اثرات مثبت و منفی احساس خستگی و کلافگی
بسیاری از ما احتمالاً در بعضی از مراحل زندگی دچار کلافگی می شویم؛ مخصوصاً این که در دوران قرنطینه کرونا هستیم. دورهمی ها، مسافرت و فعالیت های ما به شدت کاهش پیدا کرده اند. به همین دلیل احساس کلافگی و خستگی در ما افزایش پیدا می کند. شاید در ظاهر این خستگی خیلی آسیب زننده به نظر نرسد اما افرادی که مدام بیرون از منزل بوده اند، و حالا مجبورند که در خانه باشند، بیشتر از بقیه تحت تاثیر قرار می گیرند و ممکن است همین موضوع از جنبه های مختلفی روی زندگی آن ها تاثیر گذار باشد. در این قسمت از پلاس وی پنج اثر منفی و مثبت مربوط به خستگی و کلافگی این دوران را به شما معرفی خواهیم کرد.
1. سردرگمی
خستگی ممکن است عاملی برای انجام یک کار منفی باشد و حس سردرگمی را در شما بالا ببرد. به عنوان مثال مشغول شدن با عوامل حواس پرتی مثل کار کردن با موبایل در شما افزایش پیدا می کند.
این حواس پرتی های موقعیتی ممکن است به یک وضعیت مزمن تبدیل شوند که بسیاری از رفتارهای مشکل زا را نیز ایجاد می کنند. حتی ممکن است برای بعضی از افراد باعث ایجاد اعتیاد هم باشد. به همین دلیل است که در این دوران بسیاری از افراد دچار مشکلات روحی می شوند.
2. کاهش سلامت ذهن
کاملاً طبیعی است که شما هم اکنون احساس کلافگی داشته باشید. کلافگی می تواند دلیلی برای نگرانی باشد. تحقیقات نشان می دهد که کلافه بودن یعنی سلامت ضعیف ذهن، افسردگی و اضطراب. افرادی که به راحتی کلافه و خسته می شوند، معمولاً زندگی را معنا دار نمی بینند. آن ها از مدرسه، دانشگاه، محل کار و دیگر اقدامات ناامید و خسته می شوند.
3. پرخاشگری
شاید به نظرتان برسد که خستگی مشکل بسیاری از افراد است که آن را تجربه می کنند اما خستگی تنها مشکل موجود نیست، بلکه می تواند عاملی برای پرخاشگری باشد. همین پرخاشگری ها بسیاری از مشکلات را برای افراد ایجاد می کنند.
4. تغییر مثبت شخصیت
البته همین خستگی و کلافگی می تواند جنبه های مثبت هم داشته باشد. گاهی اوقات باعث می شود که افراد وارد چالش های جدید و راه حل های تازه شوند و حس کنجکاوی در آن ها بیدار گردد. در نتیجه نگاه تازه ای به زندگی بیاندازند و حس قدرت و سلامت دوباره در آن ها افزایش پیدا کند؛ بنابراین همیشه نمی توان از آن اثرات منفی را برداشت کرد.
5. پیدا کردن معنا در زندگی
شاید یکی از جالب ترین جنبه های کلافگی، مرتبط با پیدا کردن معنا در زندگی باشد. این افراد معمولاً به دلیل به چالش کشیده شدن، با اتفاقات مختلفی مواجه می شوند و ایدئولوژی های مختلفی را مطالعه می کنند. همین موارد ممکن است به آن ها کمک کند که معنای زندگی را بهتر بفهمند، قدر داشته های خود را بیشتر بدانند و به انجام کارهایی بپردازند که اصلاً قبلاً حاضر به انجامشان نبودند. همچنین ممکن است بیشتر از قبل به مذهب خود گرایش پیدا کنند و خلاصه همه کارهایی را به انجام برسانند که به معنا و مفهوم زندگی شبیه تر است.