شاید همین حالا خواندن کتابی را به پایان رساندهاید. شاید یکی دو روزی زمان بخواهید تا در حال و هوای کتابی که خواندهاید سیر کنید. یا ممکن است تصمیم بگیرید که سریع به سراغ کتاب بعدی بروید. چطور است یک رمان روانشناسانه را انتخاب کنید؟ داستانی جذاب و خواندنی که در کنار جلو بردن سیر ماجراها، مطالب روانشناسی را هم در خود گنجانده باشد. چنین کتابی میتواند یک انتخاب عالی برای دوستداران ادبیات و روانشناسی باشد. شاید بد نباشد اگر در ابتدا تعریف مشخصی از رمان روانشناسی داشته باشیم.
بسیاری از افراد، رمان خواندن را مثل قدم زدن با پاهای دیگران میدانند. حقیقت هم همین است. ما با خواندن داستان زندگی آدمهای مختلف میتوانیم تجربهی زندگی به دست بیاوریم. حسی شگفتانگیز که دوستداران کتاب، به خوبی درکش میکنند. از سوی دیگر، افراد زیادی هستند که ترجیح میدهند در کنار خواندن داستان زندگی، چیزهایی هم بیاموزند. اگر از طرفداران علم روانشناسی باشید، انتخاب رمان روانشناسی بهترین گزینه برای شما است. داستانی که هم خواندنی است و هم مطالبی در خصوص علم روانشناسی میآموزد. اما در انتخاب چنین کتابی باید دقت زیادی به خرج داد. هر کتابی را نمیتوان در این دسته گنجاند. چرا که ذهن و روان انسان پیچیدگیهای خاص خودش را دارد که نوشتن از آنها اصلا ساده نیست. در این یادداشت بهترین نمونههای رمان با درونمایهی روانشناسی را مرور میکنیم.
دروغگویی روی مبل
دروغگویی روی مبل
نویسنده: اروین د. یالوم
مترجم: حسین کاظمییزدی
صبح صادق
ظاهرا مبل یکی از مهمترین ارکان روانکاوی به شمار میآید. حتما این صحنه را در فیلمها دیدهاید. کسی که روی مبلی دراز کشیده است و خاطراتش را بیرون میریزد. او در این حالت بسیار آسیبپذیر است و سیر درمانش، محتاج درجهی بالایی از انضباط اخلاقی است. دروغگویی روی مبل از اروین یالوم، استاد مسلم داستانهای روانشناسانه است. داستانی جذاب و خواندنی از سه رواندرمانگر که روابطی عجیب با بیمارانشان برقرار میکنند. یالوم تلاش کرده است تا در این داستان، بخشهای پنهان شغل روانکاوی و مسائل ظریف و پیچیدهی این کار را بیان کند. روابط خاص میان بیمار و رواندرمانگر موضوع اصلی کتاب دروغگویی روی مبل است. پزشک اول، دکتر تراتر است که پا را از حد خودش فراتر میگذارد و رابطهی خاصی با بیمارش برقرار میکند. موضوع آنها به گوش کمیتهی پزشکی میرسد و آنها برای حل مشکل، دکتر ارنست را مسئول پرونده میکنند که مشکلات خاص دیگری دارد. داستان آخر هم از پزشک پولپرستی است که بیمار ثروتمندش را مثل طعمهای میبیند که نباید اجازه دهد از دستش خارج شود.
دختری در قطار
دختری در قطار
نویسنده: پائولا هاوکینز
مترجم: علی قانع
کتاب کوله پشتی
دختری در قطار یکی از جذابترین رمانهایی است که هم در زمینهی جنایی و پلیسی و هم در زمینهی روانشناسی حرفهایی برای گفتن دارد. پائولا هاوکینز با نوشتن داستان دختری در قطار به سرعت در تمام دنیا شناخته شد. اما دلیل مشهور شدنش فقط پرده برداشتن از راز یک قتل عجیب و غیرعادی نیست، بلکه توجهی است که به جزئیات کرده است. شخصیتپردازی پائولا هاوکینز برای این رمان، یک شاهکار به تمام معنا است. ریچل یک دختر دائمالخمر که خود را تنها و شکستخورده میداند، از پشت پنجرهی قطار به زندگی مردم خوشبخت نگاه میکند و به حال و روزشان غبطه میخورد. شوهرش که به خاطر بچهدار نشدن ریچل او را ترک کرده و حالا با معشوقهاش زندگی میکند، حالا با زن همسایه سر و سری پیدا کرده است و زیبایی داستان در گره خوردن روابط شخصیتهای مختلف کتاب و نگاه کردن به ماجرا از زاویهی دید متفاوت سه زن حاضر در داستان است که هرکدام سهم خود را در به ثمر رساندن این داستان، اثبات کردهاند.
