به گزارش ",ورزش"، تصاویر ابتدای مسابقه از اهواز دیدنی و جالب توجه است. جایی که یحیی گلمحمدی بعد از خوش و بش اولیه با جواد نکونام همتیمی سابقش در تیم ملی به سراغ مهدی هاشمینسب میرود تا او را نیز در آغوش بگیرد، اما هاشمینسب با چهرهای سرد و خیره به سمتی از ورزشگاه استقبال متفاوتی از سرمربی پرسپولیسیها انجام میدهد. او قبلا و در یکی از مسابقات سال گذشته در ورزشگاه آزادی به تندی علیه یحیی مصاحبه کرده و ظاهرا جبهه بین این دو نفر از بین نرفته است. اگرچه یحیی در اینجا احتمالا به دنبال پایان این تنش با همتیمی سابقش در پرسپولیس بوده است؛ بازیکنی که در دوره میروسلاو بلازوویچ یکی از همدستههای او در خط دفاعی تیم ملی هم محسوب میشد.
وقتی پای احمدرضا عابدزاده سُر خورد تا مهدی هاشمینسب دروازه پرسپولیس را باز کند و چند ثانیه بعد کنار خط طولی زمین از هوش برود و تعویض شود، همه فوتبالیها فشاری که این مدافع با رقم زدن یکی از جنجالیترین نقل و انتقالات تاریخ تحمل کرده بود را درک کردند. این گل آغازی بود بر یک کینه همیشگی در فوتبال ایران.
رانده شدن از پرسپولیس و در امان نبودن از گزندهای هواداران افراطی این تیم که حتی از توهین به خانواده هاشمینسب هم ابایی نداشتند، رفته رفته کینهای در دل او ایجاد کرد که حالا پس از نزدیک به 25 سال، نه تنها از بین رفته که با هر رویارویی هاشمینسب و پرسپولیس، این دشمنی قدیمی تیرهتر هم میشود.
شب گذشته یکی دیگر از سکانسهای فراموش نشدنی فوتبال ایران در ورزشگاه فولاد آرهنا ثبت شد. در نشست خبری پس از مسابقه دیگر خبری از آن قابهای گرم و صمیمانه مربیان دو تیم نبود. یحیی گلمحمدی از کلماتی برای توصیف شکست تیمش برابر فولاد خوزستان استفاده کرد که با توجه به رفتار، لبخندها و حرفهای درگوشی او در ابتدای مسابقه و به طور کلی شخصیت این مربی خیلی قابل انتظار نبود و در سوی دیگر اگرچه مهدی هاشمینسب سعی کرد با احترام پاسخ گلمحمدی را بدهد، اما نشان داد آتش کینه قدیمی همچنان پس از دو دهه در وجود او شعلهور است.
البته تجربه نشان میدهد که در فوتبال ایران نه آنقدر میتوان به عکسهای ثبت شده در اول بازی اعتماد کرد و نه مصاحبههای آخر مسابقه. به هر حال همیشه حجمی از مهربانی، عصبانیت، خشم، آغوش باز و ... در جریان است و هیچکدامشان هم پایدار نیست.
عکاس: محمد احمدزاده