سرنوشت جالب گلادیاتور ها
گلادیاتورها به مبارزان مسلحی گفته می شد که به مبارزات و برخوردهای خشونت آمیز با دیگر گلادیاتورها، حیوانات وحشی و همینطور با جنایتکاران محکوم به مرگ می پرداختند.نبرد گلادیاتورها یکی از سرگرمی های مردم روم باستان بوده است. آن ها با پرداخت پول و صرف هزینه به کلوسیوم ها می رفتند و به تماشای جنگ های خونین میان گلادیاتورها می پرداختند. جالب است بدانید که زنان نیز به عنوان گلادیاتور در کلوسیوم ها به نبرد می پرداختند. نبرد آنان بیشتر جنبه ی تبلیغاتی داشت و از آنان به عنوان وسیله ای برای فروش بلیت بیشتر استفاده می شد.
نبرد گلادیاتورهای زن با کوتوله های جنگجو طرفداران بسیاری داشت و تماشاچیان بسیاری را به کلوسیوم ها می کشاند. گلادیاتورهای زن نیز به مانند مردان گلادیاتور در مدارس خاصی آموزش می دیدند اما از سطح اجتماعی پایین تری نسبت به مردان گلادیاتور برخوردار بودند.
بنا بر آنچه در کتاب های تاریخی آمده است، آنان باید بدون کلاهخود وارد نبرد می شدند و به طور کلی اوضاع رقت بارتری نسبت به مردان داشته اند.
بنا بر آنچه در کتاب های تاریخی آمده است، آنان باید بدون کلاهخود وارد نبرد می شدند و به طور کلی اوضاع رقت بارتری نسبت به مردان داشته اند.
گلادیاتورها در میان مردم عادی از محبوبیت برخوردار بودند. مردم اوقات فراغت خود را به دیدن مبارزه گلادیاتورهاو جنگ ارابه ها اختصاص می دادند و ساعت ها بعد از پایان نبرد به گفت وگو درباره ی گلادیاتورهای محبوب خود می پرداختند. حتی آن ها برای خود کلوپ طرفداران نیز داشته اند و عکس هایشان بر روی دیوارهای روم باستان نقاشی می شده است. بچه ها آرزو می کردند که وقتی بزرگ شدند، گلادیاتور شوند و زنان ثروتمند نیز که به طبقات بالای روم تعلق داشتند با پرداخت پول های کلان به صاحبان گلادیاتورهایی که از خود شجاعت نشان داده بودند، آنها را به تملک خود درآورده و با آن ها ازدواج می کردند.
اگر به یاد داشته باشید در فیلم گلادیاتور امپراتور شخصا وارد نبرد با گلادیاتور می شود، شاید فکر کنید این صحنه مبالغه آمیز و اگزجره است؛ اما باید بگوییم که این صحنه کاملا براساس یک واقعیت تاریخی ساخته شده است.
در کتاب های تاریخی آمده است که امپراتور «مارکوس اورلیوس کومودوس آنتونیوس» امپراتور روم از کسانی بود که به تماشای نبرد گلادیاتورها بسنده نمی کرد، بلکه خود او نیز هرازچندگاهی وارد مسابقه می شد. او به توانایی خود می بالید و خودش را باززاییده ی هرکول می دانست. او دستور داده بود تا مجسمه سازان روم تندیس هایی از او بسازند که او را همچون هرکول در پوست شیر و گراز نشان می داد. کومودوس برای این که فانتزی خود را به حقیقت مبدل کند، مانند هرکول لباس می پوشید و وارد نبرد می شد. او با حیوانات و گلادیاتورها زورآزمایی می کرد. البته حیوانات انتخابی شیک و کم بنیه بودند و بیشتر جنبه ی تزیینی داشتند و به رقیبان نیز شمشیرهای کند و نه چندان برنده داده می شد.
در تاریخ آمده است که کومودوس یک بار از مبارزه با یک گلادیاتور شجاع به نام Scaeva سر باز زد، زیرا می ترسید از او شکست بخورد. او با این بهانه که مبارزه با یک برده ی ناچیز را در شأن خود نمی داند، از مبارزه شانه خالی کرد. کومودوس تنها امپراتوری نبود که با گلادیاتورها نبرد می کرد، هادریان، تیتوس و کالیگولا هم از همین طریق شهرت بسیاری برای خود دست و پا کرده بودند.
معروف است در پایان نبرد گلادیاتورها انگشت شصتی که به طرف بالا یا پایین گرفته شود، نشان دهنده پایان نبرد و تعیین سرنوشت آن است. وقتی یک گلادیاتور شکست می خورد، تصمیم این که زنده بماند یا بمیرد بر عهده ی سناتوری بود که کلوسیوم را اداره می کرد. او به صدای تماشاچیان گوش می سپرد و بر اساس در خواست آنها تصمیم می گرفت. انگشت شصت رو به پایین به معنای تمام کردن کار و کشتن گلادیاتور شکست خورده بود و انگشت شصت رو به بالا نشانه ای بود که به گلادیاتور برنده دستور می داد که شمشیرش را زمین بگذارد و از کشتن صرف نظر کند.
گلادیاتورها جزو طبقات پایین جامعه و اغلب بردگانی بودند که در جنگ ها به اسارت گرفته می شدند. گلادیاتورها برای خود یک گروه به نام Collegia تشکیل داده بودند و پولی را به این گروه پرداخت می کردند و از این طریق اطمینان می یافتند که پس از مرگ مراسم خاکسپاری و تشییع شرافتمندانه ای برای آن ها برگزار خواهد شد. گلادیاتورهای بداقبال معمولا جز هیچ گروهی نبودند و یا گروه آنان پس از مرگ هزینه ای پرداخت نمی کردند. در نتیجه اسباب و وسایل باقی مانده از آنان به رودخانه پرتاب می شد و گوشت جسد آن ها را می تراشیدند و جلوی حیوانات می انداختند، این حیوانات در کلوسیوم ها و نبردها به کار گرفته می شدند و از آن جا که گوشت گلادیاتورها را چشیده بودند در نبردها وحشیانه تر عمل می کردند و نبردهای خونینی را رقم می زدند.