ویژگیهای خانواده برتر چیست؟ مفهوم خانواده در فرهنگ های مختلف تعاریف متفاوتی دارد اما از لحاظ اهمیت و تاثیر گذار بودن سیستم خانواده بر زندگی فرد تاکید بسیار زیادی درتمام فرهنگ های دنیا وجود دارد. از آنجایی که خانواده اولین جایگاهی است که فرد در آن دنیا را دیده و رشد میکند، پس مهمترین تاثیرات را در او و نحوه جهان بینی و آینده او دارد. خانواده برتر که امروز به طور کاملی به ویژگی ها و شرایط و اهمیت ساختاری آن می پردازیم، ایده آل ترین شرایطی هست که هر فرد می تواند درآن پرورش یابد. همه والدین روزانه در تلاشاند که محیط سالم و مساعدی برای فرزندان خود به وجود آورند اما به راستی همه ما از مهارت های لازم برای فرزند پروری خوب برخورداریم؟ در ادامه به مهمترین مهارت ها برای فرزند پروری و ایجاد خانواده ای برتر می پردازیم.
خانواده به عنوان یک سیستم
هر خانواده یک سیستم است، این سیستمی دانستن یعنی چه و چه معایب و مزایایی دارد؟ سیستمی بودن خانواده به این معنا است که تمام افراد یک خانواده به یکدیگر مرتبطند و تمام رفتار های آن ها بر تمامی اعضا تاثیر گذار است. سیستمی بودن یکی از پایه ای ترین مفاهیمی است که مشاوران خانواده در پی فهم آن به خانواده ها هستند تا به اهمیت وجود هر فرد در خانه و عملکرد هرکدام تاکید کنند
برای روشن تر شدن موضوع به این مثال دقت کنید: یک اتومبیل را در نظر بگیرید، این وسیله از اجزای بسیار متفاوتی از قبیل چرخ ها، اتاق، موتور، دنده ها و… تشکیل شده به همین علت به آن یک سیستم می گویند. اما در نظر بگیرید که یکی از این اجزا مشکلی داشته باشد، مثلا کافی است که یکی از چرخ ها مقداری سوراخ شود، همین یک چرخ برای واژگونی کل اتومبیل و حتی نابودی کل آن در صورت عدم رسیدگی کفایت می کند.
خانواده نیز درست مانند هر سیستمی دارای اجزای مختلفی است که افراد آن و روابط گوناگونی از جمله روابط والد – فرزندی، روابط همسرانگی و روابط فامیلی وجود دارد که هر کدام از این روابط بر تمامی افراد تاثیر گذاشته و این تاثیر گذاری اهمیت عملکرد هر فرد در خانواده را نشان می دهد و درست مانند مثال اگر هر فرد دارای مشکل باشد یا هر رابطه ای در خانه مشکل آفرین باشد طبیعتا تمام افراد را دخیل خواهد کرد پس برای جلوگیری از این آسیب های سیستمی بهتر است ویژگی های انواع روابط و یک خانواده برتر را بدانید تا در حد ممکن به رفع آن بپردازید یا با آگاهی به مشاوران متخصص در این حوزه مراجعه کنید.
اینفوگرافیک خانواده برتر
خانواده برتر | انواع روابط والد – فرزندی
هیچ نوع از حالت های رابطه ای بین انواع والدین و فرزندان در خانواده های مختلف شبیه بهم دیگر نیست، حتی در یک خانواده ما شاهد انواع روابط والد با فرزندان مختلف هستیم. طبق یافته های علم روان شناسی اغلب روابط والد _ فرزندی در چهار دسته قرار می گیرند که در زیر به آن ها اشاره می شود. آگاهی از انواع مختلف روابط والد _فرزندی جنبه درمانی بسیار بالایی دارد و والدین می توانند با این آگاهی به اصلاح روابط خود و به طبع به پیشگیری مناسبی از بسیاری از بیماری های روحی روانی حاصل از روابط مخرب بپردازند.
1. دوست _ دوست
در این نوع رابطه با وجود حفظ احترام متقابل والدین به کودکان و متقابلا احترام کودکان به والدین، والد فضای راحتی را با انواع جمله ها و بازی ها ایجاد می کند که کودک می تواند همدلی خوبی را احساس کند و از نیاز ها و مشکلاتی که با آن ها رو به رو است بگویید. والدین به عنوان دوستان صمیمی اند، قضاوت و سرکوب وجود ندارد و کودک از نیاز هایی میگوید که در صورت گفته نشدن و سرکوب میتوانند زمینه ساز ایجاد انواع بیماریهای روحی روانی باشند.
