با مووی همراه باشید . با معرفی بهترین فیلم ها و سریال های روز دنیا
2 سال پیش / خواندن دقیقه

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

در نقد فیلم سینمایی آتابای همراه باشید. نگاهی به بازی جواد عزتی در آتابای و فیلمبرداری فیلم آتابای خواهیم داشت. آتابای روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق.

بیست و یک، سی و یک، چهل و یک، پنجاه و یک، شصت و یک، هفتاد و یک، هشتاد و یک، نود و یک …


“آتابای” فیلمی است که باشمارش اعداد شروع می‌شود و با شمارش اعداد پایان می‌یابد. این فیلم پنجمین فیلم نیکی کریمی در مقام کارگردانی است. براساس طرحی از نیکی کریمی و به نویسندگی هادی حجازی‌فر، در سال ۱۳۹۸ ساخته شده است.

تا قبل از آتابای، هادی حجازی‌فر را فقط در مقام بازیگر در فیلم‌هایی همچون: “ایستاده در غبار”، “ماجرای نیمروز”، “کاتیوشا” و سریال‌های همچون “ممنوعه” دیده بودیم. آتابای فیلم نیکی کریمی برای بار اول در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست در پنج شاخه نامزد دریافت جایزه شود. این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر نیز بود.

آتابای از سوم آذر ماه در سینماها به صورت عمومی به نمایش در آمده است. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که نقد فیلم سینمایی آتابای را برای شما تهیه نماییم.

برای فیلمبرداری آتابای از مناظر زیبای شهرستان خوی و روستاهای اطراف آن استفاده شده است. از این حیث که بیش از نود درصد دیالوگ‌ها به زبان ترکی آذربایجانی (و همراه با زیر نویس فارسی) صورت می‌گیرد، بسیار قابل تحسین است. امری که تا به امروز در سینمای ایران کمتر رخ داده است.

بازیگرانی همچون هادی حجازی‌فر، جواد عزتی، سحر دولتشاهی و دانیال نوروش در فیلم آتابای درخشیده‌اند. آتابای فیلمی در ژانر درام عاشقانه، بدون حاشیه، بدون قهرمان و پر از احساس! در ادامه نقد فیلم آتابای همراه ما باشید.

نقد فیلم سینمایی آتابای

روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق


نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق


تنها عشق نجاتمان خواهد داد.

این جمله شعار بسیار زیبای فیلم است، که حس و حال موجود در دنیای فیلم آتابای را به نمایش می‌گذارد. در نقد فیلم سینمایی آتابای به بررسی کامل این شعار پرداخته‌ایم. 

رنج از یک خشم درونی

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

فیلمبرداری فیلم آتابای, نگاهی به بازی جواد عزتی در آتابای, فیلمبرداری فیلم آتابای

آتابای روایت مردی میان‌سال و رنج کشیده به نام کاظم است، که در روستای پیرکندی شهرستان خوی زندگی می‌کند. فیلم، قصه زندگی کاظم (آتابای) در مواجهه با دیگران و جهان پیرامونش است. کاظم هنوز خشم کتک‌هایی را که در کودکی از پدر خورده است را بر دوش می‌کشد. مردی که هنوز از خودسوزی خواهر نوجوانش می‌سوزد و می‌خروشد.

آتابای با انتظار دیدار مادرش در خواب و شمردن زمان مرگش روزگار را سپری می‌کند. از یک خشم درونی رنج می‌برد و اتفاقا فیلم در تلاش است که این مسئله را کالبد شکافی کند. دوران کودکی‌اش با پدری خشمگین سپری شده که پبوسته کتک می‌زد. پدر آتابای از سر بی پولی و بی‌عرضگی، دخترش فرخ‌لقا را مجبور به ازدواج با شخصی به نام پرویز می‌کند.


پرویز از لحاظ سنی از فرخ‌لقا بسیار بزرگ‌تر است و خود فرخ‌لقا هنگام ازدواج سن کمی دارد. این درحالی است که فرخ‌لقا عاشق فرد دیگری بوده است. سرانجام این ازدواج، خودسوزی و مرگ فرخ لقاست. همین‌ها باعث می‌شود که آتابای از پدرش و پرویز (شوهر فرخ لقا)، کینه به دل داشته باشد.


کاظم در دوران جوانی دانشجوی معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. پسری روستایی که در آنجا عاشق زیباترین دختر دانشکده می‌شود. به خاطر اینکه یک روستایی زاده و فقیر است و لهجه نیز دارد، پیوسته مورد تمسخر واقع شده است. او از ترس رد شدن از طرف سیما (زیباترین دختر دانشکده) عشقش را اعتراف نمی‌کند. تصمیم می‌گیرد که انصراف دهد و به روستایش برگردد.

پس از برگشت به روستا نامش را به آتابای تغییر می‌دهد. او در روستای خود یک اقامتگاه بوم‌گردی با استفاده از نیروی کار روستا راه انداخت. با آغاز فصل تابستان و ورود مسافران، او به همراه آیدین (خواهرزاده‌اش) مسافران را به گردش‌های کوچکی در نزدیکی روستا و کنار دریاچه می‌برد و به این شکل زندگی را سپری می‌کند. در شرف فصل بهار نیز، در برکه‌ای ماهی قرمز پرورش می‌دهد. 

اولین بروز این خشم

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نگاهی به بازی جواد عزتی در آتابای, فیلمبرداری فیلم آتابای

در نقد فیلم آتابای باید اشاره نمود که اولین پیشامد در فیلم، آنجاست که به او خبر می‌دهند باغِ پرویز (شوهر خواهرش) را یک تهرانی خریده است. اینجاست که برای اولین بار خوی آتشین آتابای و عصبانیتش را می‌بینیم. از خلال یک درگیری با پدر نیز می‌فهمیم که مشکل او با باغ، به خودکشی خواهرش در باغ برمی‌گردد.


خواهرش در جوانی خود را وسط باغ به آتش کشیده است. آتابای و اهالی روستا پرویز را مقصر این داستان می‌دانند. پرویز در تبریز با زن دیگری در ارتباط بود. آتابای نیز می‌پندارد که خواهر مسئله خیانت را متوجه شده و خودسوزی کرده است.

پس از فوت فرخ‌لقا، مسئولیت سرپرستی و تربیت آیدین با کاظم است؛ کسی که آتابای نمی‌خواهد تحت هیچ شرایطی از دستش بدهد و یا ناراحتش کند. آتابای ملاقات پرویز و آیدین را نیز ممنوع کرده است.


پدر آتابای نیز که فردی یل و زورگو بود، اکنون تبدیل به یک معتاد ناتوان شده است. کاظم در مواجهه با مردم روستا سعی دارد که بزرگی و ریاست خود را به آن‌ها ثابت کند. او از آن‌ها نیز کینه به دل دارد. حتی وقتی می‌خواهد برای آن‌ها کاری انجام دهد و کمکی بکند، به قول خودش طوری کمک می‌کند که دیگران فکر نکنند این کار از روی وظیفه انجام داده است.

خودسوزی فرخ لقا، فقر و اعتیاد پدر، به گفته خود آتابای باعث بی‌آبرویی خانواده شده است. او از طریق ریاست و آقایی بر مردم روستا و وابسته کردنشان به خود، قصد دارد آبروی رفته را باز گرداند. احتمالا می‌خواهد از آن‌ها انتقام بگیرد. البته ظاهرا مردم روستا گله‌ای از این مسئله ندارند. چون به قول خودشان کاظم تنها آدم حسابی روستاست.

تحلیل تکنیکی

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نقد فیلم آتابای, بررسی فیلم آتابای, آتابای فیلم نیکی کریمی

آتابای در زبان ترکی به معنای شخص بزرگ و دارا است. به خاطر همین مردم روستا به کاظم، “آتابای” می‌گویند. آتابای فیلمی متفاوت با روند اصلی سینمای ایران است. در واقع می‌توان گفت آتابای فیلم نیکی کریمی فیلمی جسورانه است؛ که نه در شکل روایت، نه در زبان انتخابی، نه در شکل اجرا و نه حتی لوکیشن‌ها، مثل انتخاب‌های تکراری و محافظه کارانه عموم سینماگران ایرانی نیست.


در طول فیلم با نماها و لانگ شات‌های غم‌انگیزی از دریاچه‌ای رو به خشک شدن مواجه هستیم. دریاچه ارومیه که این روزها حال و روز خوبی ندارد. ما در فیلم این مسئله را به وضوح می‌بینیم. در ادامه تحلیل فیلم آتابای همراه ما باشید.


کارگردان با استفاده از نماهای بسیار زیبا و لانگ شات در جاده، کوه و دشت، باعث خلق قاب‌هایی زیبا و حیرت‌انگیز شده است. استفاده از نماد تک درخت که چندین بار در فیلم نشان داده می‌شود نیز، به زیبایی فضا افزوده است.

