تفکر عملی ذهنی است و هنگام روبه رو شدن انسان با مساله ای که خواستار حل کردن آن است مطرح می شود. تلاش ذهن برای حل مساله را تفکر می نامند. داشتن توالی منطقی در جریان تفکر و حتی انحراف های گاه به گاه که لغزش های فرویدی نیز خوانده می شود حاکی از طبیعی بودن این جریان است. اختلالات تفکر به تنهایی قابل تشخیص نیستند بلکه اختلالات تفکر خود یکی از اختلالات شناختی هستند. اختلال در تفکر بر توانایی فرد در تولید گفتار، نوشتار و رفتار منطقی تاثیر می گذارد. این یک اختلال در سازمان و بیان فکر است و روند فکر کردن را مختل می کند. اختلال در تفکر باعث گفتار و رفتار ناسازگار، غیر منطقی و مشکل ساز می شود.
اختلال تفکر صوری
اختلال تفکر صوری به هم ریختن شکل یا ساختار اندیشه است. این اختلال که به آن تفکر بی نظم نیز گفته می شود باعث به وجود آمدن بی نظمی در گفتار می شود که به عنوان اصلی ترین ویژگی اسکیزوفرنی و سایر روان پریشی ها شناخته می شود. این اختلال همچنین با مواردی از جمله: اختلالات خلقی، زوال عقل، جنون و بیماری های عصبی همراه است.
اختلال تفکر صوری نوعی اختلال در شکل تفکر است تا اینکه اختلال در محتوای فکر که شامل توهمات و اوهام می باشد. اختلال تفکر صوری یک علامت رایج و اصلی یک اختلال روان پریشی است و ممکن است به عنوان نشان شدت آن و پیش بینی هشدار دهنده آن دیده شود. تفاوت عمده ای که بین روان پریشی و دیگر اختلالات تفکر وجود دارد این است افراد روان پریش آگاهی یا نگرانی کمتری در مورد تفکر بی نظم را نشان میدهند، در حالی که افراد دچار سایر اختلالات، آگاهی و نگرانی از عدم توانایی صحیح فکر کردن را نشان می دهند.
علائم اختلالات تفکر
- گفتار نامتعارف: استفاده از کلمات به شکل غیر معمول و خاص.
- گفتار تحت فشار: گفتار دشوار و رمزگشایی سریع.
- گفتار حواس پرت کننده: مشکل در تمرکز بر روی یک موضوع یا وقفه های مکرر در اندیشه فرد.
- گفتار محوری: استفاده از گفتار بیش از حد غیر مستقیم که هرگز به نقطه ای نمی رسد.
- فقر گفتاری: کلمات محدود و کم، مبهم و غیر قابل فهم.
- گفتار ناهماهنگ: قرار دادن کلمات نامربوط به هم در کنار یکدیگر.
درمان اختلال تفکر
یک اختلال عملکرد فکر می تواند زندگی روزمره فرد را دچار مشکل کند. اختلالات تفکر بر شغل، روابط عاطفی و دوستانه تاثیر منفی دارد. درمان این اختلال با مدیریت کردن علائم آن میتواند به داشتن زندگی سالم و پر بار کمک کند.
همچنین استفاده از داروهای تثبیت خلقی که توسط پزشک تجویز میشود میتواند مفید باشد. بهترین روش درمان برای بیماران دچار اختلالات تفکر، کمک از یک درمانگر و روانشناس ماهر است. در روان درمانی، درمانگر میتواند با بررسی مسائل عاطفی و رفتاری علت اختلالات تفکر یا علت تشدید آن را بررسی کند، به همین خاطر شرکت در جلسات روان درمانی برای این افراد مفید است. این نوع درمان به کیفیت زندگی شخصی که به اختلالات تفکر مبتلاست کمک میکند و ممکن است بخشی از یک روند درمانی مشترک باشد.
اغلب اوقات اعضای خانواده به روان درمانگر مراجعه می کنند چون ممکن است شخص مبتلا متوجه بیماری خود نباشد اما، اطرافیان او متوجه حالات گفتار و تفکر غیر منطقی او شوند. در مواردی که افکار غیر منطقی و اختلال تفکر به ایمنی ارتباط پیدا کند، مثلاً شخص مبتلا، رفتاری ناایمن را ایمن بداند و باعث رفتار پرخطر برای خود و اطرافیانش شود، نیاز به بستری و کمک روان پزشک آشکار می شود.
اختلالات فکری
اختلالات فکری شامل اختلال در نوع تفکر، اختلال در محتوای تفکر و اختلال در فرم تفکر هستند.
اختلال در نوع تفکر
به طور کلی دو نوع تفکر را میتوان مطرح کرد: 1. تفکر انتزاعی2. تفکر عینی. تفکر بزرگسالان از نوع انتزاعی و تفکر کودکان عینی است. در برخی موارد اختلالات مانند جنون افکار فرد دوباره به تفکرات عینی برمی گردد، یعنی دوباره مانند کودکان تحلیل و فکر می کند. بهترین روش تشخیص اینگونه اختلالات استفاده از ضرب المثل هاست. فردی که دچار این اختلال است نمی تواند مفهوم و معنای ضرب المثل ها را متوجه شود و به نوعی شبیه افراد عقب مانده ذهنی رفتار می کند.
اختلال در محتوای تفکر
این اختلال مربوط می شود به سرعت تفکر. در این اختلال بیان و جریان افکار به شیوه غیر منطقی است. این اختلال خود شامل: 1. کندی افکار 2. پرش افکار 3.فشار تکلم 4. حاشیه پردازی است.
اختلال در فرم فکر
از اختلالات در فرم تفکر میتوان تفکر اوتیستیک و تفکر غیر منطقی را نام برد. تفکر غیر منطقی با واقعیت مرتبط نیست. در تفکر اوتیستیک نیز موضوع تفکر بیش از حد خصوصی و مربوط به دنیای خود شخص است.
اختلالات محتوای فکر
میتوان گفت مهمترین اختلال در محتوای فکر اختلالات هذیانی است اما اختلالات بسیار دیگری هم وجود دارد.
هذیان
هذیان به معنای عقیده و فکر غلطی است که در بیمار وجود دارد و او شدیداً به آن معتقد است. هذیان هماهنگ با هوش و زمینه فرهنگی بیمار نیست و با منطق اصلاح نمی شود. وقتی در زندگی واقعی چیزی که شخص خواهان آن است از او دریغ می شود او به هذیان و خیال پردازی روی می آورد تا توان مدارا با شرایط بد روحی و مشکلات زندگی را داشته باشد.
اختلالات هذیانی همیشه حالتی از بیماری روانی را دارند. افکار هذیانی را نمیتوان با بحث و جدل و حرف زدن منطقی حل کرد چون شخص اعتقاد حتمی به واقعی بودن این افکار دارد.
خود بیمار انگاری
نگرانی بیش از حد در مورد سلامت جسمانی در حالی که علائم فیزیکی و جسمی ندارد. دلیل آن به علت تعبیر غیرواقعی نشانه ها یا غیر طبیعی بودن احساس ها برمی گردد.
وسواس فکری
دوام بیمار گونه یک فکر که شخص در برابر آن مقاومتی ندارد. این وسواس با سعی منطقی قابل برطرف شدن نیست و همراه با اضطراب است. مانند افکار که مدام و ناگهانی به ذهن فرد می آیند و شخص توانایی در کنترل آنها ندارد.
وسواس عملی
در این اختلال فکری ناخوشایند، احساس بی ربط و استرس زا سراغ فرد می آید و فرد در نتیجه رنج ناشی از این فکر و چون فرد نمی تواند آن را بیان کند ناچار می شود که عملی خاص را دائماً تکرار کند. داشتن زمینه وراثتی و ژنتیکی در این وسواس تاثیر گذار است، یعنی اگر پدر یا مادری دچار وسواس عملی باشد، امکان اینکه آن را به فرزندانش منتقل کند وجود دارد. نمونه این وسواس را میتوان در کسانی دید که دائماً در حال تمیز کردن چیزی هستند اما باز فکر می کنند تمیز نشده است.
اشتغال فکری
تمرکز ذهن بر روی یک عقیده که گرایش عاطفی قوی به همراه دارد مانند: افکار پارانویید یا افکار انتحاری.
فوبیا
ترس بیمارگونه، بدون منطق، مقاوم و بیش از حد نسبت به محرک خاصی که باعث اجتناب شدید از آن می شود مانند: فوبیای حیوانات، فوبیای تاریکی.
تفکر اوتیستیک
تفکری که باعث قناعت میل های درونی می شود اما مطابق با واقعیت نیست. در این نوع تفکر افکار خودمدارانانه و خودشیفته است. این نوع اختلالات تفکر بر تصورات تمرکز دارد تا واقعیات عینی. شدیدترین حالت اوتیستیک، اسکیزوفرنی است که فرد از دنیای واقعی کنار کشیده و کاملاً در تصورات خود زندگی میکند. تفکر اوتیسم میتواند جهت داده شود و تفکر مناسب بدون قرار دادن مفاهیم در لغت، میتواند جهت دار و واقع بینانه باشد.
حاشیه پردازی در روانشناسی
در این اختلال بیمار قبل از ابراز عقیده به شرح صحبت های غیرضروری زیادی می پردازد. بیمار پاسخ سوالات را با شرح جزئیات زیاد و غیر ضروری میدهد چون به نظر آنها همه چیز مهم است بنابراین معمولاً بقیه را خسته می کنند اما بالاخره جواب سوال اصلی را می دهند. این اختلال بیشتر در بیماری های صرع، اضطراب و وسواس دیده می شود. این اختلال در بیماران اسکیزوفرنی نیز دیده می شود. در واقع حاشیه پردازی گفتار غیرمستقیمی است که با تاخیر در ادای مطلب همراه است اما بالاخره شخص از مبدا به مقصد می رسد.