری و پسرش حافظ 

افتخارات و جوایز شهرام ناظری

جایزهٔ «کونکورز» موسیقی فولکلور در سال 1975
دریافت جایزهٔ «بهترین موسیقی عرفانی جهان» در جشنوارهٔ فاس مراکش در سال 1997 (وی پس از دریافت این جایزه، از سوی مطبوعات آمریکا لقب پاواروتی ایران را نیز دریافت کرد.)
دریافت جایزه ویژه شهر ارواین ایالت کالیفرنیا برای گسترش پیام معنوی مولانا و صلح از طریق زبان موسیقی در سال 2006
دریافت نشان «لژیون دونور» از سوی دولت فرانسه در سال 2007
دریافت نشان «شوالیه ادب و هنر» از سوی دولت فرانسه در سال 2007
این نشان بالاترین نشان فرهنگی فرانسه است و پاس داشتی است از طرف دولت فرانسه به هنرمندانی که تلاش ویژه ای در جهت اعتلای فرهنگ و هنر دارند.
دریافت عنوان هنرمند برتر آسیا از طرف مجمع آسیاسوسایتی 2007
در این مراسم بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد تقدیر ویژه ای از شهرام ناظری به عمل آورد.
دریافت جایزهٔ «اسطورهٔ زنده»از دانشگاه یوسی اِل اِی
دریافت نشان طلایی سماع بارگاه مولانا از دست اسین چلبی نواده مولانا در سال 1386 در شهر قونیه ترکیه و انتخاب به عنوان رئیس افتخاری مرکز مولانا پژوهی دانشگاه سلجوق در ایران.
دریافت لوح سپاس از شهرداری شهر ایرواین کالیفرنیا به پاس قدردانی از تلاشهای شهرام ناظری در ترویج پیام معنوی صلح در قالب موسیقی و شعرهای مولوی
نام گذاری روز 25 ماه فوریه سال 2006 به نام «شهرام ناظری»، توسط رئیس شواری شهر و شهردار سن دیه گو در حوزهٔ جغرافیایی سن دیه گوی ایالت کالیفرنیا. در مدت کوتاهی پس از این نامگذاری، کنگرهٔ آمریکا نیز با اهدای لوح سپاس از وی تقدیر نمود.
دریافت تقدیرنامه از سوی دانشگاه هاروارد به دلیل نقش مؤثر ناظری در معرفی مولوی به دنیای غرب و نوآوری در موسیقی ایرانی و جذب مخاطبان غربی

 
شهرام ناظری

عکسی زیبا از سه تار نوازی شهرام ناظری

آلبوم ها ی شهرام ناظری

نام آلبوم سال اجرا / انتشار آهنگ ساز نوازندگان / گروه خواننده ناشر توضیحات
  • چاووش 2 1357
  • چاووش 3 1357
  • چاووش 4 1357
  • چاووش 7 1358
  • چاووش 8 1357–59
  • مثنوی موسی و شبان 1358
  • صدای سخن عشق 1358
  • باد صبا می آید 1360
  • بشنو از نی اجرا در 1360
  • گل صدبرگ 1360
  • لاله بهار 1360
  • نوروز 1362
  • بنمای رخ 1363
  • یادگار دوست 1363
  • بهاران آبیدر 1364
  • کیش مهر 1365
  • بی قرار 1366
  • زمستان 1366
  • در گلستانه 1366
  • شورانگیز 1367
  • ساقی نامه 1 1367
  • ساقی نامه 2 1367
  • آتشی در نیستان 1367
  • سخن تازه 1367
  • کنسرت اساتید موسیقی ایران 1368
  • کنسرتی دیگر 1368
  • لیلی و مجنون 1368
  • چشم به راه اردیبهشت 1370
  • حیرانی 1375
  • ساز نو آواز نو 1377
  • کنسرت 77 1377
  • سفر به دیگر سو 1377
  • آواز اساطیر 1379
  • غم زیبا 1382
  • لولیان 1384
  • بیست سال با آثار پرویز مشکاتیان 2 زمستان 1385
  • مولویه (شور رومی) 1386
  • سفر عسرت 1388
  • امیرکبیر 1390
  • کنسرت شهرام ناظری و لوریس چکناوریان 1390
  • بعد یازدهم 1392
  • درفش کاویانی، کاوه آهنگر 1393
  • رقصانه 1394
حافظ و شهرام ناظری

کنسرت ناظری ها در کرج


مصاحبه با شهرام ناظری

تا کمتر از یک ماه دیگر تور کنسرت های شما در اروپا شروع می شود. به نظر شما، موسیقی ایرانی با زبان فارسی، چه جذابیتی دارد که تا این حد در مغرب زمین از آن استقبال می شود؟
 
آنجا برنامه ریزی حرف اول را می زند، بر عکس اینجا که متاسفانه طوری عمل می شود که هنر واقعی زیرغبار قرار می گیرد. در غرب ضمن این که هنر خودشان را نشان می دهند، هنرهای دیگر قومیت ها و کشورها بخصوص شرقی را هم ارائه می دهند. بودجه می دهند، برنامه ریزی می کنند و ساعاتی را به آشنایی با فرهنگ ملل دیگر اختصاص می دهند. همه اینها باعث شده عده ای از مردم اروپا به فرهنگ شرق علاقه مند شوند. اول بار از هند شروع شد. در زمان بیتل ها مردم اروپا و غرب به موسیقی هند علاقه مند شدند. آنها از موسیقی شرق خیلی استقبال می کنند. تازه از موسیقی ایرانی خیلی کمتر استقبال می کنند که باز هم چنین استقبالی را از آنها می بینیم. خود من حدود 20 سال هر سال در تئاتر شهر پاریس و جشنواره های فرانسه مثل جشنواره اوینیون و سن فلورانس اجرا داشته ام و در این سال ها کم کم احساس کردم شنوندگان فرانسوی هر بار زیادتر می شوند و به موسیقی ایرانی و کار اینجانب علاقه بیشتری پیدا می کنند. آنها علاوه بر این که دوست دارند فرهنگ خودشان را بشناسند، تمایل دارند فرهنگ های دیگر را هم بشناسند. این چیزی است که جامعه ما از آن غافل شده است. نه تنها فرهنگ های دیگر را نمی شناسیم، بلکه فرهنگ خودمان را هم نمی شناسیم.
 
برنامه تان برای این تور کنسرت در شهرهای مختلف اروپا چیست؟
 
چند تا کنسرت است که شامل همکاری با فیلارمونی کلن، برلین، بروکسل، استکهلم و گوتنبرگ می شود. من سال هاست در فیلارمونی ها برنامه اجرا نکرده ام. تصمیم گرفتم با گروه دستان برنامه هایی را همراه فیلارمونی ها اجرا کنم.
 
برنامه اجرا کردن در ایران بیشتر برای شما لذتبخش است یا خارج از کشور؟
 
طبعا آرامش و کار کردن در محیط هنری آنجا راحت تر است. در محیط فرهنگی و هنری آنجا همه چیز منظم و با برنامه است و هیچ چیزی از معیار هنری خارج نیست. همه چیز متناسب با اهداف فرهنگی است. اما در فضای فرهنگی ما انگار همه چیز پول و تجارت شده است.
 
گویا هنوز بابت کنسرت قوچان ناراحتید؟
 
بله. خاطره تلخی بود. البته نظیر این در این سال ها همیشه بوده است، اما درباره این کنسرت، فضای بسیاری نامناسبی بود و این برای من سنگین تمام شد. در آن کنسرت چون مردم از شهرهای دور آمده و ساعت ها منتظر بودند درها باز شود و بالاخره نشد، اذیت شدند. این موضوع، هم روی مردم و هم روی من تاثیر منفی گذاشت.
شهرام ناظری و محمدرضا شجریان

عکسی از شهرام ناظری و محمدرضا شجریان اسطوره های موسیقی اصیل ایرانی 

آلبوم «عاشق کیست» قرار بود قبل از محرم منتشر شود. درباره حال و هوای این آلبوم که بزودی روانه بازار می شود، صحبت کنید.
 
آلبوم «عاشق کیست» به مناسبت هزاره ابوسعید یکی از بزرگان فرهنگ و حماسه عرفانی ایران زمین انجام شده است. موسیقی آن در پراگ ضبط شده و اثری است که خود من با یک علاقه خاص و به توصیه دکتر شفیعی کدکنی انجام داده ام. من حدود 50 سال است با ایشان ارتباط خاصی دارم. با همکاری یکی از آهنگسازان جوان به اسم آقای پورخلجی و با ارکستر سمفونیک پراگ برای این آلبوم زحمت زیادی کشیدیم. امیدوارم در شناخت هرچه بیشتر مشاهیر و تاریخ ایران موثر باشد.
 
چرا با ارکسترهای ایرانی کار نکردید؟
 
طبعا خیلی فرق می کند. اینجا به ارکسترها رسیدگی نمی شود. ما هنرمندان بسیار شایسته ای داریم، اما چون در ارکسترها و گروه های موسیقی شاهد رسیدگی نیستیم، نتایج مثبتی نمی بینیم.
 
شما در آثارتان بارها به بزرگان ایران زمین مانند مولانا و فردوسی و حالا ابوسعید ابوالخیر پرداخته اید، این علاقه شما به مشاهیر عرفان و ادب از کجا سرچشمه می گیرد؟
 
من خودم اهل ادب و ادبیات هستم. همپای موسیقی با ادبیات و قلم و شعر حرکت کردم. خودم هم دستی در شعر دارم. اگر آهنگسازی خیلی در کار موسیقی قوی باشد اما در ادبیات ضعیف باشد، با دلسردی با او کار می کنم. این است که ادبیات برایم خیلی مهم است. ادبیات در همه هنرها نقش مادر را دارد. ادبیات می تواند فرهنگساز باشد. این که به فردوسی و مولانا و ابوسعید و امیرکبیر یا دیگر مشاهیر می پردازم، اولا براساس علاقه شخصی است که این کار را می کنم. دیگر این که فکر می کنم معرفی این مفاخر به جامعه در فرهنگ و فرهنگسازی نقش دارد. اما یک دست صدا ندارد و نمی توانم به تنهایی راه به جایی ببرم. بطور کلی فکر می کنم هر هنرمندی در رشته خود اگر واقعا نسبت به ادبیات و تاریخ بیگانه باشد، بسیار دشوار است که بتواند کار ماندگاری پدید بیاورد. یعنی شناخت ادبیات و تاریخ برای هر هنرمندی نقشی خاص در حد رشته تخصصی او دارد.
 
فرمودید دستی در شعر دارید. نمی خواهید اشعارتان را در قالب یک مجموعه منتشر کنید؟
 
منظورم این بود که برخی از آثار اجرا شده در این سال هایی که گذشت اثر خودم بوده است. اما خیلی اصرار نداشتم که اسمی از خودم مطرح باشد.
 
چرا دوست نداشتید اسم شما به عنوان شاعر هم مطرح باشد؟
 
چون همین شهرام ناظری بودن برای من کافی بود.
حسین علیزاده در کنار شهرام ناظری

تارنوازی حسین علیزاده در کنار شهرام ناظری

 

یکی از آثاری که خودتان شعر و آهنگش را تهیه کردید، معرفی کنید.
 
به مناسبت هشتصدمین سالگرد مولانا در سال 2007 شعر و آهنگ «شیدا شدم» اثر من بود که به یاد مولانا این کار را انجام دادم.
 
در ادبیات که این همه به آن علاقه مندید، آیا فقط شعر می خوانید یا به رمان هم علاقه دارید؟
 
من مربوط به یک نسل آرمانخواه هستم که همگی اهل مطالعه و کتاب خواندن بودیم. طبیعی است کسی که اهل هنر باشد و آثار ارزشمندی را از رومن رولان و نیچه و شکسپیر و خیلی های دیگر نخوانده باشد، عجیب است. اما نسل جدید با کتاب بیگانه است و همین باعث می شود آثار ماندگاری پدید نمی آید. چون تنها برای خواندن صدای خوب کافی نیست، باید دانشی پشت آن باشد. موسیقی های جدید در حافظه کسی نمی ماند و ماندگار نمی شود. اگر هم ماندگار باشد نهایتا سه تا شش ماه در حافظه ها می ماند. امروزه کتابخوانی در ایران رو به زوال است، اما کتاب و کتاب خواندن می تواند تاثیر مثبتی بر جامعه، بخصوص جوانان بگذارد. در آرامش و نوع تفکرشان نقش دارد. اما جوانان نسل جدید عادت کردند با یک دکمه به همه چیز برسند. این مطلوب نیست. آن حس آرامشی که با کتاب به دست می آید، آن رابطه ای که از نظر درونی با کتاب برقرار می شود، تاثیرش را می توان در آرامش و فرهنگ جامعه دید. من یک زمانی خیلی رمان می خواندم چون با بسیاری از اهل ادب و هنر همنشین بودم.
 
