نشست گروه علمی-تخصصی مسائل و آسیبهای اجتماعی روز دوشنبه اول آذرماه 1395 با حضور سه نفر از کارشناسان این حوزه و استقبال حاضرین و رسانهها برگزار شد. در این نشست دکتر علیرضا نوروزی (روانپزشک) با موضوع نگاهی به الکلیسم از منظر روانپزشکی، دکتر سیمین کاظمی (پزشک و جامعهشناس) با عنوان «مصرف الکل به عنوان یک مساله اجتماعی؟» و مهندس حسین دژاکام (دبیر کل جمعیت احیای انسانی) پیرامون بحث «درمان مصرف الکل در کنگره ۶۰» به سخنرانی و ارائه نظر پرداختند.
دکتر نوروزی نخستین سخنران این جلسه بود که به تحلیل روانپزشکی مصرف الکل پرداخت و اظهار داشت: «الکلیسم» یک اصطلاح کلی بود که سالها برای مصرف مشکلآفرین الکل بکار میرفت، اما الآن در طبقهبندیهای اختلالات روانپزشکی از این واژه استفاده نمیشود، ولی همچنان در فرهنگ عموم وجود دارد و میگویند فرد، الکلی است. در طبقهبندیهای اختلالات روانپزشکی از اصطلاحاتی مثل اختلال مصرف الکل، مصرف آسیبرسان و مخاطرهآمیز الکل و وابستگی به الکل استفاده میشود. در گزارشهای علمی در مورد الکل میگویند که این ماده در بین مواد روانگردان است، یعنی موادی که اثراتی روی مغز دارند و باعث تجربه سرخوشی و لذت میشوند و الکل را هم از این دسته از مواد میدانند. الکل مشکلآفرینترین ماده برای بشر است. در طبقهبندیهای روانپزشکی، 10 طبقه مختلف به ترتیب اثرگذاری مواد تعریف میشود؛ تنباکو، الکل، حشیش و ...
وی ادامه داد: الکل بعد از کافئین، رایجترین ماده روانگردان است که در دنیا استفاده میشود و رایجترین مادهای است که با آن یک اختلال مصرف تعریف میشود حال آنکه با کافئین اختلال مصرف تعریف نمیشود. کارشناسان حوزه اعتیاد وقتی خواستند که این موضوع را رتبهبندی کنند و ببینند که مت آمفتامین (شیشه) مشکلآفرینتر است یا هروئین؟ درواقع گروهی از کارشناسان در دنیا الکل را معرفی کردند. البته یک فرد وقتی هروئین یا مت آمفتامین (شیشه) مصرف کند، در زمان کوتاه، تخریب فردی بیشتری ایجاد میکند نسبت به الکل. در کشور ما تا حدی گزارشهای مرتبط با مصرف الکل، متعاقب بروز بعضی از موارد همهگیری تودهای مصدومیت با متانول در بعضی از شهرهای ما اتفاق افتاد، یعنی افرادی که نمیخواستند خودشان را با متانول که یک الکل چوب و سمی است و عوارض جدی دارد، مشغول کنند. در ایام تعطیلات که معمولاً تقاضا برای مصرف الکل بالا میرود، افرادی که در شبکههای غیرقانونی الکل فعالیت میکردند، الکل چوب یا متانول را عرضه میکردند و عوارضی جدی مثل تاری دید، نارسائی کلیه، نابینائی و حتی مرگومیر دیده شد که زنگ خطری بود برای سیستم سلامت عمومی . ازلحاظ شیوع وابستگی الکل در دنیا، گزارشهای بینالمللی میگوید که 140 میلیون نفر وابسته به مصرف الکل هستند و در کشورهای اروپای غربی و آمریکا این امر شیوع بالایی دارد، مثلاً 4 درصد جمعیت بزرگسال بین 15 تا 64 سال در آمریکا و انگلیس وابستگی به الکل دارند. به لحاظ تاریخچه، بشر از گذشته با تخمیر الکل آشنا بوده و نکتهای که در مورد الکل وجود داشته این بوده که هر 1 گرم الکل، 7 کیلو کالری انرژی داشته و مازاد محصولات کشاورزی وقتی تبدیل به الکل میشد ماندگاری طولانیتری پیدا میکرد و به موازات آن در دورانی که بهداشت عمومی و آب پاکیزه وجود نداشت، الکل یک نوشیدنی بوده که آلودگی کمتری داشتهاست. مثلاً در یونان، حکما به مردم میگفتند که آب نخورید، مریض میشوید و از مشروبات تخمیری استفاده کنید. به موازات این پدیده، تجربه بشر هم شکل میگیرد. در این جهت که افرادی که از الکل استفاده میکردند رفتارهای مهارگسیختهای داشتند که گاه به دور از ادب و شخصیت انسانها بوده و پرخاشگر میشدند. اینک در بعضی از کشورهای غربی، مصرف الکل برای افراد زیر 18 سال ممنوع است و افلاطون هم توصیه کردهاست که افراد جوان و خانمها نباید الکل استفاده کنند، چون کنترل خودشان را روی رفتارشان از دست میدهند.
