سال ۱۹۲۳، یعنی ۱۰۰ سال پیش و زمانی که تنها ۳۵ درصد آمریکاییها در خانه به برق دسترسی داشتند، کاریکاتوری از اچ. تی. وبستر در روزنامهی نیویورکورلد با این عنوان منتشر شد: «در سال ۲۰۲۳ که تمام کارهای ما با برق انجام میشود.» در این طرح، کاریکاتوریستی را میبینیم که در اتاق کارش ایستاده و بهجای کار کردن، درحال برنامهریزی برای تفریح و خوشگذرانی پای تلفن است. خیال این کاریکاتوریست از این جهت راحت است که ماشینی درحال کشیدن طرح بهجای او است! این دستگاه از یک بخش بهعنوان «دینام ایده» تشکیل شده که مسئول ایدهپردازی است و این ایدهها بهکمک منبع جوهر و بخش «دینام کاریکاتور»، روی بوم به تصویر درمیآیند.
این طرح اینروزها در شبکههای اجتماعی وایرال شده، چون بهدرستی انقلاب هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۳ را پیشبینی کرده است. البته شاید بگویید گفتن اینکه «در آینده، ماشینها قرار است فلان کار را انجام دهند»، پیشبینی چندان شگفتانگیزی نیست و خب حق با شما است؛ اما نکتهی شگفتانگیز این کاریکاتور جدا کردن بخش «ایدهپردازی» از «تولید اثر» است که بهطور دقیقی مکانیزم شبکههای عصبی هوش مصنوعی امروزی را متصور شده است؛ بخش «دینام ایده» که میتواند همان مدل زبانی بزرگ مانند GPT-3 باشد و بخش «دینام کاریکاتور» هم شبیه مولدهای هوش مصنوعی مثل Dall-E یا ChatGPT است.
این مطلب را با این مقدمه شروع کردم که بگویم انقلاب هوش مصنوعی با تمام خوبیها و بدیها، ترسها و امیدهایش اجتنابناپذیر است؛ در این حد که حتی ۱۰۰ سال پیش و زمانیکه بسیاری از افراد حتی به برق هم دسترسی نداشتند، اینکه زمانی در آینده حتی پیچیدهترین کارها بهدست ماشین انجام شود، بهراحتی قابلتصور بود.
هوش مصنوعی که از آن حرف میزنیم و رد پایی از آن را در هر گوشهوکنار اینترنت میبینیم، از چتبات ChatGPT گرفته تا Dall-E و Midjourney و Stable Diffusion، از نوع هوش مصنوعی مولد (Generative AI) است. هوش مصنوعی مولد به کمک تکنیکی موسوم به یادگیری ماشین (Machine Learning) از دادههایی که از قبل توسط انسانها ایجاد شده، استفاده میکند تا نتایج جدیدی ارائه دهد که به نظر منحصربه فرد میآید، اما درواقع چیزی جز چیدمان جدیدی از دادههای از پیش تولیدشده نیست.
هدف از توسعه هوش مصنوعی مولد این است که با تقلید از رفتار انسانها، کاربران را از انجام کارهای خستهکننده، تکراری و زمانبر نجات دهد؛ مثل ابزارهایی که بهطور خودکار تصاویر را ویرایش میکنند، غلطهای تایپی را درست میکنند و مانند دستیار صوتی Siri و گوگل اسیستنت، انجام بسیاری از کارهای مرتبط با گوشی هوشمند را سرعت میبخشند.
بااینحال، هرچه هوش مصنوعی پیشرفتهتر و باهوشتر میشود، افراد بیشتری از بابت از دست دادن شغلشان احساس خطر میکنند. دربارهی خطر هوش مصنوعی برای مشاغل زیاد صحبت شده و ما نیز در مقاله هشت شغلی که هوش مصنوعی میتواند در آینده آنها را از بین ببرد، به این موضوع پرداختیم. اما جالب است بدانید فقط ما آدمهای عادی نیستیم که از پیشرفت هوش مصنوعی و از دست دادن شغلمان دچار ترس و واهمه شدهایم. حتی گوگل هم ترسیده تصمیم مایکروسافت به مجهز کردن بینگ به چتبات ChatGPT، برایش گران شود و به همینخاطر بهطور سراسیمه از سیستم هوش مصنوعی خود موسوم به بارد (Bard) رونمایی کرد.
