وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

ضرب المثل جالب نه کور میکند،نه شفا میدهد

ضرب المثل جالب نه کور میکند،نه شفا میدهد

در این مطلب قصد داریم داستان جالب یکی از قدیمی ترین ضرب المثل های ایرانی با موضوع جالب نه کور میکند،نه شفا میدهد را برایتان بازگو کنیم.

ضرب المثل نه کور میکند،نه شفا میدهد

همه ما ضرب المثل های زیادی از اطرافیان خود از جمله پدرومادر یا مادربزرگ شنیده ایم که گاهی اوقات مشتاق به دانستن ریشۀ ضرب المثلی که شنیده ایم هستیم در ادامه این مطلب ریشۀ ضرب المثل جالب نه کور میکند،نه شفا میدهد را می خوانید.

ضرب المثل

مرد قصابی بود که چشمش درد می کرد و سرخ شده بود. او برای معالجه چشمش پیش حکیم باشی رفت حکیم باشی برای قصاب دارویی ساخت و گفت:صبح وشب دو قطره ازین دارو را توی چشمت بچکان تا خوب شوی. 

قصاب این کار را کرد او انتظار داشت پس از سه روز دارو چکاندن چشمش کاملا خوب شود اما این طور نشد. داروی حکیم باشی درد چشمش را کم کرد اما نتوانست سرخی و سوزش چشمش را کم کند پس از چند روز قصاب دوباره به دیدن حکیم باشی رفت و گفت:درد چشمم کم شده اما خوب نشده حکیم جان،دستم به دامانت دارویی بده که خوب بشوم وبتوانم به کارو زندگیم برسم.حکیم باشی این بار کتاب هایش را زیر و رو کرد واین بار از روی کتاب ها دارویی برای قصاب ساخت. 

قصاب دارو را به خانه برد وطبق دستور حکیم باشی مصرف کرد .چند روز گذشت:اما دارو اثر زیادی نکرد و درد سوزش چشم قصاب خوب نشد...قصاب نمی دانست چه باید بکند.به سفارش یکی از مشتریهایش به محله دیگر شهر رفت. در آنجا حکیم باشی دیگری بود و بیماران زیادی دور وبرش نشسته بودند. 

قصاب توی صف منتظر شدتا نوبتش برسد قصاب به حکیم باشی گفت:من اهل محله شما نیستم اما حکیم باشی محله خودمان نتوانسته مرا معالجه کند این است که به حضور شما آمده ام. حکیم به خوبی چشم قصاب را معاینه کرد و دارویی که به چشمش می ریخت دید سپس رو کرد به او و گفت:دارویی که حکیم باشی محله تان به تو داده ،داروی خوبی است فکر میکنم تو خودت بهداشت را رعایت نمی کنی و دست کثیفت را به چشمت میمالی. 

قصاب گفت:آخر چه کنم حکیم . وقتی چشمم میسوزد و میخارد که نمی توانم دست به چشمم نزنم. حکیم باشی گفت:دست تو همیشه آلوده ااست .آلوده به پشم ودنبه وگوشت گوسفند.اگر بخواهی با این دستهای آلوده همیشه چشم هایت را بخارانی مشکلت حل نمی شود. 

هر دارویی هم که مصرف کنی نه تورا کور میکند نه شفا می دهد. بهتر است چند روزی سرکار نروی و چشمت را با دسنمال تمیز ببندیکه با دستت در تماس نباشد قصاب مجبور شد چند روز درخانه بماند.او چشم هایش را بست تا دستش به چشمش نرسد.کم کم حالش خوب شد وسوزش و درد و سرخی چشم هایش تمام شد. 

قصاب یک راست رفت سراغ حکیم باشی محله خودشان .حکیم باشی از دیدن قصاب خوشحال شد وگفت:خدا رو شکرمثل اینکه با داروهای من چشمت کاملا خوب شده است. قصاب گفت:نه حکیم جان داروهای تو نه کور میکند،نه شفا میدهد.

من باید خودم مواظبت می کردم که چشمم آلوده نشود تا داروهای تو تاثیر بکند این حرفی بود که تو به من نزدی.

از آن به بعد وقتی بخواهند از بی اثر بودن کاری حرف بزنند این ضرب المثل را گویند.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع