پلاس وی
2 سال پیش / خواندن دقیقه

آنتروپوسین؛ آیا انسان عصر زمین‌شناسی جدیدی را آغاز کرده است؟

آنتروپوسین؛ آیا انسان عصر زمین‌شناسی جدیدی را آغاز کرده است؟

جدول زمانی رسمی تاریخ زمین، از قدیمی‌ترین سنگ‌ها تا دایناسورها تا ظهور نخستی‌ها، از پالئوزوئیک تا ژوراسیک و همه‌ی نقاط عطف تاریخی قبل و بعد از آن، به زودی می‌تواند عصری جدید را نیز به خود ببیند: عصر سلاح‌های هسته‌ای، تغییرات آب‌و‌‌هوایی برآمده از فعالیت‌های انسان و تکثیر پلاستیک، زباله و بتن در سراسر سیاره‌ی زمین. به طور خلاصه و در یک کلام: عصر ما.

گروهی از دانشمندان، ده هزار سال پس از آغاز فعالیت گونه‌های ما به تشکیل جوامع کشاورزی بدوی، چند روز پیش گام بزرگی در جهت اعلام عصر زمانی جدیدی در زمین‌شناسی برداشتند: اعلام تلاشی برای به رسمیت شناختن آنتروپوسن یا عصر انسان.

عصر زمین‌شناسی کنونی که ما در آن قرار داریم را به نام هولوسن می‌شناسند؛ عصری که ۱۱٬۷۰۰ سال پیش با پایان آخرین عصر یخبندان بزرگ روی زمین آغاز شد. به‌ نظر می‌آید که بیش از سی دانشمند عضو این گروه پژوهشی، درنهایت پس از بررسی‌های فراوان به این امر متقاعد شده‌اند که ما چند دهه‌ی گذشته را عملا در یک واحد زمانی کاملاً جدید گذرانده‌ایم؛ واحدی که مشخصه‌ی اصلی آن، رخ دادن تغییرات ناشی از اقدامات انسان در مقیاس سیاره‌ای است. این تغییرات ناتمام هستند؛ اما در گستره‌ی زیادی در جریانند.

کالین ان. واترز، زمین‌شناس و رئیس کارگروه آنتروپوسن (Anthropocene) معتقد است که اگر در سال ۱۹۲۰ بودیم، نگرش غالب اطرافیانمان احتمالا این بود که طبیعت بسیار بزرگ‌تر از آن است که انسان بتواند بر آن تأثیر بگذارد.

واترز و همکارانش از سال ۲۰۰۹ روی این موضوع کار کرده‌اند و از همین روی، وی معتقد است که قرن گذشته، تفکر سنتی پیرامون عظمت طبیعت و خدشه‌ناپذیر بودن آن در برابر فعالیت‌های انسان را تغییر داده است. وی تا آنجا پیش می‌رود که شوک حاصل از رخدادهای قرن اخیر را به مقدار کمی شبیه به اثر حاصل از برخورد یک سیارک به سیاره‌ی زمین همانند می‌داند.

اعضای گروه کاری روز شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی، اولین رای‌گیری از شماری رای‌گیری‌های داخلی را در مورد جزئیات موضوع انجام دادند؛ از جمله پیرامون این پرسش که بنا بر اعتقادشان، آنتروپوسین دقیقا از چه زمانی شروع شده است. پس از اتمام این رای‌گیری‌ها که ممکن است تا بهار پیش رویمان به طول انجامد، هیئت دانشمندان درنهایت پیشنهاد نهایی خود را به سه کمیته‌ی دیگر از زمین‌شناسان ارائه خواهند کرد تا سرانجام آرای آن‌ها درمورد تایید رسمی دورانی تحت نام آنتروپوسن یا شاید هم رد آن، تعیین‌کننده باشد.

