مورچه ها ، حشرات Arthropoda ، برخی از پرجمعیت ترین حیوانات روی زمین هستند. بدن آنها برای مقاومت در برابر حمله ، جاری شدن سیل و حتی SWAT گاه به گاه در پیک نیک خانوادگی ساخته شده است. مانند همه حشرات ، اجساد مورچه ها به سه قسمت اصلی تقسیم می شوند: سر ، قفسه سینه و شکم.
سر
سر مورچه پایتخت حسی بدن آن است. مورچه ها دارای دو آنتن آرنج در نزدیکی جلوی سرشان هستند که از آنها برای بو کردن و لمس دنیای اطراف خود استفاده می کنند. بر خلاف سایر حشرات ، آنتن های مورچه ها به نصف خم شده اند. مورچه ها برای حفر ، حمل ، جمع آوری مواد غذایی و ساخت لانه از فک پایین یا فک خود استفاده می کنند. در مورد دید ، بیشتر مورچه ها دارای دو چشم مرکب برجسته هستند که حاوی صدها لنز هستند که برای تشکیل یک تصویر واحد در مغز ترکیب می شوند. با این حال ، آنها همچنین سه چشم ساده در بین دو چشم بزرگتر به نام Ocelli دارند که نور و سایه را تشخیص می دهند.
قفسه سینه
قفسه سینه ، که به آن مزوزوما نیز گفته می شود ، وسط بدن مورچه را تشکیل می دهد. قفسه سینه در پشت سر و جلوی شکم قرار دارد. این یک مرکز قدرتمند و عضلانی است. هر یک از شش پا متصل به مورچه ها به قفسه سینه وصل شده است. پاهای مورچه برای دویدن طراحی شده است. این موجود می تواند برای اندازه خود بسیار سریع کار کند. دو پنجه قلاب در انتهای هر پا به مورچه اجازه می دهد تا چنگ ، صعود و آویزان شود. ملکه ها و مردان نیز دارای بال های موقت برای پرواز هستند. با این حال ، آنها به طور کلی در طول یا بعد از جفت گیری پاره می شوند.
دم اسبرگ
دمبرگ یکی از قسمتهای بدن است که مورچه ها را از سایر حشرات متمایز می کند. دیگری آنتن آرنج است. بین قفسه سینه و شکم قرار دارد و امکان انعطاف پذیری مورچه ها را برای پیچاندن و دفن زیرزمینی فراهم می کند. این شبیه به عملکرد Hingelike یک کمر در انسان است.
شکم
شکم مورچه ها ، که به آن گواسترها نیز گفته می شود ، اندامهای حیاتی و تولید مثل خود را نگه می دارند ، از جمله قلبی که خون بی رنگ و یک سیستم گوارشی را که اغلب برای مجدداً استفاده می شود ، پمپ می کند. مورچه های کارگر گونه های خاص نیز برای تزریق زهر به دشمنان ، بر پشت شکم خود را حمل می کنند.
اسکلت خارجی
گرچه از نظر فنی یک قسمت بدن نیست ، اسکلت یک مورچه بخش مهمی از ساختار بدن وی است. یک قوه بندپا ، مورچه لباس زره پوش انواع دارد. اسکلت اسکلت مورچه ، یک پوشش سخت و ضد آب ، از ماده ای مبتنی بر گلوکز به نام کیتین ساخته شده است. اسکلت اسکلتی برای محافظت از عضلات ظریف و بافت نرم مورچه استفاده می کند.
جمعیت و رفتار
تقریباً تمام مناطق کرهٔ زمین به جز قطب شمال و قطب جنوب و مناطقی مانند جزایر دور افتاده و غیرقابل دسترسی، مورچه وجود دارد. مورچه به بیشتر محیطزیستهای زمین چیره گشتهاست و در بیشتر محیطزیستها توانایی زندگی دارد. این موجود ۱۵–۲۰٪ موجودات زندهٔ خشکیزی زمین را تشکیل میدهد. علت موفقیت آنها به زندگی اجتماعی، توانایی بالای انطباقپذیری و توانایی تغییر دادن محیط زیستشان و بهرهبرداری از منابع و دفاع از یکدیگر برمیگردد. انواع مورچهها به صورتهای مختلفی مانند زندگی انگلی و بردهداری، همزیستی مسالمت آمیز و … تکامل یافتهاند.
جامعهٔ مورچهها دارای سیستم تقسیم کار، ارتباط میان اشخاص و توانایی حل مشکلات پیچیده است. این تشابه با جوامع انسانی سالهاست که الهامبخش و موضوع مطالعات بودهاست.
خیلی از تمدنهای انسانی از مورچهها در مراسم مذهبی، تغذیه و موارد پزشکی سود میجویند. برخی از گونهها بخاطر نقشی که در کنترل زیستی آفتها ایفا میکنند بسیار ارزشمند هستند، هرچند توانایی آنها برای استفاده از منابع باعث تعارض آنها با انسانها شدهاست. آنها میتوانند به محصولات کشاورزی صدمه زده و وارد خانهها شوند.
دانشمندان تخمین زدند اگر مورچهها هم اندازهٔ انسان بودند، سرعت حرکتشان ۸۴ کیلومتر در ساعت بود؛ و همچنین مورچهها میتوانند ۱۰ برابر وزن خودشان جسم حمل کنند که اگر انسان این قدرت را داشت میتوانست ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلوگرم را به راحتی بلند کند.
ارتباط
مورچهها برای برقراری ارتباط با یکدیگر از فرومون (pheromone) استفاده میکنند. این سیگنالهای شیمیایی در مورچهها نسبت به سایر نازک بالان تکامل یافته تر است. همانند سایر حشرات مورچهها برای تشخیص بوی فرومون، از شاخکهای بلند و نازکِ متحرّک خود استفاده میکنند. مورچه به وسیلهٔ دو شاخک خود اطلاعاتِ لازم در مورد جهت و شدت بو را استخراج میکند. از آنجایی که اغلب مورچهها در روی سطح زمین زندگی میکنند، از سطح خاک برای بر جا گذاشتن رد فرومون استفاده میکنند تا دیگر مورچهها نیز بتوانند آن را دنبال کنند. در گونههایی که به صورت گروهی کاوش میکنند مورچهای که غذا پیدا میکند یک رَد فرومون در مسیر بازگشت به لانه برجای میگذارد و این مسیر به وسیلهٔ دیگر مورچهها دنبال میشود، پس از بازگشتِ مورچههای دیگر با غذا، این مسیر تقویت میشود. هنگامی که منبع غذا تمام میشود، دیگر رَد جدیدی توسط مورچهها، در مسیر بازگشت گذاشته نمیشود و بوی فرومون به آرامی محو میشود. این عمل باعث میشود که مورچهها با تغییرات محیط خود را هماهنگ کنند. بهطور مثال هنگامی که یک مسیر مشخص شده به سمت منبع غذایی توسط یک مانع سد میشود مورچهها مسیر را رها میکنند تا مسیر جدیدی پیدا کنند. اگر مورچهای موفق شود، رَد جدیدی بر جای میگذارد که شامل مسیر کوتاه تری به لانه میباشد. مسیرهای موفق به سمت منبع غذا به وسیلهٔ سایر مورچهها دنبال میشوند و مسیرهای بهتر تقویت میشوند تا در نهایت بهترین مسیر پیدا شود.
مورچهها از فرومون، تنها برای رَد یابی استفاده نمیکنند. هنگامی که یک مورچه آسیب میبیند از خود فرومونِ خطر ساطع میکند که باعث میشود مورچههای اطراف او در حالت تهاجمی قرار بگیرند و همچنین مورچههای بیشتری به آن منطقه جذب شوند. برخی از گونههای مورچه از فرومون خاصی به نام فرومونِ پروپاگاند استفاده میکنند که باعث میشود دشمنانشان دچار سردرگمیشوند و به یکدیگر حمله کنند.[۲] فرومون به وسیلهٔ ساختارهای زیادی تولید میشود که شامل غدد دوفور، غدد سمی و غدههای موجود در روده، دُم، روده راست، استرنم و درشت نی میشوند. فرومونها همچنین بین مورچههای لانه رد و بدل میشود این عمل به صورت ترکیب شدن فرومن با غذا و سپس انتقال دادن آن از طریق دهان مورچهای به مورچه دیگر صورت میگیرد.[۳] این به مورچهها کمک میکند که بفهمند چه وظیفهای باید انجام دهند. (بهطور مثال: جمعآوری آذوقه یا نگهداری از لانه).[۴] در گونههایی از مورچهها که دارای ملکه هستند هنگامی که تولید نوع خاصی از فرومون توسط ملکه متوقف شود کارگران ملکه جدیدی را انتخاب میکنند.[۵]چشم مورچهها نسبت به چشم انسان تعداد بیشتری عدسی دارند. شاخکها عضو مخصوص برای بویایی، لامسه، چشایی و شنوایی میباشد.