این قاب‌ها و نماد‌ها که یادآور سینمای هنری می‌باشند، در سینمای کارگردان‌هایی همچون “بلاتار”، “تارکوفسکی”، “کیارستمی” و “نوری بیلگه جیلان” به وفور یافت می‌شوند. البته این به معنای تقلید نیست. فیلم به خوبی توانسته روی پای خود بایستد.

در آتابای به ندرت با صحنه‌های تاثیرگذار احساسی مواجه می‌شویم. فیلم آرام و بی سر و صدا پیش می‌رود؛ مثل خود زندگی! فیلم بدون قهرمان نیست، ولی قهرمان فیلم عمل قهرمانانه عجیب و غریبی انجام نمی‌دهد. از اینکه تا این قسمت از نقد فیلم سینمایی آتابای همراه ما بودید متشکریم. در ادامه نیز با همراه ما بمانید.

قهرمانی همچون آتابای بسازید

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نقد فیلم آتابای, تحلیل فیلم آتابای, بررسی فیلم آتابای

حجازی‌فر در مقام فیلمنامه‌نویس، به جای خلق لحظه‌های باشکوه و دراماتیک آنچنانی، روی صبر مخاطب کار کرده است. مخاطب باید صبور باشد تا ماجرا را بفهمد. چرا که او قطره قطره اطلاعات می‌دهد و هر بار یک روایت جدید آشکار می‌شود.




کاظم هیچ شباهتی به قهرمان تکراریه اکثر فیلم‌های ایرانی ندارد، بلکه او قهرمانی مدرن است که دارای قوت و ضعف‌های یک انسان واقعی است. اصولا فیلم‌هایی که حرفی برای گفتن ندارند، اکثرا سعی دارند با برانگیختن حس ترحم در مخاطب، ایشان را مجاب به همراهی با فیلم کنند. و یا با به تصویر کشیدن قهرمانی بی‌عیب و نقص، که قرار است بر مشکلات و موانع سخت غلبه کند، مخاطب را مجاب به همراهی با فیلم می‌کنند.

ولی آتابای خالی از این دو می‌باشد. کاظم نه قهرمانی بی‌عیب و نقص و به تعبیری ابر قهرمان است، و نه آنچنان حس ترحم را در مخاطب برمی‌انگیزد. در عوض آتابای سعی دارد با به تصویر کشیدن کشمکش‌های بیرونی و مخصوصا درونی، مخاطب را با شخصیت‌های فیلم همراه کند.

یحیی و آتابای یا شمس و مولانا؟

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نقد فیلم آتابای, تحلیل فیلم آتابای, بررسی فیلم آتابای

یکی از پیچیده‌ترین و زیباترین ارتباط‌های شخصیت‌ها در فیلم، ارتباط یحیی و آتابای است. آیا کاظم و یحیی همان شمس و مولانا هستند؟ آیا یحیی همان شمس تبریزی است که آمده تا منجی آتابای باشد؟


وقتی آتابای به همراه چند تن از روستاییان به مراسم ختم همسر یحیی می‌رود و آنجا همدیگر را می‌بینند، یحیی از آتابای می‌خواهد که به مزار شمس بروند تا سیگاری بکشند. نوع کنش و دیالوگ بین دو شخصیت، نشان‌دهنده صمیمیت و حسرت‌های آن‌ها از گذشته است. زمانی که این دو کاراکتر در کنار دریاچه شب را سپری و خاطرات گذشته را بازگو می‌کنند، مخاطب با شخصیت‌ها همزادپنداری می‌کند.

آتابای که سال‌ها پرویز را عامل خودسوزی فرخ‌لقا دانسته، در گفت‌وگو با یحیی متوجه می‌شود که فرخ‌لقا، از عشق یحیی و پس از شنیدن این که یحیی قصد دارد با دختری ازدواج کند، خودش را سوزانده است. ازدواج مجدد پرویز ارتباطی به خودسوزی فرخ‌لقا نداشته است.


این اعتراف، یکی دیگر از مهم‌ترین نقاط فیلم است. جایی که مخاطب نیز همراه با آتابای شوکه می‌شود. یحیی سال‌ها این راز را در خود نگه داشته بود. سنگینی آن نیز بعد از گفتن حقایق از دوشش برداشته شد.

