صدای ماندگار مرحوم منوچهر نوذری را هنوز به یاد داریم که هر هفته به همراه علیرضا جاوید نیا میهمان خانه ها بودند. بچگیمان را با برنامه کلاه قرمزی و آقای مجری پای تلویزیون سپری کردیم و طنزهای شبانه مهران مدیری هر شب خنده بر لبانمان مینشاند و زوج های هنری موفق دیگر که خاطرات زیادی با هر کدامشان داریم.
هر کس از واژه زوج هنری می تواند تعریف مخصوص به خودش را بدهد؛ در تلویزیون این تعریف می تواند با عروسک های چاق و لاغر که در دهه 60 دیده شدند، شروع شود، زمانی که این دو شخصیت در ایام دهه فجر مهمان خانه ها بودند و ماجراهای مختلفی را هم پدید می آوردند.
در اینجا تعدادی از زوج های هنری را در بخش های گوناگون رادیو تلویزیون می آوریم با این توضیح ضروری که این هنرمندان انتخاب قاب کوچک هستند و حتما هنرمندان دیگری هستند که در این نوشته به آنها اشاره ای نشده است.
صداهایی که ماندگار شد:زنده یاد منوچهر نوذری و علیرضا جاویدنیا
زنده یاد منوچهر نوذری و علیرضا جاویدنیا هم در این دسته بندی جا می گیرند. سال ها پیش که شبکه های تلویزیونی به این اندازه رشد نکرده بود آنها با برنامه راه شب هر هفته مهمان خانه ها می شدند و لحظات فوق العاده ای برای مخاطبان خود پدید می آوردند. زنده یاد نوذری از خبره های حرفه گویندگی بود، در صدایش زنگی بود که مخاطب را جذب می کرد به دلیل موقعیتی که داشت همه نگاه ها به او بود و در کل نقطه ثقل برنامه به حساب می آمد. سال ها گویندگی به جای شخصیت هایی چون جک لمون، دنی کی، راج کاپور، باب هوپ و دیگران، از او چهره ای کارکشته و مسلط ساخته بود. این جمله معروف اوست که زمانی گفته بود:من اولین کسی بودم که در تلویزیون ایران مقابل دوربین رفتم و گفتم نام جعبه ای که تصویر من را در آن می بینید تلویزیون است. در کنار نوذری، «علیرضا جاویدنیا»ی خندان و شاد بود که بخوبی می توانست در کنار استاد عرض اندام کند. در واقع هر چقدر نوذری نقش آدم های سنگین را بازی می کرد این علیرضا جاویدنیا بود که قرار بود بار طنز برنامه را بر دوش بکشد بعضی جاها هم البته کار برعکس می شد و این نوذری بود که باید حرف هایش چاشنی طنز برنامه باشد.این دو سال ها در کنار هم و در برنامه های رادیویی دیگر به اجرای برنامه پرداختند. آنها جزو آن دسته از زوج های هنری بودند که مخاطب دهه 60 و 70 خاطرات بسیاری از آنها دارد و بعید است به این زودی ها آنها را از یاد ببرند.
یک همکاری پرثمر:مهران مدیری و سیامک انصاری
سال هاست که آنها را در کنار هم دیده ایم. پاورچین، نقطه چین و شب های برره برخی از کارهای مشترکشان است مهران مدیری زمانی که خودش نقش محوری آثارش را داشت تلاش می کرد همه نگاه ها را متوجه خود کند و برای این کار تمهیدی اندیشیده بود که از دوران بازی در آثار آیتمی می آمد. یعنی در لحظه ای که غافلگیر می شد یا متعجب می شد به دوربین نگاه و سعی می کرد شیرینی آن لحظه را با مخاطب تقسیم کند. این نحوه نگاه به دوربین را هم از اولیور هاردی هنرپیشه معروف سینمای کمدی به عاریت گرفته بود. با ورود سیامک انصاری به آثار او، این کار به او سپرده شد. در واقع وظیفه نگاه کردن به دوربین و متعجب شدن به او محول شد. حتی وقتی که آنها از تلویزیون رفتند و آثاری در شبکه خانگی ساختند باز هم روال کار به صورت قبل بود، یعنی نگاه کردن به دوربین وظیفه انصاری شده بود. این زوج همچنان در کار جدیدی که قرار است در شبکه تهران ساخته می شود باز هم در کنار هم حضور دارند. خیلی ها امیدوارند کار تازه این دو باز هم در حوزه طنز یک اتفاق جدید باشد.
مجری های برتر:عمو پورنگ و امیرمحمد
این زوج هنری تلویزیون در بین مخاطبان کودک و نوجوان حسابی جا باز کرده اند و به نوعی می توان آنها را مجری های برتر این روزهای تلویزیون محسوب کرد با این که فقط چند سال از همکاری امیرمحمد و عموپورنگ می گذرد اما آنها توانسته اند به هماهنگی خوبی در اجرای برنامه های مختلف برسند و کار های جذابی هم ارائه کنند. کار آنها آن قدر بالا گرفته و طرفدار پیدا کرده که در دیگر کشور ها هم به اجرای برنامه می پردازند. به هنگام برگزاری جشنواره هایی مثل فیلم کودک و جشنواره استانی مراکز سیما معمولا آنها به اجرای برنامه می پردازند که میزان استقبال از این دو در این جشنواره ها کاملا چشمگیر است.
آقای مجری و عروسکش:کلاه قرمزی و حمید جبلی
این دو، سال ها در کنار هم کار کرده اند و بخوبی با خلق و خوی هم آشنا هستند. کارشان را بلدند و می دانند قرار است خروجی نهایی چه ویژگی هایی داشته باشد. بزرگ ترین محصول این دو همان شمایل عروسک شلوغ است که حالا دیگر به یکی از برندهای تلویزیون تبدیل شده است؛ کلاه قرمزی. اما کنار هم قرار گرفتن این دو شاید کمی عجیب باشد. هر چقدر ایرج طهماسب روحیه شادی دارد و این را به کارهایش هم تسری می دهد حمید جبلی اما در آثارش نشان داده که عمیق تر به مسائل دور و برش نگاه می کند و می کوشد بعد دیگر روابط اجتماعی را که ممکن است جنبه های تلخی هم داشته باشد، عیان کند. او در کارنامه اش فیلم هایی چون پسر مریم و خواب سفید را دارد که جزو آثار طنز محسوب نمی شود در حالی که آثار طهماسب رویکردی طنز دارد و او همیشه می کوشد از منظری متفاوت با مخاطب ارتباط برقرار کند.
2 نفر آدم معمولی:احمد مهرانفر و محسن تنابنده
احمد مهرانفر و محسن تنابنده هم به نوعی از دیگر زوج های هنری این سال های تلویزیون محسوب می شوند. آنها با هنرنمایی در سه گانه پایتخت و در نقش های ارسطو عامل و نقی معمولی جایگاه ویژه ای برای خود در بین مخاطبان تلویزیون تعریف کردند.طبق معمول این تضادهای شخصیتی این دو بود که باعث می شد موتور قصه به پیش برود. نقی آدمی ساده و کاملا معمولی است که می کوشد به اندازه توانش زندگی آسوده ای برای خانواده اش فراهم کند، در سوی دیگر ماجرا ارسطو عامل قرار دارد که می کوشد از تنهایی درآید. او که فکر می کند در زندگی از نقی عقب افتاده، برای این که زود به سر و سامان برسد تلاش می کند از هر فرصتی برای عیال دار شدن استفاده کند و همین موضوع لحظات خنده داری را به وجود می آورد. اما همین کارهای ساده ارسطو برای نقی دردسر های زیادی می آفریند تا آنجا که بارها رابطه این دو شکراب می شود. تنابنده و مهرانفر با این نقش ها نزد مخاطب تلویزیون حسابی شناخته و بیش از آن محبوب شدند تا آنجا که مخاطب منتظر است این دو را در نقش های دیگر در تلویزیون ببیند. استشهادی برای خدا و شاهگوش از جمله دیگر کارهای این دو هنرمند است که در سینما و نمایش خانگی تهیه شده است.