در هفته گذشته، رئیس سازمان امور دانشجویان در دیدارش با سفیر کرهشمالی گفت: «تبادل استاد و دانشجو و ایجاد فرصتهای مطالعاتی کوتاهمدت میان ۲ کشور کرهشمالی و ایران میتواند در ارتقای علمی دو کشور مؤثر واقع شود.»
او درادامه نیز افزود: «در این زمینه، برای ما اهمیت دارد تا با کشور شما ارتباط دوسویه برقرار کنیم و مشتاقیم تا همکاریهای علم و فناوری میان دو کشور را تقویت کنیم. درواقع، اگر دو کشور درزمینه آموزش از تجربه یکدیگر استفاده کنند، قدرت آنها چندین برابر خواهد شد.»
افزایش قدرتی که رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم از آن سخن میگوید، میتوان با جستوجویی ساده میزانسنجی کرد. وقتی نام دانشگاههای کرهشمالی را جستوجو میکنید، حتی نام هیچیک از آنها جزو ۲۰۰ دانشگاه برتر دنیا نیز وجود ندارد. نتایجی که بهدست میآید، مرتب گوشزد میکند که احتمالاً منظورتان کرهجنوبی است، نه کرهشمالی.
این برای اولینبار نیست که چنین موضوعاتی مطرح میشود. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد که مراودات ایران و چین به بیشترین میزان خود رسیده بود، تبادل دانشجو با چین مطرح شد؛ کشوری که در ردهبندیهای جهانی جایگاه چندان مطلوبی ندارد. همچنین، سال ۱۳۹۱ و در اواخر دوران دولت دهم، بحث تبادل دانشجو میان ایران و بومیان کانادایی بهمیان آمد.
بااینحال، این بار تبادل دانشجو با کشوری مطرح شده است که حتی اینترنت مناسبی ندارد و گفته میشود بهتازگی ارسال و دریافت پیامک برای شهروندان کرهشمالی میسر شده است. اینترنت در کرهشمالی وجود دارد؛ ولی محدودیتها چنان بر آن اِعمال میشود که حتی برای داشتن یک دستگاه کامپیوتر هم باید مجوز صادر شود، چه رسد به دسترسی به وبسایتهای جهانی. مردم این کشور هیچ تصوری از شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی ندارند.
کرهشمالی جزو معدود کشورهایی است که اینترنت طبقاتی در آن اِعمال شده است. درواقع، اینترنت هست؛ ولی بهشدت محدود با سرعت پایین و دست بعضی از افراد. دانشجویان خارجی احتمالاً در آنجا ازجمله کسانی هستند که سطحی از اینترنت را دراختیار دارند؛ اما قطعاً با کنترل زیاد روی آن و نه مانند اینترنت در کشورهای آزاد.
مانند تجربه الک سیگلی، دانشجوی استرالیایی که دوره کارشناسی ارشدش را در رشته ادبیات کرهشمالی از آوریل ۲۰۱۸ در دانشگاه کیم ایل سونگ آغاز کرد. او یکی از سه دانشجوی خارجی این دانشگاه بهشمار میرفت. الک در مصاحبهای گفته بود که بهعنوان دانشجوی خارجی از خارجیهای دیگر دسترسی و آزادی بیشتری دارد. وی یک سال بعد از ماجرای اوتو وارمبیر، دانشجوی آمریکایی، وارد کرهشمالی شد؛ ماجرایی که حتی تصورش هم ترسناک بود.
ژانویه ۲۰۱۶، وارمبیر در ۲۱ سالگی و درحالیکه دانشجوی اقتصاد دانشگاه ویرجینیا بود، بهعنوان گردشگر به کرهشمالی سفر کرد؛ ولی دولت کرهشمالی وی را دستگیر و به دزدیدن نشان تبلیغاتی از یکی از هتلها متهم کرد. جُرم او دزدیدنِ یک پوستر تبلیغاتیِ حزب بود و برای آن به ۱۵ سال زندان با اعمال شاقه محکوم شده بود. بهگفته دولت کرهشمالی، او اندکی پس از محاکمه به بیماری بوتولیسم مبتلا شد و برای مدت یک سال در حالت کما بهسر برد. بعد از سپریکردن ۱۸ ماه حبس، دولت کرهشمالی بهدلایل بشردوستانه او را آزاد کرد؛ ولی او یک هفته بعد از رسیدن به آمریکا، در همان وضعیت کما درگذشت.
بااینحال، الک از تجربه خود در کرهشمالی راضی است. شاید این نکته که او برای بسیاری از استادان دانشگاه اولین دانشجوی خارجی بود، بیتأثیر نبوده است. وضعیت اینترنت در کرهشمالی مانند وضعیت آموزش در آن کشور است؛ بدینترتیب که همه مردم امکان تحصیل ندارند و این دولت است که تعیین میکند که هرکس تا چه سطحی درس بخواند. بعضی فقط تحصیلات ابتدایی دارند و برخی میتوانند تا مقطع متوسطه تحصیل کنند و تعداد اندکی این اجازه را کسب میکنند تا به دیپلم و پسازآن به دانشگاه و مقاطع عالیتر برسند.
حال باید از دولتمردان دولت سیزدهم پرسید که «تبادل دانشجو با چنین کشوری چه دستاوردی برای دانشجوی ایرانی میتواند داشته باشد؟» خبر تبادل دانشجو میان ایران و کرهشمالی و گسترش مراودات آموزشی با این کشور انتقادات زیادی را بهدنبال داشت؛ تا حدی که یکی از استادان دانشگاه گفت: «خودشان و فرزنداشان آمریکا و اروپا درس میخوانند، بچههای مردم بروند کرهشمالی؟»
مهدی ذاکریان درباره این موضوع با خبرآنلاین گفتوگو کرد و گفت: «ساحت علم جای سیاست نیست. اگر میخواهند دانشجویان ما پیشرفت کنند، برای تبادل دانشجو فهرست ده دانشگاه برتر جهان را در نظر بگیرند و با این دانشگاهها بدون تعصب سیاسی وارد مذاکره شوند و دانشجویان را به این دانشگاهها بفرستند، نه اینکه دانشجویان ما را به کشوری بفرسند که اگر مردمش موی سرشان را به مدلی کوتاه کنند که مدنظر رؤسای حزب نباشد، دستگیر میشوند!»
بهنظر میرسد این خبر بیشتر از آنکه جنبه عملی داشته باشد، برای مسوولان وزارت علوم جنبه تبلیغی دارد؛ حرف و وعدهای که احتمالاً هیچکس بهدنبال تحقق آن نمیرود، نه مسئول، نه استاد و نه دانشجو.