چند هفتهای از اکران فیلم بتمن میگذرد. محصول مت ریوز، گریگ فریزر، و گروهی از افراد بااستعداد شامل بازیگران، نویسندگان، تیم تولید و موارد دیگر پروژه. این فیلم احتمالا به یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی تاریخ تبدیل خواهد شد. وقتی صحبت از تصویربرداری به میان میآید هم این فیلم اگر بهترین نباشد، قطعاً جزو بهترینها است. «بتمن» اولین فیلم ابرقهرمانی پس از «مرد عنکبوتی» سام ریمی است که زاویه دید کاملاً منحصربهفردی دارد و تصویربرداری فیلم بتمن بینظیر است. اما دلیل آن چیست؟
همانطور که مطمئناً میدانید فیلمهای ابرقهرمانی فیلمهای پرهزینهای هستند و به همین دلیل است که توسط استودیوها و با دستور کار مشخص ساخته میشوند.
مارول که در سالهای اخیر با فیلمهایش توانسته رضایت اکثر سینمادوستان را جلب کند، سبک (چه از لحاظ بصری و چه از لحاظ احساسی) مختص به خود را ایجاد کرده که مخاطبانش را به آن عادت داده و در ساخت تمام فیلمهایش همان را اعمال میکند. حتی وقتی نویسندگانی مانند تایکا وایتیتی و کلوئه ژائو هم با این استودیو همکاری میکنند، این سبک به کار آنها تحمیل میشود.به ندرت سبک دیگری را در این زمینهها میبینیم که بتواند مقاومت کند. حتی شخصی مثل جیمز گان هم با این که موفق شد طنز خود را در مارول به نمایش بگذارد، اما بازهم نتوانست یک فیلم واقعا «جیمز گانی» بسازد.
دقیقاً به همین دلیل که دیسی و برادران وارنر نتوانستند سبک و صدای ثابت خود پیدا کنند،چرخشی ناگهانی انجام دادند و در یک حرکت هوشمندانه، شاید هوشمندانهترین حرکتی که تابهحال داشتهاند، تصمیم گرفتند سبک کارگردانان را در فیلمهایشان حفظ کنند. همین تصمیم باعث شد تا این کمپانیها به چندین موفقیت برسند. اما هیچکدام به اندازهی بتمن ریوز خوب و با سبکی منحصربهفرد نبوده است.
ریوز و فریزر دنیایی غوطهور در تاریکی و رمز و راز خلق کردند که باعث میشود اکثر فیلمهای پرفروش مدرن لوس به نظر برسند. نورپردازی، درجهبندی رنگها و رویکرد جدید سینمای دیجیتال با استفاده از فیلم ۳۵ میلیمتری، همگی از نکات تاثیرگذار در خلق این داستان هستند. آنها همچنین فیلم «بتمن» را با استفاده از لنزهای آنامورفیک فیلمبرداری کردند و در مراحل بعد از فیلمبرداری روی آن کار کردند تا به تصاویری بینقص دست یابند.
فریزر در این مورد به رسانهی «اندیویر» گفته است: «بروس وین در سایهها زندگی میکند، او مردی نیست که در طول روز در مراکز خرید قدم بزند. این فیلم هم فیلمی نوآر است و بیشتر آن در شب میگذرد. نگرانی من این بود که دیدن چیزها در تاریکی سخت باشد، بنابراین اینترنت را به دنبال تصاویری که تاریک بودند اما به راحتی قابل مشاهده بودند جستوجو کردم و آنها را در پوشهای برای مت – و برای خودم – جمعآوری کردم که آن را «تاریک اما روشن» نامیدم. دیدن این تصاویر نتایج خاصی را به همراه داشت، مثلاً یکی از تصمیماتی که در این راستا گرفته شد این بود که تقریباً همیشه یک حوضچهی نور یا منطقهای روشن در تصویر وجود داشته باشد.»
در مورد حرکت دوربینها این دو به این نتیجه رسیدند که دوربین به شدت حرکت نمیکند. اگر حرکت کند، دلیل خاصی دارد و معمولا به صورت جانبی حرکت میکند. اغلب حرکت دیاگونال یا پن و تیلت ندارد. فریزر معتقد بود که حرکت سفت و سخت دوربین، تنشهای درونی شخصیت اصلی را بیان میکند. این فیلمبردار گفت: «نکتهی جالب شخصیت بتمن برای من این است که او هیچ قدرت مافوق بشری ندارد. مثلا دید اشعهی ایکس ندارد و نمیتواند پرواز کند. تنها چیزی که او دارد عزم و اراده و هوش باورنکردنی است. بنابراین باید به هر حرکت دوربینی که این حس را منتقل کند بسیار توجه داشت و عمدی باشد.»
بهعلاوه آنها کارهای دیگری هم برای گرفتن تصاویری که حس و حال را به درستی منعکس کنند انجام میدانند، مانند خیس کردن خیابان ها در هر صحنه، به طوری که همیشه به نظر میرسید تازه به شهر باران زده است. فریزر در این باره هم میگوید: «وقتی همهچیز خیس است، ناخودآگاه این حس را خواهید داشت که مدام باران میبارد و شهر هرگز خشک نمیشود. همین نکته بر این حس تاکید میکند که شهر مکان بسیار دشواری برای زندگی است.»
برای گسترش حس و حال محیط این شهر، تیم تولید باید رنگی را پیدا میکردند که با زیباییشناسی نوآر هم همراه شود. فریزر میگوید: «در سرتاسر این فیلم رنگ وجود دارد، اما به اندازه سایر فیلمها اشباع نیست. دلم میخواست رنگها خاکی و کمی کثیف باشند.»
همه این موارد درکنار هم به فیلم زاویه دیدی ملموس میدهند. ما شهر را همانطوری میبینیم که بروس میبیند. تعداد کمی از فیلمهای دیگر این تجربه را در اختیار ما میگذارند، اما این تمرکز بر رنگ و تاریکی همان چیزی است که ما احتیاج داشتیم. ما میتوانیم حس وظیفه بتمن را در پاکسازی شهری که در آن تنها کثیفی بیپایان میبیند، درک کنیم. درک میکنیم که او نمیتواند روی هیچ چیز دیگری تمرکز کند، چون ما هم نمیتوانیم. همین حس است که میتواند داستانی بینقص بسازد. هرچقدر که در حل یک پرونده وسواس به خرج بدهیم، همانقدر در داستان غرق میشویم. و همهی اینها از طریق تصویربرداری بینقص فیلم بتمن ممکن شده است.
همکاری ریوز و فریزر چیزی است که باعث تمایز این فیلم شده است. این تیم عمیقاً به این اهمیت میدهد که مخاطب چگونه دنیای قهرمان و انگیزهی او را تجربه میکند. این که بیننده چیزی را تجربه کند و بعداً آن را به دست فراموشی بسپارند برای آنها شکست محسوب خواهد شد.