دکتر نوروزی گفت: در تاریخچه مصرف الکل، یکی از نکات عطف، کشف الکل تقطیری است، ما مدیون دانشمندان ایرانی هستیم که توانستهاند شراب را حرارت بدهند و الکل خالص را به دست بیاورند و صلیبیون خیلی با حیرت از این اکتشاف مسلمانان در کتابهایشان یاد میکنند و میگویند که مسلمانان یک کاری میکنند که شراب مثل آب باران شفاف میشود و اگر کسی آن را مصرف کند، دندههایش تیر میکشد و فوقالعاده این مواجهه برایشان مهم بود. در دوران معاصر میبینیم که در مسیحیت یک سنت مصرف الکل وجود داشت و الآن در دنیا انواع الکلهای تخمیری و تقطیری در کشورها تولید میشود و کارخانههای بزرگ تولید الکل تلاش میکنند که بازار پیدا کنند. همانطور که در صنعت تنباکو هم این موضوع وجود دارد که در واقع بعضی از تلاشهای نظامهای سلامت در دنیا این است که محدودیتهایی ایجاد کنند برای این تلاشهای مهارگسیخته. در گزارش 2014 سازمان ملل، تنها جایی در دنیا که توانستهاست سرانه مصرف الکل خود را نسبت به 5 سال قبل کمتر کند، اروپای غربی بودهاست. در مقایسه، کشورهایی مثل هند و چین که قوانین کافی برای محافظت جمعیت خود در برابر الکل نداشتهاند، رشد مصرف الکل گزارش شدهاست.
دکتر نوروزی با طرح این سوال که چه میشود که افراد گرفتار مصرف الکل میشوند؟ افزود: در مقایسه با مواد دیگر فاصله زمانی بین اینکه افراد الکل را شروع میکنند تا زمانی که مصرف الکل در آنها بهصورت اجباری درمیآید، بهصورت نسبی طولانیتر است؛ اما نقش ژنتیک بسیار جدی است؛ یعنی 30 تا 50 درصد در مطالعات دوقلوهای همسان، اگر یک نفر الکلی است، نفر دیگر هم الکلی میشود. از عوامل روانشناختی به اثرات تقویتکننده و سرخوشیآور الکل که باعث تداوم مصرف و تدریجاً اجبار به مصرف الکل میشود اشاره شده است و در زمینه یادگیری اجتماعی، عوامل شخصیتی مثل تنوعطلبی و مخاطرهجویی ذکر شده است. از سوی دیگر، مشکلات روانپزشکی زمینهای مانند بیخوابی و اضطراب میتواند مصرف الکل را تبدیل به یک مشکل در افراد کند.
این روانپزشک با طرح یک سوال دیگر بحث خود را ادامه داد و گفت: چقدر الکل در ایران استفاده میشود؟ پیرامون شیوع الکل در مطالعهای که وزارت بهداشت در سال 89 ـ 90 انجام داد 6.3 درصد افراد 15 تا 64 ساله مصرف آن را تائید کردهاند که به نسبت سایر مواد بیشتر بودهاست؛ اما در آنهایی که مصرفشان در حد یک اختلال مصرف بودهاست، تنها 1 درصد گزارش شد.
دکتر نوروزی با طرح موضوع عوارض مصرف الکل برای سلامتی گفت: اصولاً بیماریها را به سه دسته تقسیم میکنند: 1 ـ واگیر و غیر واگیر، 2 ـ تصادفات و 3 ـ جراحات. مصرف الکل، انواع جراحات عمدی و غیرعمدی را از طریق تصادفات بیشتر میکند. خطر انواع بیماریهای غیر واگیر مثل سرطانها، بیماریهای قلبی و عروقی، فشارخون و اینها را تشدید میکند و نهایتاً دیدهاند که اثر علیتی دارد بر روی بعضی بیماریهای عفونی؛ یعنی افراد را مبتلا به سل میکند. همچنین از طریق افزایش رفتارهای پرخطر جنسی، میتواند روی افزایش شیوع HIVمؤثر باشد؛ بنابراین هم بیماریهای واگیر را زیاد میکند و هم بیماریهای غیر واگیر و هم سوانح و جراحات را.
وی گفت: از شاخصهایی که بر اساس آن نحوه اثرگذاری آسیب الکل به جمعیتها را میسنجد، یکی حجم مصرف، یکی الگوی مصرف و دیگری کیفیت الکل مصرفی است. حجم الکل انواع سرطانها و نارسایی کبدی را پیشبینی میکند. هر کشوری که سرانه مصرف الکل آن بیشتر باشد، شیوع نارسائی کبدی در آنجا بیشتر است. در خصوص الگوی مصرف الکل، منظور مصرفهای افراطی و مصرف در حد مستی است که خطر تصادفات و پرخاشگری را بالا میبرد. در بحث کیفیت الکل هم خطر نابینائی بالا میرود. درواقع ازلحاظ اهمیت، اول حجم، بعد الگو و بعد کیفیت مطرح است. در مورد کیفیت گزارشهایی در کشورمان وجود دارد، اطلاعات درباره الگوی مصرف در کشور ما کافی نیست. مصرف افراطی الکل یعنی مصرف بیش از 60 گرم الکل در یک نشست و نوبت مصرف، و 60 گرم الکل از مشروبات تقطیری تقریباً 6 قوطی آبجو یا 6 استکان از یک محصول تقطیری میشود. کسی که بیش از این مصرف کند، خطر مسمومیت و تصادفات و پرخاشگری دارد. نهایتاً حجم مصرف یا سرانه مصرف الکل، با حجم الکل خالص مصرفی که جمعیت بالای 15 سال یک کشور استفاده میکنند، محاسبه میشود که در ایران خیلی پائین است، به دلیل آنکه در کشور ما تعداد بیماران سیروز کبدی ناشی از مصرف الکل خیلی کم است. مناطقی که بالاترین مصرف الکل را در دنیا دارند، در اروپای شرقی و روسیه هستند که سرانه مصرف الکل بالای 5/12 لیتر الکل خالص است. در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا پائینترین مقدار سرانه مصرف الکل گزارش شدهاست. از لحاظ نوع الکل مصرفی هرچقدر این مقدار حجم خالص مصرف، از الکلهای تخمیری باشد، آسیبها کمتر است و اگر از الکلهای تقطیری باشد، آسیبها بیشتر است. در مورد مقدار مصرف در منطقه، تحقیقات نشان میدهند که 8/89 درصد در طول عمرشان استفاده نکردهاند، 8/4 درصد در طول عمر استفاده کردهاند ولی در سال گذشته استفاده نکردهاند که تقریباً وضعیت کشور ما هم همینطور است که بر اساس یک پیمایش خانگی بودهاست و میدانید که تمام مطالعات رفتارهای حساس و رفتارهایی که انگ اجتماعی و عدم پذیرش اجتماعی دارد و با محدودیتهای قانونی مواجه است، ممکن است که کسریهایی داشتهباشد.
دکتر نوروزی گفت: در خصوص شاخص مربوط به افرادی که حداقل ماهی یکبار در یک نشست بیش از 60 گرم الکل خالص استفاده کردهاند، کارشناسان داخلی معتقدند که APCکشور ما بالا نیست، ما خیلی در مریضهای سرطانیمان الکلی نمیبینیم، اما احتمالاً HEDبالا باشد، یعنی مردم ما یا الکل استفاده نمیکنند، یا اگر استفاده میکنند، ممکن است که در یک نشست مصرف بیش از 60 گرم الکل خالص داشتهباشند که این احتمالاً ریسک تصادفات را بالا میبرد. اما بازهم اطلاعات محدود است که چقدر از تصادفات براثر مصرف الکل بودهاست. در کشور ما یکی از اصلیترین علتهای مرگ، تصادفات جادهای است. اینکه چقدر فرد، الکل یا سایر مواد روانگردان مصرف کردهاست، درواقع مشخص نیست. تعریف 10 گرم الکل خالص اینگونه است که به آن یک پیمانه مصرف الکل میگویند. یکی از موضوعات بحثبرانگیز در حوزه مصرف الکل این است که وزارت بهداشتهای کشورهای مختلف مقدار مصرف الکل را بهصورت نسبی ایمنتر را تعیین کردهاند، مثلاً یکی از محافظهکارانهترین آن مربوط به سازمان جهانی بهداشت است که میگوید نه بیش از 2 پیمانه در روز و نه بیش از 5 روز در هفته، یعنی کسی که بیش از 2 پیمانه در روز و بیش از 5 روز در هفته مصرف کند، کسی است که مصرفش از سطح به صورت نسبی کمخطر فراتر رفتهاست. البته تأکید میشود که حتی مقادیر خیلی کم الکل در خانمها باعث سرطان شدهاست. سیر مصرف الکل به نسبت مواد دیگر طولانیتر است. افرادی که مواد مخدر مصرف میکنند در 30 یا 32 سالگی برای درمان مراجعه میکنند، اما افرادی که الکل مصرف میکنند، متوسط در 40 یا 45 سالگی برای درمان مراجعه میکنند. بخشی از این امر برمیگردد به اینکه الکل افراد را دیرتر ناتوان میکند. بخشی دیگر از این علت در کشور ما به خاطر محدودیت خدمات است. اگر ما بخواهیم در جمعیتی، سرانه مصرف الکل و میزان مصرف الکل سنگین دورهای و عوارض مصرف ناشی از الکل را پائین بیاوریم، باید بدانیم که الکل مثل خیلی از مواد روانگردان روی مدار پاداش مغز اثر میکند. مدار پاداش مغز همان مداری است که وقتی فرد لذات فیزیولوژیک را تجربه میکند، تحریک میشود. لذات فیزیولوژیک برای پستانداران ارزش بقاء دارد. یک موجود وقتی غذا میخورد، وقتی رابطه جنسی برقرار میکند، مدار پاداش که در مغز میانی است، تحریک میشود. الکل روی همان