به گزارش ورزش، تیم ملی جوانان ایران پس از پیروزی برابر قطر و ویتنام و شکست برابر استرالیا، با ۶ امتیاز از مرحله گروهی رقابتهای جام ملتهای زیر ۲۰ سال آسیا صعود کرد تا در مرحله حذفی برابر عراق قرار بگیرد اما در شرایطی که جوانان ایران تنها یک قدم با صعود جام جهانی فاصله داشتند، در این مسابقه شکست خوردند تا در این امر ناکام بمانند.
پس از بازگشت اعضای تیم ملی جوانان به ایران، انتقادات زیادی به نسبت به عملکرد این تیم در دیدار با عراق مطرح شد و در این شرایط به سراغ مسعود مومنی، بدنساز این تیم رفتیم تا از او درباره دوره آمادهسازی جوانان و همچنین دلایل نمایش ضعیف برابر عراق سوال کنیم.
این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
* در ابتدا به پیش از مسابقات جام ملتهای آسیا برگردیم که شما در اوایل حضورتان قهرمان کافا شدید.
تقریبا هشت ماه پیش بود که آقای مرفاوی به عنوان سرمربی تیم ملی جوانان انتخاب شدند و همان زمان تستها را آغاز کردند و از تعداد زیادی از بازیکنان جوان تست گرفتند. در وهله اول باید بگویم که این یکی از سالمترین تیمهای جوانان بود که از تست بازیکن گرفتیم و همه جوانان، چه تهرانی و چه شهرستانی و حتی بازیکنانی را که باشگاه نداشتند، دیدیم و ۳۰ بازیکن را انتخاب کردم و بعد از ۱۶ روز تمرین به تورنمنت کافا رفتیم و با وجود اینکه زمان کمی در اختیار داشتیم، شبانه روز زحمت کشیدیم در در نهایت قهرمان شدیم. در همان تورنمنت من با مربی ازبکستان صحبت کردم و گفتند ما ۱۶ ماه است که در اردو هستیم. پس از آن دوران آمادهسازی مسابقات مرحله اول انتخابی جام جهانی در قرقیزستان را آغاز کردیم و باز هم تعدادی بازیکنان دیدیم و در آن مسابقات هم بدون گل خورده اول شدیم و پس از آن به عمان رفتیم و دو بازی کردیم که در هر دو بازی پیروز شدیم. پس از آن در بلاروس با امیدهای این تیم بازی کردیم؛ در زمینی که به حدی برف و یخ بود که انگار زمین پاتیناژ است اما در آن شرایط بازیکن ما کفش شش استوک نداشت. ما در بازی اول شکست خوردیم اما در بازی دوم به حدی عالی بودیم که خود آقای ماجدی گفت در حد برد بود. سپس به اردن رفتیم و یک بازی را باختیم و یکی را بردیم و برای بازیهای نهایی آماده شدیم.
* آقای مرفاوی پیش از اعزام به مسابقات جام ملتها از مشکلاتی که تیم ملی جوانان در برگزاری اردو داشت صحبت کردند. شرایط در آن دوره چطور پیش رفت؟
ما واقعا زحمت کشیدیم اما پشتوانه خوبی نداشتیم و حتما برای فدراسیون مقدور نبود که به آن صورت به ما کمک نکردند. زمانی که ما در عمان بودیم قرار شد که اردویی را در پرتغال برای ما برگزار کنند اما کنسل شد و گفتند به آنتالیا میرویم اما آن هم کنسل شد و گفتند به کیش میرویم. اوج تمرینات ما در بهمن ماه بود اما ما یک هفته در چمن مصنوعی تمرین کردیم و درست هم زمانی بود که برف سنگینی میآمد و در دو جلسه ما یک سوم زمین چمن مصنوعی را در اختیار داشتیم و مابقی زمین پر از برف بود. خود بچهها پارو میکردند و تمرینات را انجام میدادند. به هر حال اردوی کیش کنسل شد و آقای مرفاوی گفتند حداقل به هتل المپيک برویم تا بچهها از یکنواختی خارج شوند اما آن هم برای فدراسیون مقدور نبود و در همان کمپ ماندیم و با همان مشکلات وارد مسابقات شدیم. البته در بین اشاره کنم که زمانی که ما اردوهای مختلف در کمپ تیمهای ملی حضور داشتیم، برای استفاده از سالن پک مشکل و جنگ داشتیم.
