انشا شب یلدا و موضوع در مورد شب یلدا برای تمام پایه ها
با نزدیک شدن به روزهای آخر پاییز و فرا رسیدن شب یلدا، انشا با موضوع شب یلدا مورد توجه معلمان و دبیران مقاطع ابتدایی و دبیرستان قرار می گیرد.
به همین خاطر این بخش از پلاس وی را به انشاهایی با موضوع شب یلدا (انشا ادبی در مورد شب یلدا، انشا شب یلدا با مقدمه و نتیجه، انشا شب یلدا برای دانش آموزان، انشا طنز و خنده دار شب یلدا، انشا در مورد شب یلدا در خانه مادر بزرگ، انشا کوتاه شب یلدا، انشا شب یلدا برای پایه ابتدایی، دبیرستان و...) اختصاص داده ایم تا از آنها ایده بگیرید و انشاهایتان را زیباتر بنویسید.
انشا ادبی در مورد شب یلدا
فصل پاییز با تمام زیبایی هایش کم کم بار سفر خود را می بندد و زمستان سپیدرنگ از راه میرسد، در این میان شبی است بلند به بلندای یک فرهنگ، آیینی رنگارنگ به سان پاییز و درونمایهای سپید به رنگ زمستان.
آری یلدا می رسد با تمام زیباییهایش تا به پیشواز زمستان برود، یلدایی که ته تغاریِ پاییز است و نو رسیده ی خوش یُمن و دلبرانه ی زمستان، یلدا می رسد تا با نفس های زمستانی و سردش، آدم ها را برای گرم شدن، به هم نزدیک کند، که کینه ها را بشوید و دل ها را صاف تر از همیشه کند.
یلدا فرصتی است که در دلِ سردترین شب ها و بی فروغ ترین روزها یکدیگر را دوست بداریم، فرصتی برای شستنِ غبارِ رخوت و تنهایی از آینه ی دل است، فرصتی است که باید غنیمت شماریم و بانیِ تجدید دیدارها شویم و یک دقیقه بیشتر کنار هم باشیم.
یلدا یعنی؛ قدرِ با هم بودن ها را بدانیم، که بیشتر کنارِ هم باشیم، که حواسمان به ناب ترین های زندگیمان باشد!
آرزو دارم در این شب بلند زمستانی محفل زندگیتان گرم باشد و هیچ خانه ای خالی از عشق و شادی نباشد.
انشا در مورد شب یلدا خنده دار
کم کم باید برای شب یلدا آماده شویم، امسال مهمانی شب یلدا در خانه ما برگزار می شود و تمام فامیل به خانه ما خواهند آمد.
مادرم در تدارک آماده سازی خانه برای شب یلداست و من و برادرم هم نتوانستیم به بهانه درس و مشق و...از زیر کارهای خانه قسر در رویم، گویی مادرم کمر همت بربسته تا امسال بهترین سفره شب یلدا را برای فامیل بچیند تا به قول خودش همه از کدبانوگریش تعریف کنند و به خصوص عمه هایم انگشت به دهان بمانند.
به نظر من مادرم زن قدرتمندیست، او توانسته است که آجیل ها و شکلات های عیدمان را از دسترس من و برادرم که تمام خانه را برای یافتنشان زیر و رو کرده ایم، در امان نگه دارد و اکنون برای شب یلدا از پستو درآورده و بر روی میز قرار دهد.
با همه سختی و مرارت ها، مهمانان از راه می رسند و همهی خالهها و داییها و عموها و عمههای من هم میریزند در خانه ما. بعد که مهمانها جمع میشوند، بحث و گفتگوها شروع شده و خانم ها مشغول صحبت از آرایش و رنگ مو و آقایان بازار گفتگوهای سیاسی شان گرم می شود، به طوری که صدا به صدا نمی رسد، ما بچه ها هم مشغول بازی و خوردن خوراکی های خوشمزه می شویم.
به نظر من بدترین قسمت شب یلدا رفتن مهمان ها است، بعد از رفتن مهمانان ما می مانیم و دل درد از خوردن بیش از حد خوراکی ها و دستورهای مامان برای جمع کردن خانه و خانه ای که تمام خوراکی هایش تمام شده و بسان شهری جنگ زده است!
انشا در مورد شب یلدا در خانه مادر بزرگ
همه مادر بزرگ ها دل نشین و خانه هایشان با صفا و پر از مهربانی و آغوششان پر مهر ترین آغوش جهان است.
کمتر کسی است که از دوران زیبای کودکی در خانه امن مادربزرگ خاطره نداشته باشد، ما هم مانند اغلب مردم با فرا رسیدن شب طولانی یلدا در خانه مادربزرگ دور هم جمع می شویم چرا که شب یلدا و خانه مادربزرگ با هم پیوندی دیرینه دارند و اصالت این شب در خانه قدیمی مادربزرگ به خوبی احساس می شود.
مادربزرگ مهربانم با روسری و لباس گلگلیش که رنگ زندگی را در آنها می بینم، در شب چله برایمان قصه می گوید، حس شنیدن قصه های قدیمی با صدای مادربزرگ در شب یلدا حس شیرین و بیبدیلی است که قابل تعویض با هیچ چیزی نیست.
مادربزرگ من بسیار مهمان نواز است و با دست های چروکیده و لرزانش سفره شب یلدا را بر روی کرسی انداخته و خوراکی هایی چون انار، گردو، کشمش و... را بر روی آن می چیند.
برگزاری شب یلدا در خانه مادربزرگ برای من یادآور این نکته غرورآمیز است که هنوز افتخار نفس کشیدن در کنارش را داریم پس از تک تک لحظات زندگیتان استفاده کرده و قدر مادربزرگ و پدر بزرگ های مهربانتان را بدانید.
انشا شب یلدا؛ متن کوتاه شب چله
شب یلدا یا شب چله یکی از آیینهای کهن ایرانی است که سابقه چند هزار ساله دارد و از نیاکان ما به یادگار مانده است. این شب از تمام شبهای سال بلندتر است و اجداد ما هر سال آن را جشن میگرفتهاند.
برخی باستانشناسان، تاریخ شب یلدا را هفت هزار ساله میدانند، با همهی اینها آنچه بهعنوان شب یلدا رسمیت یافته، به حدود 500 سال، قبل از میلاد برمیگردد. یلدا در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان، وارد شده است. تقویمی که برگرفته از گاهشماری بابلیها و مصریها است.
خوشبختانه این رسم هنوز پابرجاست و خانواده های ایرانی در این شب به رسم پیشینیان بر طبق آداب و رسوم گرد هم جمع شده و با خوردن خوراکی های مختلف و خواندن اشعار حافظ، شاهنامه خوانی و... جشن یلدا را به یمن ورود فصل زمستان برگزار می کنند.
در شب یلدا از تجملات دوری کنید و کنار هم بودن را قدر بدانید.
متن و انشا با موضوع شب یلدا امسال
ایرانیان در گذشته یکی از شادترین مردمان جهان بودند و از هر مناسبتی برای جشن، شادی و درکنار هم بودن استفاده میکردند. بسیاری از جشن های کهن ایرانی به فراموشی سپرده شده اند اما خوشبختانه هنوز جشن شب یلدا یا شب چله که پیشینه ای بیش از 7 هزار سال دارد، پابرجاست و در فرهنگ کهن ایرانی دارای جایگاهی خاص می باشد.
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و در این شب تا سپیده دم بیدار مانده و به جشن و پایکوبی به گرد آتش میپرداختند و بر خوانی از میوههایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به مینشستند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی پیدا نکند.
ما هم به رسم پیشینیان به بهانه یلدا این طولانی ترین شب سال، گرد هم بیاییم و از فارغ از پیچ و خم های زندگی همدیگر را به شنیدن خاطرات خوب خویش میهمان کنیم.
انشا در مورد شب یلدا ساده مناسب پایه ابتدایی (اول تا ششم)
جابجایی شب و روز و تغییر مدت زمان آن ها یکی از زیبایی های آفرینش است. در بهار و تابستان روزها طولانی و شب ها کوتاهتر است و در پاییز و زمستان شب ها طولانی و روزها کوتاه هستند. ایرانیان از زمان های بسیار دور به تغییر و کوتاهی شب و روز توجه کرده و بلندترین شب سال و طولانی ترین روز سال را جشن می گرفتند.
شب یلدا یا شب چله بلندترین شب سال و یکی از جشنهای ما ایرانیان است که خوشبختانه فراموش نشده و با گذشت سالها باز هم برگزار می شود.
جشن شب یلدا در فاصله زمانی غروب آفتاب 30 آذر تا طلوع آفتاب اول ماه دی برگزار و در آن طی شدن بلندترین شب سال و آغاز بلندتر شدن طول روزها در نیمکره شمالی و به عبارتی وقوع انقلاب زمستانی گرامی داشته می شود. انقلاب زمستانی، کوتاه ترین روز سال در نیمکره شمالی و شروع رسمی زمستان است.
از زمان های قدیم رسم بوده که ایرانی ها در شب یلدا دور هم جمع می شوند و خوراکی هایی مثل انار، هندوانه، آجیل، شکلات و … می خورند.
قصهگویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل نیز بخشی جدانشدنی از این شب طولانی به شمار می رود. همچنین دیوان حافظ جایگاه خاصی در این شب دارد و حتما در سفره یلدا دیده می شود. مهمانان مراسم گرد هم می نشینند و با آرزوی شادی برای روح حافظ، دیوان او را می گشایند و احوال آینده خود را از او طلب می کنند.
در مناطق مختلف ایران سنت های خاصی برای شب یلدا وجود دارد که همگی سنت های شب یلدا بسیار قشنگ و بامعنی هستند و هر کدام فلسفه خاص خود را دارند. بهتر است درباره آن ها بیشتر بدانیم و آن ها را به جا بیاوریم تا با گذشت سال ها این آداب و رسوم کمرنگ و فراموش نشوند چرا که حفاظت از آیین ها، سنت ها موجب حفظ هویت ما می شود.
انشا درباره شب چله برای دانش آموزان
با فرا رسیدن روزهای آخر پاییز، یلدا خانوم،آخرین دختر آذر بانو، نوه دختری حضرت پاییز قشنگ از راه می رسد تا نوید زمستانی سپید را بدهد. یلدا تنها یک جشن نیست بلکه میراثی کهن از اجداد ماست که به ما می آموزد می توان از لحظه لحظه زندگی برای با هم بودن استفاده کرد؛ حتی یک شب تاریک و سرد می تواند با گرمای محبت و چراغ عشق نورانی و گرم شود و بهانه ای برای خلق یک خاطره باشد.
یلدا به ما می فهماند که حتی طولانی ترین شب سال هم صبح می شود و لحظات سیاه نمی توانند تا ابد پایدار بمانند. این شب نماد امید به روشنی است و در خود پیام های فراوانی دارد.
اجداد ما فکر همه چیز را کرده اند و با پدید آوردن آیین خاصِ این شب، سعی بر این داشته اند که انسان ها را گرد هم آورند. یلدا یک بهانه است تا برای لحظاتی از دغدغه ها و روزمرگی هایمان فاصله بگیریم و دقایق شیرینی را در کنار انسان های دوست داشتنی زندگیمان داشته باشیم.
در این شب خانواده ها، دوستان و آشنایان گرد هم می آیند و انواع میوهها و تنقلات را سرو می کنند. قصهگویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فالگیری با دیوان حافظ نیز بخشی جدانشدنی از این شب طولانی به شمار می رود.
این جشن باستانی در سال 1388 در فهرست میراث معنوی کشور قرار گرفته تا حفاظت، ترویج و انتشار فرهنگی دیرین، با قدمت بالای هشت هزار سال مورد توجه واقع شود پس شب یلدا یکی از رسوم باارزش در فرهنگ را پاس بداریم.
انشا شب یلدا هفتم، کلاس هشتم و نهم
پاییز کم کم آماده رفتن می شود، گرچه رفتن ها دلگیر است اما رفتن پاییز و سپردن جایش به زمستان سپید چندان دلگیر نیست و حتی با فرا رسیدن روزهای پایانی پاییز زمزمه یلدا و صدای شادمانیاش به گوش می رسد؛ آری یلدا همان شب طولانی که گیسوان سیاهش را به رخ پادشاهی رنگ ها می کشد تا زمینه را برای تاجگذاری زمستان آماده کند.
پاییز دلش می خواهد بماند و نمایش رنگارنگش را ادامه دهد اما یلدا دخترک بازیگوش با موهای بلند و سیاهش با اخمی کوچک به او می فهماند که وقت خودنمایی لباس سپید زمستان است و حواس همه را پرت می کند تا کسی اشک های پاییز را به هنگام دل کندن از زمین نبیند.
کشمکش طولانی یلدا دختر شیطان و ته تغاریِ پاییز و نو رسیده ی خوش یُمن و دلبرانه ی زمستان، سبب رقم خوردن بلندترین شب سال در آخرین شامگاه پاییزی می شود.
نیاکان ما گیسوان سیاه یلدا را با نورانی کردن خانه هایشان آراسته و این شب زیبا را با دور هم بودن گرامی داشته اند. اعضای کوچک و بزرگ خانواده گرد هم می آیند تا به رسمی دیرین، طولانی ترین شب سال را در کنار هم بگذرانند.
بساط شادمانی در هر خانه ای برپا می شود و همه فرصت را مغتنم می شمارند تا بیشتر از کنار هم بودن لذت ببرند و خاطره ای ماندگار بیافرینند.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس یازدهم و دوازدهم
امشب شب یلداست، پاییز چمدان به دست ایستاده و عزم رفتن دارد، کاسه ای آب پشت سر پاییز هزار رنگ می ریزیم و آخرین دقیقه آذرماه را ورق می زنیم و شمع های روشن زرد پاییز را فوت می کنیم.
امشب شب آغاز زمستان است، شب یلدا، شبی که قدمتی به بلندای تاریخ دارد، شبی که مجالی است برای تکرار هر آنچه روزگاری، سرمشق خوبی هایمان بوده اند و امروز بر روی طاقچه عادت هایمان غبار می گیرند.
چراغ خانه ها هنوز بیدارند و خانه نشینان گرد آتش گرم دوستی، نشسته اند و خاطرات دیروز را پلک می زنند. خورشیدِ فردا کمی در تأخیر است که امشب را در طولانی ترین لحظات باهم بودن پر از رمز و راز عاشقانه حیات کنیم و به استقبال سپیده فردا نام های یکدیگر را در شب نشینی شعف با مهر صدا بزنیم.
امشب انار محبت دانه می شود و سرخی عشق و عاطفه، نثار کاسه های لبریز از شوق ما خواهد شد. امشب، پیاله دقایق کشدار، پر از شراب حافظ است و فضای صمیمی و ساده، همه را به سرزمین تصنیف های دل آرا می کشاند.
حکایات پندآموز، از گنجه ذهن کهن سالان، همچون کتاب سعدی که از قفسه های قدیمی خارج می شود، بیرون می آید و به دل های شب نشینان، رنگ تأثیر می زند. آری امشب، شب یلداست، شبی که می آید تا باری دیگر به یادمان بیاورد که زندگی آنقدرکوتاه است که حتی چند لحظه بیشتر باهم بودن را نیز باید جشن بگیریم.