روزی پسری خوش چهره در یکی از شهرها در حال چت کردن با یک دختر بود، پس از گذشت دو سال، پسر علاقه بسیاری نسبت به دختر پیدا کرد، اما دختر به او گفت: «میخواهم رازی را به تو بگویم.»پسر گفت: «گوش میکنم.»دخت
خواندن 2 دقیقه
برای دسترسی به تمامی امکانات به اکانت خود وارد شوید