شصت درصد از اعضای هر کمیته باید پیشنهاد گروه را برای رسیدن به کمیته‌ی بعدی تایید کند. اگر طرح پیشنهادی در هر یک از این مراحل شکست بخورد، این امکان وجود خواهد که آنتروپوسن تا سال‌ها فرصت دیگری برای تصویب نداشته باشد.

با این حال، اگر کمیته‌ها هم درنهایت نظر دانشمندان کارگروه را تایید کنند، جدول زمانی اصلاح‌شده‌ی زمین‌شناسی، به‌طور رسمی نشان خواهد داد که تأثیرات نوع بشر روی سیاره به‌حدی مهم بوده که بایستی فصل قبلی تاریخ زمین را پایان‌یافته پنداشته و آغاز یک عصر جدید را بپذیریم. شاید در ذهنتان این سوال مطرح شده باشد که اساسا آغازشده پنداشتن یک عصر جدید روی کاغذ چه معنای خاصی دارد؟ به‌عنوان یک مثال مهم باید یادآوری کنیم که تایید آغاز یک دوران جدید، تصدیق می‌کند که این اثرات برای هزاره‌های متمادی در سنگ‌ها قابل تشخیص خواهد بود و همین حکایت از عمق اثرات یادشده بر زمین دارد.

فرانسین مک کارتی، دانشمند علوم زمین در دانشگاه براک کانادا و یکی از اعضای کارگروه گفت:

با این حال، تمام محافل علمی و تمام دانشمندان هم روی خوشی به ایده‌ی آنتروپوسین نشان نداده‌اند. یکی از دلایل چنین مخالفت‌هایی شاید این باشد که ما به‌عنوان جامعه‌ی انسانی اساسا آشنایی اولیه و اندکی با این موضوع داریم و از همین روی برخی از دانشمندان ترجیح می‌دهند محتاط‌تر به موضوع نگاه کنند.

استنلی سی. فینی، دبیر کل اتحادیه‌ی بین‌المللی علوم زمین‌شناسی، نگران است که آنتروپوسن به حربه‌ای برای برخی زمین‌شناسان درمسیر ابراز «بیانیه‌ی سیاسی» تبدیل شده باشد.

او خاطرنشان می‌کند که در گستره‌ی وسیع زمان زمین‌شناسی، آنتروپوسن به‌عنوان یک بازه‌ی بسیار ریز تلقی می‌شود. به‌باور او، سایر واحدهای زمانی زمین‌شناسی مفید هستند، زیرا دانشمندان را در بخش‌هایی از زمان عمیق هدایت می‌کنند که هیچ سوابق مکتوب و مشاهدات علمی پراکنده‌ای از آنها به جای نمانده است. در مقابل، آنتروپوسن زمانی در تاریخ زمین خواهد بود که بشر قبلاً به طور گسترده آن را مستند کرده است؛ درواقع ما از دورانی سخن می‌گوییم که خودمان یا نیاکانمان آن را زیسته‌اند.

دکتر فینی که کمیته‌‌ی تحت نظرش آخرین کمیته از میان کمیته‌های بررسی‌کننده‌ی پیشنهاد کارگروه (درصورت رسیدن به آن مرحله) خواهد بود، بر این اعتقاد است که «ما برای دگرگونی انسان، به آن اصطلاحات نیاز نداریم؛ ما سال‌های دقیقی [در اختیار] داریم».

مارتین جی. هد، یکی دیگر از اعضای گروه کاری و دانشمند علوم زمین در دانشگاه براک، استدلال می‌کند که امتناع از به رسمیت شناختن آنتروپوسن بازتاب‌های سیاسی نیز در پی خواهد داشت. وی در این باره توضیح می‌دهد:

فیلیپ ال. گیبارد، زمین‌شناس دانشگاه کمبریج هم دبیرکل کمیته‌ی دیگری است که به پیشنهاد کارگروه رای خواهد داد. او درمورد نحوه‌ی شکل‌گیری این پیشنهاد نگرانی‌هایی جدی دارد، نگرانی‌هایی که به‌اعتقاد وی، در میان جامعه‌ی گسترده‌تری از زمین‌شناسان به‌طور مشترک رایج است. درنهایت اینکه وی رقم زدن چنین تغییری در تقویم زمین‌شناسی را کار آسان و بی‌پیامدی نمی‌داند.

تجارتی کثیف و بحث برانگیز

باید توجه کنیم که زمان‌سنج‌های زمین‌شناسی همانند جانورشناسانی که نام گونه‌های جانوری را تنظیم می‌کنند یا ستاره‌شناسانی که تصمیم می‌گیرند چه چیزی را به‌عنوان سیاره به شمار آورند، با طراحی‌های محافظه‌کارانه و سختگیرانه کار می‌کنند. آنها در کار خودشان طبقه‌بندی‌هایی را تعیین می‌کنند که در مطالعات آکادمیک، موزه‌ها و کتاب‌های درسی برای نسل‌های آینده منعکس خواهد شد.

لوسی ای. ادواردز، دانشمند بازنشسته سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده، بر این عقیده است که «افراد از آنجایی گروه کاری Anthropocene را انتخاب کرده و مورد توجه قرار می‌دهند که کارشان بسیار طول کشیده است؛ اما در مقیاس زمین‌شناسی، این زمان طولانی نیست».

مقیاس زمانی زمین‌شناسی، داستان ۴/۶ میلیارد ساله‌ی زمین را به فصل‌هایی با نام‌های اصلی تقسیم می‌کند. هر یک از فصل‌ها هم مانند عروسک‌های تودرتو، شامل فصل‌های فرعی است و آن فصل‌های فرعی نیز به‌نوبه‌ی خود شامل زیرفصل‌هایی دیگر هستند. این بازه‌ها از بزرگ‌ترین تا کوچک‌ترینشان به‌ترتیب ائون یا ابردوران‌ها، دوران‌ها، دوره‌ها، دورها و درنهایت اعصار نامیده می‌شوند.

در حال حاضر، طبق جدول زمانی کنونی، ما در عصر مگالایا دور هولوسن دوره‌ی کواترنر از دوران سنوزوئیک ائون فانوزوئیک هستیم و ۴۲۰۰ سال از آن سپری شده است.

تعیین مرزهای زمانی در تاریخ زمین هرگز آسان نبوده است. آثار سنگی مملو از کاستی‌های مختلف هستند. به‌تعبیر گیبارد آنها به مثابه «پازلی هستند که بسیاری از قسمت‌های آن از دست رفته است». از سوی دیگر، اکثر تغییرات در مقیاس جهانی به تدریج اتفاق می‌افتند و تعیین دقیق زمان پایان یک فصل و شروع فصل بعدی دشوار است. اینگونه نبوده که کل سیاره در لحظه‌ی تغییر عصرها به یکباره تغییر کند. ادواردز یادآوری می‌کند که برخورد یک شهاب سنگ به شبه جزیره یوکاتان نشانگر بسیار خوب و محسوسی است. اما به غیر از این، عملاً هیچ چیزی در جهان زمین‌شناسی وجود ندارد که درقواره‌ی یک خط‌کش دقیق عمل کند.

حدود ۵۴۰ میلیون سال پیش در اوایل دوره‌ی کامبرین، زمین با تنوع شگفت‌انگیزی از حیات جانوری منفجر شد؛ اما نقطه شروع دقیق همین تحول اساسی نیز برای دهه‌ها در محافل علمی مورد بحث بوده است. یک بحث طولانی منجر به ترسیم مجدد دوره‌ی زمین‌شناسی فعلی ما، کواترنر، در سال ۲۰۰۹ شد. ژان ای. زالاسویچ، زمین‌شناس در دانشگاه لستر گفت:

