به گزارش "ورزش" و به نقل از همشهری، امین اسماعیلنژاد فصل متفاوتی را تجربه کرد. او امیدوار بود که امسال بتواند در تیمی غیرنظامی بازی کند اما درنهایت به گرگان رفت و پیراهن پاس را پوشید. پاس با امین، خودش را در جدول ردهبندی لیگ والیبال بالا کشید و حتی به سومی مشترک هم رسید؛ ردهای غیرقابل تصور. امین در پایان لیگ بهترین پشتخطزن شد اما هنوز دلخور است، چون با وجود وعدههایی که فدراسیون برای حل مشکل سربازیاش داده بود، او نهتنها نتوانست به اروپا برود یا در ایران در تیم بزرگی بازی کند و قرارداد خوبی ببندد بلکه یک نیمفصل را هم از دست داد. با این حال او به روزهای خوب فکر میکند؛ بازی در لیگ ایتالیا و رسیدن به المپیک پاریس.
*فصل پرماجرای امین اسماعیلنژاد بالاخره تمام شد.
واقعا این فصل پرماجراترین فصل زندگیام بود. در 10سالی که والیبال بازی میکنم، هیچ فصلی مثل این فصل برایم پر از اتفاق نبود. قبل از اینکه فصل شروع شود، فدراسیون قول داد که کارم درست میشود و میتوانم در تیمی غیرنظامی بازی کنم. قرار بود به پیکان بروم. باشگاه پیکان هم سر اینکه من نتوانستم به این تیم بروم، اذیت شد. تا نیمفصل اینطور گذشت. بعدش هم مجبور شدم فکرم را عوض کنم و به باشگاه پاس بروم. به هر حال من بازیکن حرفهای هستم و باید خودم را با شرایط وفق میدادم.
*از شرایط شاکی بودید و استوری هم گذاشتید که ترجیح میدهید بهجای بازی برای پاس به پادگان بروید. همتیمیها و کادر فنی از شما و حرفهایی که زده بودید، دلخور نبودند؟
بچهها که همه سربازند و شرایط من را میدانند و درک میکنند. در تیم مشکل خاصی پیش نیامد. وقتی آن استوری را گذاشتم، تصمیمم را گرفته بودم و واقعا نمیخواستم بازی کنم ولی بهخاطر فرماندهمان دیگر قبول کردم.
*سربازی برای همه مردان است و این قانون شامل حال شما هم میشود. ما بازیکن تیم ملی هستیم و در حال خدمت به کشوریم. در سال 6ماه از کشور و خانواده دور هستیم و زحمت میکشیم. این فصل هم فقط 6ماه از دوران سربازیام مانده بود و توقع داشتم کارم درست شود و جایی که دوست دارم بازی کنم.
*این توقع را فدراسیون ایجاد کرد؟
فدراسیون تا روز آخر مرا امیدوار نگه داشت. دمشان گرم زحمت کشیدند ولی وقتی من نمیتوانم کاری انجام بدهم و میدانم از دستم برنمیآید، الکی قول نمیدهم. من با حرف فدراسیون یک نیمفصل را از دست دادم. مدام ذهنم درگیر سربازی بود.
*حالا آخرش خوب تمام شد؟ برای من که خوب نشد ولی برای تیم خیلی خوب شد. من تا جایی که میتوانستم کمک کردم و زحمت اصلی را بازیکنان کشیدند. تیم بازیکنان جوان خیلی خوبی دارد که سالیان سال میتوانند در تیم ملی بازی کنند. عبدالحمیدی، دریافتکننده تیم یکی از آنهاست و جای زیادی برای پیشرفت دارد.
*جو پاس متفاوت از تیمهای دیگر است؟
همهچیز رفاقتی است و همهچیز روی محور بازیکنان میچرخد. باشگاه حرفهای نیست، امکانات خاصی هم که ندارد. دور هم جمع شدیم بازی کردیم تا بهترین اتفاق ممکن هم افتاد.
*دوست نداشتید پاس به فینال برود؟ دیگر باید واقعیت را قبول کرد. همین سومی مشترک هم خیلی خوب بود.
