گیوه بافی، هنریه که خیلی اتفاقی باهاش آشنا شدم!
داستان از اونجایی شروع میشه که یک روز با نرجس و لادن تصمیم گرفتیم بریم پیاده روی.
مسیر ناهمواری بود، بعد از مدتی راه رفتن به شدت خسته شدم، نشستم روی یه تخته سنگ و کفش هام رو درآوردم.
همونطور که داشتم پاهای سرخ شده و ورم کرده ام رو ماساژ میدادم، نگاهم به نرجس و لادن افتاد. انگار نه انگار که از چند تا تپه گذشتیم.
ازم پرسیدم چیشده حدیث؟! چرا اینقدر زود خسته شدی؟! پاهام رو نشونشون دادم و گفتم :
شما چجوری این همه راه رو اومدین و خسته نشدین؟!
لادن خندید و کفشم رو تو دست هاش گرفت و گفت : بخاطر این ابوقراضه ست!
بعد به گیوه خودش و نرجس اشاره کرد و گفت:
میخوای بگم شوهرم از این گیوه ها برات بدوزه؟! میدونی که اهل کردستانه و شغلش همینه.
از مزیت گیوه بگم برات :
_ تو این فصل گرما، هم پاهات رو خنک نگه میداره هم مناسب مسیر ناهمواره
_ شیوه ای که تو زیرپارچه ای این گیوه ها استفاده میشه اونو با دوام میسازه پس خیالت راحت
_ کفه اش از لاستیک و چرم یا لته های به هم فشرده ست، که اونو با تخت آجیده میکنن!
_رویه اش از نخ کتان یا ابریشیمیه که با جوالدوز میسازه.
گفتم آفرین خوب بلدیا! خندید و گفت: داره بهم آموزش میده. خیلی دوست دارم یاد بگیرم.
دوباره نگاهی به گیوه هاشون انداختم و گفتم:
چه جالب، طرح های گیوه هاتون با هم فرق میکنه پس طرح و رنگ های مختلفی میتونه بسازه.
راستی لادن منم میخوام یاد بگیرم. میشه یکم آشنام کنی با گیوه بافی؟!
لادن خندید و گفت: حالا بیا ادامه ی پیاده روی رو بریم امشب توی تلگرام همه چی رو برات توضیح میدم.
شب که آنلاین شدم دیدم لادن کلی مطلب برام فرستاده و با حوصله همه چی رو توضیح داده
نوشته بود:
قبل از اینکه شروع کنم باید بگم که معمولا تخت گیوه کار مردونه ست، اما هر چی که لازمه رو میگم که آشنا بشی.
از ابزار کارهای گیوه بافی
یه قیچی بزرگ نیازه تا بتونی روار و چرم اضافی از ملکین رو ببری
یادته بهت گفتم توی ساختش از شیوه استفاده میشه تا گیوه با دوام و مقام باشه؟!
حالا برای سوراخ کردن این شیوه و برای اینکه بتونی نخ رو به راحتی عبور بدی به درفش نیاز داری که دو نوع داره :
_ سوزنی که بهش درفش قلاب دار هم میگن(قلاب دوزی)
_درفش نوگی که سوزن در آن قرار میگیره
حالا برای بریدن و کوچیک کردنش از کارد شیوه بری باید استفاده کرد.
یه کج کارد هم داریم که قسمت بیرونیش برنده ست و جالبه بدونی یه کلاه کج کارد هم داریم که که برای تراشیدن قسمت چرم گیوه به کار میره.
شفره هم شبیه کارده اما نوکش مثل کارد باریک نیست، این هم مسلما برای تراش اضافی ها به کار میره.
یه زیر کارد نیاز داری، تسمه هم بعضی وقت ها نیازت میشه راستی سوهان و مصقل هم برای تیزکردن این کاردها و قیچی ها لازمت میشه.
یه کنده هم لازمه، تا چرم رو روش بذاری و با مشته که یه وزنهی فلزیه صافش کنی، کنده معمولا از چوب درخت پسته وحشیه.
تا یادم نرفته بگم که به میخ هم نیاز داری برای کوبیدن جلو و عقب ملکی تا مقاومتش بیشتر بشه.
پشت پاشنه هم یه تکه نمد میذارن که بهش میگن ته تیرکی.
مهمترین ابزار گیوه بافی به نظرم قالبه
ملکین دوزها انواع قالب ها رو باید داشته باشن، گیوه ای که تنگ باشه رو قالب میکنن تا گشاد بشه.
در کل قالب برای جا باز کردن ملکی و شکل گیری و قالب گیریش به کار میره تا ملکی صاف دربیاد و کوچیک و بزرگ درنیاد.
انگوره هم خیلی ابزار مهمیه، انگوره برای اندازه گیری پا استفاده میشه.
زیر روار و روی قالب رو هم چغل میذارن که یه نوع چوبه.
وسیله ای که برای خود من خیلی جالبه میدونی چیه؟!
نمدان! سبد دست بافتیه که با یه پارچه ی نمدار سرش رو می پوشونن.
حالا میدونی چه کاربردی داره؟! روا و چرم و وسایل ملکی دوزی رو توش میذارن تا خشک نشن!
برای نمدار کردن چرم هم از تواُبی استفاده میشه.
با استفاده از گردنه ریسمان رو به شکل نخ درمیارن، برای پیچ دادن نخ های چند لایه و محکم کردنشون هم از چرخه استفاده میشه.
یه ظرف کتیرا هم میخوای، کتیرا رو توش میریزن و بعد از دوخته شدن ملکی، با یه چوب کتیرا رو دور چرم می مالن.
خیلی ازش تشکر کردم و پرسیدم:
چه موادی نیازه برای گیوه بافی؟!
لادن نوشت: کمرک، بغلک، کتیرا، گل گیوه، پاشنه، خاک انداز، ریسمان و درفش ملکین دوزی
گفتم چه اسم های جالبی، خیلی دوست دارم بدونم چی هستن.
لادن نوشت که: منم وقتی اولین بار شنیدم برام ناشناخته و جالب بودن، میای توی کارگاه و کامل آشنا میشی.
مثلا کمرک یه تیکه چرمه که ۲،۳ سانتی متر عرض داره و طولش باید به اندازه دور تا دور تخت کفش باشه.
خاک انداز هم تکه چرمیه که روی کمرک دوخته میشه یا مثلا گل گیوه یه سری قطعات خاکی سفید رنگه توی آب حلش می کنن و روی روار میکشن تا سفید بشه.
کتیرا هم باید اول ریخته بشه توی آب، وقتی مایع شد اون رو روی چرم ملکین میکشن تا پرزهای چرم رو بزنه کنار و نخ و چرم رو به هم بچسبونه.
نوشتم:
راستش فکر نمیکنم کسی این گیوه ها رو بخره، یعنی هنوز مشتری داره؟!
لادن نوشت : فراموش نکن که صنایع دستی همیشه طرفدارای خاص خودش رو داره، هرچقدر هم جامعه مدرن بشه و همه چیز کارخونه ای و ماشینی ساخته بشن، بازم صنایع دستی جایگاه خودش رو پیش مردم داره.
بعدش هم تو کدوم کفش رو میتونی پیدا کنی که به راحتی بندازیش توی ماشین لباس شویی و ۴، ۵ سالی هم دووم بیاره؟!
و کلی مزیت دیگه که مردم حتما با دونستنشون ترجیحش میدن به کفش های مصنوعی. شوهرم مزیت گیوه ها رو روی شیشه ی مغازه اش نوشته، خیلی ها با خوندن همین ها میان خرید میکنن.
نوشتم:
الان قیمت گیوه ی خودت چقدره؟! اصلا یکم از این شغل برام بگو
لادن نوشت: اوایل که همسرم خودش شاگرد بود، منبع درآمدش از همون دستمزد بود، بعدا که یاد گرفت و خودش استادکار شد، کارهاش رو میبرد مغازه های صنایع دستی میفروخت.
با کمک وام اشتغالزایی، کارگاهی راه اندازی کرد و کم کم بزرگترش کرد و افراد بیشتری رو مشغول به کار کرد.
بعدش هم یه مغازه اجاره کرد و خودش مشغول به فروش شد.
الان حتی کارهاش رو صادر میکنه به خارج از استان یا حتی کشور. کشورهایی که آب و هوایی مشابه آب و هوای ایران دارن معمولا از این گیوه ها استقبال میکنن.
بعضی وقت ها هم نمایشگاه برگزار میکنه، مخصوصا حوالی عید.
از قیمت گیوه ها هم بگم برات که از ۵۰ تا ۴۰۰ هزارتومنه.
معمولا هر گیوه هم دو روز وقت میبره ساخته بشه و هربافنده ۱۵ جفت در ماه میتونه گیوه تولید کنه.
خلاصه اینکه الان که دارم اینارو براتون می نویسم، یه دوره آموزشی ۴۵ روزه رو گذروندم قراره برم توی کارگاه دایی لادن مشغول به کار بشم.
خدا رو چه دیدین شاید شمایی هم که به طور اتفاقی این مطلب رو خوندین به گیوه بافی علاقه مند بشین و خیلی اتفاقی مثل من گیوه بافی بشه شغل مورد علاقه تون!