مطالب فلسفی
2 سال پیش / خواندن دقیقه

فخر رازی | بیوگرافی فیلسوف ایرانی

فخر رازی
فخر رازی | بیوگرافی فیلسوف ایرانی
زادهٔ ۵۴۳ (قمری)
ری
درگذشت ۶۰۶ (قمری)
هرات
مدفن مرادخان
محل زندگی ری، هرات، خراسان
ملیت ایرانی
دیگر نام‌ها ابن خطیب، خطیب ری، فخرالدین،
امام المشککین
پیشه فیلسوف و دانشمند و حکیم
سال‌های فعالیت قرن ششم و هفتم
آثار حفظ البدن، تفسیر کبیر، مفاتیح‌الغیب و رساله‌های بسیاری به عربی و فارسی
عنوان فخر الدین
امام فخر رازی
مذهب اسلام، سنی شافعی اشعری (تصوف)
فرزندان ضیاءالدین
شمس‌الدین
والدین ضیاءالدین عمر بن حسین

ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین بن حسن تَیْمیِّ بَکْریِّ طبرستانی رازی، فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر و حکیم، پزشک، شاعر و منجم مسلمان ایرانی[۱][۲][۳] که در سال ۵۴۴ قمری از خانواده ای اهل طبرستان[۴] در ری زاده شد و در سال ۶۰۶ قمری در هرات درگذشت.[۵][۶][۷]

معروف به ابن الخطیب[۸] و ملقب به فخرالدین است و به امام رازی یا امام فخر رازی نیز شهرت دارد. او بر علوم عقلی و علوم نقلی، تاریخ، کلام، فقه، اصول و علوم ادبی عصر خود تسلط کامل داشت. کتاب‌هایش در دوران حیاتش بسیار مورد استقبال قرار گرفت و به عنوان کتب درسی از آن‌ها استفاده می‌شد. بسیاری از اندیشمندان فخر رازی را نخستین کسی می‌دانند که فلسفه و کلام را به هم آمیخته و از این نظر، الگوی بسیاری از متکلمان پس از خود شده‌است.[۸]پدرش ضیاءالدین عمر بن حسین طبرستانی خود از بزرگان علم و عرفان بود که از آمل به ری سفر کرده بودند.[۹][۱۰][۱۱]

وی معاصر و همدرس شیخ اشراق بود، هردو در مراغه نزد مجدالدین جیلی درس می‌خواندند، به همین علت هردو در پاره ای از نظریات انتقادی بر بعضی از مباحث منطقی مشابهاتی دارند که این نظریات ملهم از استاد بوده‌است.[۱۲]

دورهٔ زندگی

برجسته‌ترین دورهٔ زندگی فخر رازی در شهر هرات بوده و در مجمع درسی‌اش بیشتر از دوهزار دانشمند شرکت می‌کردند و حتی در هنگام سواری نیز بیش از سیصد نفر از فقیهان و شاگردانش برای بهره‌بردن از دانشش او را همراهی می‌کردند. وی در اصول و کلام مذهب اشعری و در فروع و فقه مذهب شافعی اِشراف داشت. برای فراگیری علم و تدریس و تقریر خطابه‌های علمی به شهرهای بزرگ و مراکز علمی از جمله خوارزم سفر کرد. در آنجا با معتزله به بحث و مجادله افتاد و سرانجام از آنجا اخراج شد. بعداً به فرارود و شهرهای بخارا، سمرقند، خجند و چندین شهر دیگر سفر و با فقها و علما مناظراتی کرد و بر همه فائق آمد و هیچ‌کس را یارای جرِّبحث و مناظره با او نبود. گاهی هم در مباحثه تند می‌شد و بدگویی می‌کرد. او سخنرانی چیره‌زبان بود و مورد احترام فوق‌العادهٔ پادشاهان و حکام زمان خود. ثروت زیادی داشت و در علوم فقه، تفسیر، کلام، فلسفه، طب و ریاضیات متبحر بود و در تمام این زمینه‌ها تألیفاتی دارد که تألیفاتش نیز چون خودش، شهرت و اهمیت زیادی پیدا کرد و در سراسر ممالک اسلامی مورد بحث و تحقیق قرار گرفت. فخر رازی، در اواخر زندگی‌اش در هرات ساکن بود. در آن زمان، هرات نیز در تصرف محمد خوارزمشاه بود. وی نخستین کسی بود که از شیوهٔ «سَبْر» و «تقسیم» در کتاب‌های خویش استفاده کرد؛ به این معنی که هر مسئله‌ای را با موشکافی کم‌نظیری می‌شکافت، آن را به کوچک‌ترین اجزای سازندهٔ آن تجزیه می‌کرد و از همهٔ زوایا و وجوه به آن می‌نگریست. امام فخر رازی پس از ازدواج صاحب سه پسر و دو دختر شد که نام پسران خود را محمد، ضیاالدین و شمس‌الدین گذاشت.

سفر

از جمله سفرهای مهم او، سفری به خوارزم بود که در آن‌جا با طرفداران عقاید معتزله سخت درگیر شد، و قدرت گروهی از داعیه‌داران مقیم خوارزم را به خطر افکند. پس از پیروزی فخر رازی، زمینهٔ تحریک عوام فراهم آمد و احتمال برپایی فتنه و آشوب مردم، حکام خوارزم را به وحشت افکند. ناگزیر از حمایتش دست برداشتند و از خوارزم اخراجش کردند. پس از آن راه فرارود در پیش گرفت. در شهرهای سمرقند و بخارا، خجند و بناکت، با عالمان و فقیهان سرشناس به مباحثه و مناظره پرداخت. از جمله با رضی‌الدین نیشابوری، رکن‌الدین قزوینی و شرف‌الدین مسعودی در مجالس عمومی به جدل و مناظره نشست و بر همگان چیره شد. در سال ۵۸۲ قمری اختر شناسان سمرقندی و طرفداران احکام نجوم، پیش‌بینی کرده بودند که در این سال در برج میزان طوفانی از باد رخ می‌نماید که شهر را زیر و زبر می‌کند. فخر رازی با شرف‌الدین مسعودی در مورد بطلان حکم منجمان به مباحثه نشست و سرانجام بر وی پیروز شد و بر سخن منجمان و به‌طور کلی به احکام نجومی خط بطلان کشید. صاحب مجمل فصیحی این حادثه را چنین توصیف کرده‌است: «در این سال اجتماع اختران هفتگانه در ماه رجب ۵۸۲ در برج میزان واقع شد و مدت‌ها در افواه افتاده بود که «طوفان باد» خواهد شد. طوفانی که سی گز یا بیست گز، از خاک زمین برگیرد و از ابتدای قران تا یک ماه بادی نجنبید که برگ درختی حرکت یابد یا شعلهٔ چراغی فرونشاند، و در این واقعه شاعران به جد و هزل چیزی گفته‌اند.

شخصیت اجتماعی

فخر رازی خطیبی زبان‌آور بود و مردم خراسان برای شنیدن سخنانش شوق و رغبت بسیار داشتند. او مورد احترام فوق العادهٔ شاهان و امیران و وزیران روزگار خود قرار داشت و از ثروت و اعتبار فراوان برخوردار شد. در جدل و مناظره سخت نیرومند بود و کسی را یارای مباحثه با او نبود. در علوم زمان خود مانند: فقه، تفسیر، کلام، فلسفه، طب و ریاضیات متبحر بود و در تمام این زمینه‌ها تألیفات مرغوب دارد. تألیفات وی نیز مانند خودش شهرت و اهمیت فراوان یافت و در سراسر ممالک اسلامی آن روزگار مورد بحث و تدریس قرار گرفت. فخر رازی ذهنی آزاد و مستقل داشت و می‌کوشید که تحت تأثیر هیچ مکتبی قرار نگیرد. هم بر نهج البلاغه علی بن ابیطالب و هم بر دیوان سقط الزند ابوالعلاء معری شرح نوشت. با این همه در کلام پیرو مذهب اشعری و در فقه پیرو امام شافعی بود.

شخصیت علمی

در میان آثار وی می‌توان هم شاهد کتب فلسفی و هم شاهد کتب کلامی بود. حتی می‌توان گفت که برخی آثار وی همچون شرح اشارات و شرح عیون الحکمه کتاب‌هایی کاملاً فلسفی‌اند. وی کتاب عیون الحکمه را در اواخر عمر خود نگاشته‌است. فخر رازی در بیشتر اصول مسلم فلسفی شک کرده و بر فلاسفه متقدم ایراداتی وارد آورده است و حکیمانی چون خواجه نصیرالدین طوسی، قطب‌الدین رازی، میرداماد و ملاصدرا مدت‌ها سرگرم جواب دادن به شبهات او بوده‌اند. به سبب همین قدرت در تشکیک است که وی را امام المشککین لقب داده‌اند. همچنین به ابن خطیب ملقب گشته است.

از آنجا که وی روحیه‌ای نقاد و تحلیل‌گر داشت، اندیشهٔ فلاسفه را نقد می‌کرد و مورد شک و شبهه قرار می‌داد و از این جهت به امام المشکّکین مشهور است. سهم عمدهٔ فخر رازی در پیشبرد الاهیات فلسفی است. به زبان ساده، وی تلاش می‌کند تا با پیش زمینه‌ای کلامی، به عنوان یک فیلسوف اثری حکمی و فلسفی را تدوین کند. او تلاش کرده تا الاهیات فلسفی را گسترش دهد. یکی از کارهای مهم وی در واقع ایجاد هماهنگی میان تقسیم‌بندی‌های سه‌گانهٔ منطقی، الهی و طبیعی بین فلسفه و کلام است. در واقع فخر رازی تلاش می‌کرد تا از یک سو دست به تطبیق میان عناوین مسائل بین فلسفه و کلام زند و از سوی دیگر منطق را در ساختار آموزش‌های علم کلام وارد کند.[۱۳][۱۴] افکار فخر رازی از میان آثارش باید با دقت استنتاج و بررسی شود، زیرا گاهی اندیشه‌هایی که بر خلاف رویه جاری زمانه یا مخالف دیدگاه‌های دیگر اشعریان هم عصرش بوده است را با ظرافت ارائه کرده باشد مانند موضع‌اش درباره «خلق افعال» که معادل امروزی آن بحث اختیار است؛ فخر در رسالات کوتاه یا آموزشی تنها به بیان دیدگاه ابوالحسن اشعری بسنده کرده است اما در کتاب‌های مهم و مفصل، مانند تفسیر کبیر، نظر اصلی خمد را ارائه کرده است که با نظر دیگر اشاعره یا عقاید عمومی تفاوت دارد. [۱۵]

منطق فخر رازی

فخر رازی از چند جهت در منطق اهمیت دارد:

  1. کتب منطقی‌ای همچون منطق الملخص، الانارات فی شرح الاشارات، شرح عیون الحکمة را به نگارش درآورده که سبب توجه منطق‌دانان بعدی مانند کاتبی، خونجی، ارموی، محقق طوسی و قطب رازی به سمت او شده‌است.
  2. او در نقد آراء منطقی به فلسفه و مبانی قواعد منطقی کشانده می‌شود.
  3. وی در ارائه مطالب منطقی روشمند دارد و نیز بسیار می‌کوشد تا نقدهایش را منطقی جلوه دهد.[۱۶]

وفات و آرامگاه

فخر رازی در روز دوشنبه، عید فطر سال ۶۰۶ قمری در هرات در گذشت. فخر در بستر مرگ وصیت نامه‌ای بر یکی از دوستان یا شاگردان خود املا کرد که حاوی اطلاعات وسیعی از افکار و حتی زندگی اوست؛ از آنجایی که در وصیت نامه می‌گوید که هیچ روشی را برتر از روش قرآن ندیده است، این عبارت مورد منازعه جدی قرار گرفته است و از سوی برخی نوعی توبه تلقی شده است. اما در واقع این تنها بازگویی عقاید قبلی وی است. [۱۷] او بسیار مورد علاقه و احترام دولت وقت بود و برخی می‌گویند به همین سبب فرقه کرامیه به خاطر حسادت به موقعیتش او را مسموم کردند. این روایت را تنها ابن قفطی در اخبار العلماء ذکر کرده است و نقل او این است که «گفته‌اند» و چیزی را نسبت نداده است اما می‌تواند صحیح [۱۸] [۱۹] مرقدش در شمال غرب شهر هرات و در سمت غربی متوسط جاده خیابان هرات واقع بوده و زیارتگاه خاص و عام است. در طول جنگ‌های اخیر و هجوم روسها به افغانستان، مقبره فخر رازی ویران گردیده اما در این اواخر مختصر بازسازی شده‌است.

شاگردان

  • قطب مصری
  • اثیرالدین ابهری
  • زین الدین کشی
  • شمس‌الدین خوئی
  • عبدالحمید خسروشاهی
  • شمس‌الدین خسروشاهی
  • شهاب‌الدین نیشابوری

آثار

فخر رازی آثار بسیاری در علوم نقلی و علوم عقلی دارد که برخی از مهم‌ترین‌شان عبارتند از:

  • تفسیر کبیر که به «مفاتیح الغیب» موسوم است.
  • الاربعین فی اصول الدین، این کتاب دارای چهار مسئله از مسائل کلامی است. او این کتاب را برای پسرش محمد تألیف نمود.
  • اساس التقدیس، این کتاب برای سیف‌الدین ملک عادل نوشته شده‌است و در قاهره منتشر شده‌است.
  • اسرارالتنزیل و انوارالتاویل، فخر رازی می‌خواسته‌است این کتاب را در چهار مبحث: اصول، فروع، اخلاق و مناجات بنویسد؛ ولی بعد از پایان مبحث اول در گذشت.
  • اسرارالنجوم
  • الانارات فی شرح الاشارات، در این کتاب از بوعلی سینا انتقاد نموده‌است.
  • البیان و البرهان
  • تحصیل الحق، رساله‌ای در مورد کلام
  • تعجیزالفلاسفه
  • تهذیب الدلایل و عیون المسائل
  • زبده العالم فی الکلام
  • شرح قانون ابن سینا
  • شرح نهج البلاغه[۱۹]
  • الشجرة المبارکة
  • حفظ البدن
  • جامع العلوم یا حدائق الانوار فی حقایق الاسرار مشهور به «ستینی»
  • مجموعه «شش رساله»
  • سرّ المکتوم

معرفی تفسیر از نظر برخی صاحب‌نظران

  • سید نورالله حسینی شوشتری: فخر الدین رازی، اساس تفسیر خودش را از تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» اثر «ابوالفتوح رازی» گرفته و برای رفع توهم، بعضی از تشکیکات خود را بر آن اضافه کرده‌است.
  • حلبی، قول شوشتری را رد می‌کند و معتقد است که چون فخر رازی، عقل‌گرا بوده، بسیاری اوقات با خواندن تفاسیر عقلی از جمله تفاسیر شیعی، متأثر گشته و برخلاف عقاید سخن گفته‌است.
  • ذهبی: این تفسیر از نوع تفسیر به رأی جائز است.
  • سید محمدحسین طباطبایی: از سویی این تفسیر را تفسیری کلامی می‌داند و از دیگر سوی تفسیر متکلمان را تطبیق نامیده و رد کرده‌است.

اشعار

از فخر رازی همچون اکثر متفکران و دانشمندان ایرانی اشعار اندکی به زبان‌های فارسی و عربی بر جای مانده است. سروده های فارسی او بسیار کم و بیشتر در قالب رباعی است. این رباعی ها با اشعار کسانی چون ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام، ابن سینا و بابا افضل کاشانی به گونه ای در هم آمیخته است.

نظرات دیگران درباره وی

  • عباس زریاب خویی: از جملۀ حکمای نادر مشرق زمین است که در مباحث فلسفی و کلامی سعی در استقلال رأی و آزادی از تقلید داشته است.[۲۰]
  • سید جواد طباطبایی: از نوادر انديشمندان ايرانی و فرهيختگان عالم اسلام تسنن بود. او همانند سَلَف خود، امام محمد غزالی، شخصيتي بغرنج و پيچيده داشت و در تمامی دانش‌های عقلی و نقلی تا امروز از سرآمدان و نمايندگان جامع آن دانش‌ها به شمار رفته است.
  • قطب‌الدین شریف لاهیجی: الامام فخر الدین،‌ ابوعبدالله محمد بن عمر بن الحسین الرازی،‌ المعروف بابن الخطیب، ‌در بحث و جدال و مباشرت قیل و قال مرتبی عظیم داشت و در عصر او کسی در بحث او مقاومت نمی کرد.


شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع