راهکارهای مفید برای خاطرات تلخ زندگی در گذشته گاهی می تواند بسیار بسیار سخت باشد، زیرا تبدیل به تروما و اختلال PTSD می شود. پس در ابتدا باید شدت و مدت این گونه خاطرات تلخ مشخص شود. خاطرات تلخ زندگی دقیقا آن بخشی از زندگی گذشته هر فردی است که میتواند لحظه ها و روزها درگیر آن باشد، در سخت ترین شرایط زندگی به آنها فکر و مرور کند و همچنین در ساده ترین، راحت ترین و خوشحال ترین شرایط زندگی نیز آن خاطرات به فرد هجوم آورند و دست از ذهن او برندارند.
اما نکته مهم در این است رویکردهای مختلف روانشناسی برای خاطرات تلخ گذشته راهکارها یا درمان های خاص خود را دارند. از رویکرد های CBT گرفته تا رویکرد موج سومی ACT که با زجر کار دارد و درمان وجودی یا اگزیستانسیالیست که با عمق موضوع و ریشه آن کار دارد. نمیتوان منکر این شد که کسی در زندگی خود خاطره تلخی ندارد که از مرور آن احساس ناخوشایندی به او هجوم نیاورد.
راهکارهای مفید برای خاطرات تلخ زندگی در گذشته
نکته مهم در مرور خاطرات تلخ است. در واقع هر چیزی را که در گذشته اتفاق افتاده و در زمان اکنون دستآوردی برای ما ندارد و نمیتوانیم آن را فراموش کنیم، میتوان در گوشه ایی از ذهن جای داد اما به مرور آن نپرداخت. این اولین و ساده ترین راهکار ممکن برای خاطرات تلخ است که به نوعی در احساسات عمیق، فرار از احساسات نیز محسوب میشود.
زمانی که هیچ چاره ایی نداریم و مدام درگیر خاطره تلخی میشویم که ما را در زندگی فلج میکند، احساس غم بطور مداوم برایمان تکرار میشود و شرایطی برای مراجعه به روانشناس نداریم که از خاطرات تلخمان با او صحبت کنیم. میتوانیم مطمئن باشیم هر کسی خاطره تلخی در زندگی دارد و تنها ما نیستیم که درگیر چنین احساساتی هستیم اما اکنون با مرور این خاطره چه دستاوردی خواهیم داشت؟ حال بهتری را تحربه میکنیم؟ احساس سبکی میکنیم؟ میتوانیم با اطرافیان معاشرت بهتری داشته باشیم؟ قطعا پاسخ این سوالات خیر است.
پس این خود ما هستیم که با خودمان میتوانیم در هر موردی که روانمان را تحت تاثیر فرار میدهد تا حدی کنار بیاییم. از خودمان سوال بپرسیم و خوب و بد هر ماجرایی را متوجه شویم و پس از آن خود را مشغول فعالیت هایی کنیم که از آن فضای غمگین و تکرار و مرور آن لحظه جدا شویم.
کارهای خیر
فعالیت های خیرخواهانه و تلاش برای افرادی که نیازمند محبت هستند، به نوع عمیقی میتواند ما را از احساسات ناخوشایند به خود و خاطراتمان دور کند. اینکه بتوانیم خود با هر رنجی، وسیله ایی برای آرامش فردی دیگر باشیم، بخشی از احساسات ما را تلطیف میکند و درونا دچار آرامش میشویم.
رهایی از خاطرات گذشته
اگر بخواهیم به طرز مثبت تری به این نگرش نگاه کنیم و آن را فرار از خاطرات و گذشته ندانیم، میتوانیم نام «تغییر نگرش» بر او گذاریم. یکی از مهمترین افدامات هر روانشناسی بر روی هر مراجعی، ایجاد نگرش جدید و تغییر در نگرش های پیش از درمان اوست. شاید برای رهایی از خاطرات گذشته بهتر باشد که آن را تحلیل کردو بهترین رویکرد برای این کار رویکرد وجودی است.
در واقع به آن دلیلی که هیچ خاطره ایی فراموش نمیشود یا از ذهن پاک نمیشود و ممکن است هر لحظه به سراغمان آید، تنها و مفیدترین راهکار مواجه با این دست از احساسات، تغییر نگرش است.
آیا امکان تغییر نگرش به تنهایی وجود دارد؟
اما تغییر نگرش دستاوردی نیست که فرد دچار چالش به تنهایی بتواند به آن دست پیدا کند و قطعا نیازمند راهنمایی و مشاوره گرفتن از یک روانشناس و یا روانکاو بامهارت است که بتواند خود را از سالها رنج، سختی و خاطرات تلخ رها کند و احساسات خود را به نحوی ملموس تر و بدون هیچ عذاب و واکنشی ابراز کند.
خود سرزنشی نکنیم
باید بدانیم هر آنچه که به ما گذشته، شرایطی بوده که ما در آن قرار گرفته ایم و پیش از آن هیچ توانی در تغییر آن نداشته ایم و یا اگر توان تغییر آن را داشته ایم، تصمیماتی گرفته ایم که پیش از آن در شرایط فوق میتوانسته بهترین تصمیم به نظرمان آبد. پس سرکوب خود، دلخوری از خود، اطرافیان و محیط تنها ما را موجودی مفلوک تر و بی دست و پا تر جلوه میدهد.
راهی برای سعادتمند شدن
بهتر آن است که به دنبال راهی برای سعادتمند شدن باشیم و احساساتی از سرخوشی و رضایت را دنبال کنیم تا اینکه مدام به دنبال مقصر در گذشته، حال و آینده بگردیم اما ضرورتاً برای هر تجربه جدیدی، تغییر نگرشی و یا ایجاد فضای جدید ذهنی نیازمند مشورت با مشاور روانشناس و یا روانکاوی هستیم که در کنار او قدم به قدم درمان و بهبود و احساسات خوشایند را تجربه کنیم.