رد پای عظیم بشریت در طبیعت

واقعیت این است که دانشمندان کارگروه آنتروپوسین برای رسیدن به نقطه‌ی فکری کنونی خودشان مطلقا مسیر کوتاه و ساده‌ای را نپیموده‌اند. اجماع فعلی آنها پیرامون ایده‌ی آنتروپوسین به بهای یک دهه انجام مباحثات از طریق ایمیل‌ها، مقالات دانشگاهی و جلسات علمی در لندن، برلین، اسلو و سایر نقاط دنیا به دست آمده است. تمام این فعالیت‌ها درنهایت منجر به این شد که کارگروه Anthropocene یک جنبه‌ی کلیدی از پیشنهاد خود را مشخص کنند.

این گروه در سال ۲۰۱۹ با ۲۹ رأی موافق در برابر ۴ رأی مخالف، با ایده‌ی شروع آنتروپوسن در میانه‌ی قرن بیستم موافقت کرد. مقطع مورد نظر آنها درست مربوط به بازه‌ای از تاریخ بشر است که در آن جمعیت انسانی، فعالیت‌های اقتصادی و انتشار گازهای گلخانه‌ای در سرتاسر جهان شروع به افزایش سرسام‌آور کرده و آثار محسوسی از خود بر جای گذاشتند. اثراتی از جمله ایزوتوپ‌های پلوتونیوم ناشی از انفجارهای هسته‌ای، نیتروژن حاصل از کودها و خاکسترهای حاصل از نیروگاه‌ها.

آنتروپوسن نیز تقریبا مانند تمام بازه‌های زمانی زمین‌شناسی دیگر، باید توسط یک مکان فیزیکی خاص، به نام «خوشه‌ی طلایی» تعریف شود؛ جایی که آثار و بقایای سنگی، به وضوح آن را از بازه‌های قبل از خودش جدا می‌کند.

گروه کاری آنتروپوسین پس از سال‌ها تلاش سرانجام روز شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱، رأی گیری درمورد ۹ سایت زمین‌شناسی با شرایط مناسب برای ایده‌ی آنتروپوسین را به پایان رساند. آنها طیفی از محیط‌هایی را نشان می‌دهند که تأثیرات انسانی در آنها به‌تعبیری حکاکی شده است: یک باتلاق زغال سنگ نارس در لهستان، یخ‌های شبه جزیره‌ی قطب جنوب، خلیجی در ژاپن و یک صخره‌ی مرجانی در سواحل لوئیزیانا.

یکی از مکان‌ها به نام دریاچه‌ی کرافورد در انتاریو کانادا به‌اندازه‌ای کوچک است که طی ۱۰ دقیقه می‌توان دور آن را با پای پیاده طی کرد. ولی از طرفی کرافورد آنقدر عمیق است که لایه‌ی پایینی آب در آن به‌ندرت با لایه‌های بالایی مخلوط می‌شود. از همین روی هر چیزی در عمق آن، دست‌نخورده باقی می‌ماند و به تدریج در یک تاریخچه‌ی درخت‌مانند از تغییرات ژئوشیمیایی انباشته می‌شود.

اعضای کارگروه همچنین پیرامون این موضوع نظر دادند که آنتروپوسن باید چه رتبه‌ای در جدول زمانی داشته باشد: یک دور مستقل، عصر هولوسن یا چیزی دیگر.

گروه هنوز نتایج رای‌گیری پیرامون مسائل مطرح‌شده یا سایر رای‌گیری‌هایی را که قرار است در ماه‌های آینده برگزار شود، اعلام نکرده‌اند. آنها تا زمان کامل شدن باقی رای‌گیری‌ها و نهایی شدن پیشنهادشان برای بررسی سطح بعدی صبر خواهند کرد. از آن به بعد که یک بحث بسیار مناقشه‌برانگیزتر در مورد آنتروپوسن می‌تواند آغاز شود.

بسیاری از محققان هنوز مطمئن نیستند که محدود کردن آنتروپوسین به اواسط قرن بیستم منطقی باشد. نگاه فوق به طرز عجیبی جدید است؛ به ویژه برای باستان‌شناسان و مردم‌شناسانی که باید کم کم خود را به اشاره به مصنوعات جنگ جهانی دوم به‌عنوان پدیده‌های «پیشاآنتروپوسین» عادت دهند.

و استفاده از بمب‌های هسته‌ای برای مشخص کردن فاصله‌های زمین‌شناختی، برای برخی از دانشمندان نفرت‌انگیز یا دست‌کم ناخوشایند است. ارل سی الیس، بوم‌شناس در دانشگاه مریلند بالتیمور معتقد است که رادیونوکلئیدها نشانگر جهانی مناسبی هستند؛ اما چیز درخوری درمورد تغییرات آب‌وهوا یا سایر اثرات انسانی به ما نمی‌گویند.

استفاده از انقلاب صنعتی هم ممکن است در این مطالعات و تعیین یک نقطه‌ی آغازین راهگشا باشد؛ اما این تعریف هم چندین هزاره‌ از تغییر سیاره‌ای ناشی از کشاورزی و جنگل‌زدایی را نادیده می‌گیرد.

اقدام برای توجه به موضوع و راهکارهای عملی

نائومی اورسکس، یکی از اعضای کارگروه از تشریح آنتروپوسن به‌عنوان یک فراخوان برای توجه به موضوعی مهم‌تر یاد می‌کند. توجه نه صرفا به زمین‌شناسی؛ بلکه توجه به جهان به شکل گسترده‌تر. او که به‌عنوان مورخ علم در هاروارد فعالیت دارد اشاره می‌کند:

اما دکتر گیبارد از کمبریج، بیم از آن دارد که با تلاش کارگروه آنتروپوسین برای افزودن آنتروپوسن به مقیاس زمانی زمین‌شناسی، این امکان وجود دارد که در دنیای واقعی از اهمیت این مفهوم کاسته شود. قوانین سخت‌گیرانه پیرامون خط زمانی، گروه را مجبور می‌کند که نقطه‌ی شروعی را برای یک داستان گسترده تحمیل کنند؛ داستانی که در زمان‌های مختلف و در مکان‌های مختلف، بخش‌های مختلفش از بین رفته است.

او و دیگران استدلال می‌کنند که آنتروپوسن سزاوار یک برچسب زمین‌شناسی رده‌پایین‌تر است: شاید چیزی همچون «یک رویداد» برای آنچه که مد نظر دانشمندان است، شایسته‌تر باشد. رویدادها در جدول زمانی اصلی ظاهر نمی‌شوند، هیچ مجموعه‌ مقاماتی از دانشمندان آنها را تنظیم نمی‌کنند و با این حال همه می‌دانند که آنها برای سیاره‌ی زمین متحول‌کننده و سرونوشت‌ساز بوده‌اند.

پر شدن آسمان زمین با اکسیژن، تقریباً ۲/۱ تا ۲/۴ میلیارد سال پیش رخ داده است و زمین‌شناسان از آن با نام رویداد بزرگ اکسیداسیون یاد می‌کنند. انقراض‌های دسته جمعی رویدادهایی هستند، مانند انفجار تنوع در حیات دریایی ۴۶۰ تا ۴۸۵ میلیون سال پیش.

املین کوستر، زمین‌شناس و مدیر سابق موزه‌ی علوم طبیعی کارولینای شمالی می‌گوید که «اصطلاح آنتروپوسن در حال حاضر به قدری توسط محققان در رشته‌های علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد که زمین‌شناسان نباید آن را محصور به یک تعریف بسیار محدود کنند».

او در مورد کار کارگروه Anthropocene قدردان است و اشاره می‌کند: «من همیشه آن را نه به عنوان یک کار زمین‌شناسی داخلی، بلکه به‌عنوان کاری با پتانسیل مفید بودن برای جهان در مقیاس کلی دیده‌ام»


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع