ثبت عنوان طلاق در شناسنامه در بسیاری از عرصههای اجتماعی آسیبزا شده و مراجعات بسياری از بانوان براي حذف عنوان طلاق از شناسنامه وجود دارد. لازم است نگاه جامعه به زنان مطلقه تغيير يابد و آنها جزيي از بدنه اجتماعي محسوب شوند نه اينكه با ايجاد مشكلاتي آنها را به انزوا بكشانيم.
روزنامه قانون: طرح حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه را بايد از همان درمانهاي مقطعي دانست كه فقط قرار است تسكيني موقت براي برخي از بانوان مطلقه باشد زيرا هرچند قرار است تصويب اين طرح براي بخشي از زنان مفيد باشد اما در نگاه كلي به هيچ وجه نميتواند دردي را كه جامعه امروز بهواسطه افزايش طلاق گرفتار آن شده است، مداوا كند.
اما هدف از تدوين اين طرح چيست؟ زهرا ساعی در خصوص حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه، گفته است:«این موضوع در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس مورد بررسی قرار گرفته و مقرر شده در قالب طرحی در صحن علنی بررسی شود». اين نماینده مجلس در مورد هدف از تدوين اين طرح خاطرنشان كرده است: «ثبت عنوان طلاق در شناسنامه برای بانوان در بسیاری از فضاها به ویژه عرصههای اجتماعی آسیبزا شده و مراجعات و مطالبات بسياری از بانوان براي حذف عنوان طلاق از شناسنامه وجود دارد».
وی با بيان اينكه برای تامین امنیت روانی زنان بهتر است این موضوع در دستور کار قرار گیرد، گفته است:«در برخی موارد دیدگاهها و نگاهها از سوی برخی آقایان به زنان مطلقه مناسب نبوده و به نظر میرسد با حذف طلاق از شناسنامه زنان این معضل مدیریت شود و زنان با آرامش روانی بیشتری بتوانند فعالیت کنند».
تدیون این طرح آن قدر خام و غیرکارشناسانه است که حتی معلوم نیست تکلیف زنانی که دارای فرزند هستند، چه خواهد شد؟ آن طور که بیان شده، هدف از این طرح، حمایت اجتماعی از زنان مطلقه است. این درحالی است که در طرح مذکور تمام زنان مطلقه بدون فرزند فرض شده اند.
برچسبي به نام طلاق
زنان مطلقه سالهاست با مشكلات عديده اجتماعي، اقتصادي و... مواجه هستند و برچسب مطلقه بودن در بسياري از موارد براي آنها دردسرهايي را ايجاد كردهاست. برچسبي كه به نوعي باعث تضييع برخي از حقوق آنها شده و بسيار اتفاق افتاده كه وجود مهرطلاق در شناسنامه اين زنان، خريد يا اجاره ملك، يافتن شغل و...را براي آنها دشوار كرده است. زناني كه به دليل مشكلات اقتصادي نياز به حمايت جدي دارند و جامعه بايد تلاش كند تا آنها بتوانند از اين بحران جدي روحي، رواني و اجتماعي عبوركنند و به زندگي دوباره بازگردند. اما نگاه مردسالار جامعه نه تنها اين مسير پر پيچ و خم را براي آنها هموار نكرده بلكه در بسياري از موارد با ايجاد دستاندازهايي، مسيري صعبالعبور را پيشرويشان قرار داده است.
پس در اين زمينه ابتدا لازم است نگاه جامعه به زنان مطلقه تغيير يابد و آنها بايد جزيي از بدنه اجتماعي محسوب شوند، نه اينكه با ايجاد مشكلاتي آنها را به انزوا كشانده و به همين دليل نيز آنها به اعمالي خارج از عرف و شرع روي بياورند.
اگرچه تصويب طرح حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه روي كاغذ و به عنوان قانون، بتواند مشكلات اين زنان را كاهش دهد اما آيا پاكبودن شناسنامه زناني كه درگذشته تجربه تلخ زندگي ناموفق را داشتهاند، ميتواند باعث خوشبخت شدن آنها در زندگي بعديشان شود؟ و سوال مهمتر اينكه آياتصويب اين قانون باعث بدبيني و بياعتمادي مردان نسبت به تمامي دختران و زنان جامعه نخواهد شد؟ در صورت تصويب اين قانون، پسري كه براي ازدواج اقدام ميكند، چگونه ميتواند به پاك بودن شناسنامه فرد مورد نظر خود اعتماد كند؟
شناسنامه كاغذي كمكم منسوخ ميشود
ژرژیک آبرامیان، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس درباره چگونگی حذف کلمه طلاق در شناسنامه زنان مطلقه به آفتاب یزد گفتهاست: «در اداره ثبت احوال، سامانهای شروع به کار کرده که همه اطلاعات فردی یک ایرانی متولد شده در ایران از بدو تولد تا آخر زندگی ثبت میشود. بهمرور هم این شناسنامه کاغذی منسوخ میشود؛ یعنی نیازی به وجود کتابچهای برای ثبت برخی اطلاعات فردی نیست».
آبرامیان در پاسخ به این سوال که اگر شناسنامهای در کار نخواهد بود، پس چه نیازی به چنین طرحی است که بخواهد حذف شود، تاکید کرده است: «بالاخره تا رسیدن مرحله حذف شناسنامه مشکلاتی مانند کلمه طلاق وجود دارد. در نهایت هم این موضوع به کمیسیون حقوقی و قضایی آمد و اعضا نظر مثبتی نسبت به آن داشتند. هرچند با تصويب اين طرح کلمه طلاق هنگام جاری شدن صیغه طلاق در شناسنامه قید نمیشود اما یک سامانه کلی وجود دارد که تمام احوالات افراد در آن ثبت میشود. یعنی در صورت نیاز به استعلام، از آن سامانه قابل استخراج است».
اما معضل طلاق كه امروز نسبت به سالهاي قبل افزايش چشمگيري يافته از موضوعاتي است كه بايد به ريشهها و علل بهوجود آمدن آن پرداخته شود. يكي از عوامل مهم در ايجاد اختلاف ميان زوجين و به دنبال آن نيز طلاق، عوامل اقتصادي و فقر است كه در صورت كاهش مشكلات اقتصادي ميتوان اميدوار بود كه آمار طلاق نيز كاهش چشمگيري يابد. پس به نظر ميرسد نمايندگان مجلس به جاي صرف وقت و هزينه براي موضوعاتي اين چنين،بايد به دنبال تصويب قوانيني باشند تا طلاق و به دنبال آن نيز آثار و تبعات منفي آن در جامعه كاهش يابد.
موضوعات مهمتر بايد در اولويت قانونگذاري قرار گيرند
غيرت در پاسخ به اين سوال كه آيا اين امر در تسهيل ازدواج مجدد خانمها ميتواند موثر باشد، خاطرنشان كرد: خير به هيچ وجه حذف واژه طلاق از شناسنامه نميتواند ازدواج خانمهاي مطلقه را تسهيل كند؛ البته موضوع در مورد دختران دوشيزه و باكره كه در دوران عقد مطلقه شدهاند، بهطور كامل متفاوت است و حذف طلاق از شناسنامه آنها بسيار مفيد خواهد بود. پس تدوين و تصويب چنين طرحهايي را نه تنها نميتوان خدمت به جامعه زنان دانست بلكه موضوعي بسيار پيش پا افتاده است كه در رده ارزشيابي نيز قرار نميگيرد. غيرت در خاتمه تاكيد كرد: امروز با اين حجم از معضلات و مسائل مهم حقوقي در كشور لازم است موضوعاتي كه از اهميت بيشتري برخوردارند و جامعه به آنها نياز دارد، مدنظر نمايندگان مجلس قرار گيرد، نه موضوعاتي اين چنين كه دغدغه بخشي از زنان مطلقه جامعه است. ما با فرض اينكه بيوه بودن زن عوارضي دارد، نميتوانيم واژه طلاق را از شناسنامه زنان مطلقه حذف كنيم.
در پایان بايد گفت طلاق به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تبعات جبرانناپذیر بسیاری به دنبال دارد. از سوي ديگر طلاق یک عامل بسیار موثر در تولید بسیاری از آسیبهای اجتماعی است كه یکی از مهمترین آنها تولید فرزندان طلاق است. بخش عمدهای از فرزندان طلاق درگیر انواع مختلفی از آسیبهایاجتماعی مانند اعتیاد، کودکانکار، افتتحصیلی و کاهش عملکردهای اجتماعی میشوند. از سوي ديگر با گسسته شدن بنيان خانواده، زنان قدم در راهی میگذارند که بازگشت از آن امکانپذیر نیست و دراين راه با مشکلات فراواني روبهرو میشوند؛ اين در حالي است كه قوانین کافی در زمینه حمایت از زنان سرپرست خانوار وجود ندارد. اين زنان به دليل شكست در زندگي زناشويي و نداشتن حامي دچار مشكلات بسياري از جمله مشكلات اقتصادي و فقر ميشوند. پس حمايت از اين زنان بسيار ضروري است تا آنها تسلیم فشارهای جامعه و درگیر آسیبهای اجتماعی نشوند.