2. دانش آموز _ معلم
در این نوع رابطه معمولا مرزهای خیلی سفت و سختی بین والدین و کودک وجود دارد؛ کودک مدام تحت نظر است، انتقادها بسیار زیادند و هر فرد بابت اشتباهاتش تا مدت ها تحقیر و سرکوب می شود. در این رابطه ها کودکان نوعی ترس از والدینشان را احساس می کنند که نتیجه همین ترس فاصله از والدین و گوشه گیری کودک و گاهی وابستگی های بیمار گونه ای به فضای مجازی و یا گروه دوستان است. طبیعتا این رابطه سالم نیست و فرد برای رهایی از موقعیت اضطراب زای خانه و خانواده به راه هایی کشیده می شود که ممکن است تبعاتی به مراتب بدتر از آنچه در خانواده جاری بوده است برای او داشته باشد.
3. خانواده برتر | والد شدن فرزند
در این رابطه نوعی جابجایی در نقش ها احساس می شود. والدین توانایی حل تعارضات شان را ندارند و به سوی کودکانشان راهی می شوند تا بتوانند خلا های عاطفی خودشان در رابطه با همسر را به وسیله کودکانشان جبران کنند. در این رابطه ها شاهد این هستیم که مادر برای درد و دل کردن از تمام غم ها با کودکان صحبت می کنند و به نوعی تخریب شخصیت پدر در مقابل فرزندان دارد و بالعکس یعنی پدر این رفتارها را در نبود مادر در کنار کودکان دارد.
چیزی که در این نوع رابطه احساس می شود عدم تعادل ساختار خانواده است و والدینی که به علت نداشتن مهارت های صحیح در رابطه همسرانگی، فشار هایی را به کودکان خود منتقل میکنند که رفع آنها از توانایی کودک خارج است و آنچه حاصل میآید نوعی سردرگمی شدید کودک برای دریافت حمایت عاطفی درست و اینکه دیگر نمیتواند اعتماد درستی داشته باشد که کدام والد یا کلا والدین منبع خوبی برای حمایت او باشند. بنابراین کودک از لحاظ عاطفی با کمبودهای شدیدی مواجه میشود و برای رفع این کمبودها در چهارچوبی خارج از خانه به دنبال رفع آنها میگردد.
4. والد _ فرزند
در این نوع رابطه، والدین نیازهای همسرانگی خود را به درستی رفع کرده اند، هر کدام از والدین برای نیاز های خود اولین تکیه گاه را همسر خود می دانند و به رشد یکریگر کمک می کنند. احترام در رابطه همسرانگی آن ها و پذیرش به خوبی دیده می شود. این والدین در رابطه با کودکشان نیز رویکرد پذیرشی و حمایتی دارند. مرزبندی های متعادلی در رابطه با کودکان وجود دارد و هر روزه زمانی مخصوص به بازی یا تفریح کودکان و صحبت های صمیمانه با کودکان در نظر گرفته می شود.
بنابراین کودک در این رابطه احساس امنیت و رشد دارد و می داند که تکیه گاه های سالمی و همینطور الگو های درستی مانند والدینش برای ادامه زندگی دارد. در این رابطه هرگز کودک دخیل در مسائل تنش زای همسرانگی نیست و همین چهاچوب های مناسب به کودک فرصت مناسب زیستن در سن خودش را می دهد. این نوع رابطه تقریبا یکی از سالم ترین روابط خانوادگی است.
ویژگی های اصلی یک خانواده برتر
تا بحال به اهمیت خانواده و انواع روابط در چهارچوب خانه پی بردیم. حال به این می پردازیم که اصلی ترین ویژگی های یک خانواده برتر چه چیز هایی هستند. ازآنجایی که سلامت خانواده به سلامت هر فردی می انجامد، می توان تمامی این ویژگی ها را تحت عنوان ویژگی های فرد سالم نیز در نظر گرفت. در صورت اصلاح هر خانواده به سمت داشتن این ویژگی ها می توان فهمید که به چه میزان آن خانواده از سلامت برخوردار خواهند شد.
1. تعادل
متعادل بودن به این معناست که همانقدر که یک خانواده به نیازهای جسمی هر یک از اعضا توجه می کند و خوراک و پوشاک و مسکن را اهیمت داده و در تلاش برای تهیه بهترین حالت ممکن این نیاز ها است، به نیاز های روحی و روانی هر یک از اعضا نیز توجه می شود و نگرانی ها، ناراحتی ها و اختلالات عصبی را مهم دانسته و برای رفع آن به متخصص مربوطه مراجعه می کنند. درست مانند مراجعه به پزشکان متخصص برای انواع بیماری های جسمانی.