از آن سو، مدیرعامل شرکت Stability AI که پلتفرم Stable Diffusion را توسعه داده، از رقابت شدید ایجاد شده در صنعت هوش مصنوعی هراسناک شده و به کارمندانش گفته اگر به خودتان نیایید، «همهی شما در سال ۲۰۲۳ خواهید مرد!»
بهگفتهی چینمی هگده، استادیار علوم کامپیوتر در دانشگاه نیویورک، برخی از مشاغل در حوزههای خبرنگاری، تحصیلات عالی، طراحی گرافیک و نرمافزار در خطر جایگزین شدن با هوش مصنوعی هستند. از نظر او چتبات ChatGPT در وضعیت فعلیاش «خیلی، خیلی خوب است، اما بیعیبونقص نیست.»
البته فعلا. تا چند سال آینده احتمال بیعیبونقص شدن این چتبات و ابزارهای دیگر مبتنیبر هوش مصنوعی بسیار زیاد است؛ شاید سال دیگر این مقاله را هوش مصنوعی بنویسد و تمام نویسندههای حوزهی رسانه از کاربیکار شوند. اما درکنار این ترس و نگرانی، نباید از روی دیگر تکنولوژی غافل شد؛ با پیشرفت AI، انسانها نیز یاد میگیرند چطور از آن استفاده کنند و مهارتها و مشاغل خود را با ابزارهای جدید تطبیق دهند.
دو روی سکه هوش مصنوعی
هوش مصنوعی و رباتها شبیه شخصیتهای خاکستری داستانها، نه صددرصد پلید هستند و نه صددرصد فرشتهی نجات و ابرقهرمان. در همان حال که میبینیم دارند برخی از شغلها را از دست انسانها میگیرند تا خودشان آنها را بسیار سریعتر و دقیقتر انجام دهند، درحال ایجاد شغلهای هیجانانگیز جدیدی هستند که به نیروی انسانی ماهر نیاز دارد.
از سال ۲۰۰۰ تاکنون، رباتها و سیستمهای اتوماسیون با سرعتی آهسته ۱٫۷ میلیون شغل در حوزهی تولید را کنار گذاشتهاند. اما از آن طرف هم پیشبینی میشود هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۵، ۹۷ میلیون شغل جدید ایجاد کند.
اما برخی از افراد به هوش مصنوعی اینطوری نگاه نمیکنند؛ مثلا شان چو، مدیرعامل استارتاپ هوش مصنوعی Catalytic، معتقد است که رباتها احمق هستند و البته او تنها کسی نیست که این نظر را دارد. او میگوید برای اثبات حماقت رباتها کافی است در گوگل تایپ کنید «YouTube robot fail» تا با کلی ویدیو از اشتباهات خندهدار رباتها روبهرو شوید.
البته از این حرف، اشتباه برداشت نکنید؛ منظور این نیست که ماجرای خیزش رباتها و آخرالزمان ماشینی کاملا منتفی است. بلکه واقعیت این است که این خیزش بسیار آهستهتر از هیاهو و جنجال رسانهها در حال وقوع است؛ که خب این خبر خوبی برای افرادی است که فکر میکنند رباتها و دیگر تکنولوژیهای مبتنیبر هوش مصنوعی بهزودی آنها را از کاربیکار خواهند کرد.
مشاغلی که تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ۵ تا ۱۰ سال آینده، تعدادی از مشاغل بهطور کامل ماشینی خواهند شد و برای انجامشان دیگر نیازی به نیروی انسانی نخواهد بود. گروهی از مدیران ارشد فناوری که شورای فناوری فوربس را تشکیل میدهند، ۱۵ نمونه از این مشاغل را نام میبرند: پذیرهنویسی بیمه، مشاغل مربوط به انبارداری و ساختوساز، خدمات مشتری، ورود دادهها در دیتابیس، باربری کامیون در مسافتهای طولانی و دستهای که با عنوان بسیار گستردهاش، کمی نگرانکنندهتر از دستههای دیگر است: «هر کاری که بتوان آموخت.»
