عجیب ترین چیزهایی که از شکم حیوانات بیرون کشیده شد
حیوانات هرگز نمی دانند که غذای امروزشان چیست، مخصوصاً اگر گرسنه باشند که اصلاً نمی توانند تصمیم بگیرند و فقط به دنبال چیزی می گردند که بتوانند آن را بخورند. در چنین حالتی اصلا عجیب نیست که اگر من و شما هم آنجا باشیم و ما را هم بخورند.
به همین دلیل در این قسمت از پلاس وی قصد داریم عجیب و غریب ترین چیزهایی که از شکم حیوانات بیرون آمده است را به شما معرفی کنیم.
چاقو
جالب است بدانید سگی که صاحبش با ابزارآلات زیادی کار می کرده و همیشه پیش او در اتاق کارش بوده، یک بار به اشتباه چاقو قورت داده بوده است.
دست انسان
در تاریخ 7 مارس سال 1930 جمعیت زیادی در حال تماشای یک نهنگ بزرگ بودند که داخل یک آکواریوم بسیار بزرگ بود تا اینکه ناگهان دست یک انسان لا به لای دندان هایش گیر کرد و آن را بلعید.
دختر بچه
شما نمی توانید در استرالیا خیلی راحت قدم بردارید، مخصوصا اگر تصمیم بگیرید در کنار رودخانه های آن پیاده روی کنید زیرا در کنار رودخانه های این کشور یک فاجعه برای یک دختر رخ داده است.
دختری که توسط کروکودیل خورده شد. دو هفته بعد از مرگ او شکارچیان کروکودیلی را پیدا کردند که به دلیل پرخوری نمی توانست تکان بخورد تا اینکه جنازه این دختر را داخل شکمش پیدا کردند.
زره جنگی
یکی دیگر از عجیب و غریب ترین چیزهایی که در شکم یک کوسه در استرالیا پیدا شد، چیزی نبود جز یک زره جنگی، همراه با دستکش و یک کلاه ایمنی. در واقع او مجموعه کامل از لوازم ایمنی در جنگ را بلعیده بود.
آهوی کوهی
کروکودیلی در فلوریدا این بار کاری به انسان ها نداشته است و در کمال تعجب یک آهوی کامل را بلعیده بود. این آهو به شکل دست نخورده از شکم این کروکودیل بیرون آورده شد. جالب است که این آهو هرگز در دهان این کروکودیل جویده نشده بود.
شلوار ورزشی
خوردن پارچه سفت و سختی مثل شلوار ورزشی کار راحتی نیست اما یک نهنگ توانسته بود یک دست شلوار ورزشی را به طور کامل ببلعد.
45 عدد جوراب
جالب ترین چیزی که می توانید بشنوید، این است که یک سگ 45 عدد جوراب را در عرض دو روز خورده بود و به طرز عجیبی زنده مانده بود.
خرس قطبی
مردم کانادا به طور تصادفی کوسه ای را در سال 2011 پیدا کردند. این کوسه در قطب زندگی می کرد. حدود 200 سال سن داشت و هر چه که می توانست را می خورد و یک بار در شکمش یک خرس قطبی کامل را پیدا کردند.
سر اسب
کشاورزان استرالیایی با چشم خودشان دیدند که سر یک اسب از داخل شکم یک کوسه بیرون آمد. سر این اسب کاملا دست نخورده بود.