2. دو تیکه سازی
منظور از دوتیکه سازی این است که والدین طوری برخورد کنند که خوب و بدی باشد یعنی مثلا صرفا مشخص کنند که اگر این شکلی رفتار کنی دختر یا پسر خوبی هستی و اگر بر اساس معیار های ما نباشی زشت است یا نیاز به اصلاح داری. در واقع این نوع طرز فکر تفاوت های فردی کودکان را نادیده می گیرد و یا حتی به تفاوت های بین نسلی توجهی ندارد. آنچه که در هر خانواده ای وجود دارد تفاوت های سلیقه ای و طرز پوشش و سبک تفکر است.
در یک خانواده سالم در مورد این تفاوت ها گفتگو می شود، به هر فرد و انتخاب های او احترام گذاشته می شود و تا جایی که صدمه ای به کسی وارد نشده در پی تغییر دادن شخصی نیستند. این نکته مهم است که بدانیم اصولا متفاوت بودن به معنای خوب یا بد بودن نیست و باید بپذیریم که کودکان ما مانند ما فکر و زندگی نمی کنند و راه مناسب جلوگیری از آسیب ها گفتگو دوستانه و الگو سازی های مناسب است.
3. خانواده برتر | پذیرش بی قید و شرط
در یک خانواده سالم فرد این احساس را دارد که پذیرفته شده است. این مسئله در همه خانواده ها یکسان نیست. گاهی احساس طرد شدگی از جانب والدین و یا کودکان وجود دارد که ریشه آن به مسائلی برمی گردد که یکی از مهم ترین آن ها رابطه مستبدانه والدین با کودکان و عدم همدلی و درک درست یکدیگر است.
معمولا والدین مستبد سعی در القا کردن ارزش های خودشان دارند و با نادیده گرفتن نیاز ها و تفاوت های کودکانشان این حس را در آن ها به وجود می آورند که پذیرفته نمی شوند و یا پذیرش آن ها مشروط به همانند بودن آن ها با ارزش های خود آن هاست. این یک رابطه سالم نیست و یکی از مهم ترین نیازهای هر فرد برای زیست سالم، داشتن والدینی است که فرد بعد از هر اشتباهی بتواند به آن ها تکیه کند و پذیرش کودکان پیش زمینه ای برای تغییر و بهسازی زندگی اوست
4. همدلی
همدلی تفاوت زیادی با دلسوزی دارد. همدلی یکی از بهترین شیوه های پذیرش و کمک به هر فردی است که متاسفانه گاهی افراد آن را با دلسوزی اشتباه می گیرند. همدلی در توضیح کوتاهی یعنی توانایی زیستن در شرایط دیگری. گوش دادن فعالانه و همراهی کرد با یک فرد و توجه کردن به او بدون اینکه فرد احساس ترحم کند و یا سرزنش و یا توصیه ای دریافت کند بلکه به طور کاملی احساس کند که شما او را فهمیده اید. همدلی با جمله هایی از این دست همراه است: میفهمم که چقدر در شرایط سختی هستی، می توانی برای هر کمکی روی من حساب کنی و غیره. اما دلسوزی شرایطی است که فرد به حالت راهکارانه و یا دادن پیشنهادها و سرزنش کردنها سعی در حل مسئله دارد مانند: کار از کار گذشته بهتر است که بقیه را در جریان بگذاری، قبل از اینکه این کار را بکنی با خودت فکر نکرده بودی و غیره.
معمولا فرد در این شرایط رازداری مناسبی هم نداشته و با مطرح کردن مشکل با دیگران، دیگر روابط فرد را هم مخدوش کرده و نه تنها مشکلی حل نمیشود بلکه فرد مرکزهای حمایتی خودش را هم از دست میدهد. در یک خانواده همدلانه تعارضها در چهارچوب خانواده و بدون اینکه دیگران در جریان قرار گرفته یا دیگر روابط فرد خدشه دار شود، حل میشوند. فرد سرزنش یا تحقیر نمی شود بلکه پذیرفته میشود. هرکس دارای اشتباهاتی است و کسانی هستند که او را دوست دارند و برای رفع اشتباهاتش همراهی اش میکنند. فرد از اعتماد بین اعضا لذت میبرد و خیلی راحتتر مشکلات شخصی را درجریان حل شدن قرار میدهد.
سخن آخر
خانواده اهمیت بسیار زیادی در رشد افراد دارد و به همین منظور لازم است که برای تشکیل خانواده سالم خود و برقراری ارتباط موثر با اعضا، از یک فرد متخصص کمک بگیرید. روانشناسان و متخصصان مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در خدمت شما هستند تا در هر کجا که هستید، به صورت تلفنی در زمینه های مختلف یاری تان کنند.