از مذاکرات وین خبری نیست! دلیل آن هم روشن است، آمریکایی ها خواهان بازگشت به برجام نیستند و...
از مذاکرات وین خبری نیست! دلیل آن هم روشن است، آمریکایی ها خواهان بازگشت به برجام نیستند و اروپا نیز توان اجرای تعهدات خود را در قبال توافق هسته ای با ایران ندارد.
مذاکرات وین چند هفته است به تعویق افتاده و با توجه به سکوت معنا داری که در فضای آن حاکم شده این برداشت می شود که نتیجه آن روشن است و در واقع ایران خود را معطل وعدهها و قول های پوچ اروپا و آمریکا نکرده و به اجرای تصمیمات و اقدامات خود ادامه می دهد.
حتی سفر انریکه مورا هماهنگ کننده مذاکرات وین به ایران نیز یک اتفاق مهم نیست و تنها بهانه ای برای نشان دادن این وجهه است که اروپا همچنان خواهان مذاکره و توافق است.
آمریکا نیز با وجود دولتی ضعیف که رئیس جمهوری پیر و فرتوت دارد و هر بار گاف های مستهزئی از او سر می زند، مقبولیت دولت آمریکا را زیر سئوال برده است. آمریکایی ها با برجام قرار نبود باعث رونق اقتصادی، آن هم با آزاد کردن دارایی های توقیف شده ایران و گشایش در داد و ستد و مبادلات بانکی شوند، بلکه آن را ابزاری می دانستند برای فشار و تهدید بیشتر تا به دیگر اهداف خود دست یابند. حتی آمریکا در پی پذیرفتن ایران هسته ای هم نبود، در واقع آمریکا و اروپا هیچگاه فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند.
بن بست موجود در مذاکرات وین که اکنون دیده می شود، بن بستی است که سال ها است وجود دارد. این بن بست تازه نیست، از همان زمان که مذاکرات سعد آباد با تروئیکای اروپا وجود داشت، بن بست نیز تعبیه شده بود.
با وجودی که میان ایران و تروئیکای اروپایی توافق شده بود، آمریکا بازی را به هم زد و اروپا نیز در تبعیت از آن از توافقی که با ایران انجام داده بود خارج شد و پس از آن با دستور رهبر انقلاب، پلمب مراکز هسته ای که برای راستی آزمایی و حسن نیت ایران انجام شده بود برداشته شد.از دهه ۸۰ تا کنون مذاکرات هسته ای ایران ادامه دارد و در هر مقطعی نیز مانع اصلی آمریکا بوده است. اکنون نیز ایالات متحده گرچه خود را مشتاق بازگشت به برجام نشان می دهد؛ اما در طول این مدت، گام مثبتی برای احیای برجام برنداشته در حالی که ایران با حضور در مذاکرات وین حسن نیت خود را به اثبات رساند.
آمریکا به خاطر خوی ابرقدرتی که باعث سیاست استعماری و استکباری او است، قرار نیست پایبند به اصول و قوانین بین الملل یا پیمان ها باشد. تنها را وادار کردن آمریکا به تمکین در قبال قوانین بین المللی و پیمان ها، قدرت افزایی است.
جمهوری اسلامی ایران با تولید قدرت توانسته تا ایالات متحده را از رسیدن به برنامه ها و اهدافی که در سر داشت محروم کند. افزایش فعالیت هسته ای صلح آمیز و رسیدن به علم و تکنولوژی و بهبود شرایط اقتصادی که با اجرای طرح جراحی اقتصادی دولت آغاز شده، توانایی ایران را بالا می برد و به همین خاطر قدرت چانه زنی را نیز افزایش می دهد.
اروپا نیز به خاطر نداشتن استقلال سیاسی و وابستگی شدید به آمریکا، نمی تواند مستقل عمل کند به همین خاطر سفر مورا به ایران را نمی توان بارقه ای برای ادامه مذاکرات دانست. ایران سختی های تحریم های اقتصادی را پشت سر گذاشته و به سراشیبی این راه رسیده است.
شرایطی که در جنگ اوکراین ایجاد شده، زمینه همکاری های بیشتر ایران با روسیه و چین را افزایش داده و باعث نزدیک تر شدن سیاست ها و منافع میان این سه کشور شده است که در پی آن باعث خواهد شد تا دیگر کشورهای همسو نیز وارد مثلث ایران، روسیه و چین شوند.
آنچه مسلم است، از برجام آبی برای ایران گرم نمی شود و این مسئله از سوی مسئولین و مردم نیز به باور رسیده است ضمن آن که طولانی شدن مذاکراتی که به نتیجه نمیرسد ان را فرسایشی می کند.
حتی سفر انریکه مورا هماهنگ کننده مذاکرات وین به ایران نیز یک اتفاق مهم نیست و تنها بهانه ای برای نشان دادن این وجهه است که اروپا همچنان خواهان مذاکره و توافق است.
آمریکا نیز با وجود دولتی ضعیف که رئیس جمهوری پیر و فرتوت دارد و هر بار گاف های مستهزئی از او سر می زند، مقبولیت دولت آمریکا را زیر سئوال برده است. آمریکایی ها با برجام قرار نبود باعث رونق اقتصادی، آن هم با آزاد کردن دارایی های توقیف شده ایران و گشایش در داد و ستد و مبادلات بانکی شوند، بلکه آن را ابزاری می دانستند برای فشار و تهدید بیشتر تا به دیگر اهداف خود دست یابند. حتی آمریکا در پی پذیرفتن ایران هسته ای هم نبود، در واقع آمریکا و اروپا هیچگاه فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند.
بن بست موجود در مذاکرات وین که اکنون دیده می شود، بن بستی است که سال ها است وجود دارد. این بن بست تازه نیست، از همان زمان که مذاکرات سعد آباد با تروئیکای اروپا وجود داشت، بن بست نیز تعبیه شده بود.
با وجودی که میان ایران و تروئیکای اروپایی توافق شده بود، آمریکا بازی را به هم زد و اروپا نیز در تبعیت از آن از توافقی که با ایران انجام داده بود خارج شد و پس از آن با دستور رهبر انقلاب، پلمب مراکز هسته ای که برای راستی آزمایی و حسن نیت ایران انجام شده بود برداشته شد.از دهه ۸۰ تا کنون مذاکرات هسته ای ایران ادامه دارد و در هر مقطعی نیز مانع اصلی آمریکا بوده است. اکنون نیز ایالات متحده گرچه خود را مشتاق بازگشت به برجام نشان می دهد؛ اما در طول این مدت، گام مثبتی برای احیای برجام برنداشته در حالی که ایران با حضور در مذاکرات وین حسن نیت خود را به اثبات رساند.
آمریکا به خاطر خوی ابرقدرتی که باعث سیاست استعماری و استکباری او است، قرار نیست پایبند به اصول و قوانین بین الملل یا پیمان ها باشد. تنها را وادار کردن آمریکا به تمکین در قبال قوانین بین المللی و پیمان ها، قدرت افزایی است.
جمهوری اسلامی ایران با تولید قدرت توانسته تا ایالات متحده را از رسیدن به برنامه ها و اهدافی که در سر داشت محروم کند. افزایش فعالیت هسته ای صلح آمیز و رسیدن به علم و تکنولوژی و بهبود شرایط اقتصادی که با اجرای طرح جراحی اقتصادی دولت آغاز شده، توانایی ایران را بالا می برد و به همین خاطر قدرت چانه زنی را نیز افزایش می دهد.
اروپا نیز به خاطر نداشتن استقلال سیاسی و وابستگی شدید به آمریکا، نمی تواند مستقل عمل کند به همین خاطر سفر مورا به ایران را نمی توان بارقه ای برای ادامه مذاکرات دانست. ایران سختی های تحریم های اقتصادی را پشت سر گذاشته و به سراشیبی این راه رسیده است.
شرایطی که در جنگ اوکراین ایجاد شده، زمینه همکاری های بیشتر ایران با روسیه و چین را افزایش داده و باعث نزدیک تر شدن سیاست ها و منافع میان این سه کشور شده است که در پی آن باعث خواهد شد تا دیگر کشورهای همسو نیز وارد مثلث ایران، روسیه و چین شوند.
آنچه مسلم است، از برجام آبی برای ایران گرم نمی شود و این مسئله از سوی مسئولین و مردم نیز به باور رسیده است ضمن آن که طولانی شدن مذاکراتی که به نتیجه نمیرسد ان را فرسایشی می کند.