ابوبکر زکریای |
یک طرح مدرن از نیمرخ رازی
|
زادهٔ |
۲۴۳ خورشیدی شعبان ۲۵۱ ۲۷ اوت ۸۶۵ ری، ایران
|
درگذشت |
۹ آبان ۳۰۴ ۵ شعبان ۳۱۳ ۳۱ اکتبر ۹۲۵ ری، ایران[۱]
|
ملیت |
ایرانی |
شاگرد |
یحیی بن عدی |
استاد |
- ابوزید بلخی
- ابوالعباس ایرانشهری
-
ابن ربن طبری[۲]
|
پیشه |
پزشک
فیلسوف
کیمیاگر
|
دین |
زکریای رازی# مسلمان[۳][۴]
|
ابوبکر محمّد بن زَکَریای رازی (۲۵۱ ه.ق – ۳۱۳ ه.ق معادل ۲۴۳−۳۰۴ ه.ش)[۵] همهچیزدان،[۶] پزشک، فیلسوف و شیمیدان ایرانی[۷][۸][۹] بود. رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشت و بهعنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک)[۱۰] و نفت سفید[۱۱] مشهور است. وی همچنین دربارهٔ کیهانشناسی، منطق و ریاضیات نیز آثاری دارد.[۱۲]
بهگفتهٔ جرج سارتن، (پدر تاریخ علم) رازی «بزرگترین پزشک ایران در زمان سدههای میانه بود». پرویز اذکایی و جوئل کریمر در کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه رازی را شخصیتی دانستهاند که بر قلهٔ انسانگرایی ایرانی ایستادهاست.[۱۳]
به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت رازی شیمیدان بزرگ ایرانی و روز داروساز نامگذاری شدهاست.
سرگذشت
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر بود. هر چند ابوبکر نام است و بهعنوان کنیه استفاده نمیشود. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپاییان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. بهگفتهٔ ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی و ۲۴۴ شمسی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش در این شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم پزشکی را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن که در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.[۱۴] در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی پزشکی را در بیمارستان بغداد آموختهاست. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندیشاپور بودهاست و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را بر عهده گرفت. پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، دربارهٔ علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد؛ بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میداند.
رازی در سال ۳۱۳ (قمری)[۱۵] (۳۰۴ شمسی) در ری درگذشت.[۱۶] مکان اصلی آرامگاه رازی تا امروز ناشناخته ماندهاست.[۱]
تاریخ تولد و مرگ رازی
مهمترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب فهرست کتب رازی نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب، تولد رازی در ماه شعبان ۲۵۱ (قمری) ه.ق (سپتامبر ۸۶۵ م)(۲۴۴ شمسی) و مرگ او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق (۳۱ اکتبر ۹۲۵ م) (۳۰۴ شمسی) ثبت شدهاست. ضمناً «در این رساله ابوریحان علاوه بر آنکه صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصتودو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست.»[۱۷]
اخلاق و صفات
رازی، مردی خوشخو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی، برخلاف بسیاری از پزشکان، که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امرا و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست. ابنالندیم در کتاب الفهرست خود میگوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، بهویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان میرفت و مقرریهای کلانی برای آنها گذاشتهبود.»[۱۸] رازی، در کتابی به نام صفات بیمارستان، این عقیده را ابراز میدارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصههای ویژهای باشد.[۱۹] رازی دربارهٔ جاهل عالمنما افشاگریهای متعددی صورت دادهاست و با افراد کمسواد که خود را طبیب مینامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت میکردند بهشدت مخالفت میکرد و بههمینسبب مخالفانی داشت.[۲۰]
استادان و شاگردان
مقالهٔ اصلی: فهرست شاگردان محمد زکریای رازی
دربارهٔ استادان و پیشکسوتهای رازی میان کارشناسان و تاریخنویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را در پزشکی شاگرد علی بن ربن طبری و در فلسفه شاگرد ابوزید بلخی میدانند و ابوالعباس نیشابوری را استاد وی در گیتیشناسی میپندارند[۲۱] اما عدهای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد میکنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین صفحهٔ ۹۸ از شخصی به نام ایرانشهری بهعنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام میبرد اما هیچ نشانی از این شخص بهدست نیامدهاست. از این نامها به عنوان شاگردان رازی یاد شدهاست: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری.
آثار
مقالهٔ اصلی: فهرست آثار محمد زکریای رازی
درمورد آثار رازی در لغتنامهٔ دهخدا آمدهاست: ابنالندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یکصد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یکصد و هشتاد و چهار مجلد میشود و ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمیشمارد. محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان «مُؤَلَّفات و مُصَنَّفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی» نوشتهاست که در سال ۱۳۳۹ بهوسیلهٔ انتشارات دانشگاه تهران چاپ شدهاست؛ در این کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و ابن قفطی و ابن اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شدهاست و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست.
الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و …
پزشکی
رازی پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمانهای امروزی نیز بهکار میرود، به ویژه در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و پژوهشگران از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهرهها بردهاند. ابنسینا رازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تألیف قانون از الحاوی رازی استفاده فراوان کردهاست.
- رازی و بیمارستان
ابن خلکان، کاستیلیونی و … از رازی به عنوان سر دستهٔ پزشکان عملی و کلینیسین نامبردهاند.[۲۲]
- رازی و آزمایشهای پزشکی
میتوان گفت که رازی جزو اولین پزشکانی است که تجربه و آزمایش را وارد علم طب کردهاست.[۲۳]
- استحالات شیمیایی به عنوان دارو
چنانکه میدانیم رازی قبل از طب به کیمیا مشغول بود و اطلاعات زیادی دربارهٔ مواد داشتهاست. او اولین کسی است که استحالات شیمیایی را وارد طب کردهاست.[۲۴]
آبله و سرخک
رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشتهاست.[نیازمند منبع] وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانستهاست و ضمن معرفی آبله و سرخک بهعنوان بیماریهای حاد، نشانههایی از بیخطر یا کشنده بودن آنها را بیان میدارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماریها روشهایی را توصیه میکند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبلهای از آن بهره میبرده و در مراقبت از چشمها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کردهاست. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندامهای بدن تدابیری آورده شدهاست.
درمان بیماریهای داخلی
رازی اسراف در دارو را بسیار مضر میداند، وی معتقد بودهاست تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر اینصورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی میگوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیدهاست.»[۲۵]
نقاشی غربی از رازی درحال دیدن قاروره (شیشهٔ ادرار) حاوی نمونه ادرار بیمار
وی بسیاری از داروها را روی جانوران آزمایش کرده و آثار آنها را ثبت و تشریح کردهاست و سپس برای بیماران تجویز میکردهاست.
جراحی
اگرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام «جراح» میشناسند. از مطالعهٔ آثار وی چنین برمیآید که در جراحی صاحبنظر بودهاست. وی دربارهٔ «سنگ کلیهها و مثانه» کتابی نوشته و در آن تأکید کردهاست در صورتی که درمان سنگ مثانه با راههای طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام میداده، نام بردهاست. رازی اولین طبیب یا پزشکی است که در عالم طب از سل مفصلی انگشتان صحبت کردهاست. در شکستهبندی و دررفتگیها قدمهایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشتهاست.
تغذیه
رازی از اولین افرادی است که بر نقش خوراک در تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. رازی کتابی دربارهٔ خوراک دارد به نام «منافعالاغذیه و مضارها» که یک دورهٔ کامل بهداشت خوراک است و در آن از خواص گندم و سایر حبوبات و خواص و ضررهای انواع آبها و شرابها و مشروبات غیرالکلی و گوشتهای تازه و خشک و ماهیها و… سخن گفتهاست و فصلی در باب علل و جهات اشتها و گوارش غذا و ورزش و غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها دارد.
پزشکی کودکان
نخستین نوشتهٔ اختصاصی و مستقل راجع به بیماریهای کودکان به محمد بن زکریای رازی نسبت داده شدهاست و از این رو برخی همانند مورخ انگلیسی سایریل الگود او را پدر پزشکی کودکان قلمداد کردهاند.[۲۶]
شیمی و داروسازی
برگ نخست کتاب رازی در پزشکی
رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کرده است و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست. بیشتر تأثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. وی با آنکه کیمیاگری را باور دارد، پایهگذار شیمی نوین است؛ «هر چند که بعضی کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا «تبدل رازی» مینامند؛ ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم.»[۲۷] در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دستهٔ فلز و شبه فلز (به گفتهٔ او جسد و روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتی میکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوه را شبهفلز میخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است.
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود از جمله:
- رازی کاشف الکل است.
- از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود.
- از تأثیر آبآهک بر نشادر (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک به دست آورد.
- با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها زخم را شستشو میدادند.
- از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد.
- برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
- او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
فلسفه
همچنین ببینید: نگرش مذهبی زکریای رازی
رازی مانند جالینوس باور داشت که یک پزشک برجسته باید یک فیلسوف نیز باشد.[۱۲] رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفهٔ ارسطویی- افلاطونی بود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه همعصر و پس از خود قرار گرفت. رازی را میتوان برجستهترین چهرهٔ خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفهٔ وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفهاست و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه… در فلسفه اخلاق رازی مسئلهٔ لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی بهوسیلهٔ امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند.
ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفهاش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفهٔ ایرانی و بابلی و هندی پایهگذاری کرده بود. مهمترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان، جهان را خلق نکرد؟»[۲۸]
در مابعدالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را «دهری» بدانند: خالق، نفس کلی، هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا دهر.[۲۹] رازی کیمیا را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از فلسفه در نظر می گرفت و بر این باور بود که یک فیلسوف واقعی کسی است که کیمیا بداند علاوه بر این وی معتقد بود فلاسفهی نظیر افلاطون ارسطو و جالینوس کیمیا را میشناختهاند و انجام می دادند این دیدگاه نشان دهنده پیوند فلسفه و کیمیا در هرمس گرایی و مکاتب بعدی کیمیا است با این حال رازی نخستین کسی بود که با انکار اهمیت نمادین مواد و عناصر قدم در وادی تبدیل کیمیا به شیمی گذاشت
رازی دارای یک نظریه پیشرفته در باب حرکت بر خلاف نظریه ارسطو بود که مدعی بود حرکت مستلزم محرک است استدلال رازی این بود که موجودی وجود جسمانی ذاتاً و به صورت درون دایره دارای حرکت است اما این حرکت ضرورتاً قابل مشاهده نیست تفسیر دیگر این نظریه که مشابه دیدگاه لایو نیتس در مورد حرکت است و بعدها توسط ملاصدرا در نظریه گسترش یافت که به حرکت جوهری معروف شد گفته میشود رازی به پنج اصل قدیمی یا ازلی باورداشت خدا نفس کلی ماده مطلق فضای مطلق و زمان مطلق او معتقد بود اشیاء موجود قابل تقلیل به ذرات جزئی هستند که خودشان غیر قابل تقسیم اند به نوعی اتمی سم باور داشت که در اینجا شبیه به بحث موناد ها در لایب نیتس است
شاید بحث انگیز ترین بحث نگاه او به عهد الهی باشد او مدعی بود که وجود شر در جهان که از خیر پیشی میگیرد به دلیل آن است که این جهان بهترین جهان ممکن نیست
او معتقد بود که قدرت عقل برای رسیدن به حقیقت کافیست و کسی که از قدرت عقل برخوردار است یعنی فیلسوف هیچ نیازی به وقت ندارد و می تواند خودش نسبت به خداوند علم پیدا کند این انکار ضرورت نبوت بود که به شدت از سوی فلاسفه اسماعیلی نظیر ابوحاتم رازی مورد انتقاد قرار گرفت
در نهایت رازی امیال دنیوی را مانعی در در نظر می گیرد که می تواند قدرت برهان و امکان تحقق را کاهش دهد معتقد بود که فیلسوف واقعی باید بر چنین امیالی بهعنوان بخشی زنده از یک حیات فلسفی غلبه کند رازی عقل و استدلال در معنای یونانی اش را با نهایت عزت به عنوان موهبتی الهی در نظر می گرفت ارجاعات مکرر او به فلاسفه یونانی به معنای احترام او برای شخصیت هایی است که آنها را اساتید استفاده درست از استدلال خوانده است و در عین حال رازی خود را مادون آنها در نظر نگرفته است بلکه خود را برابر با افلاطون و ارسطو میداند
به نظر می رسد رازی طی قرون بعدی نفوذ کمتری در فلسفه داشته است هر چند او سوالات خاصی مطرح کرد و بحث های فلسفی و کلامی بزرگی را نظیر آنچه در ردیه ابو حاتم رازی دیده می شود را میتوان دید
کیهانشناسی
کیهانشناسی رازی بر ۵ اصل ابدی استوار است: خالق، روح، فضا، زمان و ماده. در این سیستم خدا را نوعی «خالق» در نظر میگیرد که از «هیچ چیز» ایجاد نمیکند بلکه او ابتدا یک ماده پیش ماده را شکل میدهد، که به شیوهٔ اتمی تصور میشود.[۱۲]
یادبودها
مجسمهٔ محمد بن زکریا رازی در چهارطاقی دانشمندان ایرانی، وین، دفتر سازمان ملل متحد
دولت جمهوری اسلامی ایران در ژوئن ۲۰۰۹ به عنوان نشانی از پیشرفت علمی صلحآمیز ساختمان-مجسمهای به شکل چهارتاقی که ترکیبی از سبکهای معماری و تزئینات هخامنشی و اسلامی در آن دیده میشود را به دفتر سازمان ملل متحد در وین هدیه داد که در محوطهٔ آن در سمت راست ورودی اصلی قرار داده شدهاست. در این چهارتاقی مجسمههایی از چهار فیلسوف ایرانی خیام، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و ابوعلی سینا قرار دارد.[۳۰]
انستیتو رازی در استان البرز و دانشگاه رازی در کرمانشاه به افتخار وی نامگذاری شدهاند. ۵ شهریور مصادف با سال روز تولد محمد بن زکریای رازی در ایران به عنوان روز داروساز نامگذاری شدهاست.[۳۱]
آرامگاه رازی
یکی از محورهای مورد بحث در سمینار ریشناسی (۹ و ۱۰ بهمن ۱۳۷۳) مدفن محمد بن زکریای رازی بود و نویسندگانی مانند بیژن شهرامی معتقد بودند که احتمالاً محوطهٔ تاریخی برج طغرل آرامگاه وی است.[نیازمند منبع]
احمد ابوحمزه، ریشناس، محل دفن رازی را در امامزاده شعیب شهرری میداند.[۳۲]
دربارهٔ رازی
زکریای رازی (نمایشنامه)، عبدالحی شماسی، نشر قطره، ۱۳۸۵، شابک: 0-627-341-964-978:ISBN.
همچنین مطالب این بخش براساس منابع و مآخذ کتابهای «محمد زکریای رازی»[۳۳] و «حکیم رازی»[۳۴] تنظیم شدهاست.
فارسی
-
الفهرست، ابنالندیم، تهران، ۱۳۵۰.
-
ایران بعد از اسلام، عباس خلیلی، جلد۱و۲، تهران، ۱۳۳۵.
-
تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تا اواسط قرن پنجم هجری، دکتر ذبیحالله صفا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۶.
-
فرهنگ نفیسی، دکتر ناظمالاطباء، پنج جلد، تهران، ۱۳۴۳.
-
فیلسوف ری، مهدی محقق، تهران، ۱۳۵۰.
-
یک نابغه بزرگ ایرانی (رازی طبیب ایرانی)، دکتر محمود نجمآبادی، ۱۳۴۱.
-
اساطیر ایرانی، مهرداد بهار، تهران، بنیاد فرهنگ، ۱۳۵۲.
-
ری باستان، حسین کریمان، دو جلد، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۶
-
مولفات و مصنفات رازی، محمود نجمآبادی، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹.
- ترجمه تاریخ علم، جرج سارتن، احمد آرام، تهران، ۱۳۳۶.
- ترجمه میراث ایران، به قلم سیزده تن از خاورشناسان، تهران، ۱۳۶۳.
-
میراث باستانی ایران، ریچارد فرای، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، ۱۳۴۴.
-
الانبیه عن حقایق الادویه، موفقالدین ابومنصور علی الهروی، ترجمه توسط عبدالخالق آخوندوف بادکوبهای – انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
-
تاریخ ادبیات ایران، انگلیسی، پروفسور ادوارد براون، ترجمه رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۶
-
حکیم رازی، پرویز اذکایی، انتشارات طرح نو، تهران، ۱۳۸۲.
عربی
-
فهرست کتب محمد بن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، به کوشش پاول کراس، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
-
تاریخ آداب اللغة العربیة، جرجی زیدان، پنج جلد، مصر ۱۹۱۲ میلادی.
-
تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، ۱۳۳۶.
-
تاریخ البیمارستانات فی الإسلام، دکتر احمد عیسی بیک، دمشق، ۱۳۳۷.
زبانهای اروپایی
-
پزشکان بزرگ، انگلیسی، (به انگلیسی: The great Doctors)، هنری ا. سیجریست (به انگلیسی: Henry E. Sigerist)، نیویورک، ۱۹۵۸ میلادی
-
تاریخ طب، انگلیسی، (به انگلیسی: History of Medicine)، دکتر راف. ه. میجر (به انگلیسی: Ralph H. Major)، ۱۹۵۴ میلادی.
-
تاریخ طب در ایران، انگلیسی، (به انگلیسی: A Medicine History of Persia)، دکتر سیریل الگود (به انگلیسی: Dr. C. Elgood)، کمبریج (انگلستان)، ۱۹۵۱ میلادی.
-
زندگی و کارهای رازی، انگلیسی، (به انگلیسی: Life and work of Rhazes)، س.ا. رنکینکس انگلیسی، (به انگلیسی: S.A. Rankings))، لندن، ۱۹۱۳ میلادی.
-
تاریخ طب و داروسازی و دندانپزشکی و دامپزشکی، فرانسوی، (به فرانسوی: Histoire générale de la médicine et de la pharmacie et de I'art dentaire et de I'art vétérinaire))، با شرکت عدهای از دانشمندان تاریخ طب به سرپرستی پروفسور لینیل لاواستین (به انگلیسی: Prof. Laignel Lavastine)، سه جلد، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
-
اطباء مشهور، فرانسوی، رنه دومینان (به فرانسوی: Réné Dumenil)، ژنو، ۱۹۷۴ میلادی.
-
تاریخ ادبیات عرب، آلمانی، (به آلمانی: Geschichte der Arabischen Litteratur)، کارل برکلمان (به آلمانی: Karl Brockelman)، لیدن (هلند)، ۱۹۳۷ میلادی.
-
تاریخ اطباء و علماء علوم طبیعی، آلمانی، (به آلمانی: Geschichtte der Arabischen Ärzte und Naturforscher)، فردینالدو وستنفلد، گوتینگن (آلمان)، ۱۸۹۰ میلادی.
انتقادها
ابوریحان بیرونی در رسالهٔ کوتاهی که در اواخر قرن ۱۱ میلادی نوشت رازی را به خاطر دیدگاههای دینی و فلسفیاش نقد کردهاست. بیرونی فردی مسلمان بود در حالی که رازی دین را به باد انتقاد میگرفت. همچنین نوشتههای وی جنبه همگونی با هرمسیه داشت[۳۵] و همچنین با مانویها به هم دردی میپرداخت و اینها دلایل نقد وی توسط ابوریحان بیرونی بود.
ابن سینا هم که خود پزشک و فیلسوف بود رازی را برای دخالتهایش در متافیزیک مورد نقد قرار میدهد. وی در بحثی دربارهٔ رازی به ابوریحان بیرونی میگوید:
«یا از محمد بن زکریای رازی که در متافیزیک دخالت میکند و بیش از شایستگی خود رفتار میکند. او باید به جراحی و آزمایش ادرار و مدفوع محدود شود - در واقع او خود را در معرض دید قرار داده و جهل خود را در این موارد نشان دادهاست.»[۳۶]
ناصرخسرو در کتاب زادالمسافرین، ابوالعباس ایرانشهری را استاد رازی میداند و رازی را نکوهش میکند که از دیدگاههای استادش به نظرات ملحدانهای مانند نفی ابداع و قول به مبادی پنجگانه ازلی رسیدهاست.[۳۷][۳۸]