مدار اثر میگذارد و احساس سرخوشی غیرعادی در فرد ایجاد میکند و تدریجاً باعث میشود که برای فرد یک اهمیت و برجستگی غیرعادی پیدا کند و تدریجاً اهمیت سایر موضوعات مهم زندگی مثل سلامت خود، زندگی و خانواده کاهش پیدا میکند. همه مواد روانگردان ازجمله الکل، صرفنظر از مکانیسمهایی که روی مغز اثرگذارند، نهایتاً از طریق روانش دوپامین در مغز میانی اثر خودشان را اعمال میکنند و در اوایل باعث تقویت رفتاری و سرخوشی میشوند ولی در ادامه جنبه تاریک و اجبار به مصرف و تداوم به مصرف، مشکلآفرین خواهد شد. گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2014 اشاره کردهاست که بین مصرف الکل، میزان APCو درآمد کشورها رابطه وجود دارد. کشورهایی که ثروتمندتر هستند، مصرف الکل در آنها بیشتر است. این موضوع میتواند بحثبرانگیز باشد که آیا این یک رابطه علی است یا تصادفاً اینگونه شدهاست؟
در ادامه نشست دکتر سیمین کاظمی (پزشک و جامعهشناس) به عنوان دومین سخنران به پاسخ این پرسش پرداخت که «آیا مصرف الکل در ایران، یک مساله است؟» گفت: وجود ممنوعيتهاي مذهبي و قانوني مصرف الكل در كشور ما، ايران را از ساير كشورهاي دنيا متمايز ميكند. ما در ايران با مصرف الكل هم بهعنوان يك كجروي و هم به عنوان يك بيماري مواجه هستيم؛ بنابراين بايد نگاه پزشكي، روانشناختي و جامعهشناسي به آن داشتهباشیم كه متاسفانه كمترين توجه از سوي جامعهشناسي به اين موضوع میشود. واقعیت این است که در حوزه مصرف الكل ما با نوعي رهاشدگي مواجه هستيم حتي در حوزه پزشكي هم توجه زيادي به اين مسأله نشدهاست. دسترسي به الكل در كشور بسيار آسان است و درحالیکه ممنوعيتهاي قانوني و مذهبي دارد، به راحتي ميتوان الكل تهیه کرد. درواقع افراد هم در طبقات پايين جامعه و هم طبقات بالا ميتوانند از الكل استفاده كنند. گرچه در تحقيقي گفته شدهبود اعتياد به مواد در سطوح پايين و اعتياد به الكل در سطوح بالاي جامعه ديده ميشود اما اين طور نيست و هر فردي از جامعه با توجه به پولي كه ميتواند هزينه كند از آن استفاده ميكند. الكل استاندارد كه كيفيت بالايي دارد در میان طبقات بالا استفاده ميشود اما الكل تقلبي و دستساز كه ضررهاي بيشتري دارد توسط طبقات پايين جامعه مصرف میشود و البته خطر بيشتري را هم متوجه آنها میکند؛ ضمن اينكه هیچ نظارتی غیر از مجازات ٨٠ ضربه شلاق در قانون برای مصرف الکل وجود ندارد و فروشنده هيچ تعهدي براي محدوديت فروش به نوجوانان زير ١٨ سال ندارد.
او گفت: افزایش مصرف الکل را می توان با پيوندهاي اجتماعي سست و فشارهاي اجتماعي توضیح داد. پیوند اجتماعی یعنی رابطه بین فرد و جامعه که از طریق نهادهای اجتماعی برقرار می شود و اگر جامعهپذیری به طور مطلوب صورت گرفتهباشد پیوندهای فرد با جامعه محکم خواهد بود. در رفتار کجروانه پیوندهای مستحکم بین فرد و جامعه یا نهادهای اجتماعی وجود ندارد یا شخص مشروعیت و درستی قوانین را باور ندارد. از طرف دیگر علت رفتارهای کجروانه فشارهای اجتماعی است که شخص در زندگی با آنها مواجه میشود. اگر شخص قادر به تحمل فشارها نباشد رفتارهای کجروانه اتفاق میافتد. مصرف الکل ممکن است یک استراتژی برای مقابله با فشارهای اجتماعی باشد. اگر بخواهیم یک تحلیل جامعه شناختی از مصرف الکل ارائه دهیم باید گفت در تجمیع پیوندهای اجتماعی سست و ضعیف، و فشارهای اجتماعی موجود، گرایش فرد به سمت الکل تقویت میشود. با توجه به اينكه الكل را هر كسي به صورت شخصي در منزل استفاده ميكند، اين سوال مطرح مي شود كه آيا الكل يك مسئله شخصي است يا اجتماعی ؟ . در ابتدا باید مساله اجتماعی را تعریف کنیم. ما اگر بخواهيم تعريفی حداقلي از مسئله اجتماعي ارائه دهيم ميگوئیم كه مسئله اجتماعي تهديدي است که براي وضع مطلوب جامعه وجود دارد و بر عده زيادي از مردم ميتواند تأثير داشتهباشد به گونهای که بين وضع موجود و وضع مطلوب فاصله به وجود ميآورد. مساله اجتماعی دارای دو بعد ذهني و عيني است و جامعه هم در مورد آن نگراني دارد. اما اينكه واقعاً الكل يك مسئله اجتماعي است يا خیر بايد ببينيم در واقع چه پيامدهاي اجتماعي به دنبال دارد. الكل غير از اختلالات جسمي و رواني كه ايجاد ميكند پيامدهاي منفي اجتماعي هم دارد كه اين پيامدهاي منفي اجتماعي هم براي شهروندان و هم براي جامعه ميتواند وجود داشتهباشد. پيامدهاي منفي مثل از دست دادن شغل ، بيكاري و مشكلات خانوادگي و پيامدهاي منفي اجتماعي مانند جرم، ديگركشي، تجاوز و شايعترين آن تصادفات رانندگي است.
دکتر کاظمی افزود: جامعهشناسان هميشه از مديكاليزيشن يا پزشكي شدن جامعه انتقاد ميكنند و ميگويند كه پزشكي به حوزههايي همچون مصرف الكل و الكليسم كه در تخصص پزشكي نیست نفوذ کرده، اما خود جامعهشناسان هم به اين حوزه تا به حال توجه زيادي نشان ندادهاند كه از مهمترين دلايل آن به تابو بودن و عدم علاقه جامعهشناسان به اين حوزه ميتوان اشاره نمود. بنابراين در ايران با رها شدگي مسئله الكل مواجه هستیم كه نه در برنامههاي پيشگيري جايي دارد، و متاًسفانه در مورد درمان آن و حتي در حوزه پزشكي اقدام خاصي در مورد آن صورت نگرفته است و فقط يك مركز ملي مطالعات ايران وجود دارد كه به تنهايي جوابگو نبوده و طبق آمار نيروي انتظامي حداقل دويست هزار الكلي وجود دارد و اگر قرار باشد كه بخواهند به آن مركز با آن امكانات محدودي كه دارد مراجعه نمايند عملاً كارايي لازم را نخواهد داشت.
سخنران دوم این نشست با تاکید بر رها شدگي مسئله الكل در جامعه ایران، خلاصهاي در مورد وضعيت مصرف الكل در ايران ارائه کرد و گفت: در يكي از پژوهشهايي كه در دانشگاه شهيد بهشتي انجام شده حدود 6 درصد مردم ايران حداقل يك بار الكل را مصرف كردهاند و در حال حاضر هم ميزان مصرف الكل در ايران يك درصد است كه البته آمارهاي ديگري مبني بر ده درصد هم ارائه شدهاست. با توجه به ممنوعيتهايي كه از لحاظ مذهبي در جامعه ايران در مورد مصرف الكل وجود دارد بسياري از افراد در حالي كه الكل مصرف ميكنند آن را به صورت آشكار اظهار نمیکنند. يكي ديگر از موارد در مورد الكل، ورود غير قانوني و قاچاق آن به كشور است كه از مهمترين دلايل آن ميتوان به چرخش مالي 658 ميليارد توماني ساليانه آن اشاره نمود . طبق آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر و ستاد مبارزه با قاچاق كالا ساليانه حدود 80 ميليون ليتر مشروبات الكلي به ارزش ۷۳۰ ميليون دلار وارد ايران ميشود كه از اين ميزان 25درصد آن كشف و بقيه در جامعه مصرف میشود. مسئله دیگري كه در اين رابطه مطرح است و آن را تبديل به يك تهديد نموده، مرگ و مير سالانهاي ميباشد كه در اثر مصرف الكل به وجود آمده، كه از آن جمله ميتوان به تصادفات رانندگي كه علت آن مصرف بيش از حد الكل است اشاره کرد. طبق آمار دادستان تهران سال گذشته حدود سه هزار پرونده رانندگي در حال مستي وجود داشتهاست . از ديگر مسائل نگران كنندهاي كه در اين مورد ميتوان اشاره نمود، مصرف آن در بين كودكان است كه با استناد به گفته سرپرست مجتمع تربيتي شهيد فهميده تهران طبق آمار سال 1394نوشيدن الكل در بين كودكان پنجمين جرم از ميان ده جرم حوزه كودكان بوده كه بايد به اين آمار حمل مشروبات الكلي توسط كودكان را هم اضافه کرد. مسئله ديگر دسترسي آسان جهت تهيه الكل است كه با وجود ممنوعيت قانوني و مذهبي كه در جامعه وجود دارد، باز هم به راحتي قابل تهيه است. از جمله راههاي دسترسي به الكل در جامعه ما، تهيه الكلهاي دستساز، تهيه الكل توسط اقليتهاي مذهبي و همچنين ورود آن از خارج كشور است كه نكته مهم در مورد الكلهاي وارداتي به كشور قيمت بسيار پايين آن است كه علاوه بر طبقات بالاي جامعه، براي طبقات پايين هم براحتي قابل دسترسي و تهيه است. مورد ديگري كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که متاًسفانه مقداري الكل هم از طريق داروخانه ها تاًمين ميگردد.
کاظمی با اشاره به الكلهاي تقلبي و الكلهاي استاندارد گفت: مصرف الكل تقلبي در بين طبقات پايين كه متأسفانه زياد و مصرف آن نیز خیلی خطرناك است. از ديگر مواردي كه ميتوان به آن اشاره کرد عدم تعهد فروشنده الكل است كه هركسي كه به او مراجعه كند بدون توجه به شرايط سني الكل مي دهد، بخصوص در مورد نوجوانان زير 18سال كه موضوع واقعأ نگران كننده است. نتایج يكي از تحقيقاتي كه در دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1383 انجام شده نشان میدهد که 6/27درصد از دانشجويان پسر و 1.1 دهم درصد دانشجويان دختر حداقل يك بار مشروبات الكلي مصرف کردهاند. در سال 1385مصرف الكل در همدان در بين 12 تا 25 سالهها، دومين ماده مصرفي بعد از سيگار بودهاست، يعني سيگار با 93درصد بالاترين ماده مصرفي و الكل با 5/92درصد و سن بحراني هم براي مصرف الكل در اين مطالعه بين 12 تا 18 سال ارزيابي شدهاست. تحقيق ديگري هم در حوزه علوم اجتماعي در دانشكده علوم اجتماعي تهران انجام شده كه نشان ميدهد 8/46 درصد دانشجويان گرايش متوسط و 8/13درصد گرايش زياد به مصرف الكل داشتهاند. در دانشگاه مازندران هم در سال 1393، 3/63درصد پسران و 1/45 دختران نگرش خنثي نسبت به مصرف الكل داشتهاند و همچنين 2/6درصد پسران و ۴/۰ درصد دختران هم گرايش مثبت به مصرف الكل داشتهاند. در مطالعه دیگری هم که در دانشگاه مازندران انجام شده نتایج نشان داد که 6/59 درصد اصلاً مصرف الکل نداشتهاند. از سال 1374تا 1392که آمار اعتیاد به الکل با شیب تقریباً ثابتی پیش رفته پس از سیگار و قلیان، الکل دومین ماده مصرفی بودهاست.
دکتر سیمین کاظمی ادامه داد: در یافتههای به دست آمده در تحقیات مختلف نتایج متناقضی هم دیده میشود، از جمله در یک مطالعه گفته شد که ماهواره به عنوان عاملی مؤثر در مصرف الکل و در تحقیقی دیگر ماهواره بی تأثیر در مصرف الکل بود. از دیگر عوامل مؤثر در مصرف الکل میتوان به میزان پیوند فرد با خانواده، ترک دینداری، خودکنترلی، سطح باور و اعتقادات هر فرد، التزام تحصیلی، گروه همسالان و دوستان اشاره نمود. از عوامل اجتماعی که باعث وابستگی به الکل می شود یکی نقش و تاًثیر فرهنگ و جامعه است. مثل ناهنجاریها و آنومی که در جامعه وجود دارد. از دیگر عوامل مؤثر در وابستگی به الکل میتوان به میزان دسترسی افراد جامعه به آن و همچنین میزان محرومیتهای اقتصادی اشاره داشت. خانواده هم از عوامل تأثیر گذار در میزان گرایش به مصرف الکل است که نقش متناقضی دارد. مثلاً میتوان از رابطه نزدیک فرد با خانواده خود به عنوان یک عامل محافظت کننده در مقابل گرایش به سمت الکل نام برد. اما اگر در خانواده یک فرد الکلی وجود باشد یا در خانواده نگرش مثبت نسبت به الکل وجود داشتهباشد به عنوان عوامل مؤثر در گرایش فرد به سمت الکل میتوان نام برد.