دقیقا چند شغل قرار است با هوش مصنوعی جایگزین شوند؟
باتوجه به «گزارش ۲۰۲۰ آیندهی مشاغل» مجمع جهانی اقتصاد، انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵، هوش مصنوعی جای ۸۵ میلیون شغل در سراسر جهان را بگیرد. اما پیش از آنکه از این آمار چنان وحشتزده شوید که به هر چه ربات و هوش مصنوعی است، لعنت بفرستید و حساب ChatGPTتان را پاک کنید، باید بدانید که این گزارش در ادامه توضیح داده است که درست در همین بازهی زمانی، هوش مصنوعی ۹۷ میلیون شغل جدید ایجاد خواهد کرد؛ بهعبارت دیگر، AI بیشتر از شغلهای از دست رفته، شغلهای جدید ایجاد خواهد کرد.
کایفو لی، کارشناس هوش مصنوعی و مدیرعامل Sinovation Ventures در مقالهای در سال ۲۰۱۸ نوشته بود که ۵۰ درصد تمام مشاغل ظرف ۱۵ سال آینده با هوش مصنوعی جایگزین خواهند شد.
دروغ چرا؛ وقتی پیشرفتهای برقآسا در حوزهی هوش مصنوعی و تمام پیشبینیهایی را که براساس مطالعات معتبری چون مؤسسه جهانی مککینزی، دانشگاه آکسفورد و اداره آمار کار ایالات متحده انجام شده، در نظر میگیریم، فرار از این واقعیت که تغییرات بزرگ و اجتنابناپذیری انتظار ما را میکشند، غیرممکن است. پژوهشها نشان میدهد هم کارگران متخصص و هم کارگران بهاصطلاح یقهآبی که به انجام کارهای یدی مثل ساختوساز و انبارداری مشغول هستند، تحت تاثیر پیشرفتهای هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت.
درست است که هوش مصنوعی بهطور قطع آیندهی مشاغل را دگرگون خواهد کرد، اما خبر خوبی برایتان دارم؛ ماهیت این تغییر آنطور که فکر میکنید نه غمانگیز است و نه آخرالزمانی.
صنایعی که همیشه به نیروی انسانی نیاز خواند داشت
یک سری مشاغل وجود دارند که باوجود پیشرفت هوش مصنوعی، تا همیشه به نیروی انسانی نیاز خواهند داشت؛ ازجمله شغلهای مربوط به حوزههای خلاقانه، مشاغل پیچیدهی سیاسی و استراتژیک و شغلهایی که به عواطف انسانی نیاز دارد. درنتیجه، معلمان، نویسندهها، وکلا، مددکاران اجتماعی، متخصصان پزشکی، درمانگران، متخصصان مدیریت و صدالبته مهندسانی که هوش مصنوعی را آموزش میدهند، از پنجههای شغلدزد رباتها در امان خواهند بود.
البته هوش مصنوعی ممکن است در آینده به کمک این مشاغل بیاید تا کار انسانها را سادهتر کند، اما هرگز نمیتواند آن سطح از عواطف انسانی و هوش اجتماعی موردنیاز این شغلها را تقلید کند. مثلا، هوش مصنوعی میتواند ابزار مفیدی برای معلمانی باشد که سعی دارند سطح پیشرفت، مهارت و خلقوخوی دانشآموزان را بسنجند؛ اما هیچ چیز نمیتواند جای تعامل انسانی را در کلاسهای درس بگیرد.
