۱۵ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۴ آبان ۱۴۰۱)، جمعیت زمین کموبیش به ۸ میلیارد نفر رسید. این تاریخی است که جمعیتشناسان سازمان ملل متحد بهعنوان لحظهای انتخاب کردهاند که جهان از تازهترین نقطهی عطف جمعیتی خود عبور کرد. تاریخ دقیق احتمالاً درست نیست و شاید چند ماه یا بیشتر خطا دارد؛ اما امروزه درمقایسهبا ۱۱ سال پیش، حدود ۱ میلیارد انسان بیشتر روی زمین زندگی میکنند.
من (مت رینولدز، روزنامهنگار وایرد) بهطورخاص به «روز ۸ میلیارد نفر» توجه نکرده بودم. نقاط عطف عناوین خبری خوبی میسازند؛ اما تمرکز روی اعداد بزرگ میتواند روندهای آشکارتری را پنهان کند که واقعاً توضیح میدهند که جهان از زمانیکه فقط ۷ میلیارد نفر بودیم، چه تغییری کرده است.
در اینجا دو مثال وجود دارد. نسبت افرادی که در فقر شدید زندگی میکنند، در دههی گذشته بهطورپیوسته کاهش پیدا کرده است (در سال ۲۰۱۰، ۱۶/۳ درصد از جمعیت جهان با کمتر از ۲/۱۵ دلار در روز زندگی میکردند؛ درحالیکه امروزه فقط ۹ درصد از مردم با چنین درآمد اندکی زندگی میکنند). در هند و چین که بیشترین تولدهای جدید را در دههی گذشته ثبت کردهاند، سرانه تولید ناخالص داخلی و امید به زندگی حتی با رشد شدید جمعیت افزایش پیدا کرده است. بهبیان ساده، امروزه درمقایسهبا هر مقطع دیگری در طول تاریخ انسان، افراد بیشتری زندگی بهتری دارند.
با فرارسیدن روز ۸ میلیارد نفری، بیانیههای مطبوعاتی فراوانی دریافت کردم که هشدار میدادند که این نقطهی عطف نمایانگر نقطهی بحران سیارهای است. با خودم فکر کردم که چرا این داستانها برای من ارسال شده است. یادم افتاد چند ماه پیش مقالهای دربارهی این موضوع نوشته بودم که چرا نگرانی ایلان ماسک دربارهی سقوط جمعیت اشتباه است.
جمعیتشناسان به من گفتند که در کوتاهمدت جمعیت جهان فقط روبهافزایش است و مدیریت این افرایش مسئلهای واقعی است که سیاره درحالحاضر با آن روبهرو است. ازنظر برخی افراد، من در گروه روزنامهنگارانی قرار دارم که متقاعد شدهاند نباید دربارهی ازدیاد جمعیت و اثرات آن بر محیطزیست خیلی بترسیم. بسیاری از پوششهای آنلاین دربارهی روز ۸ میلیارد نفر از همین منظر بود. در یکی از عناوین گاردین آمده است: «نباید بحثبرانگیز باشد که بگوییم جمعیت ۸ میلیاردی تأثیر شدیدی بر اقلیم خواهد داشت.»
در سطح پایه، آنچه گاردین گفته، کاملاً درست است. اگر بقیه چیزها ثابت بماند، تعداد افراد بیشتر در زمین بهمعنای انتشارات کربنی بیشتر خواهد بود. بااینحال طبق تخمین مؤسسهی Project Drawdown، بهکمک برنامهریزی خانوادگی بهتر و آموزش میتوان تا سال ۲۰۵۰ از ۶۸/۹ میلیارد تن انتشارات کربندیاکسید جلوگیری کرد. این مقدار تقریباً معادل دو سال انتشارات ناشی از سوختهای فسیلی و صنعت است.
وقتی دربارهی جمعیت و تغیرات اقلیمی صحبت میکنیم، باید مراقب باشیم. بهراحتی میتوان به دنیای ۸ میلیاردی نگاه کرد و نتیجه گرفت که تعداد بیشازحدی انسان روی سیاره قرار دارد؛ اما وقتی دربارهی فزونی جمعیت صحبت میکنیم، منظور ما چه کسی است؟ فردی که در ایالات متحده زندگی میکند، سالانه مسئول حدود ۱۵ تن انتشارات کربندیاکسید است؛ اما در هشت کشور که در آن بیشترین رشد جمعیتی تا سال ۲۰۵۰ اتفاق خواهد افتد، انتشارات سرانه فقط کسری از انتشارت سرانه ایالات متحده است.
