هر آنچه باید در مورد هوش کودکان بدانید
والدین بچه ها را از دوران دبستان مدام در کلاس های فوق برنامه ثبت نام می کنند تا در امتحان ورودی این مدارس قبول شوند ولی این کار جوانب منفی دارد و کودک را خسته می کند. با این کار در نهایت اگر بچه وارد این مدارس نشود، هم والدین و هم کودک سرخورده می شوند و اگر هم وارد شود و هوش و توان لازم را نداشته باشد، ممکن است در رقابت با بچه های دیگر عقب بماند و ببیند برای این محیط ساخته نشده و در میان آنها نتواند خود را نشان دهد که این هم باعث کاهش اعتماد به نفس و ناکامی او خواهد شد.
خیلی از پدر و مادرها با دیدن کوچک ترین استعداد کودکشان به این نتیجه می رسند که او نابغه است ولی آیا این تصورات حقیقت دارد؟
توانایی های مرتبط با هوش
شاید بهتر باشد قبل از هر چیز نشانه های اولیه باهوش بودن کودک را بشناسیم. دکتر حکیم شوشتری در این باره توضیح می دهد:شاخص های رشدی که با هوش و تکامل ارتباط دارند، عبارتند از:شاخص حرکتی که شامل نشستن، چهار دست و پا رفتن، ایستادن و راه رفتن است و شاخص کلامی که خیلی مهم تر از حرکتی است و ارتباط بیشتری با هوش دارد مانند این که کودک حداقل تا یک سالگی بتواند چند کلمه بگوید و تا یک و نیم سالگی جمله های دو کلمه ای ساده مثل «آب بده» و «بابا آمد» بسازد. هر چه کودک این توانمندی را سریع تر به دست آورد، نشان می دهد رشد هوشی او بیشتر و سریع تر است.
ممکن است بچه ها در این سنین بتوانند تا 20 بشمارند ولی مفهومی از آن درک نمی کنند و مثل شعر خواندن فقط آن اعداد را حفظ کرده اند و اگر از آنها بپرسید تفاوت سه با چهار چیست، نمی دانند. اگر از کودک خردسالی بپرسید یکی کمتر از سه چقدر می شود و او جواب را بداند یا با انگشت هایش نشان دهد، یعنی درک مفهوم ریاضی بالاتر و رشد هوشی بهتری دارد.
پدرومادر ها و افزایش هوش فرزندشان
نقش پدر مادرها چیست؟
وظیفه هر پدر و مادری است که محیطی غنی و آرام برای کودکانشان مخصوصا کودکان زیر پنج سال فراهم کنند که در آن محرک هایی برای تحریک حس کنجکاوی و جستجوگری کودک وجود داشته باشد. باید توجه عاطفی کافی به کودک داشت و گاهی وارد بازی او شد. این کار کمک می کند سهم محیط در رشد هوشی او بیشتر شود. البته باید توجه داشت که بخشی از هوش وراثتی است و در مورد آن کاری نمی توان انجام داد و والدین می توانند فقط در تامین محیط مناسب برای رشد هوش تاثیرگذار باشند. البته والدینی که حمایت افراطی از کودک انجام می دهند، امکان آموزش از طریق آزمون و خطا را از او می گیرند. چنین رفتاری علاوه بر این که کودکان را وابسته بار می آورد، این نگرش را در آنان ایجاد می کند که اشتباه کردن ترسناک است.
وی تاکید می کند:کودکانی که در مراکز نگهداری از کودکان زندگی می کنند و اغلب از وجود مراقبان ثابت که با آنان تعامل داشته باشند، بی بهره هستند، رشد هوشی کمتر و معمولا در امور تحصیلی پیشرفت کمتری در مقایسه با همسالان خود دارند.
هوش را با حافظه اشتباه نگیرید
دکتر شوشتری به نکته بسیار مهمی اشاره می کند:گاهی هوش با حافظه اشتباه گرفته می شود و والدین فکر می کنند، چون فرزندشان خیلی چیزها را خوب حفظ می کند و به خاطر می سپارد، هوش بالایی دارد در صورتی که ممکن است فقط حافظه خوبی داشته باشد و هوش او معمولی باشد. منحنی هوش به شکل زنگوله است و بیشتر افراد در حد وسط آن قرار می گیرند و سطح هوش افراد کمی بالاتر از حد معمول است که جزء نخبگان یا نوابغ هستند.
مدرسه تیزهوشان خوب است؟
آموزش های مدرسه، دانسته های کودک را افزایش می دهد؛ ولی نقش چندانی در پرورش نبوغ و خلاقیت آنها ندارد. مدارسی که به کودکان فرصت حل مساله از راه های جدید می دهند، در پرورش قوای فکری آنها سهیم هستند. این استاد دانشگاه می گوید:مثلا دادن فرصت دو هفته ای برای حل یک تمرین ریاضی و یافتن راه حل های جدید و متنوع برای آن، خیلی بهتر از آن است که مدام کلاس های فوق برنامه برگزار و از دانش آموزان خواسته شود تا با تمرین بیشتر، آنچه در کتاب است، حفظ کنند.
وی معتقد است:اگر قرار باشد آموزش های کلیشه ای و با استانداردی اجباری به بچه ها داده شود، حتی این مدارس هم نقشی در پرورش هوش آنها نخواهند داشت. این سیستم ها بچه ها را به جای خلاق کردن به این راه هدایت می کند که چه کنند تا نمره بالاتری بگیرند یا حتما در کنکور قبول شوند.