بلایای طبیعی، اتفاقاتی هستند که بشر از آغاز پیدایش زمین با آنها روبه رو شده است. این رویدادها، توانایی نابودی …
بلایای طبیعی، اتفاقاتی هستند که بشر از آغاز پیدایش زمین با آنها روبه رو شده است. این رویدادها، توانایی نابودی ده ها هزار انسان و از بین بردن زمین ها و مکان های مختلف را دارند. در واقع، این احتمال وجود دارد که بلایای طبیعی، سبب شوند که جهان به پایان برسد. اتفاقی که بدون شک رخ خواهد داد. تا حدّی می توان از این رویدادها جلوگیری کرد؛ می توان جمعیت را به مکان هایی برد که این رویدادهای طبیعی کمتر رخ می دهند. حال می خواهیم نگاهی به گذشته بیاندازیم، به دورانی که این بلایای طبیعی جان بسیاری از انسان ها را گرفتند، مکان های زیادی را نابود کردند، و در نهایت در تاریخ ثبت شدند. بلایایی که امروز نیز گریبان انسان ها را می گیرد.
۱-زلزله دامغان
ایران، ۸۵۶ پس از میلاد
زلزله دامغان با ۷٫۹ دهم ریشتر قدرت، ۳۲۰ کیلومتر از خاک کشور ایران را در ۲۲ دسامبر سال ۸۵۶ پس از میلاد، تحت تاثیر خود قرار داده و لرزاند. بر اساس شواهد، مرکز این زمین لرزه، درست در زیر شهر دامغان قرار داشته است. شهری که در آن زمان پایتخت ایران بود. گفته می شود که حدود ۲۰۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند؛ و به همین دلیل، این زلزله پنجمین زلزله مرگبار ثبت شده در طول تاریخ بشری است. کمربند زلزله آلپیده، علّت این رویداد تلخ بود. نامی زمین شناسی که در رابطه با یک رشته کوه به نام کمربند آلپیده اظهار میشود. این منطقه، یکی از فعّال ترین مناطق زلزله خیز در سراسر جهان است.
۲- زلزله انطاکیه
انطاکیه، ۵۲۶ پس از میلاد
در اواخر ماه می سال ۵۲۶ پس از میلاد، زلزله ای سوریه و انطاکیه را لرزاند که بخشی از پادشاهی بیزانس محسوب می شدند. این رویداد ۲۵۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند. به موجب این زلزله، بندر سیلوسیا پییریا، در حدود یک متر بالا آمد. و سبب شد تا بندرگاه با لجن یکی شود. این زلزله سومین زلزله مرگبار ثبت شده در طول تاریخ بشری است. مقیاس این زلزله، ۷ ریشتر بوده است. پس از روی دادن زلزله، آتش سوزی گسترده ای رخ داد و موجب شد تا ساختمان هایی که در جریان زلزله تخریب نشده بودند، از بین بروند.
۳- طاعون آنتونین
امپراطوری روم، ۱۶۵ پس از میلاد- ۱۸۰ پس از میلاد
بدین دلیل نام آنتونین بر این طاعون گذاشته شده است که پادشاه روم در آن زمان، مارکوس آریلوس آنتونینوس، بر اثر آن جان خود را از دست داد. وگرنه، با عنوان طاعون جالینوس شناخته میشود. جالینوس، پزشکی یونانی بود که این طاعون را ثبت کرد. با توجه به توصیفات او، مورخان بر این باورند که سرخک یا آبله موجب ایجاد این بیماری واگیردار شده است. ما میتوانیم این طاعون را بلایی طبیعی بنامیم، زیرا بیماری است که به صورت طبیعی رخ داده است و شمار قابل توجهی از افراد را کشته و به کام مرگ برده است.
بر اساس شواهد به دست آمده، این طاعون از طریق سربازان برگشته از شرق، گسترش یافته است. با گذشت زمان، در کل امپراطوری گسترش یافته و حتّی قبایل شمالی را نیز گرفتار کرده است. تخمین زده میشود که حدود ۵ میلیون نفر بر اساس ابتلاء به این بیماری، جان خود را از دست دادند. در مرحله دوم شیوع این بیماری، یکی از مورخان رومی به نام دیو کاسیوس، این گونه نوشته است: هر روز ۲۰۰۰ نفر در روم جان خود را از دست میدادند. این تعداد کشته تقریبا، یک پنجم افرادی بود که به این بیماری دچار میشدند.
۴-زلزله کرت و سونامی اسکندریه
یونان و آفریقا، ۲۱ جولای- ۳۶۵ پس از میلاد
در ۲۱ ماه جولای سال ۳۶۵ پس از میلاد، زلزله ای در زیر دریای مدیترانه رخ داد. بر اساس شواهد، مرکز این زلزله، نزدیک جزیره کرت یونان بود. و ریشتر آن را در حدود هشت یا بیشتر تخمین زده اند. تقریبا تمام شهرهای موجود در این جزیره نابود شده و از بین رفتند. همچنین به مناطق دیگر یونان، لیبی، قبرس و سیسیل آسیب های جدی وارد شد.
پس از وقوع زلزله، سبب وارد شدن آسیب جدّی به اسکندریه، مصر، و دیگر مناطق شد. بهترین سندها در این رابطه در اسکندریه موجود است. شواهد موجود نشان می دهد که موج حاصل از سونامی کشتی ها را چندین کیلومتر به سمت ساحل کشاند. آمینیوس مارسیلیوس تاثیر این زلزله و نتایج حاصل از سونامی را با ذکر جزئیات دقیق بیان کرده است. او درباره لرزش زمین، خروش اقیانوس، و موج های مهیب نوشته است. و در این رابطه که چگونه یک شهر به زیر آب رفته است. می گویند هزاران نفر بر اثر این زلزله و سونامی جان خود را از دست داده اند.
۵-فوران کوه وزوویوس
خلیج ناپل، ایتالیا، ۲۴ آگوست، ۷۹ پس از میلاد
فوران کوه وزوویوس در ۷۹ پس از میلاد و نابودی های متعاقب شهرهای پُمپئی و هرکولائوم، یادآور قدرت عظیم این آتشفشان فعّال است. در واقع، می تواند گفت که وزوویوس، خطرناک ترین آتشفشان موجود بر روی این کره خاکی است. نسبت به دیگر آتشفشان های موجود، افراد بیشتری حول و حوش این آتشفشان فعّال زندگی میکنند. علاوه بر این، مطمئنا شاهد فعالیت دوباره این آتشفشان خواهیم بود.
هنگامی که کوه وزوویوس در سال ۷۹ پس از میلاد فوران کرد، نسبت به وقوع زمین لرزه به مردم هشدار داده شد؛ هشداری که نادیده انگاشته شد. پس از بیرون ریخته شدن مخروبه های حاصل از آتشفشان، و ظهور ابری شوم بر بالای کوه، این زمین لرزه رخ داد. پُمپئی تنها ۱۰ کیلومتر از آتشفشان فاصله داشت؛ هرکولائوم بسیار نزدیک تر بود. تمامی ساکنان این دو شهر می میرند؛ همان طور که انتظار میرفت، و در زیر بقایای خاک های آتشفشانی مدفون می شوند، می سوزند، و از یادها خارج میگردند. آنچه این بلای طبیعی را جالب توجه ساخته است، شواهد برجای مانده است.
برای بیش از ۱۵۰۰ سال، شهر پُمپئی در ایتالیا مدفون بود. هنگامی که مردم در سال ۱۶۳۱ پس از میلاد، در حال پاکسازی خاک های برجای مانده از فوران مجدد این کوه بودند، بقایای شهر پیدا شد. این کشف تا قرن بیستم به طور کامل مشخص نشد. پس از این کشف بود که مردم از سرنوشت وحشتناک این مردم باستانی آگاه شدند. عذاب حاصل از مرگ آنها، در مجسمه های گچی جاودانه شده است. اجساد آنها در زیر این خاک های آتشفشانی پیدا شد؛ اجسادی پوسیده و از بین رفته. برخی از آنها به مانند فسیل شده بودند. دور برخی از این اجساد گچ گرفته شده و برای یادبود چنین رویدادی حفظ گشت. هزاران قربانی یافت شد. امروزه میتوان از میلیون ها قربانی نام برد.
۶- فوران کوه مینوییان
جزایر سنتورینی و کرت، یونان، ۱۶۴۵ پیش از میلاد
در حدود سال ۱۶۴۵ پیش از میلاد، فوران کوهی آتشفشانی در جزیزه سنتورینی، حواس ها را به خود جلب نمود. این رویداد سبب شد تا آسیب هایی جدی به ساکنان دو جزیره سنتورینی و کرت وارد شود. در آن زمان، کوه مینوییان هر دو جزیره را پوشش می داد. شهر سنتورینی تا دوران مدرن ناشناخته باقی مانده بود.
جالب توجه است که دلیل دیگری نیز وجود دارد، که این باور را تقویت می کند که این رویداد طبیعی، برگرفته از داستان آتلانتیس افلاطون است. با این حال، این داستان در حد حدس و گمان بیشتر نیست. این طور فرض میشود که ساکنان باستانی این جزایر، هشدارهای مرتبط با فوران را جدی گرفته و از آن مکان ها کوچ کردند. در محل آتشفشان، هیچ جنازه ای یافت نشده است. اگر وجود داشت، حتما پیدا می شد. علاوه بر این، پیش از فوران، تمام اشیای قیمتی از محل خارج شده است. با این وجود، باستان شناسان، ساختمان های بزرگی را در محل کشف کرده اند.
۷-سونامی و زلزله هلیکه
هلیکه، یونان، ۳۷۳ پیش از میلاد
هلیکه در سال ۳۷۳ پیش از میلاد در خلیج کورین غرق شد؛ علت آن زمین لرزه و سپس سونامی بود. نویسندگان باستان در رابطه با این خرابی ها نوشته اند و برخی اظهار داشته اند که صدها سال پس از وقوع حادثه، می توان بقایای آن را در زیر آب پیدا کرد. بر اساس شواهد، تعدادی جان خود را در این حادثه از دست داده اند، اما تعداد آنها مشخص نیست.
تا پایان قرن گذشته، تحقیق در رابطه با هلیکه صورت نگرفته بود. پس از آن، آثار این شهر ویران شده و دیگر مناطق کشف شد. دیوارها، پیاده رو ها، سکه ها، و دیگر اشیا پیدا شده و از آنها عکس گرفته شد. مطابق با برخی شواهد، این نیز صحنه ای دیگر از آتلانتیس را نشان میدهد. با این وجود، نابودی هلیکه در دوران زندگی افلاطون رخ داده است. افلاطون نوشته است که این حادثه، ۹۰۰۰ سال قبل از او رخ داده است. این امر بسیار شبیه به افسانه میباشد.
بلایای کوچک تر و کم اهمیت تر دیگری نیز در دوران باستان رخ داده است. مردم آن زمان ها نیز به مانند امروز، تحت تاثیر این بلایا قرار می گرفتند. خدا می داند که چندین تمدن به دلیل چنین بلایای طبیعی از بین رفته اند.
۸-طاعون ژوستینیان
امپراطوری روم شرقی- ۵۴۱ پس از میلاد
طاعون ژوستینیان، بیماری همه گیری بود که امپراطوری روم شرقی را تحت تاثیر خود قرار داد (امپراطوری بیزانس)؛ از جمله پایتخت این امپراطوری یعنی شهر قسطنطنیه. این حادثه در سالهای ۵۴۱-۵۴۲ پس از میلاد رخ داد. شایع ترین علّت این بیماری را طاعون خیارکی ذکر کرده اند. که بعدها باعث مرگ سیاه در قرن چهاردهم شد. تاثیر اجتماعی و سیاسی این طاعون، قابل قیاس با طاعون سیاه میباشد. در نگاه مورخان غربی قرن ششم، این بیماری محدوده بزرگی از جهان را در بر گرفت، مرکز و جنوب آسیا، شمال آفریقا و بخش عربی، اروپا تا دانمارک و غرب ایرلند. تا حدود سال ۷۵۰ پس از میلاد، این طاعون هر نسلی را در حوزه مدیترانه به خود گرفتار می کرد. موج این بیماری، تاثیر قابل توجهی را بر دوره ای از تاریخ اروپا، بر جای گذاشته است. نام این بیماری بدین دلیل ژوستینیان نام گرفته است که در آن زمان، امپراطور روم شرقی، ژوستینیان اول، قدرت را در دست داشت. او نیز به این بیماری مبتلا شد، اما یکی از معدود افرادی بود که از آن جان سالم بدر برد. تلفات ناشی از این سری مرگ و میر طاعون، رقم باورنکردنی ۴۰ تا ۱۰۰ میلیون میباشد.