«درحالیکه آخرین قدم انسان از روی سطح [ماه] را برمیدارم و به خانه برمیگردم، مایلم صرفا چیزی را بگویم که معتقدم تاریخ ثبت خواهد کرد: اینکه چالش امروز آمریکا، سرنوشت فردای انسان را رقم زده است. از دره تائوروس لیترو، ماه را ترک میکنیم و همانطور که آمدیم، میرویم، [اما] به امید خدا، با صلح و امید برای تمام بشریت بازمیگردیم.»
این صحبتها را یوجین سرنان، فرمانده آپولو ۱۷ در ۱۴ دسامبر ۱۹۷۲، زمانی که برای ترک ماه و بازگشت به خانه آماده میشد، بیان کرد. یوجین و همراهانش فصل آخر تلاش عظیم انسان را که اندکی بیش از سه سال قبل با «جهش بزرگ برای بشریت» آغاز شده بود، به پایان رساندند. ۵۰ سال بعد، آن نقلقولها همچنان واپسین جملات بیانشده روی ماه هستند.
بهنقل از نیچر، وقتی سرنان، هریسون اشمیت، همماهنورد او و رونالد ایوانز، خلبان ماژول فرماندهی، هفت روز قبل از مرکز فضایی کندی در فلوریدا پرتاب شدند، از قبل مشخص بود که این پرواز فضایی، آخرین ماموریت آپولو خواهد بود. اما تعداد کمی پیشبینی میکردند که در ۵۰ سال بعدی، اکتشافات انسانی در فضا به مدار نزدیک زمین محدود باشد. آپولو ۱۷ همچنان واپسین ماموریتی است که درجریان آن، انسان روی خاک جهانی بیگانه قدم گذاشت. این آخرین بار بود که فضانوردان در گرانش ضعیف ماه با خوشحالی بالا و پایین پریدند و آخرین بار بود که کسی بهطور مستقیم طلوع کره آبی زمین را برفراز افق خاکستری ماه تماشا کرد.
برای اکثر هشت میلیارد نفری که اکنون روی زمین زندگی میکنند، عصر آپولو دورانی افسانهای است. بااینحال با پرتاب ماه گذشته ماموریت آرتمیس ۱، بهنظر میرسد ناسا سرانجام قصد دارد روزهای باشکوه آپولو را دوباره زنده کند. بشریت بار دیگر در آستانه جهشی عظیم قرار دارد؛ اما به چه منظور؟
همانطور که سرنان و اشمیت ماژول قمری خود را به دره باریک تائوروس لیترو هدایت میکردند، هرکدام ماموریتی شخصی داشتند. سرنان به دنبال قدمگذاشتن بر سطح ماه بود. او این فرصت را در سال ۱۹۶۹ بهعنوان خلبان ماژول قمری در آپولو ۱۰ از دست داده بود؛ ماموریتی که بهعنوان تمرینی برای فرود موفقیتآمیز آرمسترانگ و آلدرین با آپولو ۱۱ در چند ماه بعد انجام شد.
درهمینحال، اشمیت یک زمینشناس و همچنان تنها دانشمند حرفهای بود که تاکنون روی ماه قدم گذاشته است. او ناسا را به ادامهی برنامه آپولو ترغیب کرده بود و استدلال میکرد که انسانها بهتر از ماهنشینهای رباتیک میتوانند فعالیت علمی انجام دهند. صخرههای باستانی ماه که در مقایسه با سنگهای زمینی بسیار کمتر دراثر تکتونیک صفحهای از روی سطح محو شدهاند، میتوانند کلید درک تازهای از منظومه شمسی باشند.
سرنان و اشمیت سه روز را در تائوروس لیترو گذراندند و بیش از ۲۲ ساعت پیادهروی و رانندگی در اطراف زمینهای لغزیده و تپههای مخروطیشکل آتشفشانی این دره انجام دادند. آنها مسافتی به طول بیش از ۳۵ کیلومتر را با ماهنورد خود پیمودند و ۱۱۰ کیلوگرم سنگ قمری را برای آوردن به خانه جمعآوری کردند. این مقدار، بزرگترین بار سنگ در کل ماموریتهای آپولو محسوب میشد.
سپس اواخر ۱۴ دسامبر، فضانوردان ماهنوردشان را با دوربین تلویزیونیاش که به سمت ماهنشین نشانه رفته بود، پارک کردند تا پرتابشان از روی سطح ماه را برای زمینیها پخش کنند. آنها پلاکی را روی ماه به جا گذاشتند که در بخشی از آن نوشته شده است: «در اینجا انسان نخستین کاوشهای خود در ماه را در دسامبر ۱۹۷۲ پس از میلاد به پایان رساند.» پس از بزرگترین سفر بشر تاکنون، اکتشافات انسانی در فضای دوردست متوقف شد.
محرکهای سیاسی
بزرگترین دلیل اینکه چرا دوباره میخواهیم به ماه برویم، در ماهیت درحال تغییر سیاست نهفته است. برنامه آپولو با سخنرانی جان اف کندی، رئیسجمهور ایالات متحده با عنوان «ما انتخاب میکنیم به ماه برویم» در سپتامبر ۱۹۶۲ آغاز شد. او در آن زمان وعده دارد که تا پایان دهه ۱۹۶۰، ایالات متحده روی خاک ماه قدم خواهد گذاشت. این سخنرانی یک موضعگیری ژئوپولیتیکی و واکنشی به عقبماندگی ایالات متحده در مسابقه فضایی جنگ سرد بود. در سال ۱۹۵۷، اتحاد جماهیر شوروی نخستین ماهواره مصنوعی جهان به نام اسپوتنیک را به فضا پرتاب کرد. این کشور در سال ۱۹۶۱، فقط یک سال پیش از سخنرانی کندی، نخستین انسان (یوری گاگارین) را نیز به مدار زمین فرستاده بود.
اما کمتر از یک سال پس از نخستین فرود موفقیتآمیز ایالات متحده روی ماه، ناگهان برنامه آپولو با بدشانسی مواجه شد. مرگ زودهنگام برنامه سفر به ماه وقتی آغاز شد که در آوریل ۱۹۷۰، مخزن اکسیژن ماژول سرویس آپولو ۱۳ دو روز پس از پرتاب منفجر شد و جان فضانوردان حاضر در فضاپیما را به خطر انداخت. بعد از این اتفاق، ماموریتهای پس از آپولو ۱۷ لغو شد. البته حادثه آپولو ۱۳ یک بهانه بود؛ زیرا آپولو بهطرز باورنکردنی برنامهای پرهزینه بود. همچنین تا اواخر دهه ۱۹۶۰ معلوم شد که ایالات متحده با خیال آسوده از رقیب خود در مسابقه فضایی پیشی گرفته است. ریچارد نیکسون، رئیسجمهور ایالات متحده که در سال ۱۹۶۹ به قدرت رسید، باید کاری را با ناسا میکرد که کندی انجام نداده بود.
پول و توجهات به تدریج به سمت مدار نزدیک زمین تغییر جهت داد. ناسا ایستگاه فضایی اسکایلب را در سال ۱۹۷۳ درون فضا قرار داد و بوسترهای برنامه شاتل فضایی را روشن کرد. هدف این سازمان، فراهمکردن زمینه حضور دائمی انسان در فضا بود؛ اما صرفا چند صد کیلومتر بالاتر از سطح زمین و نه تقریبا ۴۰۰ هزار کیلومتر دورتر در ماه. فضا به نماد نادر همکاری در جنگ سرد تبدیل شد. در سال ۱۹۷۵، وقتی یک ماژول آپولو به فضاپیمای سایوز متصل شد و فضانوردان با کیهاننوردان ملاقات کردند، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بهطور نمادین و واقعی دست یکدیگر را در مدار زمین فشردند. در سال ۱۹۹۸، با پرتاب ایستگاه فضایی بینالمللی، دو کشور سکونت مشترک دائمی در فضا را آغاز کردند.
