پیش از توضیح در مورد مراحل مختلف ترس در کودکان و درمان ترس غیر طبیعی در کودکان باید بدانیم که ترس یک غریزه طبیعی است که از همان بدو تولد در انسان وجود دارد. اما بین ترس، استرس و اضطراب تفاوت وجود دارد. همچنین ترسی که در عملکرد زندگی ما موثر باشد به نوعی اختلال فوبیا نام دارد که بهتر است درمان شود.
ابعاد مختلف ترس در کودکان
ترس کودک از حیوانات، ترس از تاریکی، ترس از غریبه ها نمونه ای از این سبک از ترس ها یا فوبیا است که والدین نمی دانند، چگونه رفتاری باید در مقابل این ترس ها داشته باشند. خیلی از آنها تلاش میکنند تا به کودک خود نشان دهند که ترس او موردی ندارد و هیچ جای ترس وجود ندارد. اما گویا هر چه بیشتر تلاش میکنند کودکشان در ترس خود مصمم تر میشود. در برخورد با چنین ترس هایی والدین در اولین گام باید دلایل آن را مشخص کنند.
تفاوت ترس طبیعی و غیر طبیعی
برخی از این ترس ها طبیعی بوده و لازم نیست والدین حساسیت زیادی در مورد آنها نشان دهند و برخی دیگر از ترس ها حالتی غیرطبیعی به خود می گیرند و بنا به دلایلی رخ میدهند که لازم است، رفع این ترس ها مورد توجه قرار گیرند. البته گاهی منشاء ترس کودک در خانواده است. ممکن است کودک ترس از یک مساله خاص را در محیط خانواده یاد گرفته باشد. مثلاً مادری که از عنکبوت میترسد این ترس خود را به کودک منتقل میکند. در حقیقت این نوع ترس بر اساس فرآیند یادگیری صورت میگیرد. چرا که والدین در بیشتر رفتارها الگو و سرمشق کودک هستند اما ترس های طبیعی و غیرطبیعی در کودک چگونه اند؟
ترس عادی و طبیعی در کودک
ترس، هنجار یا بخشی طبیعی از رشد کودک است. احساس و تجربه ترس، امری لازم و ضروری از فرآیند رشد کودک است که او را برای رویارویی با شرایط سخت و دشوار زندگی آینده آماده می کند. ترس می تواند یک تجربه انگیزشی مثبت ایجاد کند و در نتیجه منجر به اعتماد به نفس و توانمندسازی کودک گردد. در حقیقت، تجربه ترس حتی ممکن است کودک را برای رفتار در مسیری امن تر تحت تاثیر قرار دهد. مثلاً ترس از ارتفاع است ممکن است از بالا رفتن کودک بر روی اشیاء و مکان هایی که او ممکن است بیافتد، جلوگیری کند.
ترس های طبیعی کودک در سنین مختلف
تولد تا شش ماهگی
ترس از عدم امنیت، ترس از صداهای بلند و ترس از حرکات ناگهانی
هفت تا دوازده ماهگی
ترس از غریبه ها، ترس از صداهای ناگهانی و بلند، ترس از اشیای بلند با ظاهری ناآشنا
یک سالگی
ترس از جداشدن از والدین، ترس از افراد غریبه، ترس از صدمه و آسیب
دو سالگی
ترس از حیوانات بزرگ، ترس از مکانهای تاریک، ترس از اشیا بزرگ، ترس از صداهای بلند و ناآشنا، ترس از تغییرات ناگهانی
سه سالگی
ترس از اتاق تاریک، ترس از ماسک های چهره، ترس از حیوانات بزرگ، ترس از جداشدن از والدین
چهار سالگی
ترس از اتاق تاریک، ترس از صدا در شب، ترس از حیوانات بزرگ، ترس از مار و عنکبوت، ترس از جداشدن والدین
پنج سالگی
ترس از حیوانات وحشی، ترس از آسیب و صدمه دیدن، ترس از تاریکی، انسانهای بد و ترس از دست دادنوالدین.
ترس های غیرطبیعی در کودک
ترس گاهی به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود می آید از حالت عادی خارج میشود که تحت عنوان ترس های مرضی شناخته میشوند که هم کودک و هم اطرافیان او را آزار میدهند. برای چنین کودکان، برخورد با عامل و شرایط ایجاد کننده ترس به شدت ناتوان کننده بوده و معمولاً با عملکرد روزانه کودک تداخل می کند. این کودکان ممکن است علل ترس بی دلیل و بی منطق خود را درک نکنند.
نشانه های ترس مرضی کودک
ترسی شدید که بدون دلیل منطقی است، خارج از کنترل ارادی کودک است، برای مدت زمانی نسبتاً طولانی ثابت باشد، منجر به بیقراری و ناسازگاری کودک شود، منجر به فرار و اجتناب از شرایط و موقعیت ترس زا و گاه همراه با علائم جسمانی مانند سردرد، دل درد، عرق کردن، لرزیدنباشد. در مورد ترس های غیر عادی و شدید، کمک گرفتن از یک روانشناس کودک میتواند اثرگذار باشد. در ادامه به مثالی از ترس عادی و غیرعادی در کودکان اشاره می کنیم.
نمونه ای از ترس عادی
بن 6 ساله، در تخت با حیوانات مورد علاقه خود، تدی و آقای فیل در حال گوش دادن به یک داستان است تا برای خواب آماده شود. پس از اتمام آخرین خط از کتاب مورد علاقه خود، از مادر خود می خواهد که داخل گنجه و زیر تخت را برای اطمینان از نبودن هیولا بررسی کند. مادر او با کمال میل به درخواست او پاسخ می دهد و می گوید: «همه جا روشن است، بن! هیچ هیولایی اینجا نیست! نگران نباش، بن! من و پدرت در سالن پایین در اتاق هستیم» او سپس به بن یادآوری کرد که چراغ خواب را روشن کند وآرام چشمها را بسته و بخوابد. سپس می گوید، «بن، اگر شما احساس ترس از تاریکی داری، تدی و آقای فیل کنار تو هستند.» با این اوصاف، بن آرام می گیرد و به تدی و آقای فیل یادآوری میکند که هیچ چیز برای ترس وجود ندارد! سپس چشمهایش را به آرامی بسته و به خواب می رود.
نمونه ای از ترس غیر طبیعی
جک (10 ساله)، در بستر به داستان قبل از خواب که پدرش برای او می خواند گوش می دهد. جک از پدرش می خواهد که تا او به خواب نرفته چراغ را خاموش نکرده و از پیش او نرود. پدر به او اطمینان می دهد که «جک، هیچ چیز برای ترس وجود ندارد.» جک محکم خود را به عروسکش می چسباند و پدر او را بوسیده و با گفتن شب به خیر او را ترک می کند.
جک در بستر مدام با خود می گوید که هیچ چیز برای ترس وجود ندارد. اما پس از چند دقیقه او اضطراب زیادی را احساس می کند، کف دستش شروع به عرق کردن کرده و معده او شروع به درد گرفتن می کند. در نهایت، او از تخت پایین پریده و چراغها را روشن کرده و دوباره میخوابد، اما بعد از ساعتی بیدار شده و با ترس و اضطراب به اتاق والدین خود می رود و این امر تقریباً هر شب یک یا چند بار تکرار می شود.
مراحل مختلف ترس در کودکان
هر مرحله از زندگی ویژگی های خاص خود را دارد. هر چند که هر کودکی ویژگی های شخصیتی خاص خود را دارد و میتوان گفت که منحصر به فرد است اما گاهی کودکان احساسات، هیجانها و رفتارهایی از خود بروز می دهند که موجب ناراحتی و مشکلاتی برای اطرافیانشان می شوند.
بروز رفتارهای ناگهانی در رفتار کودکان مانند اضطراب، شب ادراری، بیقراری، ناخن جویدن، کم توجهی، مشکلات یادگیری، تغییر در خوردن و خوابیدن، افسردگی و گوشه گیری، عدم برقراری ارتباط با دیگراناز جمله مشکلاتی است که والدین را نگران میکند. گاهی این ترسها طبیعی است و در غالب کودکان دبستانی بروز می کند که جای نگرانی نیست. در ادامه به مواردی از این ترسها در سنین مختلف کودکان دبستانی اشاره می کنیم.
ترس های طبیعی به تفکیک سن کودکان و مراحل مختل ترس در کودکان
شش سالگی
ترس از تاریکی، ترس از تنهایی، ترس از رعد و برق، ترس از هیولا و ارواح
هفت سالگی
ترس از تاریکی، ترس از گم شدن، ترس از طوفان، ترس از تنها ماندن، ترس از ارواح، هیولا، جادوگران
هشت سالگی
ترس از افرادی مانند دزد، ترس از سلاح و تفنگ، ترس از تنها ماندن، ترس از حیوانات، ترس از هیولا و ارواح
نه سالگی
ترس از تاریکی و تنها ماندن، ترس از گم شدن، ترس از تصادف و آسیب دیدن، ترس از تنها ماندن و از دست دادن والدین
ده سالگی
ترس از افراد ناشناس و آسیب زننده، ترس از خواب های وحشتناک و کابوس، ترس از تنبیه شدن
یازده سالگی
ترس از تنها ماندن، ترس از کابوس های شبانه، ترس از آسیب دیدن توسط افراد ناشناس، ترس از بیمارشدن
دوازده سالگی
ترس از تنبیه شدن توسط معلم یا والدین، ترس از تاریکی، ترس از تنها ماندن، ترس از ترک شدن توسط والدین، ترس از امتحان و نمره.
ترس های رایج در کودکان با توجه به جنسیت کودک متفاوت است، ترس های معمول در پسران بیشتر شامل: ترس از عنکبوت، ترس از شکارچیان، ترس از صدمه دیدن توسط ماشین، ترس از مار، ترس از دزد، ترس از تاریکی، ترس از خواب های ترسناک و کابوس، ترس از اعمال پزشکیاما ترس های معمول در دختران بیشتر شامل: ترس از عنکبوت، سوسک و حشرات، ترس از مردن والدین، ترس از ربوده شدن، ترس از تاریکی، ترس از فیلمهای ترسناک، ترس از رعد و برق، ترس از هیولا و ارواح، ترس از تنها خوابیدن و ترس از اشتباه کردن و تنبیه شدن است.
علائم ترس های دوران کودکی را میتوان در قالب سه علامت خلاصه کرد، پاسخ ترس از طریق سیستم های شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری شامل علائمی است که به طور معمول در کودکان در شرایط هراس انگیز بروز می کند و شامل:
علائم شناختی ترس کودک
علائم شناختی ترس علائمی در کودک است که شامل اظهاراتی در مورد احساس ترس (من احساس ترس میکنم)، خودگویی منفی (من نمی توانم مدرسه بروم) و پیش بینی آسیب از اشیا یا موارد ترسناک (پرنده به من نوک خواهد زد).
علائم فیزیولوژیکی و جسمانی ترس کودک
علائم فیزیولوژیکی و جسمانی ترس در کودک شامل: افزایش ضربان قلب، عرق کردن، خشکی دهان، تهوع، لرزش، تکان دادن، سردرد، دل درد و تغییرات در تنفس.
علائم رفتاری ترس کودک
علائم آشکار رفتاری ترس شامل: اجتناب و یا فرار از موقعیت هراس انگیز، هنگامی که اجتناب و فرار امکان پذیر نیست، کودکان ممکن است کج خلقی نشان دهند، مسدود کردن و پوشاندن چشمها، خوردن انگشت شست، داد و فریاد، چسبیدن به پدر و مادر، اختلالات خواب از جمله ناتوانی در به خواب رفتن، از خواب پریدن و بیش از حد خوابیدن
علائم ترس و استرس در کودکان دبستانی شامل
علائم جسمانی ترس و شکایاتی مانند دل درد و سردرد نشان می دهد که کودکان تحت ترس یا استرس هستند و والدین این دردها را بیش از یک بیماری جسمی می دانند. این مشکل چیزی نیست که کودک آنرا از خود ساخته باشد. کودکان به وسیله سردرد و دل درد می خواهند از چیزی فرار کنند اما گاهی این یک مشکل واقعی است و می تواند راهی باشد برای اینکه آنها خود را با استرس ها تطابق بدهند. اگر این علائم ادامه دار و جدی باشد لازم است تا والدین گرامی حتماً با یک روانشناس کودک مشورت کنند.
منفی بافی و دروغگویی
گاهی منفی بافی و دروغگویی کودکان ناشی از ترس و هراسی پنهانی است. مثلاً کودک به دلیل ترس از تنبیه شدن و عواقب راستگویی به دروغ پناه می برد که در این مورد والدین باید از هرگونه اقدام شتابزده و ناهنجار و تنبیه کردن کودک پرهیز کنند. راه مقابله با این مسئله این است که والدین بدون اینکه دروغ کودک را تائید کنند آنرا بزرگ نکنند و به او بگویند اگر اینطور بود خیلی خوب بود. به این طریق والدین نه دروغ را قبول کرده اند و از طرفی احساسات او را نیز سرکوب نکرده اند و به این وسیله والدین و کودک می توانند بیشتر با هم صحبت کنند.
محرومیت و خجالتی بودن و عصبانیت افراطی
همه ما تقریباً با اخلاق بچه ها آشنایی داریم، همه بچه ها با یک سرعت بالغ نمیشوند. بعضی از بچه ها در پذیرش بعضی از چیزها کند هستند. گاهی عصبی بودن یا خجالتی بودن کودک ناشی از نوعی ترس و نگرانی است. مثلاً ترس از غریبه ها او را دچار خجالتی بودن افراطی می کند.
اگر فرزند شما زود عصبانی شده و پرخاشگری می کند و زودتر از بقیه آشفته می شوند، به آنها کمک کنیم تا راهی برای تخلیه هیجانات و ترس های خود پیدا کند. اگر کودک ما بعد از مدرسه نیاز به تحرک دارد، به او پیشنهاد ورزش کنیم. اگر فرزند ما نیاز به آرامش دارد به او توصیه کنیم به موسیقی گوش دهد. سعی کنیم از کودکانمان سؤال کلی نپرسیم بلکه با آنها بیشتر صحبت کنیم.