زنی میان ما
زنی میان ما
نویسنده: سارا پکانن
مترجم: مینا بیگی
انتشارات مجید
زنی میان ما، یک رمان روانشناختی جذاب است که شما را وادار میکند در حین خواندن داستان، حدسهای زیادی دربارهی شخصیتها بزنید و بعد با پایان متفاوتش، غافلگیرتان میکند. حتما از اسم کتاب حدس زدهاید که با یک مثلث عشقی روبهرو هستیم. زنی به نام ونسا که با همسرش ریچارد زندگی عاشقانهی خوبی دارند. یا حداقل او پیش خودش اینطور فکر میکند. اما زمانی که متوجه میشود ریچارد، حتی با اینکه عاشق او است با زن دیگری، ارتباط دارد، در هم میشکند. حالا باید ببینیم که با داستان زندگی زنی روبهرو هستیم که حسادت را تاب نمیآورد و در تلاش برای از بین بردن رابطهی همسرش است؟ یا او را زنی ضعیف میدانیم و حق را به شوهرش میدهیم که ترکش کند؟ گریر هندریکس و سارا پکانن در کتاب زنی میان ما، به جزئیات بخش خاصی از روابط پرداختهاند که ما خیال میکنیم آن را به خوبی میشناسیم. بخش اغواگری که شرطی ضروری برای شروع روابط به شمار میآید اما نمیتواند تضمین همیشگی بودن آن باشد: عشق.
اتاق
اتاق
نویسنده: اما داناهیو
مترجم: علی قانع
آوانامه
اتاق برای شما یادآور چه مفهومی است؟ جایی که در آن کار میکنید یا به آرامشی که تمام روز منتظرش بودید، میرسید؟ اتاق برای جک پنجساله تمام دنیا است. چون هیچوقت جای دیگری را ندیده است. از روز اول تولد در این اتاق همراه مادرش بوده. هرچند مادر فضای اتاق را به جایی برای زندگی کردن تبدیل کرده است و زندگی جک به نظر خودش عادی است، اما مادرش خوب میداند که این وضعیت نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد. بنابراین یک روز نقشهی فرارشان را میکشد. برگشتن مادر به زندگی عادی و وارد شدن جک به نوع جدیدی از زندگی که تابهحال تجربهاش نکرده است، شروع فصل جدیدی از مشکلات برای آنها است. اما داناهیو رمان اتاق را بر اساس ماجرای واقعی الیزابت فریتزل نوشت. داستانی نفسگیر که شما را غافلگیر و البته غمگین میکند و زوایای پنهان روح و شخصیت زخمخورده و آسیبدیدهی بیماران را نمایان میکند.
بیمار خاموش
بیمار خاموش
نویسنده: الکس مایکلیدیس
مترجم: مریم حسیننژاد
نشر سنگ
یکی از بخشهای مهم رواندرمانی گفتگو میان مراجع و رواندرمانگر است. به این ترتیب است که پزشک میتواند ریشهی مشکلات را پیدا کند و به فرد کمک کند تا راهحلی برای بهبود حالش داشته باشد. از طرفی حرف زدن دربارهی دردها و زخمهای روح چندان ساده نیست. آلیسیا برنسون دختر هنرمندی که با یک عکاس مد و فشن ازدواج کرده است، ناگهان شوهرش را میکشد. قتل اگرچه پای ثابت خیلی از رمانهای روانشناسی و جنایی است، اما در اینجا اتفاقات بعد از قتل است که داستان را شکل میدهد. وقتی پلیس، آلیسیای گیج و بدحال را بالای سرش شوهرش پیدا میکند، آلیسیا حرفی نمیزند. این سکوت ادامهدار میشود و حل معما را پیچیدهتر میکند. الکس مایکلیدیس رمان را از زبان تئو، رواندرمانگر دادگاه و دفتر خاطرات آلیسیا روایت میکند و از احساساتی صحبت میکند که بنا بر گفتهی پدر علم روانشناسی، فروید، هیچ وقت از بین نمیروند. فقط به شکل زنده مدفون میشوند و یک روز به شیوهای زشتتر سر برمیآورند.
