راهنمای انتخاب همسر خوب برای زندگی موفق
انتخاب همسر یکی از تصمیمات حیاتی است که نیازمند مهارت تصمیمگیری قوی است. برای اینکه بهترین انتخاب را در ازدواج داشته باشید، باید مهارتهای لازم را برای تصمیمگیری در این زمینه یاد بگیرید.
اگر نمیتوانید به درستی درباره افراد قضاوت کنید، اگر نمیتوانید نقاط قوت و ضعف آنها را همزمان در نظر بگیرید و اگر برای تصمیمگیری مدت طولانی در شک و تردید قرار میگیرید، باید ابتدا مهارتهای لازم برای انتخاب را یاد بگیرید تا بتوانید انتخاب صحیحی در زمینه ازدواج و زندگی مشترک داشته باشید.
عشق و علاقه برخی افراد به افرادی است که از نظر شخصیتی با آنها تفاوتهای چشمگیری دارند، امری عجیب ولی رایج است؛ آیا این تفاوتها طبیعی هستند و میتوان همه چیز را درست کرد؟ با ما در این بخش از خانواده پلاس پلاس وی همراه شوید تا نکات مهمی برایتان بازگو کنیم.
بهترین ملاک انتخاب همسر کدام است؟
بهترین انتخاب، انتخابی است که هم عقلانیت و هم احساسات را در بر میگیرد. در انتخاب شریک زندگی و همسر آینده تان، هم عقل و منطق و هم احساسات باید مد نظر قرار بگیرند. نمیتوان یک نفر را فقط بر اساس عقل انتخاب کرد و بدون احساسات نسبت به او بود. همچنین، نمیتوان فقط بر اساس احساسات کسی را دوست داشت و منطق را از بین گذاشت. بنابراین، هم عقل و هم احساسات باید در انتخاب شریک زندگی به کار گرفته شوند.
اولویت در انتخاب شریک زندگی اهمیت دارد. در مراحل اولیه انتخاب، باید عقل و منطق را به کار برد و شخصی را بررسی کند.
تفاوت ها را چه کنیم؟
برای انتخاب درست، باید نسبت به تفاوتها پذیرش داشته باشیم نه سعی در تغییر شریک زندگیمان داشته باشیم. هم سطح بودن در اینجا به معنای عینی برابری نیست، بلکه به معنای اندازهگیری تفاوتها و پذیرفتن آنهاست. تفاوتها میتوانند در زمینههای مختلفی مانند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و ... وجود داشته باشند. مهم این است که تفاوتها از حد متعارف و مقبول، فراتر نباشند که در این صورت، احتمال تعامل موثر و نزدیک شدن دو نفر به یکدیگر کاهش مییابد. البته اگر تفاوتها بسیار بزرگ و ناپذیرفتنی باشند، نمیتوان انتظار داشت که دو نفر به راحتی بتوانند زندگی مشترکی را آغاز و مدیریت کنند.
غیرمنطقی عاشق نشوید
عشق نامتعارف و غیرمنطقی به نوعی از دوست داشتن و خواستن اطلاق میشود که بر اساس پایهها و اساسهای محکم و منطقی نیست. ممکن است اگر از شخصی خواهش کنید تا دلایل منطقی برای عشق خود بیان کند، قادر به ارائه آنها نباشد و تنها به دلایل احساسی و اندیشههای غیرمنطقی اشاره کند. به عنوان مثال، یک آقا با اعتقادات مذهبی قوی ممکن است به یک خانم با اعتقادات کمتر علاقه مند شود و تظاهر کند که اهمیت زیادی به این اعتقادات نمیدهد؛ اما در نهایت، اختلافات شدید بین آنها بوجود میآید، زیرا دنیای یکدیگر را درک نمیکنند. این نوع تفاوتها میتواند منجر به مشکلات جدی در زندگی شود چرا که آنها همدیگر را به خوبی نمیفهمند.
بخاطر جبران کسری های زندگی تان عاشق نشوید
زمانی که یک فرد به دلیل احساسات و اندیشههای خود، به یک شخصی علاقه نشان میدهد که در دنیایی کاملاً متفاوت با او است، احتمالاً با کاستیهای عاطفی و اختلالات روانی مواجه خواهد شد. این کاستیها و اختلالات به طور آشکار ممکن است قابل مشاهده نباشند، اما در طول زندگی، نشانههایی از آنها وجود خواهد داشت.
برای مثال، شخصی عاشق فردی میشود که در جایگاه اجتماعی به مراتب برتر از خودش قرار دارد، ممکن است به دلیل کمبودهای خود به سمت ازدواج با این فرد رفته و سعی در جبران کمبودهای خود با کمک داشته های آن شخص داشته باشد.
عوامل مختلفی مثل اختلافات سنی، طبقه اجتماعی، وضعیت اقتصادی، فرهنگ و حتی محل زندگی فرد ممکن است نقشی در ایجاد این کاستیها و اختلالات داشته باشند و برای ایجاد زندگی پایدار و موفق، باید تمامی این عوامل مدنظر قرار گیرند.
تصمیمگیریهای اشتباهی که تحت تأثیر احساسات، اختلالات یا کمبودهای فردی اتخاذ میشوند، ممکن است منجر به واکنشهای نادرست و غیرعقلانی شود. این روند ادامه یافته خطاها میتواند به خشونتها و اعمال مجرمانه منجر شود. پس در تصمیمگیریها دقت و اصول را رعایت کرده و از تأثیرات احساسات زیادی خارج نشویم.