* یعنی به شما اجازه حضور در پک را نمیدادند؟
در دورهای که آقای کیروش هدایت تیم ملی را بر عهده گرفتند، چند بازیکن از قطر آمدند و اردویی آغاز شد. در آن زمان ما میخواستیم به سالن پک برویم اما به ما وقت نمیدادند. برای مثال میگفتیم در این تایم میخواهیم به سالن برویم اما میگفتند نمیشود، چرا؟ چون دو دستیار آقای کیروش در حال تمرین هستند و شما اجازه ندارید. میخواستیم به استخر برویم اما میگفتند نمیشود، چون دو دستیار آقای کیروش شنا میکنند. به هر حال این هم تیم ملی مملکت بود اما در هر صورت من فدراسیون را مقصر نمیدانم؛ شاید برایشان مقدور نبود و اولویت با تیم ملی بزرگسالان بود.
* به مسابقات جام ملتهای آسیا برسیم که با برد هم شروع کردید و قدم اول را خوب برداشتید.
مربی قطر، اسپانیایی بود و ۱۱ کمک اسپانیایی هم داشتند و پشتیبانی میشدند اما ما این تیم ۱-۰ شکست دادیم؛ هر چند میتوانستیم دو یا سه گل هم بزنیم. بازی بعد برابر استرالیا قرار گرفتیم که تیم خیلی خوبی بود اما بچههای ما گول بازی استرالیا و ویتنام را خوردند و کمی هم غرور برد برابر قطر را داشتند؛ در آن بازی در نیمه اول حریف خیلی بهتر از ما بود اما در نیمه دوم ما بهتر بودیم و اگر بازی پنج دقیقه دیگر هم ادامه داشت، ما گل سوم را هم زده بودند. ما در آن بازی موقعیتهای زیادی داشتیم و استرالیا از دقیقه ۷۵ دیگر حرفی برای گفتن نداشتیم.
* اما با این وجود یک بازگشت خوب داشتید و با عملکردی درخشان، ویتنام را شکست دادید.
پس از شکست برابر استرالیا، آقای مرفاوی جلسهای را با بازیکنان برگزار کرد و از نظر روحی بازیکنان را برگرداند. ویتنام واقعا قوی بود و حتی میتوانم بگویم گروه ما، گروه مرگ بود. ویتنام یک فوتبالیست فوق سرعتی و با برنامه ارائه میداد و ما سه بر یک بردیم و صعود کردیم.
* فکر میکنید عراق تیم قویتری نسبت به ایران یا حتی رقبای مرحله گروهی بود که توانست پیروز شود؟
عراق تیم فیزیکی و گردن کلفتی بود اما خیلی ضعیفتر از ویتنام و استرالیا بود و ما واقعا بهتر بودیم ولی زمانی که وارد مراحل حذفی میشوید، بازیکن باید انگیزه داشته باشد اما متاسفانه بچههای ما انگیزهای نداشتند؛ نه که نخواهند یا دوست نداشته باشند، بلکه از خدایشان بود که تیم به جام جهانی برود اما باید پیشتیبانی میشدند اما اینطور نشد. در واقع در آن مسابقه، بازیکنان ما در زمین بودند اما روحشان در بازی نبود. پیش از بازی که من برای گرم کردن تیم رفتم، اولین باری بود که خودم به خودم گفتم این تیم میبازد؛ وقتی تیم را به رختکن آوردم داد زدم که یک لحظه بنشینید و چشمهایتان را ببندید و تمرکز کنید اما دیدم تمرکزی ندارند. به تیم ما هیچ انگیزهای برای برد ندادند.
* منظورتان پاداش است؟
به صورت کلی میگویم. شاید من اشتباه بودم اما به هر حال تیم نیاز به انگیزه دارد. بازی ایران و عراق به دربی آسیا معروف است و همیشه بازی حساسی محسوب میشود اما عراق خواست و انگیزه داشت ولی این انگیزه را در ما به وجود نیاوردند. شاید ما و کادر فنی هم مقصر بودیم اما واقعا هر چیزی را که در توان داشتیم، از نظر فنی و حرفهای و روانی انجام دادیم اما بیش از این بلد نبودیم و به هر حال دیگران هم باید کمک میکردند. پس از بازی که من با یکی از کمکهای آقای عمادرضا صحبت میکردیم، میگفت ما فیلم بازی شما در مرحله گروهی را که دیدیم، ترسیدیم اما بعد ده دقیقه فهمیدیم این تیم، آن تیم نیست؛ امروز تیم شما طور دیگری بود و یا تیم شما را جادو کردهاند و یا دیشب چیزی خوردهاند. اگر بحث افت بود، یک یا بازیکن افت میکردند اما مگر میشود هم یازده بازیکن اصلی و هم بازیکنان تعویضی افت کرده باشند؟ البته بازی موقعیت خاصی هم نداشت؛ عراق دو موقعیت داشت که یکی گل شد و ما هم دو موقعیت داشتیم که روی یکی از آنها، گلر عراق واکنش بینظیری داشت. ما اگر تیمی بودیم که در مرحله گروهی بازی کردیم، خیلی راحت عراق را شکست میدادیم. به صراحت میگویم باخت ما برابر عراق روحی روانی بود و شاید بخشی از این مشکل هم به ما برمیگشت اما ما بیش از این بلد نبودیم؛ تیم ما روح نداشت و شبیه انسانهای چاق با روحهایی لاغر بودیم. البته با این تفاسیر هم ما لایق باخت نبودیم.
* اصولا پیش از اعزام هر تیمی به مسابقات، مبلغی از سوی فدراسیون به بازیکنان و اعضای تیم اهدا میشود. شما مبلغی را دریافت کردید؟
ما میدانیم فدراسیون درگیر است و بودجهای ندارد اما با این حال آقای ماجدی شبانه روز تلاش کرد تا بتواند امتیازی به بچهها بدهد و یا حتی در تهران آقای تاج با آقای مرفاوی به صورت تلفنی صحبت کرد. با این حال دست و بال فدراسیون تنگ بود و حتما به همین دلیل نتوانست ساپورت کند. ما هر بار که به خارج از کشور میرفتیم، دلار میدادند و روزی ۳۵ دلار که مقرر بود، پرداخت میکردند اما اینبار این اتفاق رخ نداد و هیچکس حتی یک دلار هم نگرفت. البته در اردن هم به کادر فنی پرداخت شد اما به بازیکنان چیزی ندادند و در این سفر هم بازیکنان مدام دنبال دلارهای اردن بودند و میگفتند شما گفتید در ایران ریالی میریزید. در هر صورت فدراسیون هم با مشکل مالی مواجه است و خود ما هم ۶ ماه حقوق نگرفته بودیم و چند روز بعد از اعزام، با پیگیریهای آقای تاج و ماجدی حقوق دو ماه را واریز کردید اما ۴ ماه باقی ماند. ما مربیان هم نه بیزینس و سپردهای داریم و نه سوپرمارکت داریم که شب به شب دخل آن را جمع کنیم و اموراتمان از همین راه میگذرد.
* شنیده میشود پاداش برد برابر قطر را هم با تاخیر دریافت کردید و در نهایت هم آقای حدادیان این پاداش را واریز کرد. این پاداش چقدر بود و چه زمانی پرداخت شد؟
ما پاداش بازی با قطر را که پنج میلیون تومان بود، بعد از بازی با ویتنام دریافت کردیم و پاداش برد برابر ویتنام را هم نگرفتیم اما من درباره موضوع آقای حدادیان اطلاعی ندارم و نمیتوانم ورود کنم، چون در حوزه من نیست. جسته و گریخته چیزهایی شنیده بودم اما مطمئن نیستم.
* این شایعه هم وجود داشت که شرایط روحی تیم به قدری بد بود که قصد حضور در بازی با عراق را نداشت. این مسئله چقدر درست بود؟
نه، اصلا اینطور نبود. بازیکنان میخواستند بازی کند و میدانستند صعود به جام جهانی برای خودشان هم خیلی خوب است. بچهها بعد از بازی با ویتنام عزمشان را جزم کردند که عراق را شکست بدهند و تمرینات خوبی هم برگزار کردیم اما طبیعتا بازیکنان به خاطر پاداش و مبالغی که باید دریافت میکردند، ناراحت بودند. این بازیکنان، به استثنای چند نفری که با باشگاهها قرارداد خوبی دارند، واقعا از نظر مالی ضعیف هستند؛ برخی از آنها کفش نداشتند و بعضی از آنها برای امرار معاش خودشان و خانوادههایشان دستفروشی میکنند اما نمیگویند و میآیند و به خوبی تمرین میکنند. در این شرایط باید پیشتیبانی میشد؛ نمیگویم نشد اما به قدری نبود که مثمرثمر باشد.
* با توجه به اینکه پیش از مسابقات هم درگیر مشکلات بودید، قبل از آغاز تورنمنت انتظار صعود به جام جهانی را داشتید؟
صد درصد. من رویاپرداز نیستم اما این تیم ملی جوانان در این دوره واقعا مستحق صعود به جام جهانی بود. تیم ما واقعا خوب بود اما مشکل هم داشتیم؛ برای مثال آقای حزباوی در اردوی ایران ما حضور نداشت و آقای میلاد کر درگیر مسابقات تراکتور بود و دو روز با ما تمرین کرد. از طرفی بازیکن سرباز ما، آقای سعدیپور، از ابتدای تمرینات با ما بود و آقای مرفاوی از ابتدا به سرپرست محترم تیم میگفت این بازیکن به خاطر سربازی به اردن نیامد اما برای مسابقات حتما باید بیاید اما نتوانست کارهای او را درست کند و همراه ما نیامد. یکی از فورواردهای ما که در مرحله مقدماتی آقای گل شد، مصدوم بود و تنها یک جلسه با ما تمرین کرد و در فرم ایدهآل خودش قرار نداشت. مشکلات زیاد بود اما اینها دلیلی برای توجیه نیست. واقعا حیف شد؛ این تیم با برنامهریزی آقای مرفاوی و تلاشهای آقای ماجدی و آقای تاج میتوانست به جام جهانی برود اما فوتبال بیرحم است.
* یکی از مسائلی که همیشه مطرح میشد، این بود که آقای مرفاوی با توجه به اختلاف سنی با بازیکنان جوان، گزینه مناسبی برای هدایت تیم ملی جوانان نبودند. ارتباط ایشان با بازیکنان چطور بود؟
آقای مرفاوی یکی از سالمترین و بااصالتترین سرمربیان ایران هستند و در پایهها هم فعالیت داشتهاند و جوانان استقلال را قهرمان کردهاند. بازیکنان به قدری آقای مرفاوی را دوست داشتند و ارتباط بین آنها به قدری دوستانه و پدر و پسری بود که گاهی بازیکنان مشکلات شخصی خودشان را با آقای مرفاوی در میان میگذاشتند. برخی مربیان ممکن است به خاطر اختلاف سنی، خواسته جوانان را درک نکنند اما آقای مرفاوی یک مربی به روز هستند و درک میکردند. من این موضوع را در مورد آقای مرفاوی و بازیکنان قبول ندارم. آقا صمد واقعا زحمت کشید. مربیان ما در ایران واقعا قانع و خوب هستند اما صمد واقعا نجیب، محجوب و بیش از حد خوب است و از خودش برای تیم میگذرد.
* بعد از حذف از صحبتهای آقای مرفاوی به نظر میرسید که ایشان بازیکنان را مقصر شکست برابر عراق میداند. نظر شما در این باره چیست؟
بازیکن مقصر نبود اما به هر حال وقتی تیم میبرد، بازیکن خوب بوده و وقتی هم که میبازد، بازیکن اشتباهاتی داشته است. این اتفاقات در تیمهای بزرگ دنیا هم رخ میدهد و طبیعی است. در بازی با عراق، بازیکنان ما اشتباهاتی داشتند و به خصوص در صحنهای که گل خوردیم، در جایگیری اشتباه داشتند اما خیلی فاحش نبود. نظر آقای مرفاوی محترم است اما باز هم تاکید میکنم تیم ما برابر عراق از نظر روحی صفر بود.
* کیفیت بازیکنانی که شما در این دوره در اختیار داشتید در چه حد بود و آیا این بازیکنان میتوانند پشتوانه خوبی برای تیم ملی بزرگسالان باشند؟
فکر میکنم حدود ۶۰ درصد این تیم میتواند پشتوانه خوبی برای آینده باشد. به هر حال فوتبال هر چه جلو میرود، مقداری کیفیتها پایین میآید و این مسئله هم دلایل مختلفی دارد اما تیم جوانان ما بازیکنان خوبی در همه خطوط داشت؛ دروازهبان خوبی از لحاظ فیزیکی داشتیم و مدافعان و هافبکها و فورواردهای بسیار خوبی هم داشتیم.
* شما به مشکلاتی که برای استفاده از پک داشتید، اشاره کردید. با توجه به این مسائل، فکر میکنید توجه سرمربی تیم ملی بزرگسالان به تیمهای امید و جوانان و ... چقدر میتواند تاثیرگذار باشد؟
بسیار زیاد. شاید آقای تاج و آقای ماجدی ندانند که برای استفاده از پک چه برخوردهای بدی با ما میشد و گاهی برای طراحی تمرین، من را راه نمیدادند اما در برای آقای کیروش و مربیان خارجی باز بود. صمد به قدری خوب بود که با آقای تاج و ماجدی تماس نمیگرفت که برخورد شود. درست است که تیم بزرگسالان ارجحیت دارد اما اگر یکپنجم آن نگاه و حمایت، به تیمهای پایه شود، شرایط طور دیگری رقم میخورد. به من بی احترامی میکردند که چرا میخواهی بازیکن آسیبدیدهات را زودتر بیاوری؟ من را راه نمیدادند اما برای خارجیها این اتفاق رخ نمیداد، چون آنها به آقای تاج و بقیه مسئولان میگویند اما صمد نمیگفت.
* همکاری این کادر با فدراسیون فوتبال ادامه خواهد داشت؟
فعلا صحبتی نشده و مثل اینکه قرار است در ابتدای اردیبهشت ماه تصمیمگیری شود و تیم خرداد ماه برای مسابقات کافا اعزام شود. به هر حال اگر تصمیم به ادامه همکاری با این کادر گرفته شد که خیلی خوشحالیم اما اگر کادر جدیدی هم انتخاب شد، ما برای آنها آرزوی موفقيت میکنیم. این تیم قابلیتهای زیادی دارد، و اگر کسی بالای سر آنها باشد که هم به لحاظ فنی خوب باشد و هم دلسوز باشد، پشتوانه خوبی برای تیم امید و بزرگسالان خواهد بود.