فیلمهای سینمایی در بطن خود تلاش میکنند مخاطب را سرگرم کنند، آن هم از طریق خلق شخصیتها، داستانها و فضاسازیهای منحصر به فردی که ممکن است هیچکدام از آنها در دنیای واقعی وجود خارجی نداشته باشند. بسیاری از هواداران سینما این آثار را به عنوان یک راه فرار در نظر میگیرند؛ فرار از یک دنیای واقعی به یک دنیای کاملا تخیلی. دلیل ماندگاری فیلمهای سبک فانتزی در گذر تاریخ سینما در این موضوع نهفته که مخاطب بهواسطهی تماشای داستان برای چند ساعت همه چیز را در دنیای واقعی فراموش کرده و به مکانهایی سفر میکند که تنها در رویاهایش وجود دارد. بیننده رسما با اشخاص و مردمی ملاقات میکند که تنها در قوهی تخیل حضور دارند. برخی از فیلمهای سینمایی و حتی فرنچایزهای سینمایی بیننده را چند گام جلوتر برده و آنها را وارد شهرهای منحصربهفردی میکند که تماشاگر تا به حال اصلا و ابدا تصورش را هم نکرده است.
ساخت یک شهر تخیلی درون داستان یک فیلم سینمایی، امری به شدت چالشبرانگیز و دشواری تلقی میشود. از فرایند نامگذاری شهر گرفته تا شکل و شمایل گرافیکی شهر نیازمند زحمات بسیار زیادی است. از طرفی دیگر، شخصیتپردازیها و قصهپردازیها هم باید در بستر داستانی به شکلی اجرا شود که بیننده بتواند با این شهر خیالی ارتباط برقرار کرده و اتفاقات درون شهر را طبیعی و منطقی بداند. در ادامه به معرفی بهترین شهرهای تخیلی در فیلمهای سینمایی میپردازیم. لازم به ذکر است که ترتیب شهرها به منزلهی رتبهبندی از بدترین تا بهترین نیست.
۱۰- شهر ابر – جنگ ستارگان: اپیزود پنجم امپراتوری ضربه میزند (Star Wars: Episode V – The Empire Strikes Back)
شهر ابر همانطور که از اسمش بر میآید محلی است فراتر از سطح سیارهی بسپین. این شهر پر زرق و برق به شدت تلاش میکند تا توجه حکومت سلطنتی جهان فیلم را به خود جلب نکند اما در نهایت نیروهای امپراتوری، ایستگاه فضایی این شهر را تسخیر و یک دروازه در آنجا نصب میکنند. با این حال پس از درگیریهای متعدد بین نیروهای شهر و ارتش امپراتوری، شهر ابر رنگ آزادی را به خود میبیند. معماری شهر ابر در دنیای جنگ ستارگان به شدت زیباست و هواداران این فرنچایز قطع به یقین یکی از مکانهای تخیلی که دلشان میخواهد با آن روبهرو شوند، شهر ابر خواهد بود.
۹- رادیاتور اسپرینگز – انیمیشن ماشینها (Cars)
دیزنی و پیکسار معمولا کاری میکنند تا آرزوی هر فیلمبازی به مرحلهی تصویر کشیده شود. فرنچایز «ماشینها» برای اولین در سال ۲۰۰۶ میلادی با اکران اولین فیلم معرفی شد. در این انیمیشن مخاطب نه تنها با شخصیت لایتنینگ مککوئین و دوستانش آشنا میشود، بلکه شهر صحرایی رادیاتور اسپرینگز هم به بیننده معرفی میشود. این شهر کوچک در حقیقت به مکانی تبدیل میشود که مککوئین با رجوع به شهر، خود واقعیاش را مجدد پیدا میکند. برخلاف بسیاری از شهرهای موجود در لیست این مقاله که کاملا تخیلی بوده و وجود خارجی ندارند، شما واقعا میتوانید از رادیاتور اسپرینگز در دیزنی لند کالیفرنیا دیدن کنید.
۸- زایون – ماتریکس (The Matrix)
«ماتریکس»، یکی از فرنچایزهای بسیار مهم و تاثیرگذار تاریخ سینماست. در این فیلم که کیانو ریوز و لورنس فیشبرن دو بازیگر اصلی داستان محسوب میشوند، مخاطب به تدریج با یک شهر بسیار بزرگ و تخیلی به اسم زایون آشنا میشود. زایون علنا یک پادآرمانشهر در دنیای آینده و علمی-تخیلی داستان است که قصهی سهگانهی ماتریکس حول محور این شهر میچرخد. واقعا چه کسی میتواند فضاسازی و اتمسفر شهر زایون را در فیلم «ماتریکس» فراموش کند؟
۷- متروپلیس – متروپلیس (Metropolis)
فیلم «متروپلیس» دقیقا چیزی نیست که این روزها به شدت مورد توجه قرار گیرد. «متروپلیس»، فیلمی محصول کشور آلمان سال ۱۹۲۷ میلادی است که در سبک علمی-تخیلی و اکسپرسیونیسم توانسته یک شهر در زمان آینده را به تصویر بکشد؛ آیندهای که در آن آسمانخراشها، بزرگراههای هوایی و همچنین فضاپیماها وجود دارد. با اینکه متروپلیس یک شهر به نظر شیک و جالب به نظر میرسد، در لایههای زیرین این شهر کارگرهای متعددی زندگی میکنند که علنا مورد سو استفاده حکومت قرار میگیرند.
۶- جزیرهی امیتی – آروارهها (Jaws)
فیلم «آروارهها» علنا با ما کاری کرده تا نخواهیم در آبهای عمیق در خلیج یا دریا شنا کنیم. جزیرهی امیتی در این فیلم موجب شده تا این فیلم کلاسیک و وحشتناک اثرگذاریاش را با قدرت نمایان کند. فیلم «آروارهها» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ سال ۱۹۷۵ به مرحلهی اکران رسیده و نمیتوان اثر این فیلم را بر صنعت فیلمسازی و هالیوود نادیده گرفت. در جزیرهی امیتی گویا توازن و تعادلی بین اتفاقات وحشتناک و اتفاقات خوب حکمفرماست. فیلم «آروارهها» فضاسازی بسیار ایدهآلی را خلق کرده تا به یکباره مخاطب از تماشای یک اتفاق ناگوار در دنیای واقعی فیلم به وحشت بیفتد.
۵- شهر کریسمس – کابوس قبل از کریسمس (The Nightmare Before Christmas)
فیلم «کابوس قبل از کریسمس» یک انیمیشن تقریبا قدیمی به شمار میرود که داستان و فضاسازیهایش به شدت مناسب برای فصل زمستان و رویداد کریسمس است. این داستان باعث شده تا رویداد کریسمس در ذهن بینندهها به شدت خاطرهانگیز باشد. در این فیلم، بیننده داستان فردی به اسم جک اسکلینگتون را دنبال میکند که در تلاش برای کشف شهر کریسمس دست به انجام هر کاری میزند. در حقیقت شهر کریسمس منزل واقعی بابا نوئل و الفهایش است. این شهر تمام و کمال در خدمت مراسم کریسمس بوده و همه چیز در این شهر، از دکور درختها گرفته تا نورپردازیها، رویداد کریسمس را تداعی میکند.
۴- شهر زمرد – جادوگر شهر از (The Wizard of Oz)
اگر فیلمباز باشید، احتمالا فضاسازیهای شهر زمرد در فیلم «جادوگر شهر از»، به خصوص جادههای آجری زرد رنگ را به خوبی به یاد دارید. جودی گارلند در نقش دوروتی در این فیلم کلاسیک که محصول سال ۱۹۳۹ است، به ایفای نقش میپردازد. دوروتی در این فیلم باید به شهر خیالی از برسد. شهر زمرد در حقیقت پایتخت سرزمین از محسوب میشود. در لیست شهرهای تخیلی این مقاله حتما باید به شهر زمرد این فیلم هم اشاره میشد؛ چراکه نمیتوان از فضاسازیها و نمای سبز جذاب این شهر به این راحتی گذر کرد.
۳- هاگزمید – هری پاتر (Harry Potter)
فرنچایز «هری پاتر» یکی از بزرگترین و محبوبترین فرنچایزهای کل تاریخ محسوب میشود. از رمانهای هری پاتر تا به حال هشت فیلم اصلی و یک مجموعه اسپین-آف تحت عنوان «جانوران شگفتانگیز» (Fantastic Beast) اقتباس شده است. هری پاتر علنا جهانهایی را در ذهن مخاطبینش ساخته که به این راحتی پاک نمیشود. برای مثال میتوان به شهر کوچکی به اسم هاگزمید اشاره کرد که در درون این شهر، بهترین فروشگاههای دنیای جادویی داستان قرار داشته که از پس نیازهای جادوگران برمیآید. قطعا سفر به هاگزمید یکی از معدود خواستههای هواداران هری پاتر در دنیای واقعی است. شرکت یونیورسال هم توانسته در همین راستا پارکهایی با محوریت خلق فضای هاگزمید برای علاقهمندان احداث کند.
۲- پایتخت (پنم) – بازیهای عطش مبارزه (The Hunger Games)
شهر پنم را احتمالا نسبت به سایر شهرهای ذکر شده کمتر دوست دارید اما نمیتوان از زیبایی این شهر خیالی به همین راحتی عبور کرد. پایتخت در فرنچایز «بازیهای عطش مبارزه»، به شدت زیبا، فریبنده و بسیار بزرگ است. در این شهر، طبقههای مختلفی از جامعه حضور دارند. از طرفی پنم همیشه در داستان سری فیلمها، ماهیت مخوفی به نظر میرسید که باید آن را حتما شکست داد. اگر هنوز موفق به تماشای سری فیلمهای «بازیهای عطش مبارزه» نشدهاید، ملاقات با شهر خیالی پنم میتواند بهانهی بسیار خوبی برای شما باشد.
۱- شهر گاتهام – سهگانهی شوالیهی سیاه (The Dark Knight)
وقتی صحبت از شهرهای خیالی در فیلمهای سینمایی میشود، تقریبا میتوان ادعا کرد که غیرممکن است در ناخودآگاه به شهر تخیلی گاتهام فکر نکرد. فیلمهای ابرقهرمانی معمولا یکی از محبوبترین آثار تماشاگرها هستند اما با این حال، چیزی که موجب میشود تا شهر گاتهام را در این لیست داشته باشیم، ابهت و جذبهای است که نام شهر به تنهایی دارد. نولان در سهگانهی «شوالیهی سیاه» تلاش کرده تا فضای تیره و تار و فاسد گاتهام را به نمایش بکشد که در این امر هم توانسته عملکردی موفقیتآمیز داشته باشد. با این حال چه کسی بدش میآید در شهری پرسه بزند که ابرقهرمانهای مورد علاقهاش در شهر حضور دارند؟