مطمئنا یکی از تکاندهندهترین لحظات دنیای سینمایی مارول، شکست انتقامجویان از تانوس در فیلم «انتقامجویان: جنگ بینهایت» بود. این تایتان دیوانه با تکاندادن انگشتانش نیمی از جهان را از بین برد و توانست عنوان بزرگترین شخصیت شرور دنیای سینمایی مارول را آن خود کند. اما شاید تانوس دلیل خوبی برای انجام چنین کاری داشته است.
تانوس ادعا میکند که با از بین بردن نیمی از جمعیت، به بقیه آنها فرصتی برای شکوفایی و زندگی بهتر داده میشود. برخی این منطق را یک منطق سادیستی مینامند، اما برخی دیگر تا حدی به او حق میدهند. چندین نقل قول در دنیای سینمایی مارول وجود دارد که ثابت میکند تانوس درست میگفت.
۱۰- سقوط تایتان
تانوس: «آنها مرا مردی دیوانه خواندند، ولی آنچه که پیشبینی کرده بودم محقق شد.»
در حالی که یک شخصیت شرور با داستان زندگی غمانگیز چیز جدیدی نیست، به نظر میرسد که تانوس از شکستهای گذشته خود به عنوان فرصتی برای یادگیری و تکرار نکردن اشتباهات قبلیاش استفاده میکند. هنگامی که او با دکتر استرنج در دنیای خود، یعنی دنیای تایتانها ملاقات میکند، توضیح میدهد که این اولین بار نیست که پیشنهاد انجام این اقدامات خشن و شرورانه را میدهد. او میگوید که تایتان زمانی سیارهی خوبی بود اما منابع محدود و جمعیت زیادی داشت. او نظریهاش در مورد نسلکشی تصادفی را مطرح کرد که به سرعت رد شد. اما این واقعیت که این سیاره بعدها به زمینی بایر تبدیل شد نشان میدهد که ایده او میتوانست جان افراد زیادی را نجات دهد.
البته راه حل سادهتر میتوانست این باشد که نیمی از جمعیت را به سیارهای دیگر منتقل کنند.
۹- یک موفقیت اثباتشده
تانوس: «آیا میدانی از آن زمان به بعد چه اتفاقی افتاده است؟ کودکان متولد شده از چیزی جز شکمهای سیر و آسمان صاف برخوردار نشدند.»
نادیده گرفتن ظلم تانوس، به خصوص در صحنهای که ملاقات او با گامورا را نشان میدهد سخت است. او نیمی از جمعیت سیاره گامورا را برای آزمایش اولیه فرضیهاش میکشد. حتی با وجود بیرحمانه بودن این نظریه، به نظر میرسد تانوس توانسته مفید بودن آن را ثابت کند. او برای گامورا توضیح میدهد که از آن زمان وضعیت وخیم مردم سیاره مادری او از بین رفته و آنها اکنون پیشرفت میکنند. او این وضعیت را با عنوان بهشت توصیف کرد و دنبال تغییر کل جهان به روشی مشابه بود.
۸- معادله ویژن
ویژن: «و در طول همان دوره، تعداد رویدادهایی که پتانسیل پایاندادن به جهان را داشتند، با نرخی قابل توجه افزایش یافته است.»
در حالی که تانوس به عنوان بزرگترین شخصیت شروری که انتقامجویان تا کنون با آن مواجه شدهاند شناخته میشود، ممکن است او نیز به آنها با دید مشابهی نگاه کند. در حالی که او قصد نابود کردن نیمی از جمعیت برای ایجاد کردن جهانی ایمنتر را دارد، ممکن است شکست انتقامجویان را نیز راهی برای دستیابی به این هدف بیابد.
در فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» ویژن معادلهای را پیشنهاد میکند که توضیح میدهد از زمان شکلگیری گروه انتقامجویان تعداد تهدیدات بالقوهای که باعث نابود شدن جهان میشوند به طرز چشمگیری افزایش یافته است. ممکن است که تانوس انتقامجویان را به عنوان عامل اصلی بی ثباتی جهان در نظر گرفته و در پی حل این مشکل باشد.
۷- فداکاری تانوس
تانوس: «و این سرنوشت محقق شد.»
در نظر گرفتن تانوس به عنوان یک فرد شرور و بی رحم آسان است، اما او واقعا خودش را قهرمان داستان میدید. او کسی نبود که در پی سلطه بر دنیایی که فتح کرده بود باشد، در عوض میخواست رسالت خود را انجام دهد و هر سرنوشتی که برایش پیش بیاید را بپذیرد.
فداکاری او به آرمانهایش در حالی نشان داده می شود که نسخه جوانتر او شاهد آیندهاش است و میبیند که او موفق می شود. او همچنین شاهد این است که چه زمانی توسط ثور جانش را از دست میدهد. اما تانوس به سادگی به این موضوع به چشم بهایی نگاه میکند که حاضر است برای متعادل کردن جهان بپردازد.
۶- دیدگاهی دیگر
تورس: «اما آنها اساسا فکر میکنند که جهان در طول بشکن تانوس بهتر بود»
بازگشت تمام افرادی که در «انتقامجویان: جنگ بینهایت» از بین رفته بودند لحظهای پیروزمندانه بود، اما «فالکون و سرباز زمستان» اولین پروژه دنیای سینمایی مارول است که نشان میدهد این بازگشت آن پیروزی شاد و متعادلی نبود که برخی تصور میکردند. همه آن افراد ناگهان به جهانی پر هرج و مرج بازگشتند و زندگی ای که بسیاری از مردم در طول آن ۵ سال ساخته بودند نابود کردند. همانطور که تورس بیان میکند، عدهای بودند که دنیایی که تانوس ساخته بود را ترجیح میدادند.
۵- تغییری برای بهتر شدن اوضاع
استیو: «من دستهای از نهنگها را دیدم که در حال عبور از زیر پل بودند.»
در مورد علم پشت نظریه تانوس چیزهای زیادی گفته شده است. واضح است که حتی اگر نیمی از جهان از بین میرفت، بسیاری از مشکلاتی که تانوس سعی در حل آنها داشت حل نمیشدند. اما جدا از علم، به نظر میرسد که این نظریه در دنیای سینمای مارول موثر است. در فیلم «انتقامجویان: پایان بازی»، استیو راجرز اظهار میکند نهنگهایی را در حال شنا در بندر دیده است. این نشان میدهد که دنیا به مکان سالمتری برای زندگی حیوانات تبدیل شده است.
۴- زندگی بینقص تونی
تونی: «شانس دوم من همینجا است کاپیتان.»
تونی استارک از زمانی که لوکی ارتش چیتاری را در فیلم «انتقامجویان» به زمین آورد، درگیر حفاظت از زمین در برابر مشکلات قریب الوقوع بوده است. وقتی که تانوس ظاهر میشود، تونی تصور میکند او همان مشکل و تهدیدی است که انتظارش را میکشید. اما در واقعیت، به نظر میرسد تانوس بیشتر از هر چیز دیگری به تونی آرامش داده است. پس از بشکن تانوس، تونی وارد یک زندگی خانوادگی جدید میشود که در آن دیگری نیازی به حفاظت از زمین ندارد. بدترین اتفاق رخ داد اما با این وجود، او توانست یک زندگی عالی بسازد.
۳- دنیایی بدون مرز
کارلی: «یک جهان، یک مردم.»
با رخ دادن چنین رویداد عظیمی که افراد زیادی را تحتتاثیر قرار داد، منطقی است که پس از آن نظم نوین جهانی برقرار شود. «فالکون و سرباز زمستان» این حقیقت را نشان میدهد که جهان به مکانی گستردهتر تبدیل شده است. در این سریال توضیح داده شده که مرزها شروع به باز شدن کردند و افراد جهان گرد هم آمدند تا به یکدیگر کمک کنند. کارلی مورگنتاو و پرچمشکنها، زندگی خود را وقف حفظ نظم نوین جهانی و دیدن دنیا به عنوان یک جهان مشترک، که هدف آن هماهنگی و تعادل است کردند.
۲- جلوگیری از به پایان رسیدن جهان
ایجک: «۵ سال پیش، تانوس نیمی از جمعیت جهان را از بین برد و ظهور را به تاخیر انداخت.»
با توجه به اینکه «جاودانگان» به کاوش در مورد قرنهای گذشته میپردازد، منطقی است که در مورد اسرار دنیای سینمایی مارول در فیلم اطلاعات ارزشمندی وجود داشته باشد. بزرگترین کشف این بود که از زمین به عنوان منبعی برای پرورش یک سلستیال تا زمانی که بیدار شود استفاده میشد. ظهور نشانگر لحظه تولد سلستیال و در نتیجه نابودی زمین است. اما از آنجایی که سلستیال از مردم زمین انرژی میگرفت، بشکن تانوس به این معنی بود که انرژی کافی برای ظهور به آن داده نشد. به عبارت دیگر، تانوس جهان را نجات داد.
۱- آیا او چیزهای بیشتری میدانست؟
تانوس: «تو تنها کسی نیستی که با دانش نفرین شده است.»
وقتی تانوس و تونی استارک برای اولین بار در سیاره تایتان با یکدیگر روبهرو میشوند، تونی با تعجب درمییابد که تانوس میداند او کیست. تانوس در این مورد فقط یک توضیح اسرارآمیز ارائه میدهد: «تو تنها کسی نیستی که با دانش نفرین شده است.»
این نشان میدهد که تانوس معتقد است تونی فردی بود که تنها راه حل واضح برای نجات جهان را درک میکند. با این حال میتواند به این معنا نیز باشد که او از برخی تهدیدات قریبالوقوع مطلع بود و تلاش میکرد از رخ دادن آنها جلوگیری کند. از چندجهانی گرفته تا کانگ و ظهور. این امکان وجود دارد که تانوس تلاش میکرده تا جلوی وقوع اتفاقات ویرانگرتر را بگیرد.