شمر که بود؟
شِمر بن ذی الجَوْشَن، از اهالی و روسای قبیله هوازن از تیرۀ بنی عامر بن صَعْصَعَه و از خاندان ضِباب بن کلاب بود. پدر شمر، شُرَحبیل بن اَعْوَر بن عمرو نام داشت (ابن سعد، ج6، ص46). ذی الجوشن دعوت پیامبر برای پذیرش اسلام را قبول نکرد اما پس از فتح مکه، چون مسلمانان بر مشرکان پیروز شدند، اسلام آورد. (طبقات ابن سعد، ج 6، ص47ـ48). در واقعه کربلا، امام حسین(ع) پس از اهانت شمر، وی را پسر زن بُزچران خطاب کرده است. (انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص487)
چنانچه در مطلب سرنوشت قاتلان امام حسین بعد از واقعه کربلا در بخش قبلی دین و مذهب پلاس وی هم گفته شد شمر اوایل از یاران حضرت علی(ع) بود و ایشان را در جنگ صفین همراهی کرد اما بعدها از امام علی(ع) روی برگرداند و از دشمنان خاندان او شد.
نقش شمر خبیث در واقعه کربلا
در سال 61 ه.ق پس از اینکه با ارسال نامه ای به امام حسین (ع) از ایشان دعوت شد تا به عراق تشریف آورند، امام حسین(ع) نیز با اهل بیت و یاران خود به سوی عراق حرکت کردند. شمر این حرکت را دقیقاً پی گیری می کرد. در واقعه کربلای سال 61 هجری قمری شمر چند نقش اساسی داشت. شمر یکی از افرادی بود که به دستور «عبیدالله بن زیاد» حاکم کوفه، مردم کوفه را از اطراف مسلم بن عقیل پراکنده کرده و به دارالاماره فرستاد.
هنگامی که عمر بن سعد، در نامه ای به عبیدالله (حاکم کوفه) نوشت که حسین بن علی حاضر شده است یا برگردد و یا با او بیعت کنند، حاکم کوفه قبول کرد اما شمر مانع او شده و گفت:اگر حسین بن علی خود را تسلیم نکند و برود، بعداً قدرتمند می شود. پس بهتر است نگذارید برود.
عبیدالله با پذیرفتن نظر شمر، 4000 جنگجو را به فرماندهی او و همراه نامه ای به طرف عمربن سعد فرمانده کوفه در کربلا فرستاد، تا از حسین بن علی بخواهد که یا تسلیم شود و یا به جنگ تن در دهد. عبیدالله بن زیاد در این نامه گفت که ای عمر سعد، اگر اینکار را انجام نمی دهی از لشکر ما کناره بگیر و لشکر را به شمربن ذی الجوشن واگذار.
مهمترین اقدامات شمر در کربلا
- زمینه سازی شهادت مسلم بن عقیل
- برافروختن آتش جنگ در روز عاشورا
- فرماندهی جناح چپ لشکر عمر بن سعد
- به شهادت رساندن امام حسین(ع)
- حمله به خیمه ها
- تلاش برای شهید کردن امام سجاد(ع)
شمر ذی الجوشن در روز عاشورا فرماندهی بخشی از سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت. پس از شهادت بسیاری از اصحاب امام حسین، دشمنان به سوی خیمه ها حمله بردند. شمر پس از فرو بردن نیزه خود در خیمه امام حسین(ع) دستور داد تا آتش بیاورند و خیمه را با افراد درون آن بسوزاند. امام او را نفرین کرد، همچنین یکی از دوستان شمر نیز او را سرزنش کرد. در ساعات پایانی جنگ و زمانی که امام حسین(ع) جراحات بسیاری دیده بود، شمر ایشان را به شهادت رسانده و سر او را از بدن جدا کرد. او بعد از شهادت امام و همه یاران حضرت، می خواست که خیمه گاه امام را آتش زده و امام زین العابدین را نیز به قتل برساند که دیگران مانع شدند.
سرنوشت ننگین شمر بعد از عاشورای سال 61 ه.ق
پس از آغاز خونخواهی مختار ثقفی برای شهیدان کربلا، شمر در ماجرای شورش کوفه بر ضدّ مختار از عاملان اصلی بود. در نتیجه یکی از غلامان مختار، به دنبال او رفت ولی غلام شمر او را کشت و بعد به قریه دیگری فرار کرد و از آنجا هم باز به قریه «کلتانیه» تا اینکه سپاهیان مختار در آن جا، او را محاصره کردند.
مسلم ضبائی که هم قبیله شمر بود، می گوید:«ما فرار کردیم و خود را به محلی در مسیر کـوفـه و بصره به نام ساتیدما رساندیم و در نزدیکی آن محل، روستایی کوچکی به نام کلتانیّه در حوالی سواحل فرات قرار داشت. ما در کنار تپه ای مخفی شده بودی اما یک روستایی محل اختفای ما را به ماموران مختار لو داد. شب هنگام بود که ماموران مختار ما را محاصره کردند. شمر را دیدم که جامه ای خوش بافت به تن داشت و بدنش به پیسی( بیماری برص) دچار بود. ما حتی فرصت سوارشدن بر اسب را نیافتیم. درگیری شدیدی رخ داد. شمر را پس از دستگیری به نزد مختار آوردند. مختار دستور داد تا سر از بدن شمر جدا کرده و بدن او را در دیگ روغن جوشیده افکندند. یکی از یاران مختار نیز با پای خود سر شمر را لگد می کرد. (تاریخ طبری، ج 6، ص 338)
عبدالرحمن بن عبد می گوید:من شمر را به هلاکت رساندم. مختار تا نگاهش به سر بریده شمر افتاد، سجده شکر به جای آورد و دستـور داد آن سـر را بـالای نـیـزه کـنـنـد و مقابل مسجد جامع شهر در معرض دید مردم قرار دهند تا موجب عبرت همگان باشد. (تاریخ طبری، ج 6، ص 374)