هومن برق نورد را به خاطر نقش های خوب و پرطرفداری که ایفا کرده است همه میشناسند، این اواخر هم در نقش روحانی سریال پرده نشین حسابی دیده شد.
پس با بازیگر همه فن حریفی طرف هستیم که اتفاقا مخاطب هم به آثار او روی خوش نشان داده است. این هفته سراغ این بازیگر دوست داشتنی رفتیم و با او در باره چیزهای مختلفی حرف زدیم.
اهل سینما رفتن هستید؟
بله.
آخرین باری که سینما رفتید کی بود؟
همین تازگی ها، برای اکران فیلم «بیگانه» با بازی خودم سینما رفتم.
معمولا برای سفر کجا را انتخاب می کنید؟
هر جا که آرامش داشته باشم و خودم را در آن مکان رها کرده و استراحت کنم.
مثلا کجا؟
فرقی ندارد مثلا لب دریا.
لب دریا به چه چیزی فکر می کنید؟
به آینده.
اهل خانه و زندگی هستید؟
بله خیلی زیاد.
همسر و فرزند دارید؟
همسر دارم اما فرزند نداریم.
دوست دارید کنار خیابان لبو یا در رستوران با خیال راحت غذا بخورید؟
ما این کار ها را می کنیم. دوستی دارم که چند سال است با یکدیگر کار می کنیم و من را این طرف و آن طرف می برد. فلافل هم بخواهم بخورم می خریم و توی ماشین می خوریم.
منظورم بدون مشغله عکس و امضا دادن به مردم بود؟
یک مرتبه به مشهد سفر کردم و برای صرف ناهار به شاندیز رفتم و روی تختی نشستم. یک سری از مردم و کارگران خود همان رستوران نمی گذاشتند غذایم را بخورم. به آنها می گفتم اجازه بدهید بعد از صرف ناهار اما آنها کنار سفره می نشستند و با من عکس می گرفتند.
نخستین دستمزدی که دریافت کردید چه قدر بود؟
رقمش بد نبود اما نمی توانم بگویم.
شهرت خوب است؟
گاهی اوقات خوب و برخی مواقع بد است.
از آن برای راه افتادن کارتان هم استفاده کرده اید؟
بله، گاهی اوقات که عجله دارم یا اتفاقی برایم افتاده، شهرت به درد می خورد.
آشپزی تان هم مانند بازی تان خوب است؟
بد نیست.
چه غذایی می پزید؟
رولت گوشت.
و چه غذاهایی دوست دارید؟
همان رولت گوشت! برای همین طریقه پختش را یاد گرفتم.
بهترین همبازی هایی که تاکنون داشته اید چه بازیگرانی بوده اند؟
خیلی ها بوده اند امیر جعفری، بهنام تشکر، امیرحسین رستمی و سیما تیرانداز و افراد دیگر.
بهترین رفیقتان چه کسی است؟
بهنام تشکر برای من دوست خوبی است. البته اهل رفیق بازی نیستم. یعنی هیچ وقت آدم دوست بازی نبوده ام. تنها دوستم بهنام است که با هم رفت و آمد خانوادگی داریم.
چرا مدتی است چاق شده اید؟
وقتی برای بازی در سریال «پرده نشین» دعوت شدم رژیم غذایی برای لاغر شدن داشتم و ورزش می کردم. بهروز شعیبی هنگامی که متوجه شد گفت رژیم را رها کن و بگذار بعد از پایان بازی ات در این سریال رژیم بگیر. وقتی ولش کنی بعضی اوقات یک خورده بیشتر ولش می کنی و این می شود که شاهدش هستید. اکنون هم سر سریال«شهرزاد» هستم و حسن فتحی کارگردان به من گفت این شکم را برای نقشت می خواهم. (خنده)
به سلامت خودتان چه قدر اهمیت می دهید؟
از همسرم خیلی مواظبت می کنم اما از خودم خیلی نه!
اهل فضای مجازی هستید؟
خیر اصلا. دوست ندارم.
از مرگ کدام هنرمند متاثر شدید؟
مرحوم خسرو شکیبایی.
از بازی کدام بازیگران تاثیر گرفتید؟
پرویز پرستویی، گوهر خیراندیش و فاطمه معتمدآریا.
سخت ترین نقشی که تا کنون بازی کرده اید؟
در تئاتری به نام «موسیو ابراهیم و گل های قرآن» که نقش پسربچه ای دوازده ساله را پنج سال پیش بازی کردم.
شغل دوم هم دارید؟
خیر.
بدترین قسمت زندگی تان چه بوده؟
اصلا نگاه من به زندگی اینطوری نیست. من قسمت های خیلی بد زندگی ام را فراموش می کنم.
در زندگی از چه چیزی می ترسید؟
از بیمار شدن و در بستر و یک جا افتادن می ترسم. برای خودم دعا می کنم که خدایا به روزی نیفتم تا دیگران مجبور به تر و خشک کردنم شوند. اگر قرار است اتفاقی بیفتد بهتر است یکدفعه از دنیا بروم.
بخشنده هستید؟
در حد خودم.
چه حسی نسبت به تولد و کودک تازه متولد شده دارید؟
خیلی حس خوبی دارم و برایم همیشه یک اتفاق شگفت انگیز است.
مرگ چطور؟
درباره مرگ هم همین حس را دارم.
از مرگ نمی ترسید؟
خیر. بالاخره یک پایانی وجود دارد.
آخرین روز زندگی تان دوست دارید چه فردی کنارتان باشد؟
همسرم و افرادی که به آنها علاقه دارم.
تاکنون گریه هم کرده اید؟
بله.
چه وقت هایی گریه می کنید؟
وقت هایی که خیلی خسته ام. بیشتر هنگامی که فشار کاری ام خیلی زیاد بوده و تو اتاق منتظر بودم تا برای بازی صدایم کنند گریه کرده ام؛ فقط در همین حد. یعنی در حدی که یکهو آدم دلگیر می شود؛ نه آن گونه که بنشینم و زار زار گریه کنم.
بزرگ ترین آرزویتان چیست؟