کایفو لی برای اینکه نشان دهد هوش مصنوعی توانایی جایگزینی برخی مشاغل خاص را ندارد، به چهار نقطه ضعف اساسی هوش مصنوعی اشاره می کند؛ ازجمله:
- برنامهریزی استراتژیک پیچیده
- کارهایی که نیاز به هماهنگی دقیق دست و چشم دارند
- کار در فضاهای ناشناخته یا بدون ساختار مشخص
- کارهایی که نیاز به همدلی و عواطف انسانی دارند
همچنین برای اینکه انسانها بتوانند خود را با دنیایی با حضور پررنگتر هوش مصنوعی سازگار کنند، نیاز به نیروی کار انسانی دارند تا به آنها آموزش دهد. شان چو میگوید برای اینکه فرایند پذیرش تکنولوژی جدید بهجای افزایش حجم کاری، آن را کاهش دهد، به افراد بسیار زیادی نیاز خواهیم داشت که این مسئولیت را به عهده بگیرند.
یک مثال جالب برای این درک این موضوع، سیر تحول بازیهای ویدیویی است. در دوران سیستمعامل داس، ساخت بازی ویدیویی فقط حدود چند ماه زمان و چند نفر نیرو نیاز داشت. اما حالا برای ساخت یک بازی ویدیویی که بتواند به فروش قابلقبولی دست پیدا کند، به صداگذارهای ماهر، طراحان گرافیک متخصص، دانش عمیق از علم فیزیک و بودجهی چند میلیون دلاری نیاز است.
به نظر میرسد اینروزها که هوش مصنوعی بیشتر از هر وقت دیگری در دسترس مردم قرار گرفته، این حس ایجاد شده که هرچه هوش مصنوعی در زندگی روزمرهی ما نفوذ میکند، اهمیت انسانها کمتر میشود. اما دن پلات، مدیر محصول فنی شرکت Narrative Science اینطور به قضیه نگاه نمیکند. او میگوید «تا سالهای سال، دنیا به پیمانکاران، لولهکشها، برقکارها و نصابهای در و پنجره نیاز خواهد داشت؛ تمام این مشاغل بهشدت مهم هستند و کار دنیا بدون این افراد لنگ میماند.»
بااینکه هوش مصنوعی قرار است به کمک بسیاری از صنایع بیاد، هیچ چیز جای ارتباط انسانی را نخواهد گرفت. شاید همهی ما آرزوی داشتن کامپیوتر هوشمندی مثل فیلم Her را داشته باشیم و ترجیح بدهیم سوالهایمان را از چتباتها بپرسیم، اما ارتباط و عواطف انسانی هرگز از محیط کار حذف نخواهند شد.
هوش مصنوعی چطور میخواهد مشاغل جدید ایجاد کند
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که یکی از بزرگترین موهبتهای هوش مصنوعی، توانایی آن در نجات انسانها از انجام کارهای تکراری و خستهکننده است؛ بهطوری که وقتشان برای انجام پروژههای پیچیدهتر و ارزشمندتر آزاد شود یا اصلا بتوانند وقت بیشتری را به استراحت بپردازند.
بااینکه نگرانی از جایگزینی بخشی از وظایف کنونی کارگران با تکنولوژی، کاملا بهجا است، چو میگوید آنچه درواقع اتفاق میافتد این است که آن وظایف و خروجیها به جای حذف شدن، به سمت چیزهایی هدایت میشود که بهرهوریشان بیشتر است.
برخی فکر میکنند افزایش بهرهوری و کارایی میتواند حتی ساعتهای کاری را کاهش دهد، که خب، روی کاغذ خبر خوبی به نظر میرسد، اما چالشهای خودش را هم دارد؛ مثلا اینکه ساعتهای کاری کمتر چه تاثیری روی حقوق و مزایای افراد خواهند داشت؟ و چه کسی بخش عمدهای از پاداشها را درو خواهد کرد؟ اینها سوالاتی است که پاسخی برایشان نداریم.
مسئله اینجا است که تا این لحظه، تکنولوژی کار بیشتری روی دست انسانها گذاشته؛ چون باید یاد بگیریم که چطور از تکنولوژی استفاده کنیم و این فرایند یادگیری، میتواند زمانبر و طاقتفرسا باشد؛ اما جاستین آدامز، مدیر عامل سابق Digitize.AI معتقد است بهزودی به نقطهی عطفی در تاریخ خواهیم رسید که هوش مصنوعی این روند را معکوس خواهد کرد و باری از دوش انسانها برخواهد داشت.
