چطور اضطراب سالمندان را کاهش دهیم
سالمندی آخرین مرحله زندگی هر فردی محسوب می شود. سن مربوط به این دوران از 65 سالگی به بعد است. یعنی سن هر فردی که از 65 سال گذشت، وارد مرحله سالمندی شده است.
دوره سالمندی سرشار از انواع احساس کمبودهایی مانند از دست دادن همسر، دوستان و نزدیکان، عدم استقلال مالی و نارسایی های جسمانی است و در صورتی که اصولی برای مقابله با این عوامل به کار گرفته نشود، می تواند باعث تشدید استرس و اضطراب در افراد سالمند شود.
دکتر نجفی پور، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه گفت:استرس، اضطراب و فشارهای روانی در زندگی امروزی که بسیار پیچیده و مملو از مشکلات و تنش سازهای مختلف است، می تواند باعث آثار منفی بر سلامتی مردم شود. این عوامل در سالمندان که قدرت تطابق و سازگاری آنها کاهش می یابد، می تواند باعث بروز مشکلات حادتری شود. استرس و اضطراب باعث تشدید بیماری ها در این سن می شود.
کاهش استقلال مادی در سالمندی خطرناک است
وی می افزاید:«استرس و اضطراب در دوران سالمندی به علت اینکه این دوره از زندگی مملو از انواع احساس کمبودها و ناتوانی ها است، بیشتر و شایع تر است. به عبارتی، سالمندان در نتیجه کاهش اعتمادبه نفس یا از دست دادن آن، کاهش فعالیت و تحرک و همچنین از دست دادن دوستان و نزدیکان، کاهش استقلال مادی و جسمانی و بیماری های مزمن، در معرض استرس و فشارخون، افزایش بی نظمی تنفسی، تپش قلب اختلال در تمرکز و انجام فعالیت های روزانه از علایم و نشانه های عوامل استرس زا هستند. در نتیجه این عوامل و مجموع علل ذکر شده می توان نتیجه گرفت که استرس و اضطراب افراد سالمند را به میزان زیادی تحت تاثیر قرار می دهد و سلامتی آنها را به خطر می اندازد.
این روان شناس می گوید:زندگی در آسایشگاه سالمندان نسبت به محیط منزل و در کنار خانواده، محیطی است که باعث تشدید اضطراب و استرس می شود، سرای سالمندان و مراکز نگهداری افراد مسن، با توجه به فرهنگ و نوع خانواده های ایرانی تاکنون محیط مطلوبی برای این عزیزان نبوده است، که این عوامل نیز باعث افزایش اضطراب و استرس این افراد می شود. اکثریت این افراد به علت وضعیت اقتصادی ضعیف خود این اماکن را برای اقامت انتخاب می کنند که این عامل نیز در کنار سایر عوامل به تشدید اضطراب و استرس افراد کمک خواهد کرد.
راههایی برای حس خوب در دوران سالمندی
اما چطور یک سالمند می تواند خود را در برابر استرس ها واکسینه کند و اطرافیان به چه میزان می توانند کمک کنند؟ می توان با سوالاتی ساده به وضعیت خلق وخوی خود پی ببرید. از خودتان بپرسید که آخرین باری که احساس شادی واقعی کردید چه زمانی بود؟
منشاء احساسات منفی را درک کنید
برای رفع هر مشکل یا مسئله ای نیاز به این دارید که در مرحله نخست منبع وجود آن را بشناسید. نشناختن مشکل و علل آن مانند وارد شدن به یک مسابقه بوکس در تاریکی است که نمی توانید رقیب خود را ببینید در این شرایط شما فقط می توانید به طور تصادفی ضرباتی را وارد کنید و احتمال پیروز شدن شما بسیار کم خواهد بود. بنابراین علت اضطراب خود را بشناسید.
عادات روزمره خود را360 درجه عوض کنید
ما همگی برده عادات خود هستیم اما این مسئله نباید دلیلی برای پذیرفتن زندگی به همین شکل باشد زیرا زندگی چیزهای زیادی برای ارائه به ما دارد. شاید همه ما از ماجراجویی و برانگیختگی لذت نبریم زیرا بسیاری از افراد برای این کار ساخته نشده اند اما شما می توانید با چنین افرادی در تماس باشید و اجازه دهید روح شما غیرقابل پیش بینی بودن و آزادی را تجربه کند.
وعده های جدید غذایی را تجربه کنید
درباره خودتان بیاموزید و با استفاده از چیزهای جدید، زندگی را دوباره تجربه کنید. اینجا صحبت از کارهای محیرالعقول نیست بلکه درباره نکات ساده ای همچون تجربه وعده های غذایی جدید یا عجیب وغریب است و مسئله ای نیست که اگر این تجربه ها را نپسندید. به ذهن و بدن خود گوش فرادهید وبه خودتان اجازه هید تا به ستایش امور کوچک بپردازید زیرا زندگی و زنده بودن همین است.
شما مفید هستید، باورکنید
مطمئن ترین روش برای داشتن یک احساس خوب نسبت به خودتان این است که بدانید توانا هستید و افرادی هستند که به شما نیاز دارند. روش دیگری که می تواند حس و حال خوب را به شما بازگرداند کمک کردن به همنوعان است. این کمک کردن شاید به معنای بودن در کنار یکی از اعضای خانواده باشد یا شاید کمک داوطلبانه به یک موسسه خیریه یا مشابه آن. مهم نیست چه روشی را انتخاب می کنید، مهم این است که می توانید احساس خوب را به خودتان بازگردانید.
دوران سالمندی
راهکارهایی برای رفتار اطرافیان با سالمند
حال که فرزندان بزرگ می شوند و بزرگ ها پیر و این قانون زندگی است و مدام تکرار می شود؛ببینیم رفتار اطرافیان با سالمند باید چگونه باشد تا کمتر در معرض استرس و اضطراب قرار بگیرد. منیژه مسگری، کارشناس ارشد مشاوره خانواده نکاتی را مطرح می کند که مانع ایجاد احساس غم و ناراحتی در دل سالمندان مانند پدربزرگ ها، مادربزرگ ها و به طور کلی بزرگ های فامیل می شود.
شوخی با گذشته سالمندان ممنوع
عموم سالمندان به موازات پیر شدن، با توجه به تغییرات روانی و جسمی که نتیجه گذر سال های رفته است، خلقیات خاصی پیدا می کنند که با احوال دوران میانسالی و جوانی شان متفاوت است. طبیعت تکاملی آدمی همین است. ممکن است فردی که روزگاری بی باکانه عمل می کرده است، امروز در کنج عافیت و محافظه کاری نشسته باشد. گذشته سالمندان را تا خودشان روایت نکرده اند، به طنز و کنایه به رخشان نکشیم چرا که گاهی باعث ناراحتی شان می شود.
احساس ترحم تان را نشان ندهید
یک ضرب المثل معروف می گوید:«سالمندان آنچه را ما در آیینه می بینیم، در خشت خام می بینند.» از این رو معمولا، کمتر سخن می گویند و بیشتر سر به گریبان فرو می برند. در این شرایط ما وقتی سکوت آن ها را می بینیم، دلمان می لرزد و ترحم می کنیم. حواس مان باشد پا به سن گذاشته ها، هوش اجتماعی و احتمالا هوش هیجانی بیشتری در مقایسه با ما دارند و تمایز میان احترام و ترحم را بیشتر می فهمند. حتما دقت کنید که در رفتارتان نشانه هایی از ترحم دیده نشود وگرنه مطمئن باشید که دل آن ها را شکسته اید.
با فک و فامیل هماهنگ باشید
هنگام بیماری والدین سالمند یا پدربزرگ و مادربزرگ با دیگر خواهران و برادران هماهنگ باشیم. یکی از نزدیکان ممکن است چنان دل بسوزاند که امور شخصی سالمند را که خود وی از عهده انجامش بر می آید، برعهده بگیرد. رسیدگی های بدون ضرورت گاهی نتایج معکوس به بار می آورد و اعتماد به نفس آن ها را کاهش می دهد.
بی توجهی نکنید
از شایع ترین شیوه های بد رفتاری با سالمندان که باعث ناراحتی شان می شود، غفلت و بی توجهی به آن هاست. نتایج چنین رفتاری زمینه بروز اتفاقاتی مثل تغذیه نامناسب، افسردگی، وسواس، تنها ماندن سالمند در خانه و ... را فراهم می آورد. بنابراین نباید شرایطی ایجاد شود که سالمند احساس کند مورد بی توجهی قرار گرفته است.
استقلال مالی شان را نگیرید
بهره برداری از منابع مالی و وسایل شخصی سالمند برای استفاده خود و نیز توجه نکردن اعضای خانواده به نیازهای مالی سالمند و رفع نیازهای روزانه، نمونه هایی از بدرفتاری مالی با سالمند هستند. به طور طبیعی بعضی در دوران پیری از لحاظ مالی در تنگنا قرار می گیرند و بد رفتاری مالی با آنها، غم و اندوه شان را زیاد می کند.
به طور کلی افراد سالمند مثل شیشه شکننده هستند، آنها با کوچکترین رفتارها نامناسبی می شکنند، غمگین و افسرده شده، رنجیده می شوند و و احساس ناراحتی می کنند. پس یادمان باشد رفتارهای مان آنها را نشکند و باعث دلشکستگی آنها نشویم.