پلاس وی
2 سال پیش / خواندن دقیقه

بررسی تبلت گیمینگ ROG Flow Z13 ایسوس

بررسی تبلت گیمینگ ROG Flow Z13 ایسوس

محصولات سری ROG ایسوس دستگاه‌هایی تمام‌عیار برای مقاصد گیمینگ به‌شمار می‌روند که استفاده از خطوط تند و زاویه‌دار را می‌توان یکی از مشخصه‌های اصلی‌ طراحی آن دانست. باوجوداین، همچنان قدرت زیاد سخت‌افزاری از دلایل مهم خرید سری ROG خواهد بود. بااین‌حال، آیا تاکنون به خرید تبلتی ویندوزی با امکان اجرای بازی‌های روز با بهترین تنظیمات گرافیکی فکر کرده‌اید؟

اگر پاسخ شما به پرسش بالا مثبت است، احتمالاً پس از جست‌و‌جوی مداوم در فضای آنلاین، درنهایت به دستگاهی مانند سرفیس پرو مایکروسافت رسیده‌اید که آن‌هم از قدرت کافی برای اجرای بازی‌های روز برخوردار نیست؛ بنابراین، تنها راه انتخاب و خرید لپ‌تاپی گیمینگ خواهد بود.

باوجوداین، ایسوس پیش‌ازاین با معرفی تبلت Mothership توانایی‌های خود در ارائه‌ی محصولی قدرتمند در کالبد تبلت را محک زده بود؛ محصولی با ابعاد نامتعارف و وزن سنگین که درنهایت سرنوشت آن با فراموشی گره زده شد.

بررسی ویدئویی ROG Flow Z13

طراحی و کیفیت ساخت ROG Flow Z13

این‌ بار ایسوس با ROG Flow Z13 رویه‌ای متفاوت را در پیش گرفته است؛ رویه‌ای که می‌تواند به‌ موفق‌تر‌شدن محصول کمک شایان ذکری کند و درنهایت، دستگاهی با آینده‌ای روشن را روانه بازار کند. در‌ادامه، این لپ‌تاپ گیمینگ را به‌طورتخصصی بررسی خواهیم کرد.

در نگاه اول، شباهت بسیاری میان Z13 ایسوس و سرفیس پرو مایکروسافت به‌چشم می‌خورد! این محصول دقیقاً از همان ترکیب تبلتِ مجهز به کیک استند و کیبوردی جداشدنی استفاده می‌کند که مایکروسافت آن را به ترکیبی موفق تبدیل کرده است؛ ترکیبی که حتی اپل با دنباله‌روی از آن، موفق شده است تا آیپدهای خود را به محصولی جذاب‌تر و صدالبته حرفه‌ای‌تر تبدیل کند.

ابعاد دستگاه ۳۰٫۲ در ۲۰٫۴ میلی‌متر و ضخامتش ۱۲ میلی‌متر (۱٫۲ سانتی‌متر) است. وزن این تبلت بدون احتساب کیبورد به ۱‍٫۱۸ کیلوگرم و با اتصال کیبورد به ۱٫۵ کیلوگرم می‌رسد. شاید دلیل اصلی قرار‌گرفتن Z13 در دسته‌بندی «لپ‌تاپ»های ایسوس، همین وزن سنگین دستگاه باشد.

بدنه‌ی دستگاه تماماً از آلومینیوم ساخته شده است و از همان ابتدای لمس بدنه، حسی مملو از کیفیت و دوام را دریافت خواهید کرد؛ سطحی از طراحی و تولید صنعتی که کمتر در تبلت‌های ویندوزی می‌بینیم. البته همچنان میان کیفیت بدنه Z13 و سرفیس پرو فاصله ملموسی وجود دارد.

شاید طراحی جعبه‌ای‌شکل بدنه در زمان ویندوز ۱۰، هماهنگی مناسبی را میان سخت‌افزار و نرم‌افزار به‌وجود می‌آورد؛ اما حالا با عرضه‌ی ویندوز ۱۱، کاستی‌هایی در طراحی به‌چشم می‌خورد که حتی در جدیدترین نسل از تبلت‌های حرفه‌ای مایکروسافت، یعنی سرفیس پرو ۹، نیز وجود داشت؛ مانند گوشه‌های زاویه‌دار نمایشگر یا ناهماهنگی میزان انحنای گوشه‌های دستگاه با انحنای پنجره‌های ویندوز. در نگاه اول، شاید چنین نقدی بر طراحی کمی سخت‌گیرانه به‌نظر برسد؛ اما درنهایت تمامی این ویژگی‌ها درکنار‌هم می‌تواند به تجربه‌ی لذت‌بخش‌ترِ کاربر از دستگاه منتهی شود.

حاشیه‌های اطراف نمایشگر یکی دیگر از نکاتی است که سبب ناهماهنگی در طراحی می‌شود؛ به‌طوری‌که در چهار ضلع نمایشگر، سه ضخامت متفاوت به‌چشم می‌خورد. به‌طوردقیق‌تر حاشیه‌های طرفین و بالا و پایین نمایشگر به‌ترتیب ۷ و ۹ و ۱۲ میلی‌متر است. شاید بهتر بود ضخامت حاشیه‌ها تاحدممکن به‌هم نزدیک باشند تا طراحی یکنواخت‌تری را شاهد باشیم. علاوه‌براین، قرار‌نگرفتن وب‌کم و میکروفون‌ها در مرکز حاشیه بالایی، افراد مبتلا به OCD را به‌شدت اذیت خواهد کرد.

کیک استند پشت دستگاه می‌تواند تا ۱۷۰ درجه باز شود؛ اما تجربه‌ی باز‌و‌بسته‌کردن آن به‌ نرمی سرفیس پرو نیست؛ حتی ایسوس برای ساده‌تر‌کردن این روند، زبانه‌ای قرمز‌رنگ با لوگو ROG در لبه‌ی سمت راست کیک استند تعبیه کرده است. همچنین با وجود فلزی‌بودن کیک استند، همچنان حس‌و‌حالی ظریف و شکننده به کاربر منتقل می‌شود.

بخشی شیشه‌ای در قسمت نزدیک به لولای کیک استند وجود دارد که قسمتی حقیقی از بورد دستگاه را به‌همراه نورپردازی RGB به‌نمایش می‌گذارد. با اینکه قسمت جذابی از بورد دیده نمی‌شود، همچنان وجود چنین بخشی به‌عنوان دستگاهی گیمینگ خالی از لطف نیست.

زیر کیک استند محفظه‌ای اختصاصی برای قرار‌دادن کارت حافظه‌ی microSD وجود دارد و در سمت مخالف نیز، شیار حافظه‌ی M.2 به‌چشم می‌خورد؛ بنابراین، ارتقای حافظه ذخیره‌سازی دستگاه نیز امری آسان خواهد بود.

کیبورد و ترک‌پد و درگاه‌های ROG Flow Z13

یکی از ایرادهای وارده به سرفیس پرو مایکروسافت، عرضه‌ی آن بدون کیبورد فیزیکی است؛ درحالی‌که کاربر عملاً برای استفاده از دستگاه به کیبورد نیاز پیدا خواهد کرد. درحقیقت، مادامی که محصولی بدون لوازم جانبی خاصی عرضه می‌شود، به‌معنی کارکرد بدون عیب‌‌ونقص و تمام‌وکمال دستگاه بدون لوازم جانبی مذکور خواهد بود.

ایسوس با دانش به‌ این موضوع و محدودیت‌های سیستم‌عامل ویندوز برای دستگاه لمسی، کیبورد را به‌همراه محصول ارائه می‌کند؛ کیبوردی که به نورپردازی قابل‌شخصی‌سازی RGB مجهز شده است و از ترک‌پدی با مساحت نسبتاً یکسان با کیبورد سرفیس پرو بهره می‌برد.

چنانچه پیش‌ازاین استفاده از کیبورد نماینده کوپرتینو را تجربه کرده باشید، مجموعه‌ی کیبورد و ترک‌پد Flow Z13 حسی مشابه را در شما ایجاد خواهند کرد؛ از شیب کیبورد به‌واسطه‌ی مکانیزم آهن‌ربایی گرفته تا میزان پیمایش کلیدها و ژست‌های حرکتی ترک‌پد که از همان درایورهای Precision Touchpad استاندارد مایکروسافت پشتیبانی می‌کند. خوشبختانه سطح رویی ترک‌پد با شیشه پوشانده شده است تا تجربه‌ی لمس آن بیش‌ازپیش حس شود.