همینحالا، جمعیت زیادی از مردم در سراسر جهان در توسعهی هوش مصنوعی نقش دارند. بهگفتهی نیویورک تایمز، «پژوهشگران AI امیدوارند سیستمهایی بسازند که بتواند از حجم کمتری از داده، آموزش ببیند. اما تا جایی که میتوان پیش بینی کرد، کماکان به نیروی انسانی نیاز خواهد بود.»
از سوی دیگر، هرچه تعداد بیشتری از افراد در پروژههای هوش مصنوعی درگیر شوند، نگرانی از تاثیر تکنولوژی جای خود را به تلاش برای توسعهی تکنولوژی خواهد داد. بهگفتهی چو «وقتی به حوزهی AI نگاه میکنید، متوجه این نیاز بیوقفه به آموزش، داده، تعمیر و نگهداری و مدیریت تمام استثناهایی که اتفاق میافتد، خواهید شد. هوش مصنوعی را چطور رصد کنیم؟ چطور آن را آموزش دهیم؟ چطور مطمئن شویم که افسارگسیخته نشود؟ همهی این سوالها قرار است شغلهای جدید ایجاد کنند.»
بایرون ریس، مدیر عامل Gigaom، دیدگاهی مشابه، هرچند افراطیتری دارد. او در مقالهای میگوید «هوش مصنوعی بزرگترین موتور تولید شغل در تاریخ بشر خواهد بود.»
البته او خاطرنشان میکند که «درست مانند اینترنت، رشد واقعی در مشاغلی حاصل میشود که حتی در تصورات ما نمیگنجد.»
اوایل سال ۱۹۶۴، جمعی از متفکران و دانشمندان آمریکایی گزارشی موسوم به «انقلاب سهگانه» جمعآوری کرده و به لیندون جانسون، رییسجمهور وقت آمریکا ارائه دادند. در این گزارش هشدار داده شده بود که اتوماسیون صنعتی، میلیونها نفر را بیکار خواهد کرد. از آن روز نزدیک به نیمقرن گذشته و این هشدار هنوز به واقعیت نپیوسته است. حالا همین داستان دارد با هوش مصنوعی تکرار میشود. درست است که AI بسیاری از شغلها را منسوخ خواهد کرد، اما قرار نیست کل صنایع را به نابودی بکشاند و همه را از کاربیکار کند. بهگفتهی کریس نیکلسون، مدیرعامل Skymind.AI، «پیشرفت همیشه به ایجاد چیزهای جدید خواهد انجامید؛ صنایع جدید با فرصتهای شغلی جدید که امروز حتی نمیتوانیم آنها را تصور کنیم.»
به چه مهارتهایی در عصر هوش مصنوعی نیاز داریم
برای اینکه بتوانید در کنار هوش مصنوعی، زندگی مسالمتآمیزی داشته باشید و شغلتان را از دست ندهید، نیاز به مهارتهای خاصی دارید؛ ازجمله ریاضیات پایه، ارتباط کلامی و نوشتاری قوی، خلاقیت، مهارتهای مربوط به منابع انسانی، هوش هیجانی، تفکر نقادانه و حل مسئله.
دن پلات معتقد است بهترین راه برای آمادهسازی افراد برای کار در دنیای مبتنیبر هوش مصنوعی این است که سعی کنیم آنها را خیلی سطحی با مفاهیم زیادی آشنا کنیم تا بتوانند راحتتر با شرایط جدید کنار بیایند و فرصتهای شغلی برایشان ایجاد شود. او میگوید لازم نیست به همه آموزش دهیم که زبان برنامهنویسی پایتون یاد بگیرند؛ اما اگر به آنها اصول پایهی مهندسی یا طرز کار ابزارهای جدید را یاد بدهیم، احتمال جایگزین شدنشان بهشدت کاهش مییابد.
نیکلسون توصیه میکند که برای زنده ماندن در این دنیا مهمترین کاری که باید بکنید این است که «از شغلهای مزخرف پرهیز کنید. اگر حوصلهیتان از شغلتان سر رفته، احتمالا شغل مزخرفی است و ماشینها خیلی بهتر از شما این کار را انجام خواهند داد.»
بهجز این، توصیههای دیگر نیکلسون بهطرز غافلگیرکنندهای ارتباط کمی با تکنولوژی دارند و در دو کلمه خلاصه میشوند: مهارتهای پایه، مثل ارتباط کلامی و نوشتاری قوی ازجمله توانایی گوش دادن، درک احساسات، سوال پرسیدن، واضح نوشتن و استدلال منسجم و بدون ابهام.
داشتن مهارتهای ریاضی نیز حیاتی است؛ بهویژه دانش عمیق از فرضیهی ریمان و P درمقابل NP. البته شوخی کردم. اینها جزو مسائل حل نشدهی ریاضی هستند و نیازی نیست دربارهی آنها چیز زیادی بدانید (مگر اینکه بخواهید برندهی خوشبخت یک میلیون دلار شوید!)
جدا از شوخی، نیکلسون میگوید خوب است دانش متوسطی از مفاهیم آماری، حساب دیفرانسیل و انتگرال و رگرسیون خطی جبری داشته باشیم تا به درک مناسبی از «خروجی الگوریتمهای هوش مصنوعی» برسیم.
آیا باید از هوش مصنوعی ترسید؟
اجازه بدهید بار دیگر به مقدمهی مقاله برگردم؛ منظورم همان کاریکاتوری است که صد سال پیش گفته بود «در سال ۲۰۲۳ که تمام کارهای ما با برق انجام میشود.» و اینروزها بهعنوان پیشبینی هوش مصنوعی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود. راستش را بخواهید، مردم دوست دارند هوش مصنوعی را با الکتریسیته مقایسه کنند و چو نیز با این مقایسه موافق است؛ اما میگوید یک یا دو نسل طول کشید تا الکتریسیته از ایده به جایی برسد که در اکثر خانهها در دسترس باشد؛ درحالیکه امروزه، تاثیر تکنولوژی و تغییرات اجتماعی حاصل از آن با سرعت بسیار بیشتری در حال وقوع است و همین موضوع، فشار بیشتری را به افراد برای سازگار شدن با شرایط جدید وارد میکند.
یک مثال ساده برای توضیح تفاوت شرایط امروز با صد سال پیش؛ زمانی که ChatGPT در دسترس عموم قرار گرفت، در مدت فقط یک ماه، به ۱۰۰ میلیون کاربر فعال در ماه رسید و این آمار در دنیای اپلیکیشنهای مصرفی، بینظیر است. برای مقایسه، ۹ ماه طول کشید تا تیکتاک به ۱۰۰ میلیون کاربر ماهانه برسد و این آمار برای اینستاگرام، ۲ سال و نیم بود.
اما کاریش نمیتوان کرد؛ برای زنده ماندن و پیشرفت کردن، باید خودمان را با شرایط جدید سازگار کنیم. خلاصه بگویم؛ بهجای استرس گرفتن و نگران بودن، بهتر است خودتان را برای دنیای مبتنیبر هوش مصنوعی آماده کنید.
جا دارد از جملهی معروف پیکاسو دربارهی تقابل ماشینها با خلاقیت انسانی نقلقول کنم که میگوید: «کامپیوترها بیمصرف هستند؛ چون فقط میتوانند پاسخ را به تو بگویند.» پاسخ شبیه نقطه سرخط است، درحالیکه آفرینش و خلاقیت میتواند باعث زایش هزاران ایدهی دیگر شود. این موضوعی است که بعید میدانم هوش مصنوعی بتواند تا سالهای متمادی، از پس آن برآید.
و در آخر، فکر میکنم چیزی که واقعا باید از آن ترسید، AI یا همان Artificial Intelligence نیست؛ بلکه NI است؛ No Intelligence…نبود هوش و عقل.