آلبوم دیگری هم در دست تولید دارید با عنوان «خنیاگر». از آن کار هم برای ما بگویید.
 
اثر «خنیاگر» موسیقی شمال خراسان است. چون خراسان از نظر فرهنگ موسیقایی بخصوص دوتار وضعیتی دارد که در جهان کم نظیر است. شاید اگر روزی موسیقی ها را بررسی کنند یکی از مهم ترین بخش های موسیقی، دوتار خراسان باشد. همین طور موسیقی اقوام ایرانی که موسیقی هر قوم برای خودش دریایی است. موسیقی خراسان استخوان دار است. من در این زمینه با یکی از استادان دوتار نواز آن خطه به اسم مسعود خضری کار کردم. «خنیاگر» اثری است که بر مبنای موسیقی شمال خراسان نوشته شده. سعی کردیم شعرها به فارسی باشد تا مردم آشنا شوند. چون همان طور که می دانید موسیقی شمال خراسان کردی یا ترکی است. ما از اشعار شعرای کلاسیک قرون سوم و چهارم در این آلبوم استفاده کردیم. بخشی از شعرها هم متعلق به ملک الشعرای بهار است که خودش خراسانی بوده.
 
با پسرتان حافظ ناظری همچنان همکاری می کنید؟
 
او جوان است، باید تجربه های زیادی را پشت سر بگذارد تا در این کار به پختگی لازم برسد. هر زمان لازم باشد کارهای مشترکی انجام می دهیم، اما فعلا بهتر است که او یک تنه این راه پرنشیب و فراز را تجربه کند.
کودکی حافظ ناظری در کنار پدرش

عکسی زیبا از کودکی حافظ ناظری در کنار پدرش 

در شرایطی که فرهنگ غالب جهانی می خواهد خرده فرهنگ ها را نابود کند چطور می توان موسیقی ایرانی را حفظ کرد؟
 
امروز در ایران فرهنگ و موسیقی مثل خیلی چیزهای دیگر سر جای خودش نیست و دچار بیماری شده است. من به حوزه های دیگر کاری ندارم، اما به فرهنگ و هنر که می توانم کار داشته باشم. برخی تصمیم گیرندگان حتی نمی دانند فرهنگ یا موسیقی به چه دردی می خورد. باید به این باور برسیم که فرهنگ و هنر به جامعه آرامش می دهد و در ارتقای آن نقش اصلی را دارد. طبعا یک مشی درستی تبیین نشد و جوان ها خوب هدایت نشدند، برنامه ریزی نشد، و رسانه ها خوب عمل نکردند تا جامعه رشد فرهنگی داشته باشد. وقتی یک جامعه هنر را می شناسد یعنی فرهنگش بالا رفته است. هنر مستقیما روی فرهنگ تاثیر دارد. چون این اتفاق ها نیفتاده نمی توان انتظار داشت که یک شبه همه چیز درست شود. اگر بخواهیم درست شود باید با یک برنامه ریزی دراز مدت عمل کرد. باید سراغ صاحبنظران رفت. باید کار را به کاردان سپرد. پارتی بازی آفت فرهنگ است. باید صاحبنظران را ساماندهی کرد تا این اوضاع بلبشوی فرهنگی شاید با برنامه ریزی ریشه ای بعد از یک دهه حداقل به یک نقطه قابل قبول برسد. البته نباید توقع داشت به این زودی آسیب ها درمان شود. امیدواریم در آینده ای نزدیک فرجی شود.

 عکسهای شهرام ناظری

کنسرت ناظری پدر و پسر

کنسرت ناظری پدر و پسر در اصفهان

کنسرت شهرام ناظری

کنسرت شهرام ناظری در کرمانشاه

شهرام ناظری در کنسرت آمل

تجلیل از شهرام ناظری در کنسرت آمل

اصغر فرهادی در کنار شهرام ناظری و پسرش

اصغر فرهادی در کنار شهرام ناظری و پسرش

کنسرت شهرام ناظری در تالار وحدت

عکسی زیبا از کنسرت شهرام ناظری در تالار وحدت تهران


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع