عموم مردم تعداد زیادی از بازیگران را به واسطه حضورشان در سریال ها تلویزیونی و فیلم های سینمایی می شناسند و چهره آنها به دلیل بازی هایی که در قاب تصویر یا پرده سینما داشتند برای آنها ماندگار شده است. این در حالی است که اکثر این بازیگران پس از سال ها درخشش در تئاتر بنا به دلائل مختلف از روی سن به پشت دوربین کوچ کردند و کافیست پای حرف هایشان بنشینی تا متوجه عشق و علاقه و دلتنگی شان به صحنه تئاتر شوی. در ادامه گفتگویی با شهره لرستانی، کارگردان و بازیگر شناخته و مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون را میخوانید.
- شما از جمله بازیگرانی هستید که طی این سال ها حضور موفقی در زمینه بازیگری در سه مدیوم تئاتر، سینما و تلویزیون داشتید و با مسائلی مانند مشکلات مالی تئاتر، ورشکستی سینما و تاثیر کوتاه مدت تلویزیون و... آشنا هستید. با توجه به اینکه فرض محال، محال نیست. اگر در یک شرایط استثنایی سه پیشنهاد از تئاتر، سینما و تلویزیون داشته باشید که هر سه تای آنها از همه نظر برای شما ایدهآل باشد، اما فقط مجبور باشید که یکی از آنها را انتخاب کنید، کدام پیشنهاد را انتخاب خواهید کرد؟
شهره لرستانی : من سینما را انتخاب می کردم، به این دلیل که هم علاقه بیشتری به سینما دارم و هم معتقدم که سینما هنر ماندگارتری است. تلاشی که شما در سینما می کنید به قول معروف به باد فنا نخواهد رفت اما در تئاتر هر چه شما تلاش کنید در نهایت مثل نقاشی کردن روی آب، مضمحل شده و از بین می رود.
- این موضوع قاعدهای کلی برای سینما و تئاتر است یا کار شما در سینما و تئاتر ایران شما را به چنین نتیجه ای رسانده است؟
شهره لرستانی : بله متاسفانه، تئاتر در ایران همه چیز را گم میکند.
- شما با رپرتوار می توانید این کار را بکنید. رپرتوار عملا به نوعی این مسئله را جبران نمی کند؟
شهره لرستانی : درست است ولی باز در نهایت از آن هم چیزی نمیماند. تئاتر مثل رقص، هنری فراری است ولی در سینما هنر ثبت می شود و اگر اجازه نمایش هم نگیرد در یک قوطی فیلم یا یک CD وجود دارد.
- یعنی می ترسید آن را از دست بدهید؟
شهره لرستانی : بله، از نظر روانشناسی هم من همیشه ترس از دست دادن دارم حتی نسبت به نزدیکانم نیز این موضوع را همیشه احساس می کنم. شاید این ترس از همان جا ناشی می شود که من چیزهایی که میتوانم نگه دارم را بیشتر دوست دارم.
- پس چه شد که همه چیز از تئاتر شروع شد. از طرفی شما در همان سال های نخست دانشگاه بود که 17 کار تئاتر کردید.
لرستانی:بله من از همان زمان ورود به دانشکده تئاتر، کارم را آغاز کردم. تئاتر را دوست دارم و وقتی می گویم نمی خواهم آن را ادامه بدهم به این معنا نیست که دوستش ندارم. تئاتر به عشقی قدیمی میماند که هرگاه سراغ او بروید گرم و دوست داشتنی است اما شما نمی توانید با او زندگی کنید. فقط یک عشق است و با زندگی واقعی فرق دارد.
- آخرین باری که متنی ارائه کردید و رد شد، کی بود؟
شهره لرستانی : من در تمام این سال ها هم پیشنهاد بازی داشتم و هم هر سال متن ارائه کردم. حتی همین اواخر دو متن به تئاتر شهر ارائه دادم یکی "میراندولینا" اثر کارلو گولدونی و دیگری اثری است که از "جاناتان مرغ دریایی" ریچارد باخ اقتباس کردم. اما هیچ وقت جواب درستی به هنرمند داده نمی شود، از طرف دیگر همیشه باندبازی نیز در این کار دخیل است و در نهایت هنرمند عطای این کار را به لقایش خواهد بخشید. این همه تلاش برای رسیدن به چیزی که در نهایت در دست نمی ماند، نمی ارزد.
- در همه این سالها، اگر نگوییم کارگردانی را به بازیگری ارجح دانستهاید اما این دو را همپای هم پیش برده اید. در حال حاضر هم تصمیم دارید یک اثر سینمایی را کارگردانی کنید. این تفکیک علاقه میان بازیگری و کارگردانی هم به همان موضوع ماندگاری یا عدم ماندگاری مربوط است؟
شهره لرستانی : شما وقتی کارگردانی میکنید به کل یک اثر احاطه دارید و وقتی بازیگری می کنید جزیی از یک اثر هستید که تابع کل است و همواره باید ببینید که کل از شما چه میخواهد. اینکه کلیت یک اثر را بتوانید هدایت کنید همیشه بیشتر مورد نظر من بوده است، شاید کمی در این مورد دیکتاتور مابانه نگاه میکنم.
- کمی به عقب برگریدم، در دوران دانشجویی کارتان را با کدام کار شروع کردید؟
شهره لرستانی : تئاتر حرفهای را با کاری به اسم "آدم برفی" شروع کردم که آقای پرستار کارگردان آن بود. اما بعد از آن به صورت فشرده در کارهای زیادی حضور داشتم و گاهی حتی همزمان در دو سالن اجرا داشتم. به خاطر دارم آن زمان خبرنگاری از من پرسید که چرا این قدر پرکار هستید؟ گفتم پرکار بودن که سوال ندارد اگر کم کار بودم باید سوال می شد چرا کم کار هستید. علاقه ام به فضای تئاتر زیاد بود که از صبح تا شب فقط به تئاتر مشغول بودم و شب که به خانه می رسیدم می خوابیدم تا فردا که دوباره همین برنامه را ادامه دهم. خودم اسم آن دوران را می گذارم عشق، یک عشق قدیمی.
- بیشترین چیزی که از تئاتر آموختید چه بود؟
شهره لرستانی : صبر و منظمبودن دو درسی بود که من از تئاتر آموختم و با خودم به سینما و تلویزیون بردم و همیشه همراه دارم.
- بد نیست به سالهای قبل از فعالیت تان در تئاتر بازگردیم. اگر اشتباه نکنم پدر شما قاضی و مادرتان معلم بودند، زمانی که می خواستید نمایش را انتخاب کنید، با توجه به اینکه پدرتان قاضی بود و در سالهای دهه 60 فضا چندان باز نبود، خانواده با انتخاب بازیگری از سوی شما مخالفتی نداشتند؟
شهره لرستانی : اوایل چندان مطلوب شان نبود اما بعدها که من وارد شدم و تجربه های مرا دیدند خودشان مرا تشویق می کردند. الان هم پیگیر هستند و مدام می پرسند که چرا کار تازه ای در تئاتر نمیکنی. مادر و پدر من همیشه تئاتر میرفتند و کارهای من یا تئاترهای دیگر را می دیدند. الان به تبع من دیگر سراغ تئاتر نمی روند و کمی هم از اینکه دیگر تئاتر نمی رویم شکایت دارند.
- دلتان برای آن روزها و آن تصاویر تنگ نشده است؟
شهره لرستانی : چرا، گفتم تئاتر همیشه برای من مثل یک عشق قدیمی بوده است منتهی عشقی که همیشه به جای خوشی با آن رنج کشیدهام.
- اگر بخواهید به تئاتر بازگردید دوست دارید دست کم به بازیگری بپردازد؟
شهره لرستانی : در شروع نه، چون مدتی است که کمی چاق شده ام. معتقدم که بدن بازیگر اصلی ترین ابزار بازیگر برای کار است و ابزار من الان آسیب دیده است و نمی توانم تحرک لازم را روی صحنه تئاتر داشته باشم. مگر اینکه چند سالی کار کرده و خودم را آماده کنم تا بعد دوباره به بازیگری تئاتر روی آورم.
- در مجموع شهره لرستانی، دوست دارد شهره لرستانی بازیگر شناخته شود یا کارگردان؟
شهره لرستانی : بر اساس علاقه شخصیام کارگردان را انتخاب می کنم. به طور کلی همیشه به شخصیتی که در کار تاثیرگذارتر بوده و تصمیم گیرنده است علاقه بیشتری داشتهام. البته در کارنامهام بازیگری بیشتر است چون از یک سو امکان بازیگری بیشتر است و از سوی دیگر شما برای بازیگری هیچ کاری لازم نیست انجام دهید؛ پیشنهادی به شما ارائه میشود و شما خیلی راحت می توانید آن را انتخاب کنید.
- اینکه کارگردانی دشوارتر است آیا به تبعیض جنسیتی نیز ربط دارد؟ یعنی می توان گفت به نحوی کارگردانی در ایران برای خانمها سختتر است؟
شهره لرستانی : نه، کارگردانی کار حساسی است و به نظر من خانمها کارهای حساس را بهتر انجام میدهند.
- در حال حاضر پروژهای برای کارگردانی در سینما دارید؟
لرستانی:بله، در حال تدارک نخستین تجربه ام در کارگردانی سینما هستم. این کار فعلا "کمد" نام دارد و قصه آن را خودم نوشتهام و تهیه کنندگی آن را محمدرضا شریفی نیا بر عهده دارد. از نظر ژانر نیز به نوعی کمدی دلهرهآور محسوب میشود.
- شما همشه به طنز دلبسته بودید و در کارنامه شما این نکته به خوبی پیداست با این حال در همین کارنامه ما به آثاری مثل "نیاز" برمیخوریم که کاملا جدی هستند.
شهره لرستانی : من کارم را در سینما با "نیاز" شروع کردم. برای آن فیلم به کسی نیاز بود که بتواند با لهجه محلی صحبت کند و آقای داوودنژاد مرا برای آن نقش برگزید. در آن فیلم احساس خیلی خوبی داشتم و سال بعد نیز دو فیلم کار کردم یکی از آنها "آذرخش" بود که هم دستیار کارگردان و هم بازیگر بودم و دیگری هم "ماموریت آقای شادی" بود که نویسنده و بازیگر بودم. با این حال این تجربهها مثل فیلم "نیاز" نبودند، متوجه شدم سینما عرصه وسیعی است و به آسانی نمی توان به فیلمی مثل "نیاز" رسید. در دوران دانشجویی برای ساخت فیلمی نزد دکتر بهشتی رفتم او به من گفت بهتر است زمانی شروع کنم که دیگر متوقف نشوم. این حرف برایم بسیار ارزشمند بود الان انبوهی از نوشته دارم که برای یک عمر ساختن فیلم و تئاتر کافی است. در واقع دوری از ساختن اثر باعث شد من مدام تولیدات ذهنی داشته باشم و الان کاغذهای زیادی هستند که منتظرند به فیلم تبدیل شوند.
- در حال حاضر تدریس هم می کنید؟
شهره لرستانی : سه سال است که تدریس نمی کنم. یکی به این دلیل که در مراکز آموزشی خصوصی بچه ها فکر می کنند چون پول میدهند باید بازیگر بشوند. متاسفانه بچهها میل به فراگیری ندارند و صبور نیستند و بیشتر میخواهند خودشان ارائه کنند در حالیکه هنوز طبل توخالی بیشتر نیستند. دیگر اینکه فضای تدریس خیلی وقتگیر است و به مطالعه و پژوهش نیاز دارد و مرا از تولید باز می دارد و من هنوز به تولید اثر و تجربه بیشتر علاقه دارم.
- در کارهای تلویزیونی تان کدام کار را بیشتر دوست دارید؟ به نظرتان کدام کار بیشتر در ذهنها مانده است؟
شهره لرستانی : بهتر است راجع به اینکه کدام کار در ذهنها مانده صحبت نکنیم چون کاری نبوده که من دوست داشتم. خودم کار با آقای لطیفی را در سریال "فرار بزرگ" خیلی دوست داشتم.
- در حال حاضر کار جدیدی برای تلویزیون دارید؟
شهره لرستانی : کاری که به تازگی به پایان رسید و سه بار هم از تلویزیون پخش شد "باور آرامش" نام دارد. در این کار هم کارگردانی را برعهده داشتم و هم بازی کردم و این نخستین تجربه همزمان بازیگری و کارگردانی برای من بود.
- در سالهای اخیر پیشنهاد بازی تئاتر داشتهاید؟
شهره لرستانی : چرا اتفاقا هر سال دو یا سه پیشنهاد بازی در تئاتر دارم و برایم عجیب است که چطور پس از 15 سال دوری از تئاتر یاد دیگران مانده است که زمانی در تئاتر بازی میکردهام.
- با اینکه گفتید بدن ابزار اصلی بازیگر تئاتر است اما الان بازیگرهای با اضافه وزن هم داریم که پرکار هم هستند، واقعا فکر میکنید این موضوع برای بازیگر مانع است؟
شهره لرستانی : من در سینما و تلویزبون کارم را انجام میدهم چون مثل تئاتر نیاز نیست چابک باشید. اما من چون در تئاترهایی کار کردم که خیلی چابک بودم نیاز دارم سبک تر باشم. به نظرم نشستن و دیالوگ گفتن اصلا تئاتر نیست، تئاتر خونی دارد و سراسر آن تحرک است.
- شما گروه تئاتری داشتید به نام ئاگر، این گروه هنوز فعال است؟
لرستانی:گروه هنوز هست هرچند هر کدام از بچهها به سویی پراکنده شدهاند اما من همیشه سعی می کنم در فیلم هایم از آنها استفاده کنم و در تیتراژ همه کارهایم از این گروه تشکر کردهام.
- شما که به ماندگاری اثر علاقه دارید حتما ماندگاری در ذهن مردم نیز اهمیت می دهید. اما این طبیعی است که مردم نقشهایی را بیشتر به یاد دارند که مثلا در ژانر طنز کار شدهاند.
شهره لرستانی : مردم یک کلیت از یک آدم در ذهن شان میماند. مثلا آدمی را در حالی به خاطر دارند که گریه کرده، خندیده یا خشمگین بوده است و.... در حقیقت مردم به دلیل اینکه همه این فضاها را در او دیدهاند دوستش دارند و برایشان جذاب است. در مورد خودم مردم بیشتر با فضاهای شاد مرا به خاطر میآورند با آثاری مثل "لیلی با من است"، "درخت هلو"، "به رنگ صدف"و...
- شما تجربه حضور در سریالهای مختارنامه و امام علی(ع) را نیز داشتهاید. تجربه کار در آثار مدهبی چطور بوده است؟
شهره لرستانی : به خاطر کار کردن با آقای میرباقری کار خوب بود. به طور کلی فضای کارهای تاریخی به خصوص با کسی که این فضا را می شناسد خیلی زیباست.
شهره صالحی لرستانی متولد 1345 تهران بازیگر تئاتر و سینما و فیلمنامه نویس است. شهره لرستانی فعالیت خود را در تئاتر از سال 1364 با عنوان کارگردانی آغاز نمود. در سال 1371 با بازی در فیلم نیاز به کارگردانی علیرضا داودنژاد به سینما راه یافت.