روشنایی نور RGB کیبورد در ۳ سطح تنظیم‌شدنی است و خوشبختانه حتی در بیشترین میزان روشنایی نیز از نشت نور به‌بیرون دکمه‌ها خبری نیست. علاوه‌براین، در زمان نگاه از زاویه‌ی ۴۵ درجه LEDها مشاهده‌شدنی نیستند. کیبورد با مگنت قدرتمندی به زیر تبلت متصل می‌شود؛ آن‌قدر قدرتمند که ممکن است هنگام جدا‌کردن آن با مشکل رو‌به‌رو شوید! البته با گذر زمان و پیدا‌کردن قلق آن، شرایط کمی بهبود پیدا می‌کند.

برخلاف دیگر تبلت‌های بازار مانند آیپد و سرفیس و گلکسی تب‌های سامسونگ، تایوانی‌ها پورت‌های متنوعی برای تبلت گیمینگ خود درنظر گرفته‌اند که شامل یک USB در اندازه‌ی کامل به‌همراه جک هدفون در سمت راست دستگاه و یک پورت Type-C با پشتیبانی از USB 3.2 Gen 2، تاندربولت ۴ و دیسپلی پورت در لبه‌ی سمت چپ دستگاه می‌شوند.

ایسوس از پورتی اختصاصی نیز در Z13 استفاده کرده است که شامل یک پورت Type-C با پشتیبانی از USB 3.2 Gen 2، دیسپلی پورت، G-SYNC و یک پورت اختصاصی با نام ROG XG Mobile می‌شود. این پورت به‌منظور اتصال گرافیک‌های خارجی کاربرد خواهد داشت. افزون‌براین، کاربر می‌تواند از قسمت Type-C برای شارژ دستگاه و اتصال مانیتور استفاده کند.

دکمه‌ی پاور یکپارچه با حسگر اثرانگشت به‌همراه کلیدهای صدا در بالای لبه‌ی سمت راست قرار دارند که تجربه‌ی مطلوبی دراختیار کاربر می‌گذارد. روند ثبت اثرانگشت به‌کندی انجام می‌شود و شناسایی انگشت نیز معمولاً برای بار اول با خطا مواجه خواهد شد. بنابراین، بهتر است در زمان ثبت اثرانگشت خود دقت لازم را به‌خرج دهید.

صفحه‌نمایش و اسپیکر ROG Flow Z13

صفحه‌نمایش ۱۳٫۴ اینچی ROG Flow Z13 از پنل LCD با نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز بهره می‌برد که به‌ادعای ایسوس، رفتاری شبیه به پنل‌های IPS دارد. به‌منظور استفاده حداکثری از سخت‌افزار، تایوانی‌ها تصمیم گرفته‌اند تا از وضوح FHD با نسبت صفحه ۱۶:۱۰ استفاده کنند؛ البته همچنان امکان خرید نسخه‌هایی با نمایشگر UHD هم وجود دارد. نسبت صفحه‌نمایش نیز با داشتن پیکسل‌های افقی بیشتر، فضای بیشتری برای انجام بازی یا کارهای روزمره و حتی حرفه‌ای دراختیار کاربر می‌گذارد.

این نسبت صفحه برای برخی از بازی‌ها و قسمت عمده‌ی فایل‌های ویدئویی «نامتعارف» تلقی و نوارهایی مشکی در بالا و پایین صفحه ظاهر خواهد شد. صفحه‌ی لمسی حساسیت مناسبی دارد؛ اما ضخامت کم حاشیه‌های اطراف و وزن نسبتاً زیاد دستگاه به‌عنوان «تبلت»، لمس‌های ناخواسته‌ای را به صفحه تحمیل می‌کند که نتیجه‌ی آن درهم‌ریختن پنجره‌ها و حتی بسته‌شدن آن‌ها خواهد بود.

از مشکلات صفحه‌نمایش Z13 می‌توان به فاصله‌ی میان شیشه‌ی محافظ و پنل و سایه‌های اطراف نمایشگر اشاره کرد. منعطف‌بودن شیشه‌ی محافظ هنگام فشار انگشت نیز یکی دیگر از ضعف‌های دستگاه به‌شمار می‌رود.

به‌ ادعای ایسوس مبنی‌بر IPS Level بودن صفحه‌نمایش بازمی‌گردیم. طبق آزمایش‌های پلاس وی، پنل به‌خوبی در زاویه‌های مختلف محتوا را بدون ازدست‌رفتن چشمگیر دقت رنگ نمایش می‌دهد. همچنین، در پوشش ۱۰۰ درصدی فضای رنگی sRGB به‌خوبی عمق می‌کند و دقت رنگ بسیار خوبی ارائه می‌کند. متأسفانه پنل Z13 در پوشش کامل فضای رنگی DCI-P3 ناکام می‌ماند؛ اما همچنان با ارائه‌ی دقت مناسب، رنگ‌های شاداب‌تر و جذاب‌تری نمایش می‌دهد.

پنل در بیشترین حد، روشنایی ۴۷۲ نیت را تولید می‌کند که برای استفاده در محیط‌های داخلی رقم بسیار خوبی تلقی می‌شود. باتوجه‌به براق‌بودن پوشش پنل، ممکن است در محیط‌های بیرونی کمی با مشکل مواجه شوید.

تبلت ROG Flow Z13 از دو بلندگو با پشتیبانی از Dolby Atmos استفاده می‌کند. به‌ادعای ایسوس، بلندگوها موفق شده‌اند گواهی Hi-Res را نیز دریافت کنند. افزون‌براین، مجموع ۳ میکروفون‌های استفاده‌شده در این دستگاه با فناوری AI noise-canceling technology نویز صدای کاربر را تا‌حدممکن و به‌کمک هوش مصنوعی کاهش می‌دهند.

Z13 تجربه‌ی مطلوبی از پخش موسیقی را دراختیارتان می‌گذارد و در زمان اجرای بازی‌ها نیز، صدایی فراگیر را ارائه می‌کند. خروجی بلندگوها در پایین لبه‌ی سمت چپ و راست دستگاه قرار دارد و ممکن است در زمان استفاده به‌صورت تبلت، یکی یا هر دو خروجی مسدود شوند.

تجربه‌ی استفاده از قلم ROG Flow Z13

ایسوس علاوه‌بر کیبورد، به‌همراه Z13 قلم آن را نیز قرار داده است؛ قلمی با طراحی ساده، اما شکیل که شباهت زیادی به قلم Spectre X360 اچ‌پی دارد. از‌نظر کارایی، قلم از دقت بسیار زیادی بهره نمی‌برد؛ اما برای یادداشت‌برداری یا حتی کارهای نیمه‌حرفه‌ای گزینه‌ی مناسبی محسوب می‌شود.

تجربه‌ی استفاده از قلم این محصول درمقایسه‌با قلم Slim Pen سرفیس پرو ۹، در پله‌ای پایین‌تر قرار می‌گیرد؛ خصوصاً با درنظر‌گرفتن این موضوع که هیچ‌کدام از لبه‌های دستگاه به مگنت مجهز نشده‌اند. بنابراین، نمی‌توان مانند دیگر تبلت‌ها قلم را روی لبه‌ی دستگاه قرار داد. افزون‌براین، از نگه‌دارنده‌ی قلم روی کیبورد نیز خبری نیست.

سخت‌افزار و عملکرد و باتری

به‌عنوان محصولی گیمینگ، Flow Z13 به‌همراه مشخصاتی چشمگیر عرضه شده است؛ نسخه‌ای که در دست ما بود، از تراشه‌ی Core i9-12900H و تراشه‌ی گرافیکی RTX 3050 Ti به‌همراه دو ماژول رم ۸ گیگابایتی از نوع LPDDR5 بهره می‌برد. البته دو مدل دیگر به‌همراه تراشه‌ی Core i5-12500H بدون پردازنده‌ی گرافیکی و تراشه‌ی Core i7-12700H به‌همراه پردازنده‌ی گرافیکی RTX 3050 Ti نیز وجود دارد.

همان‌طور‌که پیش‌تر اشاره کردیم، Flow Z13 برای حافظه‌ی ذخیره‌سازی از SSD mini M.2 استفاده می‌کند که به‌راحتی می‌تواند از‌طریق قسمت پشتی دستگاه به‌روزرسانی شود. سرعت خواندن و نوشتن حافظه چندان چشمگیر نیست و در فهرست لپ‌تاپ‌هایی که اخیراً بررسی کرده‌ایم، پایین‌ترین جایگاه را ازآنِ خود می‌کند.

