وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

مشکلات بازیگران و هنرمندان مشهور که رستوران دارند + تصاویر

مشکلات بازیگران و هنرمندان مشهور که رستوران دارند + تصاویر

در کلان شهر تهران کافه و رستوران های زیادی هستند که نام بازیگران مشهور و یا ورزشکاران را با خود یدک می کشند.

معضلات کافه داری بازیگران مشهور

بسیاری از هنرمندان و چهره های سرشناس کشورمان شغل های دومی چون کافه داری یا رستوران داری را هم تجربه می کنند.

به ویژه اگر هنرمندی صاحب نام و شهرتی هم باشد، سعی می کند تا از نام خود برای کافی شاپ و یا رستورانی که در نظر دارد، هم استفاده کند تا علاوه بر کار هنری به نوعی از رستوران و کافی شاپ برای موقعیتی تجاری هم بهره ببرد.

البته نباید منکر این موضوع شد که شهرت در پیشبرد بهتر کار و البته رونق گرفتن یک رستوران و یا کافه تأثیر چشم گیری دارد.

حتی می توان گفت شهرت، پله ای است برای موفقیت تا بازیگران را از نظر مالی کمی بی نیاز کند و این مسئله می تواند به آنها این اطمینان را بدهد که در آینده و پس از پایان عصر طلایی خود پشتوانه مالی و درآمد قابل اتکایی داشته باشند.

این امر در تمام دنیا رواج دارد و خیلی از سوپراستارهای هالیوودی و بالیوودی هم در کنار بازیگری به شغل های دیگری هم می پردازند.


 شهاب حسینی

کافه شهاب حسینی

پل نیومن فقید یکی از مشهورترین هنرمندانی بود که در این عرصه نام دارتر هم شد. رابرت دنیرو هم از جمله بازیگران سرشناس سینماست که چندین رستوران زنجیره ای دارد. بروس ویلیس، آرنولد شوارتزنگر و سیلوستر استالونه هم به صورت شریکی رستورانی هایی را دایر کرده اند.

در ابتدای امر فکر می کنیم تنها این بازیگران هستند که به دلیل شهرت، رستوران و کافی شاپ دارند اما کوئنتین تارانتینو و فرانسیس فورد کاپولا هر دو کارگردان سینما و نیز جنیفر لوپز خواننده مشهور هم هر کدام رستوران های خود را در شهرهای مختلف آمریکای لاتین مدیریت می کنند که اتفاقاً این هنرمندان در هر دو شغل موفق هم بوده اند و تا به امروز کافه های خود را دایر نگه داشته اند.

اما در ایران، هنرمندانی که کافی شاپ و یا رستوران دارند، با آنچه در خارج از ایران می گذرد، کمی متفاوت است.

هنرمندان در ایران همچنان با معضلاتی در کافی شاپ داری و یا راه اندازی رستوران روبرو هستیم که بعضی واز آنها عطای این کار را به لقایش می بخشند و همانند اشکان خطیبی هرگز به این شغل دوم بر نمی گردند.

خیلی از بازیگران هم مجوز پاتوقی برای هنرمندان را از نهادها و صنوف مختلف دریافت نمی کنند. اما چند بازیگر هم با راه اندازی رستوران و کافی شاپ تاکنون موفق هم بوده اند.

بر همین اساس شاهد بوده ایم که در طی سال های اخیر، شهاب حسینی، امین حیایی، محمد صالح علاء، بهرام رادان، علی مصفا، سام درخشانی، حسین پاکدل، مهران غفوریان، محمدرضا هدایتی، جواد عزتی، سپند امیرسلیمانی و ...


بهرام رادان

کافه بهرام رادان

 رستوران و یا کافی شاپ هایی داشته اند که هنوز هم در کنار حرفه هنری خود به این کار هم مشغول هستند. ابتکار علی مصفا بازیگر سینما هم در نوع خودجالب است که کافه فیلم را طبقه بالای "سینما جمهوری" افتتاح کرد و جای دنجی یافت و با همسرش لیلا حاتمی بساط کافه را چید.

به گفته مصفا قرار بود در این تریا فیلم نمایش بدهند و نمایش این فیلم ها همراه با جلسات نقد و بررسی باشد و در هر جلسه میهمانان ویژه ای حضور داشته باشند. اما با آتش گرفتن سینما جمهوری، کافه علی مصفا هم به سرانجام نرسید.

 

در این گزارش درباره راه اندازی کافی شاپ و رستوران با چند هنرمند به صحبت پرداخته ایم که چه معضلاتی سر راه هنرمندان برای راه اندازی کافی شاپ ها وجود دارد و چقدر شهرت می تواند به موفقیت یک کافی شاپ کمک کند.

اشکان خطیبی:جنس کاری من با مقوله هنر پیش می رود

اشکان خطیبی بازیگر سینما و تلویزیون که مدتی مدیر رستورانی در تهران بود، با بیان اینکه دیگر علاقه ای به داشتن کافی شاپ در ایران ندارد، به هنرآنلاین گفت:من به دلیل مشکلات حاد مالی که با چند شریکم در رستوران داری داشتم، از آن گروه جدا شدم و هیچ پولی را هم برداشت نکردم.


 اشکان خطیبی

کافه اشکان خطیبی

یکی از مهمترین دلایل کار من این بود که اعتبار شخصی برای من اهمیت بیشتری داشت و تصمیم گرفتم که دیگر رستوران نداشته باشم. در واقع یک حرکتی بود که فقط بنده را متضرر کرد.

بازیگر فیلم "اسب حیوان نجیبی است" در ادامه و با اشاره به این که هرگز نمی خواهد به اداره رستوران و یا کافی شاپ فکر کند، بیان کرد:دیگر نمی خواهم چنین کاری را انجام دهم؛ چرا که تجربه بسیار تلخی را گذراندم. به دلیل اینکه جنس کاری من از جنس دیگری است و دنیایی فراتر از دنیای کافی شاپ و رستوران را در سر دارم.

به خصوص کسانی که در دنیای اقتصاد حضور دارند، دنیای هنر برای آن ها قابل درک نیست. دیده ام که حتی تلاشی هم برای درک کردن دنیای هنر ندارند و به دنبال سودجویی های خود هستند. اکثر آدم های اقتصادی به فکر تأمین بودجه اقتصادی خود هستند.

اشتباه من بود که به فکر راه اندازی رستوران بودم و خوشحالم که به اشتباهم پی بردم. بعضی وقت ها لازم است که آدم ها بعضی اشتباهات را بکنند تا هوس در واقع پا گذاشتن به دنیای اقتصادی را دیگر نداشته باشند.

من معتقدم اگر کسی قرار است در حیطه اقتصادی هم فعالیت کند، باید از جنس کاری باشد که آن را دوست دارد و به آن علاقه دارد. من باید جنس کارم را با هنر پیش می بردم.

خطیبی درباره اینکه آدم های خاص و هنری هم سر و کارشان با کافی شاپ ها است، بیان کرد:فعالیت اقتصادی باید از جنس هنر برای یک هنرمند باشد و نه از جنس خدمات رسانی اجتماعی.

اما متاسفانه فعالیت های اقتصادی و هنری در ایران خیلی نه طرفدار دارد و نه هیچ چیز دیگری؛ به همین دلیل مجبور می شویم هر از چند گاهی بلند پروازی های ذهنی مان را با چند اشتباه پیش ببریم که در آن مسیر هم متضرر می شویم.

وی با بیان اینکه نسبت به گذشته بیشتر کارهای هنری را با برنامه ریزی پیش می برد، عنوان کرد:این روزها مشغول برنامه ریزی و آماده کردن نمایشنامه "روز واقعه" بهرام بیضایی برای نمایشنامه خوانی در تاریخ 23،22 و 24 در سالن اصلی تئاتر شهر هستم و علاوه بر آن چند فیلمنامه دارم که به زودی برای بازی در یکی از این فیلمنامه ها قراردارد امضا خواهم کرد تا اگر خدا بخواهد در جشنواره فیلم فجر هم با یک فیلم حضور داشته باشم.


مسعود فراستی:از راه اندازی کافه ام راضی هستم

مسعود فراستی که به تازگی کافی شاپی را راه اندازی کرده است، بیان کرد:مدت ها بود که به دنبال راه اندازی کافه ای در تهران بودم. چون به این کار علاقه دارم. خوشحالم که این کافه را تبدیل کرده ام به پاتوقی برای هنرمندانی که علاوه بر گذراندن ساعتی برای خوردن یک نوشیدنی، از فضای آن هم استفاده می کنند.


 مسعود فراستی

کافه مسعود فراستی

 وی در ادامه گفت:من سه کلاس در همین کافی شاپم راه اندازی کرده ام. دو کلاس برای شاخه هایی در سینما و یک کلاس هم برای نقد کتاب است.

در واقع این کافه، پاتوقی برای دوستداران و علاقه مندان به کارهای هنری است. در کنار این کلاس ها، قهوه خوب به دست مردم می دهیم و زمین را هم جارو می کنیم.

این منتقد سینما درباره استفاده اقتصادی در کنار یک کار فرهنگی و هنری هم عنوان کرد:قطعاً استفاده اقتصادی هم در کنار این کار انجام می گیرد.

به هر حال کسانی که به این کافه آمده اند، کسانی نبوده اند که در واقع ندانند به کجا آمده اند و چه کافه ای را انتخاب کرده اند. به هرحال فضا بیانگر این موضوع است که شاید این کافه با کافی شاپ های دیگر فرق داشته باشد.

وی در ادامه بیان کرد:این کافه برای دختر و پسرهایی نیست که فقط به دنبال تفریح و کشیدن قلیان و ... هستند. کسانی که به کافه من می آیند می دانند که در این کافه بحث غذا و سرویس خوب است و در کنار آن پاتوق مناسبی آموزش فرهنگی و هنری هم است.

فراستی درباره این که اگر روزی کافه نداشته باشد، چه شغلی را برای نزدیکی کار هنر خود و بُعد اقتصادی آن انتخاب می کند، بیان کرد:اگر روزی کافی شاپ را از من بگیرند، کتاب فروشی راه اندازی خواهم کرد.

این منتقد سینما درباره این که خیلی از هنرمندان به دنبال راه اندازی کافی شاپ و یا رستوران بوده اند، اما در ادامه مسیر به بن بست خورده اند، گفت:خیلی ها شناختی از کافه ندارند و کافه را دوست ندارند.

عده ای هستند که می خواهند مکانی را راه اندازی کنند تا از شهرت شان برای کسب درآمد استفاده کنند. ببینید این کافه ای که خانواده من دارند، به نوعی به این هم فکر کرده بودند که علاوه بر نگهدای کافی شاپ حالا با غذا و امکاناتی که در اختیار مردم می گذارند، هنری را هم یاد بگیرند.

در واقع برخلاف گروهی من این جریان را طوری می بینم که اول یک کافی شاپ خود با مواد غذایی و نوشیدنی های متنوع در اختیار مردم باشد، بعد از آن، مثلاً مسعود فراستی هم کلاس های آموزشی اش را برگزار کند. کافه باید مکان خوبی باشد و فضای مناسبی داشته باشد.

فراستی درباره شناخت خود از کافه داری بیان کرد:من مدتی در کشور پاریس زندگی می کردم که بیشتر ساعت های زندگی ام را در کافه ها می گذراندم. در ایران هم به این شکل بود. به همین دلیل به دنبال راه اندازی کافه بودم تا همه تجربه کافه رفتن هایم را در آن فضا به اجرا بگذارم.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع