این 10عبارت منفی را هرگز به خودتان نگویید.
برای انسان هایی که در مسیر موفقیت حرکت می کنند، داشتن یک نگرش مثبت نسبت به خود و به طور کلی مثبت اندیشی، حائز اهمیت بسیاری است. چرا که باور شما نسبت به خودتان تاثیر بسیاری در عملکردتان دارد. موفقیت ها و شکست هایی که در این مسیر تجربه می کنیم، حاصل همین نگاه ما به خودمان است. پس اگر تا به امروز با خودمان نامهربان بوده ایم، از همین حالا شروع کنید و عبارات منفی که در مورد خودتان به کار می بردید را دور بریزید. در ادامه به 10 نمونه از این باورهای غلط و جملات منفی اشاره خواهیم کرد.
من نمی توانم این کار را انجام دهم.
اینکه شما پیش از شروع کاری شکست را بپذیرید، اشتباهی است که صدمات جبران ناپذیری برایتان به همراه دارد. قبل از اینکه ناامید شوید و دست از تلاش بردارید، خوب به موفقیت های اخیرتان فکر کنید. به دستاوردهایی که در زندگی خود کسب کرده اید، به مسیری که تا به اینجا پیموده اید و قله هایی که فتح کرده اید. به عنوان مثال شاید فارغ التحصیلی و تمام کردن درستان خیلی بااهمیت به نظر نرسد، اما خیلی از افراد تا همین حد هم پیش نرفته اند. یا شغلی که به طور موفق در آن مشغول به کارید. افراد بسیاری هستند که هنوز نمی دانند می خواهند چه کاری انجام بدهند و هیچ تصمیم مهم و جدی ای در زندگی خود نگرفته اند. پس پیش از آنکه با خود بگویید نمی توانم، یک لیست از کارهایی که توانسته اید و انجام داده اید بنویسید تا از میزان توانایی خود مطلع شوید.
اینکه به خود اعتراف کنید که نمی توانید کاری را انجام دهید، لحظه ای است که انگیزه و انرژی انجام کار را در خود کشته اید و این اتفاق در میانه راه نیز بسیار رخ می دهد. شما می ایستید، به مسیری که طی کرده اید نه، بلکه به مسیر پیش رو نگاه می کنید و حس می کنید که هرگز موفق نخواهید شد. باور کنید در این شرایط ادامه راه بسیار سخت می شود و حتی شما را به شکست نزدیک می کند. پس باور خود را نسبت به توانایی خود قوی کنید.
سن من برای انجام این کار مناسب نیست.
فاکتور سن یکی از آن دلایل بازدارنده ای است که خیلی از ما حداقل یک بار با آن درگیر بوده ایم. بارها از اطرافیان خود شنیده ایم که دیگر از من گذشته و یا من برای این کار خیلی پیرم.باور کنید این موضوع تنها بهانه ذهنی ما برای انجام ندادن کاری یا شروع نکردن آن است. سن شما دارایی شماست و به واسطه آن تجربیات ارزشمندی در طول زمان کسب کرده اید. به آن به چشم یک موهبت نگاه کنید و به جای آنکه سد راه شما شود، از آن پلی بسازید برای پیشرفت و موفقیت. فراموش نکنید هیچ گاه برای شروع دیر نیست و آنچه که شما را از انجام کار یا فعالیتی باز می دارد تفکر بازدارنده شماست. پس از همین حالا به سن خود به چشم یک موهبت نگاه کنید.
من دوست داشتنی نیستم.
از افراد خود را دوست داشتنی نمی دانند. وقتی هم که در محیط جدیدی قرار می گیرند، مدام با خود فکر می کنند که افراد حاضر در جمع من را دوست ندارند و خودشان به این باور می رسند که دوست داشتنی نیستند. یعنی به این که لایق دوست داشته شدن هستند، باور ندارند. اما واقعا باید از کجا به این موضوع پی برد؟ وقتی شما خود را در جامعه و محیطی خارج از خانه قرار نمی دهید، وقتی به عکس العمل اطرافیان دقت نمی کنید، وقتی خود را محدود به دایره کوچک اطراف خود کرده اید و به هیچ جمعی وارد نمی شوید، از کجا می خواهید مطمئن شوید که شخصیتی دلنشین و دوست داشتنی دارید و افراد بسیاری خواهان نزدیک شدن به شما و قرار گرفتن در دایره دوستانتان هستند؟ کمی به خود اعتماد کنید، اول از همه خودتان شروع به دوست داشتن خود کنید تا دیگران نیز متوجه ارزشی که برای خود قائل هستید، شوند و شما را دوست بدارند. پس از همین حالا اعتماد به نفس و عزت نفس خود را تقویت کنید تا متوجه شوید در چشم سایرین چقدر عزیز و دوست داشتنی هستید.
در مورد من چه فکری خواهند کرد؟
فکر کردن به طرز فکر مردم در مورد خودتان یک باتلاق عمیق است که هر چه بیشتر در آن دست و پا بزنید و به آن اهمیت دهید، بیشتر شما را در خود فرو می کشد و غرق می کند. بخش عمده فشار روانی و استرسی که در ارتباط با دیگران متحمل می شویم، حاصل اهمیت دادن به طرز فکر آنها در مورد خودمان است. هرگز برای مورد پسند اطرافیان قرار گرفتن، دست از خودتان بودن و استانداردهایتان نکشید و اجازه دهید دیگران شما را به خاطر آنچه که هستید تحسین کنند و دوست داشته باشند. نه آنچه که دوست دارند شما باشید و شخصیتی خیالی که از شما در ذهن خود پرورانده اند.
بگذارید به شما رازی بگوییم. دیگران اصلا آنطور که شما فکر می کنید در مورد شما فکر نمی کنند. پس از همین لحظه ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن را پایان دهید و یک زندگی شاد و بدون استرس به خود هدیه کنید.
من از ظاهر و بدنم متنفرم.
هرگز روح و روان خود را به خاطر نارضایتی از کالبد و بدنی که دارید، نیازارید. با ظاهر و بدنتان دوست باشید و با خود به صلح برسید. اصلا مهم نیست که شما زشت پنداشته می شوید یا زیبا، لاغر به چشم می آیید یا چاق. تمام این برچسب ها حاصل استانداردهای از پیش تعریف شده ای است که در نظر هر فرد متفاوت است. پس خودتان را به خاطر فاکتورهایی که هیچ نقشی در انتخاب آن نداشته اید، سرزنش نکنید. به جای بزرگ کردن یک ویژگی ظاهری در چشم خودتان و دیگران، آن را به چشم یک تفاوت ببینید که شما را از دیگران متمایز می کند. اگر شما بخواهید، می توانید از هر آنچه که به چشم یک نقص یا ضعف می بینید، یک قدرت شگفت انگیز و یک وجه تمایز جالب و خواستنی بسازید. پس همین حالا با بدن و ظاهر خود دوست شوید و باور خاص و متفاوت بودن خود را به دیگران تزریق کنید.
من شکست می خورم.
اگر شما باور داشته باشید که شکست می خورید، شک نکنید که یک بازنده اید. فراموش نکنید که پیروزی ها و شکست ها در زندگی همه ما اتفاق می افتد و بخشی از زندگی است که باید ظرفیت خود را برای پذیرش آن بالا ببریم. اگر قرار باشد با هر شکستی از پا درآییم و دست از تلاش برداریم، هرگز طعم موفقیت را نخواهیم چشید. شکست ها زمینه ساز رشد و پیشرفت هستند و هر شکست یک پل برای رسیدن به موفقیت. مهم این است که از هر شکست درس بگیریم و اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم. پس بیایید از همین حالا تفکر شکست خورده و بازنده بودن را از خود دور کنیم.
صبر می کنم تا تمام شرایط برایم فراهم شود.
اگر بخواهیم بنشینیم و دست روی دست بگذاریم تا یک روز خوب بیاید و اوضاع جهان رو به راه باشد، هرگز نخواهیم توانست به معنای واقعی زندگی کنیم و از لحظه های خود لذت ببریم. منتظر بهبود شرایط بودن جز اتلاف وقت و عقب افتادن از زندگی هیچ حاصلی برایتان نخواهد داشت. اتفاقات خوب و بد در کنار هم رخ می دهد و کنترل آن از اراده ما خارج است. تمرکز خود را روی اتفاقات خوب و شرایط مساعدی که در حال حاضر وجود دارد، بگذارید و با داشته هایتان پیش بروید. مطمئن باشید روزی که منتظرش هستید هرگز نخواهد رسید. پس همین حالا با شرایط موجود دست به کار شوید.
دیگران از من بهترند.
یک روز و یک جا باید دست از مقایسه کردن خود با دیگران برداریم. هر انسانی ویژگی ها و قابلیت های متفاوتی دارد و قرار نیست خودمان را به خاطر تمایز و عملکرد متفاوتمان نسبت به دیگران نکوهش کنیم. تنها مقایسه ای که می توان در مسیر بهبود و پیشرفت انجام داد، مقایسه خود امروزمان با خود دیروز است. پس همین حالا وقت باور کردن خود و توانایی هایمان است. کافیست اراده کنیم تا بهترین نسخه از خودمان باشیم.
باید بدون نقص باشم.
باور بی عیب و نقص بودن یک باور مخرب و بازدارنده است. این که خودمان را بدون عیب فرض کنیم، باعث می شود که هیچ تلاشی برای بهبود و بهتر شدن نکنیم و همان جایی که هستیم، بمانیم. یا حتی فکر کنیم چون کاستی یا نقصی نداریم، به موفقیت و پیروزی بسیار نزدیک هستیم و این خود یک اشتباه بزرگ است که ما را از مسیر دور می کند و ممکن است وارد بیراهه شویم. بپذیریم که هر انسانی کاستی هایی دارد که در مسیر زندگی برای رفع آن تلاش می کند و ممکن است این کاستی ها، شکست هایی را نیز برایمان به همراه داشته باشد. پس بیایید از همین امروز توقع بی عیب و نقص بودن را کنار بگذاریم و تمرکز خود را روی روز به روز بهتر شدن بگذاریم.
من بدشانس هستم.
ذهنی که با عبارات منفی مختلف مسموم شده باشد، خیلی سخت می تواند راه درست را پیدا کند و در مسیر موفقیت قرار بگیرد. حال تصور کنید که این انسان پر از افکار مختلف، به شانس هم اعتقاد داشته باشد و بدتر از همه اینکه خود را بدشانس فرض کند. شاید باید کمی در باورمان به شانس بازنگری کنیم و انتظارمان از عوامل خارجی را کم کنیم. شانس ما در استفاده درست و به جا از فرصت هایی است که سر راهمان قرار می گیرد و میزان توانایی و عملکرد مثبت ما. کافیست هیچ موضوعی را به شانس نسپاریم و خودمان برای به حاصل رسیدنش تلاش کنیم.