براساس یک مطالعهی جدید، یخچالهای طبیعی درحال ذوبشدن هستند و این اتفاق، میلیونها نفر را در سراسر جهان در معرض خطر سیل ناگهانی قرار میدهد. بیشتر این افراد در چهار کشور هند، پاکستان، پرو و چین زندگی میکنند؛ کشورهایی که دریاچههای یخچالی متعددی دارند و ساکنین آنها دربرابر بلایای اقلیمی آسیبپذیر هستند.
یخچالهای طبیعی، رودخانههایی یخی هستند که طی میلیونها سال از برف فشرده تشکیل میشوند. این رودخانهها بهآرامی در درهها جریان پیدا میکنند و گاهی بهقدری بزرگ میشوند که صفحات یخی بزرگی را تشکیل میدهند که تا دریا ادامه دارند.
افزایش دمای کرهی زمین باعث شده است تا یخچالهای طبیعی سریعتر از پیشبینی دانشمندان درحال ذوبشدن باشند. با توجه به سرعت ذوبشدن این یخچالها، حدود نیمی از ۲۱۵ هزار یخچال طبیعی جهان، تا پایان قرن ناپدید خواهند شد؛ البته این تغییرات میتوانند زودتر هم احساس شوند. به این صورت که بالا آمدن آب گرم دریا، ذوب شدن یخهای زیرین را بهدنبال دارد. آب جمعشده زیر یخچالهای موجود در خشکی نیز میتواند روند ذوبشدن یخها را تسریع کند.
این روانآبها، با تجمع در فرورفتگیهای ناشی از عقبنشینی یخها، دریاچههایی عمیق و رودخانههایی با جریان سریع تشکیل میدهند که بر اثر ازدستدادن مداوم یخ، بالا و پایین میروند. براساس مطالعهی جدید که توسط کارولین تیلور، محقق مخاطرات طبیعی دانشگاه نیوکاسل بریتانیا انجام شده، حدود ۱۵ میلیون نفر در پاییندست یک یخچال طبیعی که با خطر فروپاشی مواجه است، زندگی میکنند.
پیشبینی زمان دقیق سرریزشدن دریاچهی یخچالی، بدون انجام مطالعات دقیق و کاربردی کار دشواری است. سیل طغیانی دریاچه یخچالی (GLOF) نیز اغلب با هشدارهای پیشرفتهی کمی اتفاق میافتد. این سیل، شهرها را فرامیگیرد، صدها یا حتی هزاران نفر را میکشد و زیرساختهای موجود در مسیر خود را ازبین میبرد. طول مسیر این تخریب، گاهی میتواند به بیش از ۱۲۰ کیلومتر برسد.
تیلور و همکارانش ریسک دریاچههای یخی سراسر جهان را برای افرادی که در پاییندست آنها زندگی میکنند، مورد ارزیابی قرار دادند. این ارزیابی بهمنظور تسریع تلاشهای هدفمند مدیریت ریسک برای کمک به افرادی که بیشتر در معرض خطر هستند، انجام شد. محققان در این بررسی، اطلاعاتی را در رابطه با شرایط دریاچههای یخبندان و جوامعی که در پاییندست زندگی میکنند جمعآوری کردهاند. این اطلاعات به اندازه، تعداد و حجم این دریاچهها که درطول سه دههی گذشته درحال افزایش بودهاند، مربوط میشوند.
محاسبهی ریسک بروز چنین شرایطی مشکل است؛ اما در این مورد، محققان نزدیکی جوامع به یک طغیان احتمالی (قرارگرفتن در معرض آن) و نحوهی تحتتأثیر قرارگرفتن این مناطق در صورت سرریزشدن دریاچهها را تا سال ۲۰۲۰ مورد توجه قرار دادند. در این مطالعه، فساد سیاسی نیز در نظر گرفته شد؛ چراکه این موضوع مانعی برای تلاشهای لازم برای بازسازی بهشمار میرود.
به گفتهی محققان، این اولین مطالعهای است که نهتنها شرایط فیزیکی دریاچههای یخی، بلکه موقعیت اجتماعی و میزان آسیبپذیری مناطق را نیز بررسی میکند. آسیبپذیری، موضوعی است که خطر GLOF را بهطور مستقیم تحتتأثیر قرار میدهد.
تجزیهوتحلیلهای انجامشده در این مطالعه نشان دادند که برخلاف انتظار، مناطقی با بیشترین، بزرگترین، پرتعدادترین و سریعترین دریاچههای یخبندان، خطرناکترین مناطق موجود نیستند؛ درعوض، تعداد ساکنین منطقه و ظرفیت آنها برای مقابله با فاجعه، اصلیترین فاکتور ارزیابی میزان ریسک محسوب میشود.
ساکنین مناطق کوهستانی مرتفع در آسیا که در نزدیکی دریاچههای یخی زندگی میکنند، بیشترین ریسک را در این زمینه دارند. پاکستان و چین، دو کشوری هستند که بیشترین احتمال خطر را در سطح جهان دارا هستند. ۲٫۱ میلیون نفر در پاکستان در مجاورت دریاچههای یخچالی و درمعرض طغیان آنها زندگی میکنند؛ این رقم، تقریباً دو برابر کشور چین است. دریاچههای یخچالی کشور چین بزرگتر و پرتعدادتر هستند؛ بنابراین میتوانند آسیبهای بیشتری را به زیرساختها وارد کنند.
هرچند همالیا بهتازگی به منطقهی محبوب تحقیقات مرتبط با تأثیرات بالقوهی دریاچههای یخچالی تبدیل شده است، محققان، کوههای آند در آمریکای جنوبی و پرو را که از نظر خطر در ردهی سوم قرار دارد نیز بهعنوان مناطق پرخطر معرفی کردهاند.
تاکنون مطالعات اندکی در رابطه با کوههای آند صورت گرفته است. بااینحال تعداد دریاچههای یخچالی این منطقه، طی دو دههی گذشته به میزان ۹۳ درصد افزایش پیدا کرده که در مقایسه با افزایش ۳۷ درصدی در آسیا، رقم قابلتوجهی بهشمار میرود. بهگفتهی پژوهشگران، فساد ریشهدار یکی از دلایل بسیار مهمی است که میتوان برای این مسئله درنظر گرفت. تیلور و همکارانش در بخشی از مقالهی خود اینطور مینویسند:
با وجود اینکه محققان تنها نگاهی اجمالی به این دریاچهها انداختهاند، باور دارند که روشهای آنها میتوانند برای نظارت بر خطر سیلهای ناشی از طغیان دریاچههای یخچالی در طول زمان مورد استفاده قرار بگیرند.
باید توجه داشت که جوامع نیز در مقابل این خطر سکوت نکردهاند؛ بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۵ یک کشاورز پرویی و راهنمای کوهستان از بزرگترین تولیدکنندهی برق آلمان (RWE) شکایت کرد. دلیل این شکایت، هزینههای حفاظت از اواراز، شهر محل سکونتش در مقابل سیل احتمالی ناشی از طغیان دریاچهی یخچالی پالکاکوچا بود.
این پرونده هنوز هم در جریان است و گروهی از قضات آلمانی در سال ۲۰۲۲ به منطقه سفر کردند تا میزان خسارت احتمالی اواراز را درنتیجهی یک طغیان ارزیابی کنند. این دریاچه نسبت به سال ۱۹۷۰ میلادی، ۳۴ برابر بزرگتر شده است و ریزش سنگها بهزودی باعث سرریزشدن آن خواهند شد.
اثبات این موضوع که آلودگیهای منتشرشده در قارهی اروپا باعث ذوبشدن یخچالهای طبیعی در پرو شدهاند، بهراحتی امکانپذیر نیست؛ اما یک مطالعهی مروری در سال ۲۰۲۱ ادعا کرد که انتشار گازهای گلخانهای با تسریع فرایند ذوبشدن یخها، خطر سیل را افزایش داده است. موفقیت کشاورز پرویی در پروندهی خود، موارد مشابه دیگر را به سوی تلاش برای مسئولدانستن شرکتهای سوخت فسیلی در قبال مشارکتشان در تغییرات آبوهوای جهانی سوق خواهد داد.
مطالعهی فوق در Nature Communications منتشر شده است.