او گفت: از مهمترین نظریاتی که نسبت به این موضوع در ایران تبیین کننده مناسبی است یکی نظریه پیوند اجتماعی و یکی هم نظریه فشارعمومی است. در نظریه پیوند اجتماعی، رابطه بین فرد و جامعه از طریق نهادهای اجتماعی برقرار میشود که در بحث کجروی و انحرافات مؤثر است و در آن جامعهپذیری نقش خیلی مهمی دارد. زیرا اگر جامعهپذیری به درستی انجام شده باشد پیوند اخلاقی محکمی بین فرد و جامعه به وجود میآید که از نتایج آن به پیوستگی و دلبستگی نسبت به دیگران داشتن، تعهد به خطوط متداول کنش در یک جامعه و مشارکت در فعالیتهایی که در جامعه مرسوم است و باور به نظم اخلاقی و قانونی در جامعه میتوان اشاره کرد. رفتار فرد کجرو هم در شرایطی به وجود میآید که مثلاً پیوستگی بین خانه و مدرسه وجود نداشته باشد و همچنین شخص تعهدی به موقعیتهای آموزشی و شغلی نداشته و در فعالیتهای جامعه هم مشارکت نداشته باشد. از عوامل دیگر هم میتوان به کنار کشیدن فرد از جامعه، انزوا، عدم باور به مشروعیت و اخلاقی بودن قوانین نام برد. در جامعه ما علیرغم ممنوعیتی که در مورد مصرف الکل وجود دارد و همچنین مجازاتهای در نظر گرفته شده برای آن باز هم از سوی جوانان و نوجوانان نه جدی گرفته میشود و نه منصفانه تلقی میشود و به همین دلایل خود را ملزم به رعایت قوانین در این موارد نمیدانند. در نظریه عمومی فشار هم اشاره به دلایل ارتکاب رفتارهای انحرافی و فشارهای اجتماعی دارد که فرد در زندگی خود آنرا تحمل میکند. در واقع این فشار و تنش اجتماعی که در زندگی ما در حال حاضر خیلی زیاد است منجر به افزایش میزان استرس افراد جامعه میگردد و اگر شخصی نتواند این فشارها و استرسها را کنترل نماید، احتمال اینکه به سمت رفتار انحرافی برود زیاد میشود که گرایش به مصرف الکل یکی از این رفتارهای انحرافی در این مواقع است.
در ادامه این نشست، مهندس حسین دژاکام، دبیرکل جمعیت احیای انسانی به عنوان سومین و آخرین سخنران درباره راهکارهای مقابله با سوء مصرف الکل در کنگره ۶۰ به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: مطلبی هست که شاید تعجب کنید یا برداشت دیگری از آن بشود ولی من امروز میگویم هیچ انسانی جهت بیهودگی الکل یا مواد مخدر مصرف نمیکند. این افراد فقط جهت خوشگذرانی الکل یا مواد مخدر مصرف نمیکنند. چون الکل و مواد مخدر برای انسانها کار انجام میدهد ولی متأسفانه این کاری که برای انسان انجام میدهد هزینه سنگین و کمرشکنی برایش دارد. ولی آن زمانی که آن کار را انجام میدهد شخص هیچوقت فکر نمیکند که باید هزینه این را پرداخت کند. حال چند مورد کاربرد آن را میگویم: شخص میخواهد رابطه جنسی داشتهباشد ولی کم میآورد یا دچار زود انزالی میشود و از الکل استفاده میکند و مشکلش در حد معمول حل میشود. میخواهد دعوا کند ولی میترسد از الکل استفاده میکند و دعوا میکند. میخواهد شب رانندگی کند و برای اینکه خوابش نگیرد مواد مخدر مصرف میکند و تا صبح رانندگی میکند. میخواهد کشتی بگیرد ولی اضطراب دارد تریاک مصرف میکند و روی تشک میرود و کشتی میگیرد. میخواهد برای درس خواندن شب تا صبح بیدار باشد یا تریاک مصرف میکند یا ریتالین مصرف میکند یا داروی دیگر که این کار را انجام دهد یا خیلی غمگین است، با مصرف الکل روی آن غم سرپوش میگذارد یا میخواهد خوشحالی کند و از الکل استفاده میکند. در کل منظور نباید تصور کرد انسانها نمیدانند و آگاه نیستند و ما باید به آنها بگوییم الکل مصرف نکنند و به راه راست هدایتشان کنیم. خودشان همهچیز را میدانند ولی الکل یا مواد مخدر آرام آرام وارد میشوند و بعد انسان را در این دام میکشند. مصرف الکل یک امر پنهان است و شما برای مسئله پنهان نمیتوانید به راحتی آمار جمع کنید. مثلا فردی که 10 سال مصرف تریاک دارد ولی همسرش از این موضوع خبر ندارد ما چگونه میخواهیم بدانیم! درست کردن الکل از همه چیز راحتتر است. حشیش و تریاک را که نمیتوان درست کرد. داروها را هم که باید آماده خرید. از همه آسانتر تهیه الکل است. مقداری کشمش میخرد و داخل ظرف میریزد مقداری آب روی آن میریزد بعد از پانزده روز الکل میدهد. هیچ آزمایشگاهی هم نمیخواهد. این نیست که شما فکر کنید حتماً باید قاچاقی و از مرز مشروب وارد شود. در قدیم که الکل میخوردند یک رسم و رسوم خاصی داشت که رسومات در جامعه باعث میشد مقداری کنترل باشد، اولاً هر روز نمیخوردند باکه در بعضی مراسم به صورت جمعی مصرف میشد. اما امروزه این موضوع به داخل خانه کشیده شده و به جای استکان، از به گالنهای 4 لیتری استفاده میشود و شما آمار این را دیگر نمیتوانید داشتهباشید. شخص مصرفکننده الکل پرخاشجو است. امروزه خوب است که فردی که الکل مصرف میکند از خانه بیرون نمیآید چون در قدیم که بیرون میآمدند هر شب با چاقوکشی مواجه بودیم، با تصادفات رانندگی مواجه بودیم و خیلی مسائل دیگر که امروز به مراتب کمتر شدهاند. اما این باعث شده بار الکل روی تریاک ریخته شود. قدیم برای مثال آبجو میخوردند امروز به جای آن کراک یا شیشه یا تریاک میگیرند و مصرف میکنند.
مهندس دژاکام افزود: در بدن ما، ناقلهای سیستم عصبی دوپامین وجود دارد که وقتی بالا برود شخص، سرخوش و اگر پایین بیاید به بیماری پارکینسون مبتلا میشود یا اگر سروتونین پایین بیاید، فرد افسرده میشود و این مواد این بالانس را به هم میزنند. مثلاً در بدن ما مادهای به نام دینورفین تولید میشود که 3 نوع دینورفین داریم که میگویند بیش از چهل تا پنجاه برابر مرفین قدرت دارد یا اندرفین چندین برابر مرفین قدرت دارد اما با جابهجا شدن اینها این سیستم بدن مان به هم میریزد. تا به الآن در بدن شخص، مواد به طور طبیعی تولید میشده حالا باید از بیرون توسط مواد مخدر وارد شود و اگر ورود مواد از بیرون را قطع کنیم سیستم بدن مختل میشود که اختلال باید به حالت طبیعی برگردد و برگشت این سیستم به تعادل طبیعی در یک هفته، دو هفته، و یک ماه امکانپذیر نمیشود. باید حداقل یک سال با یک پروسه حساب شده عمل کنیم تا بتوانیم این سیستم را به حالت اولیه بازگردانیم. الکل و مواد مخدر روی سه قسمت اثر تخریبی ایجاد میکنند: روی جسم که در ناقلهای عصبی مداخله میکند، روی تفکر و جهانبینی کاملاً تخریب ایجاد میکند، فکر انسان فکر افیونی میشود و روی روان هم تاثیر مخرب دارد. اگر بخواهیم بدانیم در کنگره ۶۰ درمان چگونه انجام میشود اول باید بدانیم چه چیزهایی تخریبشدهاند: مواد مخدر و الکل، جسم، جهانبینی و روان را خراب میکنند. اگر درمان هم بخواهیم انجام بدهیم باید هر سه اینها درست شود فقط این نیست که شما مواد را قطع کنید. فقط این نیست که دو ماه در کمپ زندانی کنیم. زندان جوابگوی درمان مواد مخدر نیست و معتاد را درمان نمیکند. ما در بحث درمان در کنگره ۶۰ روی سه موضوع کار میکنیم. باید جسم، روان و جهانبینی را درست کنیم. جهانبینی تفکر است. روان از دیدگاه کنگره 60 یعنی خلقوخو. یکی خوشاخلاق است، یکی دمدمی است، یکی توهمی است؛... هر کس به یک شکلی است و ما به این «خلقوخو» میگوییم. روان از دو چیز به وجود میآید یکی از جسم و یکی از تفکرات (جهانبینی). جسم، ناقلهای عصبی است دینورفین، اندورفین، دوپامین،...اگر در اینها مشکلی باشد نهتنها در مسئله اعتیاد بلکه در تمام بیماریها نقش دارند. کنگره ۶۰ روی تفکر کار میکند. تفکر یک فرد پوچگرا فردی که میگوید دنیا دو روز است و من فردا میخواهم بمیرم و این جسم را میخواهد موریانه و ملخ داخل قبر بخورد خودم با الکل و تریاک آنرا از بین میبرم! این تفکر باید درست شود و کنگره 60 برای اینکه تفکر را درست کند وقتی دید که نمیتواند روی جامعه اثر بگذارد همه چیز را روی قسمت خود گذاشته است و در چهارده وادی شخص را آموزش میدهد. اولین وادی میگوید با تفکر، ساختارها آغاز میشود بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود. دوم، باید دانست که هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما انسانها به سمت پوچی و هیچ نمیرویم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. سوم، باید دانست که هیچ موجودی بهاندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. چهارم، در مسائل حیاتی، مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش. در مسائل حیاتی و زندگی اگر مسئولیت را به خداوند بدهید سلب مسئولیت از خویش است. از وادی پنجم تا وادی چهاردهم، مواردی مانند عمل توام با تفکر، عقلگرایی، یافتن راه، برداشت درست نسبت به مسیر، نمایان بودن راه، ممارست تا پدیده محبت، مطرح هستند. در این میان، پایان هر وادی، سرآغاز خط دیگری است و هیچوقت نیست که در هستی، یک چیزی تمام شود.