وقتی که مادر خانواده افسردگی دارد همه اعضای خانواده آن را احساس می کنند. شاید او وظایف روزانه اش را به تعویق بیندازد، همیشه در خودش فرو رود و یا حوصله حرف زدن با فرزندان و همسرش را نداشته باشد. فرزندان او خستگی، تحریک پذیری، نیاز به تنهایی وی را که نشانه های بیماری افسردگی مادر است را شاید درک نکنند و همین موضوع ممکن است باعث آسیب های دیگری برای خود فرزندان شود. تاثیرات افسردگی مادر بر رفتار فرزندان می تواند طرحواره های آینده آن ها را شکل بدهد. برای آشنایی با مفهوم طرحواره می توانید، همین واژه را در سایت مکث سرچ کنید.
دیگر بزرگسالانی که در خانه زندگی می کنند نیز از تیررس استرس مادر در امان نخواهند بود. مهم است که برای کمک به دیگر اعضای خانواده و اینکه اعضا خانواده بتوانند به مادر کمک کنند، می بایست کل افراد نسبت به آنچه در خانه اتفاق می افتد، صادق باشند. این بدین معنی است که مادر با بچه ها از زبان مناسب استفاده کند و با همسر نیز واضح و مشخص صحبت کند.
مادرها معمولا در خانواده سعی می کنند تا به همه اعضا توجه کنند و وضعیت آن ها را زیرنظر داشته باشند. آن ها با خودشان آرامش به همراه دارند و در آرام بودن خانه و خانواده بسیار موثرند. اما زمانی که آن ها دچار افسردگی می شوند ممکن است تلاش کنند تا مشکل خود را پنهان کنند تا در حال بقیه اعضا تاثیرگذار نباشند اما مهم است که بقیه اعضا به مادر و وضعیت روانی او توجه ویژه کنند و اجازه ندهند تا او مشکلات خود را پنهان کند.
متخصصان معتقدند که هیچ ساختار مشخصی وجود ندارد که چه میزان باید مشکل را با کودکان در میان گذاشت و از چه کلماتی باید استفاده کرد. هر مادر و پدری بر اساس شخصیت فرزندش در این باره باید تصمیم بگیرد. بعضی کودکان حتی در سن کودکی به طور طبیعی بسیار دلسوزند، درک بالایی دارند و کمک حال پدر و مادرند. بعضی دیگر ممکن است با شرایط بیشتر کلنجار روند، به طوریکه ممکن است که نوع ارتباط با آن ها با موضوع، تأثیر کلیدی بر درمان نیز بگذارد. نکته مهم این است که خیلی مشخص و واضح به کودک بگویید که علت ناراحتی، اضطراب، تحریک پذیری و خشم مادر، او نیست.
در این زمان به فرزندتان اطمینان دهید که هر کاری که می توانید انجام دهید که زودتر بهتر شوید. در حقیقت برای برخی از زنان، تحقق بخشیدن به این قول، یک انگیزه مهم برای بهبود و رهایی از افسردگی است. بعد از اینکه فرزند دوم به دنیا آمد، اگر مادر دچار فاز بدتری از افسردگی شد باید به کمک همسرش مشاوره از روانپزشک یا روانشناس را شروع کند. گاهی افسردگی می تواند باعث از بین رفتن رابطه زناشویی و به هم خوردن ارتباط سالم در خانواده شود که می تواند بسیار خطرناک باشد.
تأثیرات افسردگی بر رفتار فرزندان
تحقیقات نشان می دهند که افسردگی مادران بیش از پدران بر فرزندان تأثیر منفی می گذارد. گرچه برخی تلاش می کنند این اختلاف را محدود کنند، با این وجود روشن است که افسردگی در والدین چه مادر و چه پدر در طول سال های شیرخواری و نوپایی بر شیوه رفتار و رفتارهای درونی فرزند تأثیرات ماندگاری می گذارد. تحقیقی در فرانسه در سال 2015 و تحقیقی در انگلستان در سال 2019 که نتیجه آن در ژورنال متخصصان اطفال چاپ شده است، نشان می دهد که کودکان مادرانی که دارای افسردگی مزمن بودند، مشکلات هیجانی و رفتاری بیشتری را نشان می دادند. تحقیق قدیمی تری نتیجه مشابهی را نشان داد ولی این تحقیق در این زمینه بود که حتی در مواردی که نشانه های خفیف تری نشان می دادند نیز ارتباط معنی داری را نشان می داد.
مثال: مگی که در حال حاضر مادر پنج فرزند 2 تا 9 ساله است، عنوان می کند که فرزندانش به سادگی تحریک پذیری او را تقلید می کنند. او می گوید به نظر می رسد که خلق پایین من بر روی آن ها نیز تأثیر می گذارد، به طوریکه آن ها شروع به برداشتن وسایل یکدیگر می کنند، یکدیگر را اذیت می کنند، بر سر اسباب بازی های خود با هم دعوا می کنند و یا حتی صدای تلویزیون را بلند می کنند که برنامه مورد علاقه خود را ببینند. من فکر می کنم این روش ناخودآگاه آن ها است که توجه من را جلب کنند؛ حتی اگر این جلب توجه فقط پنج دقیقه مرا وادار نماید که برای داد زدن بر سرشان از اتاقم بیرون بیایم.
صحبت مادر با کودک درباره وضعیت حال روحی خود
مگی در مورد افسردگی و اختلال اضطراب فراگیری که با آن درگیر بود با هر یک از فرزندانش صحبت کرد. او می توانست با پسر بزرگترش که می توانست با چالش های هیجانی او همدلی نماید، واضح تر صحبت کند و مثال هایی بیاورد که او بهتر شرایط را درک نماید. مگی در ارتباط با دختر هفت ساله اش به او متذکر می شود که لطفاً چند روزی به وی فرصت دهد و به جای گریه کردن در زمان استراحت، برای چند روز شرایط را مدیریت کند. مکالمه آن ها به اینجا ختم می شود که قول می دهم وقتی مامان حالش بهتر شد، باز دوباره زمان های استراحتت کنارت بخوابم. در حال حاضر ذهنم خسته است و احساس می کنم غمگینم بنابراین از تو می خواهم که کمی به من زمان دهی تا بهتر شوم. مطمئن باش بعد از آن بهترین کاری که بتوانم را برایت انجام دهم.
دختر چهار ساله اش زمانی که توجه وی را ندارد، رفتاری شیطنت آمیز از خود نشان می دهد. مگی می گوید در این زمان سعی می کنم رفتاری منطقی داشته باشم و از آن ها می خواهم که یکی دو ساعت با یکدیگر بازی کنند، تلویزیون تماشا کنند و توضیح می دهم که این زمان نامحدود نیست. زمانی که پسر امیلی چهار ساله بود، او چیزهایی شبیه به این به او می گفت: گاهی مغز مامان به خوبی کار نمی کند؛ او حتی اگر بخواهد نمی تواند خلق خوبی داشته باشد. حال که پسرش ۷ ساله است بعضی مباحث علمی را درباره مغز و انتقال دهنده های عصبی مغز که موجب ناراحتی او می شود را برایش به زبان ساده می گوید.
از آن جایی که امیلی درباره احساسش به شفافیت صحبت کرده، او می تواند پسرش را برای تغییرات خلقی که احتمالاً پس از زایمان تجربه خواهد کرد، آماده نماید. او برای پسرش توضیح داده بود که ممکن است بر اثر افسردگی پس از زایمان مدتی نیاز به سازگاری داشته باشد. به او گفته بود که زمانی که مغز مامان مریض بود را به خاطر داری؟ چنین چیزی موجب می شد که پسرش کمی بترسد.
زبان علمی باعث می شد که بداند بیماری مادرش علتی پزشکی دارد و او در این زمان هیچ تقصیری ندارد. اگر با کودکان خود اتفاق پیش رو را در میان گذارید، ممکن است عذاب وجدانی که برای کودکان اتفاق می افتد را کاهش دهد. حتی برای کودکان خردسال نیز اتفاق می افتد که اغلب وقتی والدین آن ها مشکل دارند، سعی می کنند که وضعیت را بهتر نمایند و نقش سرپرست را بازی نمایند. چنین چیزی احتمالاً به این خاطر است که کودکان کمی احساس عذاب وجدان می کنند و می خواهند حال والدینشان را در آن زمان بهبود بخشند.
توجه کنید در این زمان به آن ها بگویید که لازم نیست آنها نقش پدر و مادر را برای شما بازی کنند ولی توجه کنید این رسیدگی آن ها به نظر می رسد تا حدی نیز به خاطر همدلی است که لزوماً چیز بدی نیست. به این مسأله نیز توجه کنید که افسردگی شما برای فرزندانتان آخر دنیا نیست؛ چرا که اگر به روشی درست با آن ها تعامل کنید، آن ها درک خواهند کرد که گاهی ممکن است هر کسی نیاز داشته باشد بر روی احساساتش کار کند و واقعیت زندگی این نیست که همه در هر حالتی خوشحال و سر حال باشند و گاهی نیز برای هر کسی پیش می آید که خلق پایین را تجربه کند.
تأثیر افسردگی مادر بر رفتار فرزندان چیست؟
واضح است مادرانی که از افسردگی رنج می برند می توانند به صورت ناخودآگاه تأثیر مستقیمی بر روان کودکان خود داشته باشند. از آن جایی که هر کودکی با روحیه و روان سالم نیازمند احساس شادی و هیجان است و می تواند تمام دوران کودکی خود را در بازی و شاد بودن بگذراند قطعاً یک مادر افسرده می تواند در تمام دنیای کودک اختلال به وجود بیاورد.
مادران افسرده بدون آنکه بخواهند آسیبی به کودک خود و یا دیگران وارد کنند این اتفاق ناخوشایند را برای آن ها رقم می زنند زیرا نه تنها خود شاد نیستند نمی توانند در فضایی شاد نیز حضور پیدا کنند. یک کودک به دلیل ناتوانی و چسبندگی خود به والدین مخصوصاً والد مادر و احساس نیاز مبرم به بودن در کنار آن ها ناچار است به والد مادر بچسبد و با هر رفتاری از او در کنار او بماند، بنابراین واضح است تأثیر مستقیم یک مادر افسرده بر کودک به وجود می آید.
مادران افسرده چگونه می توانند به خود و کودک کمک کنند
پیش از این توضیح داده شد که یک فرد افسرده زمانی می تواند بهبود و درمان را تجربه کند که خود مشتاق به درمان باشد در غیر اینصورت نه تنها تشخیص افسردگی کارآمد نمی باشد بلکه هیچ درمانی نیز رخ نمی دهد، چنانکه فرد افسرده قادر به تصمیم گیری های مهم نیست و هیچ میلی به انجام فعالیتی ندارد. می توانیم بگوییم انگیزه درمان در افراد افسرده در موقعیت های مختلف بسیار مهم است. قطعاً یک مادر افسرده انگیزه بیشتری برای به سلامت رسیدن و احساس بهبودی دارد زیرا کودکان خود را می تواند در فضایی سالم تر بزرگ کند، در اینصورت یک مادر با میزانی از افسردگی می تواند به خود، کودک خود، آینده کودک و سلامت روان او کمک کند.