وقتی مردها به دروغ ابراز عشق میکنند
اعتماد زیربنای اصلی یک رابطه است و سلب اعتماد زوجین از یکدیگر منجر به فروپاشی زندگی مشترک می شود. گاهی در زندگی مشترک به این نتیجه می رسید، فردی که خود را عاشق خود نشان داده است، دروغگویی بیش نبوده و در حال صدمه زدن به زندگیتان است.
بهترین رفتار با مردانی که ابراز عشقشان نیز دروغ است، چیست؟ بهترین راه شناخت عشق حقیقی یک فرد چیست؟ اگر می خواهید بدانید که ابراز عشق همسرتان واقعی است یا دروغین، این بخش از خانواده پلاس پلاس وی را مطالعه نمایید.
تشخیص عشق دروغین
عشق دروغین و تشخیص آن از عشق حقیقی از مهمترین دغدغه های زوجین است. شما نمی توانید ذهن طرف مقابل خود را بخوانید اما به هرحال ظاهر تا حدی بر ملا کننده ی باطن است. شما می توانید با مشاهده رفتارهای طرف مقابلتان متوجه شوید که آیا عشق او حقیقی است یا دروغین ؟ با مشاهده این رفتارهای زیر از طرف مقابلتان متوجه عشق دروغین او شوید.
عدم توجه
اگر همسرتان و یا فرد مقابل شما که با ابراز عشق به شما نزدیک شده است، به شما توجه کافی ندارد و حریم شما را رعایت نمیکند و هرگز شما اولویت اولین او نیستید، ممکن است عشق او دروغین باشد. کسی که حقیقتاً عاشق شما باشد به شما احترام میگذارد، شما برایش کافی هستید، با شما خوشحال است، در برابر اشتباهات شما صبور است، مشکلات شما را میفهمد و برایتان فداکاری میکند.
مقایسه با دیگران
عاشق دروغین، همیشه از شما ایراد گرفته و با دیگران مقایسه تان می کند. او تحمل اشتباه شما را ندارد و می خواهد با تضعیف اعتماد به نفستان به رشد و پیشرفت دست نیابید. عاشق واقعی شمارا کامل میپذیرد و به دنبال شرایط بهتر درافراد دیگر نیست.
عدم علاقه به پیشرفت شما
عاشق دروغین تمایلی به پیشرفت و رشد شما ندارد و همیشه مانع رشد شما می شود زیرا دوست دارد شما را زیردست خود بگیرد. عاشق واقعی به پیشرفت هایتان حسادت نمیکند و از موفقیت هایتان خرسند میشود.
علنی نکردن رابطه
اگر با هدف شناخت قبل از ازدواج با فردی آشنا شده اید و او پس از مدتی سعی میکند که شما را از سایر افراد مخفی کند و رابطه تان را علنی نکند، به عشق او شک کنید زیرا عاشق واقعی تمام تلاش خود را میکند تا زودتر رابطه را علنی کرده و به صورت رسمی درآورد.
علت ابراز عشق دروغین
مردانی که ابراز عشق دروغی دارند معمولا به دلایلی مثل رسیدن به جایگاه و مقام یا پول و ثروت توسط شما و خانواده تان خواستار رابطه با شما هستند. گاهی برای فرار از شرایط بدی که در خانه وجود دارد تن به عشق دروغی میدهند.
گاهی افراد عادت کرده اند تنها نباشند و از تنها بودن واهمه دارند درنتیجه وارد رابطه میشوند و به دروغ خود را عاشق میدانند و گاهی برخی مردان به دلیل شخصیت ضد اجتماعی خود وارد رابطه می شوند و دیگران را عاشق نموده و سپس زندگی را به کامشان تلخ می کنند.
عشق دروغین و پدیده چراغ گاز
برخی از مردانی که با ابراز عشق دروغین وارد زندگی زنان می شوند، اعتماد به نفس آنها را هدف قرار می دهند تا جایی که خانم نمی تواند این رابطه سراسر مخرب رها کند و چنان دچار ضعف روحی می شود که به تنهایی قادر به زندگی نیست.
برخی مردان برای سوء استفاده ی روانی و رای تحت کنترل درآوردن زنان از پدیده چراغ گاز استفاده می کنند یعنی سعی می کنند با مشکوک ساختن دیگران در مورد سلامت روانی خود، به آن ها غلبه پیدا کنند. قربانیان پدیده چراغ گاز به تدریج انتظارات خود را از اطرافیان شان کم کرده، و خیال می کنند که شایستگی برخورداری از رفتار محبت آمیز را ندارند.
هدف نهایی شکنجه گر این است که با القای حس عدم قطعیت در قربانی، وی را نسبت به درک خود از واقعیت و انتخاب هایش مشکوک سازد تا قربانی وابستگی بیش تری به شکنجه گر پیدا کرده و از او بخواهد تا در گرفتن تصمیم درست به وی کمک کند. اینگونه او تنها سخنان شکنجه گر خود را پذیرفته، دوستان و خانواده ی خود را کنار گذاشته و منحصراً از دستورات شکنجه گر تبعیت می کند.
امیلی دختر جوانی بود که همسرش او را با ابراز عشق دروغین عاشق خود ساخت اما پس از گذشت کمی از زندگی مشترکشان او را احمق و غیرقابل تحمل می نامید و حتی به او تهمت خیانت می زد. امیلی پس از مدتی متوجه گم شدن وسایل شخصی و خانه شد و شوهرش او را به خاطر فراموشکاری سرزنش می کرد.
سال ها "امیلی" این رفتار همسرش را تحمل کرد تا جایی که احساس درماندگی و بی ارزشی کرد و تنها راه فرار از این وضعیت را خودکشی می دانست.همسر امیلی به عمد وسایل خانه را جا به جا می کرد و یا با سخنان خود وانمود می نمود که او دچار فراموشکاری شده است.
امی در ابتدا سعی می کرد از خود دفاع کند اما به تدریج احساس نمود که شاید واقعا فراموشکار شده و یا فردی لایق نیست و به مرور زمان اعتماد به نفس و استقلالش را از دست داد. روش های القای اثر چراغ گاز به قدری هوشمندانه طراحی شده است که اغلب قربانیان متوجه آن نمی شوند. اگر فرد متوجه شود که تا کنون قربانی پدیده چراغ گاز بوده است، می تواند به سرعت دست به کار شده و خود را از آثار ویرانگر آن رها سازد.
متاسفانه زنانی که قربانی این رفتار همسرشان می شوند، اعتماد به نفس پایینی دارند و نمی توانند بدون همسر خود زندگی را ادامه دهند. دلیل اصلی ادامه این اسارت، عدم حمایت مالی است. بیشتر این زن ها هنگام ازدواج، به تشویق همسران شان کار خود را رها می کنند و یا هرگز اجازه کار کردن ندارند و اینگونه تسلط مردها روی امور مالی، بیشتر شده و روحیه زنان متزلزل می شود.
برخورد با عشق دروغین
اگر متوجه عشق نادرست فرد مقابلتان شده اید و هنوز رابطه تان جدی نشده، سعی کنید به آرامی از آن رابطه خارج شوید و سپس با مراجعه به روانشناس، آسیب هایی که از این رابطه ی دروغین دیده اید، درمان کنید و هرگز برای فرار از شکست، رابطه ای که در آن عشق ناب وجود ندارد را ادامه ندهید.
اگر فردی که با عشق دروغین شما را وابسته نموده همسرتان است ، شتابزده تصمیم نگیرید و برای بهبود وضعیتتان از مشاور کمک بگیرید و در آخر بهترین تصمیم را بگیرید. ادامه دادن یا ندادن رابطه در این زمان، تصمیمی شخصی است و کاملاً به شما بستگی دارد. اگر به علت آسیب های جدایی برای فرزندتان و خودتان تصمیم به ادامه زندگی می گیرید باید بدانید، آسیب های زندگی کردن در این شرایط برای شما، کمتر از آسیب های جدایی نیست.
شما مانند هر انسانی دیگر، لایق یک زندگی خوب هستید پس چنانچه در بخش سبک زندگی پلاس وی میخوانید اگر احساس می کنید بودن در کنار مردی، که دچار مشکلات شخصیتی است، احتمال دارد زندگی و روح و روان تان را به خطر اندازد، با کمک مشاوران خانواده از او جدا شوید.
فرار از زندان عذاب
گام اول
زندگی با فردی که از لحاظ عاطفی و یا فیزیکی صدمه می رساند، پذیرفتنی نیست و باید مراقب سلامتی تان باشید. هرگز از خودتان غافل نشوید ، به سرگرمی های مورد علاقه تان بپردازید و برای رهایی از ناراحتی ورزش کنید و برای باز یافتن اعتماد به نفس خود همیشه استعدادها و ویژگی های منحصر به فردتان را به خودیادآوری کنید.
گام دوم
استقلال مالی تان را از دست ندهید و اگر شاغلید کارتان را از دست ندهید تا برای خود پشتوانه مالی داشته باشید. اینگونه می توانید تا اندازه ای جلوی برخی از آزار و اذیت های همسرتان را بگیرید.
گام سوم
ارتباط خود را با خانواده و دوستان تان حفظ کنید و سیستم حمایتی قوی و محکمی داشته باشید. اگر همسرتان شما را دائم محدود می کند تا ارتباطی با خانواده و دوستان نداشته باشید، این موضوع را با آنها مطرح کنید تا آنها درک تان کنند و در صورت نیاز کمکتان نمایند.
گام چهارم
با یک مشاور خانواده مورد اعتماد در ارتباط باشید و در مورد روابط مخرب و صدمه رسان تحقیق کنید. بدانید مشکلات موجود تقصیر شما نیست، بلکه شما گرفتار مردی شده اید که سعی در آزار و اذیت شما دارد.
گام پنجم
برای حرف های همسرتان حد و مرز قائل شوید. اگر او با احترام با شما رفتار نمی کند و حرف های ناراحت کننده و نا درست در مورد شما دارد، به حرف هایش گوش ندهید و بگویید برای او متاسف هستید و از او انتظار دارید با شما با احترام رفتار کند.
گام ششم
یک برنامه امنیتی داشته باشید و مکان هایی بشناسید تا در مواقع خطر بتوانید کمک بگیرید و تلفن افرادی که می خواهید از آنها کمک گیرید در دسترستان قرار دهید.
سخن آخر
اگر احساس می کنید بودن در کنار مردی، که دچار مشکلات شخصیتی است، احتمال دارد زندگی و روح و روان تان را به خطر اندازد، با کمک مشاوران خانواده از او جدا شوید.
شما مانند هر انسانی دیگر، لایق یک زندگی خوب هستید.