اما آتابای! درک اینکه بار از دوش او برداشته شد و یا برعکس، باری جدید به دوش او اضافه شد سخت است! چرا که از طرفی خشم او نسبت به پرویز کمتر شد، و این آرامش به او جسارت داد که عشقش را به دختر بزرگ مرد شیرازی (خریدار باغ پرویز) اعتراف کند. از طرفی نیز احساس بدی داشت که چرا نتوانسته است مانع از ازدواج فرخ‌لقا با کسی که دوستش ندارد شود.

اما شعار تنها عشق نجاتمان خواهد داد، به چه هدفی در ابتدای فیلم نمایش داده می‌شود؟ در ادامه نقد فیلم سینمایی آتابای همراه ما باشید.

تنها عشق نجاتمان خواهد داد

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نقد فیلم آتابای, تحلیل فیلم آتابای, بررسی فیلم آتابای

آشکار شدن علت واقعی خودکشی فرخ‌لقا و عشق آتابای به سیما (دختر بزرگ مرد شیرازی، که اتفاقا هم نام با هم دانشگاهی آتابای است)، شوری در او ایجاد می‌کند که بالاخره از خشم و نفرتش نسبت به پدر و پرویز و دیگر مردم روستا دست بردارد.


آتابای در سفری درونی از خشم و نفرت به سمت عشق و مهربانی در حرکت است. خشم و نفرتی که همه، حتی آیدین را در برمی‌گرفت. آتابای فردی درونگراست و در نشان دادن احساساتش دچار مشکل است. او معتقد است که مرد نباید گریه کند.

دوست دارد آیدین را طوری تربیت کند که روی پای خود بایستد و به اصطلاح مرد بار بیاید. وقتی آیدین خلاف گفته‌اش عمل می‌کند او را به باد کتک می‌گیرد. اما حالا که آتابای تصمیم گرفته است در سفری روحانی از خشم و نفرت عبور کند و به مهربانی برسد، دنبال راه‌هایی برای جبران این رفتارهاست.


در جایی از فیلم‌ شاهد هستیم آیدین و آتابای در اتاق نشسته‌اند و آتابای که از کتک زدن آیدین بسیار پشیمان و شرمنده است، برای جبران کارش خاطرات و ماجرای عاشق شدنش در دانشگاه را برای خواهرزاده‌اش تعریف می‌کند. حتی به او سیگار تعارف و از او معذرت خواهی می‌کند، تا دل او را دوباره به دست بیاورد.

و یا برای اینکه رابطه‌اش را با پدرش بهبود بخشد، همراه پدر بر سر قبر فرخ لقا می‌رود. هنگام بازگشت پدر سیگار بهمنی به او تعارف می‌کند و آتابای فندک را روشن و ابتدا سیگار پدر را روشن می‌کند. در دلش می‌گوید:

چقدر دوست داشتم بغلت کنم.

جمله‌ای که نشان‌دهنده بارز تغییرات درونی کاظم است. او در تلاش است که کینه‌های گذشته را کنار بگذارد و محبت را جایگزین کند. البته که این تغییر یک روزه اتفاق نخواهد افتاد.

فلسفه مرگ

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نگاهی به بازی جواد عزتی در آتابای, فیلمبرداری فیلم آتابای

در نقد فیلم سینمایی آتابای باید اشاره کرد که نویسنده و کارگردان فیلم، با فلسفه مرگ نیز به خوبی کار کرده‌اند. مرگ در فیلم حضوری پررنگ دارد. مرگ فرخ لقا، مرگ زن یحیی، سیما که رو به مرگ است، و آتابای که در خواب از مادرش شنیده در سن بیست و یک، یا سی و یک، یا چهل و یک، یا پنجاه و یک، یا شصت و یک، یا هفتاد و یک، یا هشتاد و یک، و یا نود و یک خواهد مرد.


در واقع آتابای تنها کلمه یک را شنیده و نمی‌داند کدام یک از این‌ها درست است. روایت‌هایی از کاظم در سراسر فیلم پخش می‌شود که همه بیانگر خرافات‌ها و قصه‌هایی از مرگ هستند.

تاثیر مرگ بر دیگران و انتظار برای مرگ، خودکشی، مریضی و حتی مرگ ماهی‌های قرمز شب عید (که فکر می‌کردند ماهی‌های افسانه‌ای هستند) در سراسر داستان دیده می‌شود. در ادامه نقد فیلم سینمایی آتابای ما را همراهی نمایید.



اما این نکته را هم باید اشاره کرد که خودسوزی فرخ‌لقا یک خبر واقعی است. این به چه معناست؟ امثال فرخ‌لقا در سرتاسر جهان و به خصوص ایران بسیار مشاهده می‌شوند. نوجوانان و کودکانی که با هزاران آرزو دفن می‌شوند. دفن شدن صرفا به معنا مرگ حقیقی نیست.