جنایت و مکافات
جنایت و مکافات
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: اصغر رستگار
انتشارات نگاه
شاید به نظر برسد که ژانر رمانهای روانشناسی، ژانری جدید در ادبیات دنیا محسوب میشوند، اما نمیتوان یکی از درخشانترین آثار کلاسیک دنیا را فراموش کرد: جنایت و مکافات. رمانی جذاب و نفسگیر از نویسندهی مشهور روسی، داستایفسکی که به پیدا کردن و تحلیل انگیزههای پیچیدهی قتلی عجیب میپردازد. ماجرای خواندنی راسکولنیکف جوان که حتی خودش هم از درک انگیزههایش برای کشتن زن رباخوار عاجز است. بعد از این قتل، بدحالیها و شک و ظنون راسکولنیکف آغاز میشود. تصور میکند همه از راز او خبر دارند و همه به او مشکوکند. این حال او را به جنون میکشاند. اما آیا رستگاری در انتظار او هست؟ داستایفسکی این داستان را بارها نوشت. یکبار به شکل یادداشتهای روزانه شخصیت اصلی؛ سپس به شکل اعتراف او در برابر دادگاه و سرانجام به صورت خاطراتی که او به هنگام آزادی از زندان مینویسد ولی در نهایت داستانش را به روایت ساده سوم شخص مفرد که قالب نهایی رمان است، نوشت.
این داستان یک جورایی بامزهست
این داستان یک جورایی بامزهست
نویسنده: ند ویزینی
مترجم: هما قناد
انتشارات میلکان
یکی از ویژگیهای اصلی رمانهای روانشناسانه، این است که ماجرای رمان با زندگی واقعی افراد گره خورده است و حتی در بسیاری از موارد از تجربههای واقعی آدمها سرچشمه میگیرد. رمان این داستان یه جورایی بامزهست همهی این ویژگیها را دارد، چرا که نویسندهاش، ند ویزینی، خودش تجربه بستری شدن در آسایشگاه به دلیل افسردگی را دارد. داستان دربارهی جوانی است که تنها راه موفقیت را در رفتن به مدرسهای نمونه میداند و تمام تلاشش را هم میکند تا به هدفش برسد. قرار است بعد از تمام کردن مدرسه شغلی عالی داشته باشد. اما مشکلات از جایی شروع میشود که پایش به مدرسه باز میشود. فشار روانی وحشتناکی که باید برای بهترین بودن تحمل کند، از حد ظرفیت او خارج است و خوردن و خوابیدن را از او میگیرد و او را تا نزدیکی مرگ میبرد. هرچند این موضوعات در قالب داستان بیان میشوند، اما از آنجایی که این ماجرا سرنوشت خیلی از جوانان در تمام دنیاست، باید اهمیت ویژهای به آن داد. نکتهی جذاب دیگری که به جذابیت کتاب اضافه کرده است، طنز هوشمندانهای است که ند ویزینی، برای انتخاب اسم کتابش به کار برده است.
خواندن رمان های روانشناسی میتواند دید جدیدی نسبت به جهان به شما بدهد. کتابها میتوانند مانند یک جفت چشم عمل کنند که از زاویهای متفاوت به ماجرا نگاه میکنند. جنبهی خاصی را میبینند و نکاتی را بازگو میکنند که از ذهنمان نگذشته است. کتابها همیشه الهامبخش هستند و میتوانند معجزهگران حقیقی باشند. هرچند کتاب خواندن بهایی دارد، اما با پرداخت چنین هزینهای میتوانیم تضمین کنیم در درازمدت از بعضی هزینههای بیهودهای که ممکن است متحمل شویم، جلوگیری کردهایم.