به گزارش "ورزش"، کافی است اهل فوتبال باشید و به شهر بوشهر سفر کرده باشید و لب خط ساحلی این شهر پای صحبت یکی از کسانی باشید که از ورزشگاه شهید مهدوی بوشهر بیرون آمده است و داستان تیم شاهین را در سال 97 بشنوید، همه مردم از ستارهای حرف میزنند که در 20 سالگی بار اصلی صعود شاهین به لیگ برتر را به دوش کشید و این تیم را بعد از رفتن آنها به لیگ آزادگان به لیگ برتر برگرداند، جوان 20 سالهای که قدمهای بلندی در زمین برمیدارد، از پر و پای قرصی برخوردار است و وقتی پا به توپ میشد، شاهینیها را به امید گل در سکوها بلند میکرد.
مرد اول آن روزهای شاهین کسی نبود جز محمد محبی که خیلی زود توسط قلعهنویی شناخته شد و به تیم سپاهان پیوست و خود را در لیگ برتر به اهالی فوتبال معرفی کرد، گل به یاد ماندنی او به علیرضا بیرانوند و پرسپولیس در روزهایی اولی که شناخته شده بود، خبر از ستارهای جدید در فوتبال ایران میداد.
سفر او به پرتغال و بازی در تیم سانتا کلارا در سال 1400 که همراه با زدن سه گل در هجده بازی بود و نزدیک شدن بازیهای ایران در جام جهانی محبی را که در دور مقدماتی برای ایران بازی کرد و به تیم کامبوج هم گل زد، ترغیب به حضور در استقلال کرد. او برگشت به ایران که در دید باشد تا جام جهانی را از دست ندهد و شاید هم برگشت به ایران تا ایران از او در جام جهانی بهرهبرداری کند، ولی کارلوس کیروش که در روزهای اول بازگشت دوبارهاش به ایران او را به اردوهای کوتاه مدت دعوت میکرد، خیلی زود و در آخرین اردوی تیم ملی با بازیکنان داخلی نام او را خط زد تا ستاره که این روزها در استقلال آقایی میکند، بازیهای ایران در جام جهانی را از تلویزیون ببیند.
کیروش نه تنها او را خط زد، بلکه نورافکن آماده را هم از اردوی تیم ملی حذف کرد و با یک یار کمتر به قطر رفت تا ایران درحالیکه در روز بازی با آمریکا به مهاجم هدف آماده نیاز داشت و جهانبخش محروم از بازی بود، سردار از لحاظ بدنی افت کرده بود و کریم انصاریفرد هم از دوران اوجش فاصله داشت، حسرت نبودن کسی را بخورد که شاید میتوانست هم خود را به افتخار ابدی برساند و هم ایران را به مرحله حذفی جام جهانی برای اولین بار در تاریخ برساند.
اینکه کارلوس کیروش محبی آماده را با خود به جام جهانی نبرد، به یاران خود در جام جهانی 2018 در خط حمله وفادار ماند و ایران یک سهمیه کمتر از سهمیههای خود که اعتبار مالی هم برای باشگاهها به بار میآورد استفاده کرد، علامت سوال مجهولی است که آمادگی این روزهای محبی آن را پررنگتر از قبل میکند.
فقط کافی است توپی که سجاد شهباززاده در روز بازی با نساجی در اواخر بازی از دست داد دوباره مرور کنیم. محبی با قلدری تمام توپ به لب خط برد و پاس گل را به سجاد داد ولی سجاد قدر آن را ندانست. احساس مسئولیت او در اواخر بازی و بازی محکمش در نبردهای فیزیکی که عمدتاً با برتری محبی به پایان میرسید، شاید درد ما را برای نداشتن او در جام جهانی زیاد میکند، ولی آرامبخش خوبی بهنام جام ملتهای آسیا در پیش روست، جامی که با این همه ستاره نامدار میتواند محبی و نورافکن را هم در کنار ایران ببیند، تا شاید جام ملتهای آسیا بالاخره لبخندش را به ما بعد از 47 سال بزند.