و از آن زمان تاکنون، انسان در مدار نزدیک زمین باقی مانده است. اعضای کنگره آمریکا درطول این مدت با انتقال بودجه به ایالتهای خود برای شرکتهای هوافضا، رویاهای بازگشت آمریکا به فضای دوردست را زنده نگاه داشتند. بسیاری از افراد که در حقیقت سفر به ماه تردید دارند، همواره میپرسند چرا دوباره نرفتیم. حقیقت این است که در تمام طول این سالها آمریکا در رویای بازگشت به ماه بوده است؛ اما تا همین اواخر عزم جدی هرگز شکل نگرفت.
سال ۱۹۸۹، در بیستمین سالگرد آپولو ۱۱، جرج بوش پدر از تلاشی پرهزینه برای بازگشت به ماه و سفر به مریخ خبر داد؛ اما این برنامه چهار سال بعد لغو شد. پایان جنگ سرد و مسابقه فضایی، برنامه جدید را از پشتیبانی سیاسی عظیم مورد نیاز محروم کرد. در سال ۲۰۰۴، جرج بوش پسر با ارائه پیشنهادی سادهتر برای اکتشاف دوباره ماه، بار دیگر تلاش کرد رویا را زنده کند. این تلاش یک سال پس از آن شکل گرفت که شاتل فضایی کلمبیا هنگام ورود دوباره به جو زمین منفجر شد و هفت خدمهاش را به کام مرگ کشاند؛ سانحهای دلخراش که آغاز پایان برنامه شاتل محسوب میشد. طرح پیشنهادی بوش کشش کافی را برای ناسا داشت تا ساخت نسل جدیدی از موشکهای قمری را آغاز کند. بااینحال، باراک اوباما، رئیسجمهور بعدی با استناد به هزینههای بالا، برنامه را در سال ۲۰۱۰ لغو کرد.
سپس چرخه شکسته شد. در سال ۲۰۱۷ در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مشاوران سیاست فضایی جمهوریخواه برنامه جدیدی برای بازگرداندن فضانوردان به ماه طراحی کردند. جیم برایدنستاین، مدیر وقت ناسا از این برنامه دفاع کرد و با الهام از الهه ماه در اساطیر یونان و خواهر آپولو، خدای خورشید، نام آن را آرتمیس گذاشت. به هر دلیل، جو بایدن زمانی که در سال ۲۰۲۱ رئیسجمهور آمریکا شد، برنامه آرتمیس را حفظ کرد.
علم و استراتژی
قطعا الزامات علمی جدیدی برای برای بازگشت به ماه وجود دارد. در دهه ۱۹۹۰، پژوهشگران با استفاده از فضاپیمای مدارگرد، آب یخزده را در سطح ماه کشف کردند و نشان دادند که قمر زمین برخلاف تصور پیشین جهانی کاملا خشک نیست. این آب میتوند اسرار تاریخ منظومه شمسی را فاش کند و با وجود آن، دیگر مجبور نخواهیم بود آب را از روی زمین به پایگاه دائمی قمری منتقل کنیم.
اما دستیابی به دانش جدید که نیمقرن پیش به اشمیت انگیزه داد، کماهمیتترین دلیلی است که در پس تلاش تازه برای سفر به ماه وجود دارد. آرتمیس برنامهای بسیار گران است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵ درحدود ۹۳ میلیارد دلار هزینه داشته باشد. بااینحال رشد هزینهها تا به امروز به اندازه کافی کند بوده است تا اعضای کنگره اجازه افزایش جزئی بودجه سالانه را بابت برنامه آرتمیس به ناسا بدهند.