حتی کاراکتر جیران نیز آرزوهایی دارد که در پی آن‌هاست، اما محدودیت‌ها او را به سمت اشتباهی سوق می‌دهند. جایی که ازدواج به نوعی راه فرار شناخته می‌شود. چه ازدواج فرخ‌لقا برای فرار از بی‌پولی، چه تلاش جیران برای ازدواج با آتابای، به منظور فرار از روستا و محدودیت‌هایش!

نگاهی شاعرانه

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نگاهی به بازی جواد عزتی در آتابای, آتابای فیلم نیکی کریمی

فیلم بخش زیادی از لذت بصری‌اش را مدیون میزانسن‌های تمیز و استفاده‌ به‌جا از قاب‌ها و نماهای زیبای طبیعت است. تصویربرداری سامان لطفیان در به ثمر رسیدن این مهم، تماشایی است.


تصویرهای هوایی از دریاچه ارومیه، لانگ شات‌های زیبا از طبیعت زیبای منطقه و حرکت متعادل دوربین در همه جای فیلم بسیار زیبا است. سامان لطیفیان برای فیلم آتابای نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری در جشنواره فیلم فجر بود.

موسیقی روح‌نواز حسین علیزاده نیز شخصیت‌ دارد و بسیار هماهنگ با فیلم است. علیزاده بخاطر زبان ترکی فیلم از موسیقی محلی آذربایجان وام گرفته است. موسیقی فیلم قطعا یکی از نقاط قوت فیلم است. استاد حسین علیزاده برای فیلم آتابای، نامزد دریافت جایزه بهترین موسیقی متن در جشنواره فیلم فجر بود.


کارگردانی فیلم پر از جزئیات شگفت انگیز است. آتابای دارای لوکیشن‌های گرم و دلپذیر و شخصیت‌های آرام است. این فیلم بدون تعارف بهترین فیلم نیکی کریمی در مقام کارگردان است، که برای این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردان جشنواره فیلم فجر نیز شد.

کریمی به خوبی توانسته از پس فیلم برآید و یک سبک شاعرانه و زیبایی شناسانه به فیلم ببخشد. این شاعرانگی زمانی که رابطه آتابای و پدرش با یک پاکت سیگار بهمن شکل می گیرد، یا زمانی که آتابای و سیما عاشق یکدیگر می‌شوند، به زیبایی دیده می‌شود.

وقتی زن (سیما) که در صندلی عقب ماشین نشسته است، با چشمانی نیمه‌باز از آینه راننده به آتابای نگاه می‌کند، آتابای چشمش به او می‌افتد و سپس نگاهش را می‌دزدد. بار دیگر به آینه نگاه می‌کند و می‌بیند نگاه زن همچنان خیره و سمج و خسته به او دوخته شده است، باز هم نگاهش را می‌دزدد.


برای بار سوم نگاه می‌کند و این بار نگاهش را از نگاه خیره زن نمی‌دزدد و موسیقی اوج می‌گیرد. فیلم به زیبایی تناقض بین زندگی آشفته و غم بار کاظم و آرامش حاکم بر نماها و قاب بندی‌ها را ایجاد می‌کند.

اشاره ریز و زیبای فیلم به تفاوت دیدگاه دو نسل هم نباید از نگاهمان دور باشد. اینکه کاظم و سیما به عنوان نمایندگان نسل گذشته ترجیح می‌دهند چشم در چشم و رو در رو ارتباط برقرار کنند. ولی ارتباط آیدین و سیمین (خواهر سیما) در فضای مجازی و گوشی‌هایشان است؛ حتی وقتی کنار دریاچه کنار هم نشسته‌اند. در ادامه مطلب نقد فیلم سینمایی آتابای به بررسی بازیگران آتابای خواهیم پرداخت.


بررسی بازیگران

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

فیلمبرداری فیلم آتابای, آتابای فیلم نیکی کریمی, نقد فیلم سینمایی آتابای

به نظر می‌رسد در انتخاب بازیگران دقت لازم صورت گرفته است. گرچه می‌شد از بازیگران محلی بیشتر استفاده کرد، ولی تقریبا همه بازیگران در خدمت فیلم و کارگردان هستند.

بازی کوتاه اما تاثیر گذار سحر دولتشاهی در نقش سیما قطعا از نقاط قوت فیلم می‌باشد. البته فیلمنامه می‌توانست بیشتر از این‌ها به ماجرای عشق بین کاظم و سیما بپردازد، تا ما سحر دولتشاهی را بیشتر در فیلم ببینیم. ولی همین نقش کوتاه نیز به خوبی نشان‌دهنده توانایی‌های خانم دولتشاهی در مقام بازیگری است.

اگر بخواهیم نگاهی به بازی جواد عزتی در آتابای بیاندازیم باید گفت که او با وجود اینکه زبان ترکی را نمی‌داند و برای اولین بار است که ترکی صحبت می‌کند، به خوبی از پس فیلم و نقش برآمده و درخشیده است. برای اشخاصی که ترک زبان نیستند، سخت است که تشخیص دهند جواد ترکی را نمی‌داند.



بازی درخشان جواد عزتی در برخی صحنه‌ها ماندگار و فراموش نشدنی است. مخصوصا در صحنه‌ای که برای اولین بار می‌خواهد رازی را که سال‌ها با خودش حمل می‌کرده و در سینه‌اش پنهان بوده است را با آتابای در میان بگذارد؛ راز عشق خودش به فرخ لقا و علت خودسوزی او!

جواد عزتی در نقش یحیی به خوبی توانسته آن حس اظطراب و اندوه درونی خودش را به نمایش بگذارد. این حس‌ها را به مخاطب نیز به خوبی انتقال می‌دهد. عزتی برای این نقش نامزد دریافت جایزه بهترین نقش مکمل مرد در جشنواره فجر بود.

پس از بررسی بازی جواد عزتی در نقد فیلم سینمایی آتابای نوبت به بازی خوب و متعادل دانیال نوروش می‌رسد. او در نقش آیدین و در مقابل هادی حجازی‌فر، نوید بازیگری خوب در آینده را می‌دهد. نوروش به نوعی مکمل حجازی‌فر در فیلم است و به خوبی توانسته از پس نقش بربیاید.

و البته بازی خود حجازی‌فر که گویی در مقام نویسنده نقش کاظم را مخصوص خود و توانایی‌های خود نوشته، بسیار عالیست. در ادامه نوشتار نقد فیلم سینمایی آتابای همراه ما باشید.

نقاط ضعف آتابای

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

تحلیل فیلم آتابای, بررسی فیلم آتابای

در نقد فیلم سینمایی آتابای به بررسی نقاط ضعف آن نیز خواهیم پرداخت. یکی از بزرگترین مشکلات فیلم این است که ما روند شکل‌گیری رابطه عاشقانه کاظم و سیما را، به طور واضح نمی‌بینیم. در واقع قصه عاشقی عجولانه پیش می‌رود و جزئیات ندارد و خوب پردازش نشده است.


این عشق و رابطه، انقلابی در آتابای صورت داده و آتابای تصمیم دارد روشش را تغییر دهد، ولی ما فقط یک ربع این عشق را می‌بینیم. در حالی که زمان زیادی می‌توانست برای این رابطه اختصاص یابد.



همچنین زبان ترکی استفاده شده در روایت و داستان نیز، قطعا می‌تواست بهتر از این باشد. ای کاش هنگام نگارش فیلمنامه با چند متخصص زبان ترکی آذربایجانی مشورت می‌شد. به هر حال آآتابای یک شاهکار نیست، ولی قطعا ارزش دیدن را دارد. در این بازار کمبود فیلم خوب، غنیمتی است که باید گرامی داشته شود.

عوامل فیلم

نقد و بررسی فیلم سینمایی آتابای ؛ روندی شاعرانه از تبدیل خشم به عشق

نقد فیلم آتابای, تحلیل فیلم آتابای
  • کارگردان: نیکی کریمی
  • تهیه‌کننده: نیکی کریمی
  • نویسنده: هادی حجازی‌فر, نقد فیلم سینمایی آتابای
  • بازیگران:
    • هادی حجازی‌فر در نقش آتابای
    • سحر دولتشاهی در نقش سیما
    • جواد عزتی در نقش یحیی
    • دانیال نوروش در نقش آیدین
    • یوسفعلی دریادل در نقش پدر کاظم
    • مه‌لقا می‌نوش در نقش سیمین
    • معصومه ربانی نیا در نقش جیران
  • موسیقی: حسین علیزاده
  • فیلم‌بردار: سامان لطفیان
  • زبان: ترکی، فارسی, نقد فیلم سینمایی آتابای


شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع