اینجا متفاوت است. اقتصاد ایران فرق می کند. با تئوری نمی توان اقتصاد را مدیریت کرد. این ها بخشی از جملاتی است که بعضا از زبان کسانی بیرون می آید که خود دکترای اقتصاد دارند. البته در دنیا نیز کم و بیش از این اظهارنظرها به گوش می رسد. اخیرا دو اقتصاددان بزرگ رینهارت و روگوف کتاب خودشان را که در مورد تحلیل بحران های مالی است با عنوان "این بار متفاوت است" به طبع رسانده اند. بحث آنان این است که در شروع بحران های مالی بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار در پاسخ به کسانی که بحران های قبلی را گوشزد می کنند، می گویند این بار متفاوت است و بازارها و اقتصاد ما پیشرفت کرده و دیگر دچار بحران های گذشته نمی شود. آنان توضیح می دهند که چگونه توهم بازار ما، اقتصاد ما متفاوت است باعث ایجاد بحران می شود.
برای اقتصاد ما نیز به همین شکل است. پارادایم این که ما متفاوتیم، اقتصاد ما متفاوت است، ما جور دیگری هستیم باعث آن است که تصمیم گیرندگان به نوعی خود را منفک از راهی کنند که کشورهای توسعه یافته از طریق آن پیشرفت کردند.
توسعه اقتصادی تنها از طریق اتکای به مکانیسم قیمتی بازار برای تامین منابع و تخصیص کالا به مصرف کننده میسر است و هر چه اقتصاد یک کشور بتواند از بازارهای جهانی بهره ببرد و از منافع ناشی از تجارت سود جوید، نه تنها قادر است تولید و اقتصاد خود را کاراتر کند، بلکه رفاه شهروندانش را از طریق کاهش هزینه تولید و دسترسی بیشتر آنان به کالاها بالاتر می برد.
هر چه مقیاس تجارت یک کشور بیشتر، رشد و توسعه اقتصادی و رفاه شهروندان بیشتر. هر چه اقتصاد بسته تر، منزوی تر، تجارت برایش سخت تر و دورافتاده تر از بازارهای مالی و کالایی جهان، فقر افرادی که در آن کشور زندگی می کنند بیشتر.
برای رسیدن به توسعه یافتگی، اقتصاد ایران متفاوت از دیگر اقتصادها نیست. از این رو برای آن که بفهمیم و آینده آن را پیش بینی کنیم تنها کافی است ببینیم که آیا اقتصاد ایران به سمت تجارت بیشتر و همراهی بیشتر با بازارهای جهانی می رود یاخیر؟
اگر نیست، هر چه که از خود تئوری بسازیم باز ایران در مسیر توسعه یافتگی قدم بر نمی دارد. هیچ راهی به غیر از آن چه تاریخ در مورد پیشرفت کشورها به ما نمایانده است، وجود ندارد. درک این مساله اولین شرط لازم برای توسعه است و بدون آن هیچ پیشرفتی صورت نخواهد گرفت.