ظهور شرکتهای خصوصی قدرتمند مانند اسپیسایکس ایلان ماسک، اشتیاق عمومی جدیدی را برای اکتشاف فضا و همچنین روشهای جدید برای انجام آن به ارمغان آورده است. ناسا با اسپیسایکس قرارداد بسته است تا فضانوردان آرتمیس را با استفاده از موشک عظیم استارشیپ به سطح ماه برساند؛ فضاپیمایی که ماسک دراصل رویای استعمار مریخ با آن را در سر دارد.
عامل بعدی، ظهور چین به عنوان یک قدرت فضایی جدید است. این کشور به تازگی ساخت فاز اصلی نخستین ایستگاه فضاییاش را به پایان رسانده و ممکن است درحال برنامهریزی برای فرود فضانوردان روی ماه در دهه ۲۰۳۰ باشد. برای اعضای تندروتر کنگره آمریکا، اعزام فضانوردان به سایر جهانها بار دیگر یک موضعگیری ژئوپولیتیکی محسوب میشود. یک دلیل مهم برای احیای اکتشافات فضایی انسانی، مطرحشدن دوباره این عرصه به عنوان مسابقه فضایی است.
برخی افراد باور دارند که آرتمیس برنامهای مناسب برای رفتن دوباره به ماه نیست. منتقدانی مانند لوری گارور، قائممقام پیشین ناسا میگویند این سازمان در همکاری با شرکتهای هوافضا میتواند سریعتر و چابکتر حرکت کند. بسیاری ترجیح میدهند که ناسا فضای دوردست را به فراموشی بسپارد و در علوم مربوط به زمین مانند نظارت بر اقلیم از فضا، پول و زمان بیشتری صرف کند. چنین اظهارنظرهایی بازتاب انتقادات دهه ۱۹۶۰ از برنامه آپولو است؛ زمانی که بسیاری از مردم آمریکا میخواستند دولت نه بر مسابقه فضایی، بلکه بر مشکلات زمین مانند حقوق مدنی تمرکز کند.
با وجود انتقادها، پرتاب ماموریت آرتمیس ۱ در ۱۶ نوامبر (۲۵ آبان) پیشرفت چشمگیری در مسیر پیشبرد این برنامه محسوب میشود. پرتابگر جدید ناسا که برپایه برنامههای موشکی پیشین این سازمان ازجمله طرح دولت جرج بوش پسر ساخته شده است، به همراه کپسول خالی از سرنشین اوراین به مدار ماه فرستاده شد تا عملکرد آن در محیط اعماق فضا آزموده شود. ماموریت دوم آرتمیس که تا پیش از سال ۲۰۲۴ پرتاب نخواهد شد، پرواز بدونسرنشین اخیر را با حضور فضانوردان تکرار خواهد کرد و درنهایت در ماموریت سوم، نخستین انسانها در بیش از نیمقرن گذشته روی سطح ماه فرود خواهند آمد.
اینکه بازگشت به ماه چه اهمیت ماندگاری خواهد داشت، هنوز در حد حدس و گمان است؛ اما تحقق این هدف بدین معنا است که پس از پنجاه سال سرانجام درحال بازپسگیری بخشی از شگفتی اکتشافات فضایی انسانی هستیم. بار دیگر پخش زنده از مدار ماه را نه از نگاه مدارگردی رباتیک، بلکه از چشم کپسولی تماشا میکنیم که از راه دور بهدست انسان هدایت میشود و روزی فضانوردان را حمل خواهد کرد. ما تصویر آنی نقطه آبی کمرنگ زمین را در ژرفای سرد فضای میانسیارهای میبینیم و زمینه حضورمان را فراتر از سیاره آسیبپذیر خود فراهم میکنیم. این پیشرفتها ممکن است درمقایسه با آنچه نیمقرن پیش انجام شد، گامهایی کوچکتر بهنظر آیند؛ اما گامهای بزرگتر در پی آنها میآیند. این بار میرویم که بمانیم.