در جمهوری دموکراتیک کنگو که پیشبینی میشود جمعیتش در ۲۰ سال آینده به بیش از ۱۲۰ میلیون نفر برسد، هر فرد سالانه فقط ۳۰ کیلوگرم کربندیاکسید تولید میکند. انتشارات پیامدی از مصرف هستند و نه فقط جمعیت. ثروتمندترین افراد جهان بزرگترین منتشرکننده گازهای گلخانهای هستند. مطالعهای نشان داد که انتشارات مربوط به طبقهی متوسط در کشورهای ثروتمند کاهش پیدا کرده است؛ اما انتشارات ۰/۰۰۱ درصد بالای جامعه ۱۰۷ درصد افزایش داشته است.
لورن ویتمارش، روانشناس دانشگاه باث، رفتار و تغیرات اقلیمی را مطالعه میکند. وی میگوید: «وقتی افراد ثروتمند با خانوادههای پرجمعیت را میبینم، فکر میکنم که ظرفیت داشتن افراد ثروتمند بیشتر را در زمین نداریم.» اگر واقعاً میخواهیم انتشارات را کاهش دهیم، پس کاهش مصرف در جهان توسعهیافته، یعنی همان جایی که جمعیت آن راکد است، منطقیتر است. باوجوداین، کاهش افراد براساس انتشارات سرانهی آنها مشکلات خاص خود را بههمراه دارد. انسانها تراشههای کربنی معاملهشدنی نیستند و مداخلات اقلیمی فقط با کاهش انتشارات مرتبط نیست.
دسترسی زنان به آموزش و تنظیم خانواده داوطلبانه رویکرد مناسبی است؛ زیرا بدینمعنا است که افراد بیشتری از زندگی بهتر لذت میبرند. در جمهوری دموکراتیک کنگو، زنانی که در مقطع آموزش متوسطه تحصیل کردهاند، بهطورمتوسط حدود ۳ فرزند دارند؛ درحالیکه زنانی که این سطح تحصیلات را ندارند، بیش از ۷ فرزند دارند. کیمبرلی نیکلاس، دانشمند اقلیمشناس دانشگاه لاند سوئد میگوید: «میخواهیم در جهانی زندگی کنیم که در آن از آزادیهای اساسی و حقوق بشر برخورداریم. ما این سیستم را اخیراً و تحت دورهی ثبات اقلیم توسعه دادهایم. شواهدی مبنیبر این موضوع نداریم که در شرایطی که ازنظر اقلیمی روبهزوال میرویم، بتوانیم چنین جهانی را داشته باشیم.»
آیندهی سیاره با چیزی بیشتر از فقط تعداد افرادی که روی آن زندگی میکنند، ارتباط دارد. اینکه آیا انسانهای روی زمین زندگی مطلوبی دارند و در مکانهایی با دولتهای باثبات و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و حقوق اولیهی بشر زندگی خواهند کرد، نیز اهمیت دارد. نیکلاس میگوید: «درنظرگرفتن جمعیت بهعنوان یک توده یا جمعیت بینامونشان، یعنی هویت انسانها یا انسانیت را در نظر نمیگیرید. بخشی از مسئلهی حل بحران اقلیمی تلاش برای گسترش حوزهی همدلی ما فراتر از حلقهی افراد خانواده یا خویشاوندان ما است.»
در سال ۲۰۱۷، نیکلاس مطالعهای را منتشر کرد که تأثیر تغییر در سبک زندگی روی انتشارات کربنی را بررسی کرده بود. در نگاه طولانی، تصمیمی که بیشتر از همه میتوانست تأثیرگذار باشد، تصمیم فرد برای داشتن فرزند کمتر بود. نیکلاس مرتباً ایمیلهایی از افرادی دریافت میکند که از او میپرسند آیا باید دراینباره احساس گناه کنند که به داشتن فرزند دیگری تمایل دارند یا خیر. درنهایت، نیکلاس ترجیح میدهد در دنیایی زندگی کنیم که بدون نگرانی از تأثیری که روی زمین میگذارند، همه بتوانند به خواستههای معقول خود دست پیدا کنند. او میگوید: «تصمیمگیری برای بچهدار شدن یا نشدن یکی از حقوق اساسی بشر است و باید از آن حمایت کرد.»
چه ۸ میلیارد نفر روی زمین زندگی کنند چه ۱۰ میلیارد نفر، باید به راههایی فکر کنیم که همه بتوانند زندگی خوبی داشته باشند. نیکلاس با اشاره به اهداف توافقنامهی آبوهوایی پاریس میگوید: «ما این بودجهی کربنی را برای پیشگیری از تغییر اقلیمی فاجعهبار داریم. این موضوع که آیا زمین ظرفیت تعداد افراد بیشتر یا کمتر را دارد، بستگی به این دارد که درحالحاضر که داریم زندگی میکنیم، میتوانیم تضمین کنیم که قبل از رسیدن یکمیلیارد بعدی سیاره را به ویرانی نکشانیم.»