2 نمونه انشاء با موضوع شب یلدا
در ایران باستان جشن‌های مختلفی در طول سال برگزار می‌شد که متأسفانه بسیاری از آنها فراموش شده است. یلدا جشن آخر پاییزیکی از مهم ترین جشن هایی است که هنوز پا برجاست. شب یلدا اولین شب زمستان و طولانی‌ترین شب سال است که با آداب و رسوم مخصوصی شناخته می‌شود. اگر به دنبال متن زیبای انشا شب یلدا هستید با این بخش از نمناک همراه ما باشید.
انشاء یلدا برای دبستانی ها
با فرا رسیدن روزهای آخر آذر همه ما ایرانیان به رسم پیشینیانمان به استقبال زمستان می رویم و پاییز زیبا را بدرقه می کنیم، بدرقه ای با شکوه و زیبا مانند شب یلدا.
در شب یلدا بسیاری از ما به خانه بزرگترها می رویم و تمامی شب را چشم انتظار دمیدن خورشید با افسانه گویی، شاهنامه خوانی، تفأل زدن به شعر حافظ می گذرانیم. انار و هندوانه از خوراکی های مهم شب یلداست که خوردنشان در این شب معنایی رمزگونه دارد.
بسیاری از مردم بر این باورند که این میوه ها به دلیل داشتن دانه های زیاد موجب برکت و به دلیل سرخی رنگ شان نماینده ای از خورشید در شب هستند.
در خانواده ما نیز این رسم وجود دارد که شب یلدا به خانه پدربزرگ و مادربزرگم برویم. در این شب مادربزرگ یک سفره بزرگ روی کرسی می‌اندازد و انار دان شده را در کاسه ای ریخته و روی سفره می گذارد، پدر بزرگ هم قاچ های هندوانه را بین ما تقسیم می کندو او از جوانی‌‌های خودش و سردی هوا در گذشته و برف های سنگینی که می بارید، برایمان تعریف می کند. بعد از کمی صحبت حافظ را از لب تاقچه بر می دارد و برایمان فال می گیرد. مادربزرگم می گوید اگر در این شب ننه سرما گریه کند باران می‌بارد و اگر پنبه‌های لحافش بیرون بریزد برف می‌بارد و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود تگرگ می‌آید.
من شب یلدا را دوست دارم و دعا می کنم همه مردم در این شب سفره هایشان رنگین باشد، به نظر من باید قدر این شب را بدانیم و ما هم مانند نسل قبل آیین شب یلدا را حفظ کنیم تا میراث فرهنگی کشورمان به دست فراموشی سپرده نشود.
انشاء یلدا برای نوجوانان و دبیرستانی ها
شب یَلدا یا شب چلّه یکی از کهن‌ترین جشن های ایرانی و میراث نیاکان مان است. نیاکان ما که بسیار مهر طلب بودند، یلدا را شب زایش خورشید نامیده و سفره ای می گستراندند و همگی از غنی و فقیر در کنار آن نشسته و گذشتن از زمان کهنه به زمان نو را جشن می گرفتند.
ما هم به سنت کهن نیاکان خود در این شب کنار یکدیگر جمع می شویم و سفره ای می گسترانیم و آن را با مجموعه ای از خوراکی ها و تنقلات پاییزی می آراییم. شبی که در آن انار محبت دانه می شود وشیرینی هندوانه به جانمان می نشیند، به بهانه یلدا این طولانی ترین شب سال، همه ما در کنار سفره ای زیبا و رنگارنگ، فارغ از پیچ و خم های زندگی همدیگر را به شنیدن خاطرات خوب خویش میهمان می کنیم.
یلدا فرصتی است که دست از مشغله ها برداریم و به خانه مادربزرگ و پدر بزرگ رویم و قدری در کنار آنها بنشینیم و دل به قصه های هزارو یک شب آنها دهیم، یلدا فرصتی است که عطر چای مادربزرگ را استشمام کنیم تا در زمستان سر در راه، به یاد چون امشبی همیشه گرم بمانیم.
یلدا فرصتی است که به ما می گوید زندگی آن قدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت پس یادمان باشد با آمدن زمستان، اجاق خاطره‌ها را روشن بگذاریم تا دچار سردی فاصله‌ها نشویم.
