چرا همسرم مرا کتک میزند؟ اینکه چرا همسری شریک زندگیش را کتک می زند می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. مانند؛ (رسم های سنتی، اختلالات شخصیت، عزت نفس کم همسر، اختلالات جنسی، مشکلات روحی، اعتیاد و بسیاری از موارد دیگر). اما چه راهکارهایی برای جلوگیری از کتک زدن همسر وجود دارد؟ در ادامه به آن پرداخته ایم.
جهانی بودن خشونت علیه زنان
طبق آمار جهانی در بیشتر موارد خشونت و آزار مردان عیله زنان ثبت شده است. در واقع مسئله خشونت های خانگی، همسر آزاری و کتک زدن زنان تنها معطوف به کشورهای جهان سوم و غیر صنعتی نمی باشد، بلکه در تمام نقاط جهان و همچنین کشورهای اروپایی و آمریکایی خشونت علیه زنان و کتک زدن زنان به وسیله شوهرانشان وجود دارد.
آمار و ارقام
طبق آمار و ارقام خشونت و کتک زدن زن ها توسط شوهرانشان در شهرهای تهران، خراسان رضوی و اصفهان بیشترین آمار را داشته است. همچنین همسر آزاری در سال ۹۵ در شهر تهران ۱۷۰۸۳ مورد بوده است و همچنین آمار بیان میکند در سال ۹۴ نیز همسر آزاری در شهر تهران اولین رتبه را نسبت به باقی شهرها در ایران داشته است. به همان میزان در شهرهای بوشهر و ایلام کمترین گزارش و آمار را برای همسر آزاری در سال ۹۴ داشته است که به ترتیب ۱۸۹ تماس و ثبت برای شهر بوشهر و ۲۳۶ ثبت برای شهر ایلام را داشته است.
معنا و دلیل همسر آزاری
همسر آزاری در واقع کتک زدن همسر، ضرب و شتم همسر که در بیشتر مواقع کتک خوردن زنان به وسیله مردان است، نامیده می شود. دلایل اصلی که برای همسر آزاری مشهود است، به غیر از دلایل اخلاقی و فرهنگی یک دلیل واضح به نام دلیل اقتصادی دارد. در واقع به هر میزان که شرایط اجتماعی و اقتصادی سخت تر و بغرنج تر باشد، مردم و مخصوصاً مسئول یک زندگی در این شرایط سخت تحمل رنج و مسئولیت بیشتری داشته باشد، قطعاً فشار روانی نیز به همان میزان بیشتر خواهد شد.
ارتباط شرایط کاری خوب با کتک خوردن همسر
فرض کنید در یک شهر زندگی می کنید که هر روز صبح کار مشخصی با درآمد مشخصی دارید و بدون اضطراب و رنج روزهای خود را می گذرانید، قطعاً در چنین شرایطی کتک زدن و آزار دیگران و اطرافیان برایتان تعجب آور و سخت خواهد بود. از این رو باید بدانیم که ضعف های اقتصادی، تحمل شرایط سخت مالی، بدهی های فراوان و تلاش برای فراهم کردن سطحی ترین نیازهای زندگی باعث حجم زیادی از فشار روانی می شود که در آن صورت اولین و قابل دسترس ترین راه تخلیه روانی بر روی شریک زندگی است.
دلایل فرهنگی همسر آزاری
یکی دیگر از دلایل مهم همسر آزاری فرهنگ و آنچه که به واسطه فرهنگ و آموزش فرهنگی به افراد در جامعه القا می شود است. در هر جامعه ایی که یک مرد نقش پر رنگ تر و مرد سالارانه ای داشته باشد، بر اساس یافته ها و دریافتی های خود از دوران کودکی و نوجوانی قطعاً این بینش را پیدا می کند که به واسطه قدرت نمایی و زورگویی می تواند در مواردی همسر خود را کتک بزند و خود را به او و اطرافیان ثابت کند.
القای اشتباه
البته که چنین دلایلی ریشه در فرهنگ ضعیف و نادرست اجتماعی دارد و اگر بخواهیم نگاه انسانی به جریان کتک زدن و کتک خوردن داشته باشیم، در واقع هیچ انسانی لایق چنین رفتار سخیفی نمی باشد. بنابراین یافته های فرهنگی غلط و نادرست می تواند این القای اشتباه را نیز به همراه داشته باشد.
چرا همسرم مرا کتک میزند؟
قدرت نمایی بیمارگون
قدرت نمایی بیمارگون ریشه در فرهنگ و اجتماعی دارد که به اشتباه این تصور غلط و بی اساس را بر روی ذهن فرد جا می اندازد که برای اثبات خود و یا همچنین بیان برتری خود و یا از بین بردن هر تنشی لازم است به صورت بیمارگون این رفتار را انجام بدهد و قدرت جسمانی خود را ثابت کند.
سادیسم و یا دیگر آزاری
سادیسم نوعی اختلال روانی است که به واسطه این اختلال و بیماری روانی فرد احساس می کند اگر به فرد دیگری که در این مورد همسر می تواند باشد، آزار و آسیب برساند احساس آرامش می کند و میل به انجام رفتارهای مخرب و آسیب رسان دارد که می تواند در مواردی حتی به زد و خوردهای طولانی و یا مرگ نیز منجر شود.
نداشتن مهارت های ارتباطی و کلامی
مهارت های ارتباطی به معنای ایجاد برقراری ارتباط بین دو نفر به ساده ترین و ممکن ترین شکل آن که آسیب کلامی و یا دلخوری آن در کمترین حد باشد و همچنین افراد بتوانند منظور و مفهوم حرف خود را نیز به بهترین شکل بیان کنند. از این رو ارتباط های کلامی و رفتاری نیازمند نوعی آموزش و مهارت است که به واسطه آن افراد شبیه انسان های اولیه با یکدیگر رابطه برقرار نکنند و در صورت بروز خشم خود به یکدیگر حمله نکنند و به یکدیگر آسیب نرسانند.
دستاوردهای رشد و پیشرفت
در واقع یکی از دستاوردهای رشد و پیشرفت، رساندن بهترین مفهوم در ارتباط های کلامی است که بتواند بار احساساسی بالایی را نیز در بر بگیرد. در واقع وقتی ناراحت، خشمگین، عصبانی، شاد و هیجان زده هستیم، بتوانیم در غالب کلمات تمام احساس خود را به نحوی بیان کنیم که دیگران بتوانند از احوالات ما درک پیدا کنند.
زندگی پر از رنج گذشته
اگر به گذشته افرادی که مدام در حال پرخاشگری، توهین و تحقیر دیگران هستند نگاهی بیندازیم، بی شک آن ها را در رنج عمیقی خواهیم دید که دستاورد، کتک خوردن ها، تحقیر شدن ها و نادیده گرفته شدن ها است.
اهمیت دوران کودکی و ارتباط آن با کتک زدن همسر و تحقیر کردن آن
اگر کودکی در محیطی نا امن که پر از خشم، توهین و تحقیر است بزرگ بشود و یا همچنین در دوران نوجوانی و بزرگسالی در محیطی نا امن که تجاوز، زورگویی و نادیده گرفته شدن اولین دستاورد آن باشد قرار گرفته باشد، بنابراین چه انتظاری می توانیم از چنین فردی داشته باشیم که بیشترین لحظات زندگی خود را در آسیب و رنج گذرانده است.
انتقام در ناخودآگاه
از این رو چنین افرادی خود دستاورد رنج هایی هستند که به واسطه دیگران و محیط نا امن به آن ها القا شده است و همان درد و رنج و آسیب ها را خود به دیگران انتقال می دهند. از این رو چنین افرادی هیچ توجیهی به جز دردها و آسیب های خود ندارند و بهترین روش برای کمک به آن ها، راهکارهای درمانی و مشاوره های روانشناسی هستند.
در خود ماندگی در افرادی که کتک میخورند
نکته مهم در اینجا به غیر از کسانی که همسران خود را کتک می زنند، همسرانی که کتک میخورند هستند. قربانی شدن و ماندن در نقش قربانی و یا به اصطلاحی در خود ماندگی، یکی از اختلالات رفتاری و شخصیتی است که فرد قربانی خود را محکوم به چنین شرایطی می داند و اینگونه فکر می کند که راهی به جز تحمل این رنج و تحمل آسیب های این چنینی ندارد و باید بسوزد و بسازد.
وسیله ای به نام کودک
معمولاً چنین افرادی کودکان و یا نزدیکان خود را دلیل درخود ماندگی خود می دانند و بیان می کنند من به خاطر کودکانم ماندم و این زندگی را تحمل کردم. در واقع باید به راحتی بیان کنیم که درخودماندگی و تحمل رنج های اینچنینی یک ضعف شخصی است و هیچ کودک، دوست و اطرافیانی مایل نیستند که با دلایل سطحی اینچنینی کسی را در رنج کتک خوردن و تحمل یک زندگی خفت آور ببینند.
راهکارهای مقابله با کتک زدن همسر
از اولین و مهمترین راهکارها کمک گرفتن از مشاور حقوقی است. در دومین گام کمک گرفتن از یک روانشناس خانواده یا مشاور زناشویی می تواند کمک کننده باشد. بنابراین بهتر است در این مسیر به جای پیدا کردن دلیل و توجیه، به بررسی خود و نوع زندگی و ماندن در آسیب خود بپردازیم تا بتوانیم راه و روش صحیح تری را برای زندگی خود و کسانی که به ما وابسته هستند، پیدا کنیم. در واقع باید بدانیم کودکانی که در خانواده هایی از این دست رشد پیدا می کنند آسیب هایی چندین برابر کودکانی میبینند که والدینی قربانی و درخود مانده نداشته اند و مسئولیت رفتار خود را پذیرفته اند و به دنبال بهبود شرایط قدم برداشته اند.
کمک گرفتن از مشاور خانواده یا زوج درمانگر
یک متخصص سلامت روان در حوزه سلامت روان می تواند به شما کمک کند تا مشکلاتتان را بهتر بشناسید و همچنین از سلامت روان همسرتان اطمینان حاصل کنید. ممکن است همسرتان به کمک جدی یک روانشناس احتیاج داشته باشد و بتواند پس از طی کردن دوره روان درمانی، تغییرات جدی در زندگی خود ایجاد کند و از سلامت روان کامل برخوردار شود. همچنین زنانی که تحت خشونت های خانگی شدید از سمت همسر خود بوده اند ممکن است مشکلات جدی مثل اضطراب، افسردگی یا دیگر اختلالات خلقی را تجربه کنند. در هر صورت، یک متخصص سلامت روان می تواند به این افراد کمک ویژه ای برساند.