*بدون پول بازی کردید و در حد حقوق سربازی دستمزد گرفتید؟ بعد از هر برد پاداش هم میگرفتیم. زندگی ما والیبالیها از راه لیگ میگذرد. مگر چقدر پاداش میدهند. دستمزد والیبالیستها با فوتبالیستها مقایسه میشود. کسانی بودند که چند میلیارد تومان قرارداد بسته بودند و چشم من به پاداش بود.
*از این به بعد قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ در این چند سال چند پیشنهاد خوب داشتم اما چون 4-3سال درگیر سربازی بودم نتوانستم جایی بروم. نمیگویم از بهترین تیمهای دنیا ولی از تیمهای خوب اروپایی پیشنهاد داشتم. امسال جایی را که میخواستم بروم، پیدا کردم، ولی خب نشد. حالا این فصل ببینیم چه پیش میآید. باید جایی بازی کنم که حقم است.
*مثلا کجا؟ دوست دارم در ایتالیا بازی کنم. البته ایتالیا فقط چند تیم خوب دارد، مثل تیمی که میلاد عبادیپور بازی میکند. سطح بقیه تیمها خیلی بالا نیست و در تیمهای ایرانی بازی کنی بهتر است. اما به هر حال اسم آنجا لیگ ایتالیاست.
*سالهای پیش بازیکنان بزرگ بهخاطر دستمزدهای پایین لیگهای اروپایی ترجیح میدادند در ایران بازی کنند اما الان بیشتر دوست دارند لژیونر شوند. چند سال پیش بازیکنان تاپ در خود ایران بازی میکردند و سطح لیگ بالا بود. به هر حال هر بازیکنی دوست دارد در کشور خودش و کنار خانوادهاش باشد. از طرف دیگر همین مسئله دستمزدها بود. الان با قیمت ارز، هر چقدر که بگیری سود است. ولی پول فقط یک طرف قضیه است. من در ایتالیا جا برای پیشرفت دارم.
هنوز به اوج نرسیدهام و باید نقاط ضعفم را برطرف کنم تا به هدفی که دارم برسم.
*بیشتر از این به کجا میخواهید برسید؟
باید در پست خودم بهترین باشم. تلاش میکنم که به این هدف برسم.
*لیگ تمام شد و از این به بعد برنامههای تیم ملی شروع میشود. آمادهاید؟
دوباره باید خودمان را نشان بدهیم. 3تورنمنت مهم داریم که انتخابی المپیک از همه مهمتر است. برای هر ورزشکاری مهم است که بتواند به المپیک برود. شب و روز به این مسابقات فکر میکنیم.
*با این تیم میشود سهمیه المپیک را گرفت؟
باید به تیم زمان داده شود. از متخصصان خواهش میکنم به ما فرصت بدهند. در آینده از این تیم خبرهای زیادی میشنویم. این بازیکنان پتانسیل و استعدادش را دارند که کارهای بزرگ انجام بدهند.
*سال پیش در لیگ ملتها درخشیدید ولی در مسابقات قهرمانی جهان افت داشتید. دو نظر متفاوت وجود داشت. بعضیها میگفتند امین دوپینگ کرده و نظر بعضی هم این بود که در لیگ ملتها خیلی از شما بازی گرفته شد و بدنتان برای جهانی کم آورد.
همهچیز مربوط بهنظر کادر فنی بود که من نمیتوانستم دخالتی کنم و نظری بدهم. ورزشکار حرفهای بدنش کم نمیآورد. اینطور نیست که خودش را فقط برای یک تورنمنت آماده کند. یک جا سرمربی تشخیص داد من در بیشتر بازیها باشم و یک جا کمتر از من استفاده کرد. مسئله دیگر هم همان سربازی بود. بعد از لیگ ملتها من با فدراسیون صحبت کردم و گفتم استرس دارم وضعیت من چه میشود، گفتند خیالت راحت برو بازی کن. ولی ذهن من درگیر بود. در آن روزها در چشم بودم و میخواستم بهترین انتخاب را انجام بدهم ولی خب نشد. گفتم یک کاری کنید که حداقل در ایران بتوانم جایی بازی کنم و پولم را بگیرم ولی باز هم نشد. اینطور نبود که کمکاری کنم یا بدنم کم بیاورد. فقط ذهنم درگیر شده بود.