عملکرد ROG Flow Z13 در بنچمارک‌ها

تراشه‌ی Core i9-12900H در اجرای بنچمارک CineBench R23 با فاصله‌ای ۲۱ و ۷۸ درصدی به‌ترتیب در‌زمینه‌ی تک‌هسته‌ای و چند‌هسته‌ای بهتر از تراشه‌ی M2 اپل ظاهر می‌شود و در آزمون GeekBench نیز با وجود عملکرد مشابه در وظایف تک‌هسته‌ای، رقابت در‌زمینه‌ی چندهسته‌ای را با برتری ۵۰ درصدی درمقایسه‌با رقیب کوپرتینویی خود به‌پایان می‌رساند.

پایداری عملکرد ROG Flow Z13 در حالت متصل به برق و متکی به باتری

باتوجه‌به ماهیت «متکی به باتری» بودنِ تبلت‌ها و آگاهی از این موضوع که دستگاه‌های ویندوزی در زمان قطع برق مستقیم دچار افت عملکرد می‌شوند، آزمون متکی به پردازنده‌ی مرکزی Cinebench را دوباره و این‌ بار متکی به باتری اجرا کردیم.

باتوجه‌به نتایج به‌دست‌آمده، عملکرد دستگاه در استفاده‌ی روزمره چه در حالت Plugged و چه UnPlugged برابر خواهد بود؛ اما در پردازش‌های سنگین‌تر مانند اجرای نرم‌افزارها، افتی ۳۶ درصدی را شاهد هستیم که تأثیر مستقیمی در تجربه‌ی کاربری خواهد داشت.

آزمون پایداری عملکرد CPU

هسته‌های قدرتمند پردازنده‌ی Core i9-12900H در حالت متصل به باتری به‌صورت لحظه‌ای کار خود را با فرکانس ۴٫۵ گیگاهرتز آغاز می‌کنند و سپس با طی‌کردن چند ثانیه در بازه‌ی ۳٫۵ تا ۳٫۹ گیگاهرتز، فعالیتش را در فرکانس ۲٫۸ گیگاهرتز ادامه می‌دهد. شرایط برای هسته‌های کم‌مصرف نیز به‌صورت مشابهی دنبال می‌شود و پس از بوست لحظه‌ای تا ۳٫۸ گیگاهرتز، فعالیتش را با فرکانس ۳٫۲ گیگاهرتز ادامه می‌دهد.

تراشه‌ی اینتل برای دستیابی به‌ این فرکانس، توان مصرفی را در شروع آزمون پایداری عملکرد تا ۹۶ وات افزایش می‌دهد و رفته‌رفته و با گذشت چند ثانیه فعالیتش را بین ۵۰ تا ۵۵ وات ادامه می‌دهد.

انتظار می‌رفت تا Z13 به‌دلیل ضخامت نسبتاً کم و ناکارآمدی احتمالی سیستم خنک‌کننده، عملکرد مناسبی در خنک‌کردن دستگاه نداشته باشد؛ درحالی‌که طبق نتایج به‌دست‌آمده، دمای داغ‌ترین هسته‌ی پردازنده در بیشترین حد از ۹۵ درجه تجاوز نمی‌کند که آن‌ هم تنها در زمان بوست اولیه‌ی دستگاه خواهد بود و پس‌از‌آن دما به ۷۵ درجه کاهش پیدا می‌کند.

آزمون پایداری عملکرد GPU

از پردازنده‌ی گرافیکی فعالیت باثبات‌تری را شاهد هستیم و عموماً هسته‌ها در فرکانس ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ مگاهرتز به‌ کار خود ادامه می‌دهند.

توان مصرفی پردازنده‌ی گرافیکی دستگاه در بیشترین حد به ۴۰ وات می‌رسد و نوسان شدیدی را تجربه نمی‌کند. درحقیقت، سیستم خنک‌کننده به‌خوبی دمای پردازنده را در بازه‌ی ۷۲ تا ۷۴ درجه کنترل می‌کند و همین امر سبب فعالیتی پایدار می‌شود.

عملکرد ROG Flow Z13 در اجرای بازی‌ها

تبلت گیمینگ ROG Flow Z13 باتوجه‌به بهره‌مندی از توان کافی برای اجرای عموم بازی‌ها با نرخ بیشتر از ۶۰ فریم‌برثانیه در کیفیت Medium، تجربه‌ای لذت‌بخش از اجرای بازی‌های روز را در چنین فرم‌فکتوری دراختیار کاربر می‌گذارد. در بازی‌های گرافیکی‌تری چون Red Dead Redemption 2 نیز چه در تنظیمات گرافیکی Ultra و چه Medium، نرخی بیشتر از ۵۰ فریم‌برثانیه را دریافت خواهید کرد.

درباره‌ی اجرای بازی Far Cry 6 در کیفیت Ultra و در حالت متکی به‌ باتری نیز لازم است توضیحاتی ارائه کنیم. دستیابی به نرخ ۷ فریم‌برثانیه برای ما نیز عدد عجیبی بود؛ چراکه نرخ‌ فریم بازی با اتصال شارژر به بیش از ۵۰ فریم‌برثانیه افزایش پیدا می‌کرد؛ ازاین‌رو، بنچمارک را بارهاوبارها تکرار کردیم و همواره نتیجه‌ای مشابه حاصل شد. بنابراین، جز تلقی‌کردنِ عدد به‌دست‌آمده به‌عنوان باگ نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری، راهی نداریم.

بازی Cyberpunk 2077 را نیز به‌تازگی به بنچمارک‌های گرافیکی افزوده‌ایم. بازی جنجالی استودیو CD Projekt RED شاید یکی از غیربهینه‌ترین بازی‌های جدول ما باشد؛ به‌طوری‌که در هر دو کیفیت Ultra و Medium نرخی بیشتر از ۹ فریم دریافت نکردیم. البته می‌توان با فعال‌کردن DLSS و فداکردن نسبی وضوح بافت‌ها، نرخ‌ میانگین را به ۲۱ فریم‌برثانیه افزایش داد.

در زمان اجرای بازی‌ها، سیستم خنک‌کننده دمای دستگاه را به‌خوبی کنترل می‌کند و حتی هوای خروجی نیز «داغ» نیست؛ اما قسمت مرکزی پشت دستگاه به‌ حد زیادی داغ می‌شود. البته باتوجه‌به اینکه در این شرایط کاربر با دستگاه تعامل ندارد، نمی‌توانیم داغی بدنه را آن‌ هم در قسمتی خاص به‌عنوان نکته‌ای منفی در نظر بگیریم.

عملکرد ROG Flow Z13 در کاربری‌های حرفه‌ای

بهره‌مندی تبلت گیمینگ ایسوس از سخت‌افزار قدرتمند سبب می‌شود تا به دستگاهی مناسب برای مهندسان نیز تبدیل شود؛ به‌طوری‌که در نرم‌افزار تخصصی متلب، عملکردی فوق‌العاده و تا ۳۵ درصد سریع‌تر از لپ‌تاپ Spectre X360 ارائه کند.

فراموش نکنید که درحال‌حاضر کامپیوترهای اپل امکان اجرای متلب به‌صورت Native ندارند و به‌دلیل پشتیبانی‌نکردن از تراشه‌ی اپل، ازطریق Rosetta اجرا می‌شوند؛ از‌این‌رو، نتایج ضعیف‌تری درمقایسه‌با رقبای ویندوزی خود به‌دست آورده‌اند.

در زمان اجرای نرم‌افزار فتوشاپ نیز، نتایج مشابهی به‌دست آمد و Flow Z13 تا ۲۸ درصد سریع‌تر از مک‌بوک ایر M2 اپل ظاهر شد. نکته مهم در این مقایسه نتیجه‌ی بسیار ضعیف تبلت گران‌قیمت ردموندی‌ها، یعنی سرفیس پرو ۹ است که فاصله‌ای ۷۷ درصدی با نماینده‌ی ایسوس دارد.

حال می‌خواهیم قدرت تدوین ویدئو تبلت Z13 را محک بزنیم. به‌نظر می‌رسد که تراشه‌ی ۵۰ واتی Core i9-12900H درمجموع عملکرد به‌مراتب بهتری از تراشه‌ی M2 اپل دارد؛ هرچند نماینده‌ی کوپرتینویی‌ها با توان مصرفی به‌مراتب کمتری (بین ۱۰ تا ۲۰ وات) به‌ این نتیجه دست یافته است.

باتوجه‌به متکی‌بودن نرم‌افزار سالیدورکس به CPU و به GPU و قدرت بیشتر تراشه‌ی مرکزی و تراشه‌ی گرافیکی Z13 درمقایسه‌با سایر رقبای حاضر در فهرست، عملکرد بسیار بهتری از این تبلت گیمینگ شاهد هستیم.

این دستگاه با اتکا به تراشه‌ی Core i9-12900H و گرافیک RTX 3050 Ti به‌ترتیب ۱۱ و ۲۸ درصد امتیاز بهتری در‌زمینه‌ی CPU و GPU درمقایسه‌با لپ‌تاپ Spectre X360 اچ‌پی با تراشه Core i7-1260P و گرافیک Intel Arc A370M به‌دست می‌آورد.

شارژدهی باتری

تبلت گیمینگ ایسوس به‌منظور تأمین انرژی موردنیاز خود از باتری ۵۶ وات‌ساعتی استفاده می‌کند. حجم باتری برای اجرای بازی‌های گرافیکی چندان مناسب نیست و در کمتر‌ از ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه به‌طور‌کامل خالی می‌شود؛ اما اگر پروفایل عملکرد دستگاه را روی Silent و پروفایل گرافیک را نیز روی Eco تنظیم کنیم، باتری دستگاه در استفاده‌های روزمره تا ۷ ساعت پاسخ‌گو خواهد بود.

تبلت Flow Z13 موفق شد ویدئو معیار پلاس وی را تا نزدیک به ۱۰ ساعت به‌طورمداوم پخش کند که عددی چشمگیر تلقی می‌شود. فراموش نکنید که حتی سرفیس پرو ۹ با قول عملکرد ۱۵٫۵ ساعته باتری موفق نشد چنین نتیجه‌ای کسب کند.

ایسوس در جعبه‌ی Z13 یک شارژر ۱۰۰ واتی از نوع Type-C نیز قرار داده است که آداپتور نسبتاً کوچکی دارد. در مقام مقایسه، می‌توان اندازه‌ی آداپتور را با نمونه‌ی موجود در مک‌بوک پرو ۱۴ اینچی برابر دانست. باتری ۵۶ وات‌ساعتی دستگاه در زمان آماده‌ به‌ کار به‌سرعت شارژ می‌شود و می‌توان از هر دو پورت Type-C لبه سمت چپ دستگاه استفاده کرد.

جمع‌بندی و مقایسه با رقبا

اگر بخواهیم به‌ در‌زمینه‌ی سخت‌افزار جمع‌بندی برسیم، باتوجه‌به عملکرد کم‌نظیر Z13 چه در‌زمینه‌ی گیمینگ و چه نرم‌افزارهای مهندسی، می‌توان نماینده‌ی جمع‌و‌جور ایسوس را گزینه‌ای مناسب هم برای گیمرها و هم برای مهندسان و خالقان محتوا دانست.

برای مقایسه، دستگاهی در این ابعاد و فرم‌فکتور تا زمان نگارش این بررسی در بازار وجود ندارد؛ بنابراین، به‌اجبار تنها باید مقایسه را با لپ‌تاپ‌های هم‌قیمت انجام دهیم. شاید نزدیک‌ترین تجربه به Z13 را باتوجه‌به لمسی‌بودن صفحه‌نمایش و استفاده به‌عنوان تبلت، لپ‌تاپ Spectre X360 اچ‌پی بدانیم؛ هرچند این مدل از‌نظر قدرت سخت‌افزاری، فاصله‌‌ی زیادی با نماینده‌ی ایسوس دارد و درمجموع چه درزمینه گیمینگ و چه اجرای نرم‌افزارهای مهندسی، عملکرد ضعیف‌تری دارد.

مدل دیگری که شایستگی رقابت با Flow Z13 را دارد، محصول دیگر همین شرکت، یعنی Zephyrus G14 است؛ دستگاهی که با وجود فقدان نمایشگر لمسی، تجربه‌ای رضایت‌بخش از گیمینگ به‌همراه قدرت کافی به‌منظور انجام وظایف مهندسی را دراختیار کاربر می‌گذارد.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع